صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۲۴۷۸۷
بحران انرژی ۱۸ ماه گذشته اختلاف بین کشور‌های ثروتمند و فقیر را تشدید کرد. بسیاری از کشور‌های در حال توسعه در اعتراض به فشار‌ها برای تنوع ‏بخشی در حوزه انرژی و کاهش سهم سوخت‌‏های فسیلی، جری‏تر شدند و به افزایش هزینه‌‏های غذا و انرژی اشاره کردند که حاصل جنگی اروپایی بود.
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۵ - ۲۷ فروردين ۱۴۰۲

امنیت انرژی در طول تاریخ به این شکل تعریف شده است: در دسترس بودن منابع کافی به قیمت‏ مقرون به صرفه. اما این تعریف ساده دیگر واقعیت را در بر نمی‌‏گیرد؛ خطر‌هایی که دنیا اکنون با آن مواجه است، هم متعدد هستند و هم پیچیده ‏تر از آنکه در دوران گذشته بودند.

به گزارش هم میهن، برای مدیریت این چالش‌‏های جدید، سیاست‏گذاران باید مفهوم امنیت انرژی را بازتعریف کنند و ابزار‌های جدیدی برای تضمین آن شکل دهند. چهار اصل کلی باید این فرایند را هدایت کند: تنوع ‏بخشی، تاب‏آوری، درهم ‏تنیدگی و شفافیت.

 آینده زود از راه رسید

اتفاقات یک‌سال‌ونیم گذشته به شکل قابل‌توجهی آشکار کرده است که چگونه گذار انرژی و ژئوپلیتیک از شیوه‏‌های مختلف به هم گره خورده‌اند. اول، در ۱۸ ماه گذشته، داینامیک «ضیافت پیش از قحطی» را برجسته کرد که در مقابل تولیدکننده‌‏های سنتی نفت و گاز قرار گرفته بود و در آن قدرت و نفوذ آنها، پیش از اینکه فروکش کند، افزایش می‏یابد. یک‌سال‌ونیم گذشته همچنین نشان داد که برخی تولیدکنندگان نفت و گاز همچنان حاضرند از توانمندی‌‏های خود در حوزه انرژی به شکل بی‏رحمانه‌ای برای پیش‏برد اهداف سیاسی و ژئوپلیتیک‌شان استفاده کنند.

امید‌ها به اینکه دنیا از چنین رفتار‌هایی گذشته است، از زمان حمله بی‏رحمانه روسیه به اوکراین در ۲۰۲۲ ناامید شدند. تا همین امروز، اتحادیه اروپا فروش گاز روسیه را تحریم نکرده است. بازار‌های منقبض انرژی اجازه داد درآمد‌های نفتی و گازی روسیه اوج بگیرند و به مسکو ابزاری بالقوه داد تا در اروپایی تازه‌متحدشده تفرقه بیفکند. تا سال گذشته، ناهماهنگی بین عرضه نزولی و تقاضای صعودی به ‏خودی‏ خود بازار را محدود کرده بود. ایالات متحده تصور کرده بود روز‌های التماس‌اش به عربستان سعودی برای افزایش تولید نفت گذشته است، اما در مواجهه با قیمت‎‏های بالا، الگو‌های قدیمی دوباره خودنمایی کردند.

لرزه‌‏های ۱۸ماه گذشته همچنین نشان دادند که چگونه محیط ژئوپلیتیکال می‏تواند روی سرعت و گسترده گذار به انرژی‏های پاک اثر بگذارد. بسیاری از مقامات آمریکایی نگران هستند که گذار پرشتاب‌‏تر، لزوما شامل اتکایی بیشتر به چین خواهد شد، با توجه به تسلطش بر زنجیره‏های تأمین انرژی‏‌های پاک. چنین ترس‏‌هایی، کنگره آمریکا را بر آن داشت که برای تولید، خالص ‏کردن و پردازش مواد معدنی کلیدی که اکنون در چین مرکزیت دارند، انگیزه ایجاد کند.

در واکنش به این اقدام اما، بسیاری در دنیا به جای اینکه واشنگتن را تحسین کنند که بالاخره قانون‏گذاری معناداری در راستای تغییرات اقلیم انجام داده است، این اقدامات را حمایت‏گرایی ایالات متحده خوانده و با خشم با آن مواجه شدند تا حرف جنگ‏های تجاری تحریک‏شده توسط تغییرات اقلیم پیش بیاید.

سرانجام، بحران انرژی ۱۸ ماه گذشته اختلاف بین کشور‌های ثروتمند و فقیر را تشدید کرد. بسیاری از کشور‌های در حال توسعه در اعتراض به فشار‌ها برای تنوع ‏بخشی در حوزه انرژی و کاهش سهم سوخت‌‏های فسیلی، جری‏تر شدند و به افزایش هزینه‌‏های غذا و انرژی اشاره کردند که حاصل جنگی اروپایی بود.

شاید بحران انرژی در ماه‌‏های اخیر تخفیف یافته باشد، اما همچنان برای آسودگی خیلی زود است. اکثریت عمده کاهش تقاضای گاز در اروپا حاصل آب‏وهوایی بود که به‌شکل غیرعادی گرم بود و نیز بیکارکردن تولیدات صنعتی و نه اینکه حاصل صرفه‏‌جویی تعمدی باشد که بشود ادامه‏‌اش داد. به ‏علاوه، اروپا شاید نتواند چندان روی گاز روسیه برای دوباره پر کردن تأسیسات ذخیره‌‏اش در طول سال پیش رو حساب کند.

همزمان، با ریسک فزاینده برای تولیدات نفت روسیه، انتظار می‏رود به گفته آژانس بین‏ المللی انرژی، آی‏ای‏اِی، تقاضای جهانی در سال ۲۰۲۳ تقریبا دو برابر عرضه رشد کند. ابزار اصلی واشنگتن برای تخفیف ضربه اختلال در تأمین، یعنی ذخایر راهبردی نفت ایالات متحده، بسیار تقلیل یافته است.

اگر قیمت‏ها دوباره شروع به اوج‏گیری کنند، کشور‌های غربی گزینه‌‏های اندکی غیر از این دارند که دوباره به سراغ عربستان سعودی بروند و نیز امارات متحده عربی که او هم میزانی ظرفیت اضافی دارد. طعنه‏‌آمیز اینکه زمانی که امارات متحده عربی نشست بزرگ بعدی سازمان ملل درباره تغییرات اقلیم را میزبانی می‏کند، یعنی در پایان سال ۲۰۲۳، ممکن است دنیا نه‏ فقط برای رهبری در حوزه تغییرات اقلیم بلکه برای نفت بیشتر هم به سراغ امارات رفته باشد.

 منابع استرس

سه عامل اصلی ناامنی انرژی را پیش می‏برند: بازگشت رقابت قدرت‏های بزرگ در نظام بین ‏المللی که به شکلی فزاینده چندقطبی و چنددسته است، تلاش‏های بسیاری از کشور‌ها برای تنوع‏ بخشی در زنجیره‏های تأمین و واقعیت‌‏های تغییرات اقلیمی.

حمله روسیه به اوکراین نمونه مهمی است، اما رقابت چین و آمریکا ممکن است در نهایت تأثیرگذارتر از کار دربیاید. میل رو به ‏تشدید ایالات متحده و چین برای اینکه خیلی به هم متکی نباشند، در حال بازسازی زنجیره‏‌های تأمین و تقویت سیاست‏های صنعتی به حدی است که برای دهه‌‏ها دیده نشده بود.

بازیگران بزرگ سنتی حوزه انرژی نیز در واکنش به صحنه در حال تغییر ژئوپلیتیکال، مواضع خود را به اشکالی بازتنظیم می‏کنند که ریسک امنیت انرژی را بالا می‏برد. ریاض حالا خیلی کمتر دغدغه این را دارد که خودش را با خواسته‏های علنی یا تلویحی واشنگتن برای تأمین نفت در بازار‌ها به اشکالی که با منافع ایالات متحده هماهنگ باشد، وفق دهد.

در مواجهه با آنچه به درستی یا به غلط کاهش تعهد راهبردی ایالات متحده در خاورمیانه دیده می‏شود، ریاض به این نتیجه رسیده است که باید به دیگر روابط توجه کند، به ‏خصوص ارتباطش با چین، بزرگترین مشتری نفتش. اینکه پادشاهی سعودی پذیرفت چین ضامن ترمیم روابط اخیر بین ایرانی‏ها و سعودی‏ها بود، نقش چین در منطقه و جایگاه بین‏ المللی‏‌اش را تقویت می‏کند. روابط با مسکو هم به شکلی خاص برای عربستان سعودی مهم شده است.

ناامنی جدید انرژی همچنین توسط حرکاتی شکل می‏گیرد که بسیاری از کشور‌ها بعد از حمله به اوکراین و پاندمی جهانی کرده‌اند تا زنجیره‌‏های تأمین خود را داخلی کنند و تنوع ببخشند. افزایش خودکفایی ممکن است احساس افزایش تاب‏آوری به کشور‌ها بدهد، اما می‏تواند آسیب‏ پذیرشان هم بکند. بازار درهم‏ تنیده جهانی می‏تواند اختلال‏های حاصل از وضعیت‏های شدید آب‏وهوایی یا بی‏ثباتی سیاسی را خفیف‏تر کند. بازار‌های تکه ‏تکه‏ تر انرژی به شکلی اجتناب‏ ناپذیر در چنان شرایطی، گزینه‏ های کمتری برای استفاده خواهند داشت.

در نهایت، تغییرات اقلیم در دهه‏های آینده تهدیدی عمده برای امنیت انر‏ژی خواهند بود و ریسک‏هایی برای زیرساخت‏های کهنه یا نو ایجاد خواهند کرد. آب‏های گرم‏تر و خشکسالی‏های شدیدتر، خنک‏کردن نیروگاه‏ها، انتقال سوخت و تکیه به انرژی آبی را سخت‏تر خواهند کرد. به‏علاوه، سیستم انرژی‌ای که بخواهد کمتر به هیدروکربن‏‎ها متکی باشد، اتکای سنگین‏ تری به برق خواهد داشت. آی‏ای‏اِی تخمین می‏زند که اگر بنا باشد جهان به هدفش برای انتشار خالص صفر کربن تا سال ۲۰۵۰ برسد، لازم خواهد بود که ۵۰ درصد مصرف انرژی دنیا را برق تأمین کند، بیشتر از میزان امروز که تنها ۲۰ درصد است. تقریبا همه این برق هم لازم خواهد بود که از منابعی با کربن صفر تأمین شوند، بیشتر از میزان امروزی که تنها ۳۸ درصد است.

تغییرات اقلیمی بسیاری از زیرساخت‏ها برای این تولید، انتقال و توزیع برق را در معرض خطر بیشتر قرار خواهد داد، از آنجا که شبکه‌‏های آسیب‏پذیر و خطوط برق هوایی اغلب بیشتر در مقابل وضعیت‌‏های شدید آب ‏وهوایی، آتش ‏سوزی‌‏های گسترده و دیگر ریسک‏‌های مربوط به اقلیم آسیب‌‏پذیرند. تغییرات اقلیم می‏تواند بر منابع تجدیدپذیر برق هم اثری منفی بگذارد.

 دوراهی‏‌های تنوع‏ بخشی

یک راه‌حل برای این مشکلات، تنوع‏بخشی در عرضه است. در بلندمدت، گذار به انرژی‏های پاک، در بسیاری موارد منجر به ارتقای امنیت انرژی خواهد شد، با تنوع‏بخشی به منابع و تأمین‏کننده‏های سوخت. با این حال، با پیشرفت گذار و تنوع‏ بخشی از سوی مشتریان به سمت گزینه ‏هایی غیر از سوخت‏های فسیلی، آسیب‏ پذیری‌ها و تهدیدات تازه‏ای برای امنیت انرژی سر بر خواهند آورد. حتی درحالی‏که استفاده از نفت روبه‏افول می‏گذارد، ممکن است ریسک‏های ژئوپلیتیک افزایش یابند، در شرایطی که تولیدات در سطح جهانی، بیشتر و بیشتر در کشور‌هایی متمرکز خواهد شد که می‏توانند با هزینه کم و با انتشار اندک کربن به تولید بپردازند و بسیاری‌شان در خلیج‌فارس هستند.

در سناریوی آی‏ای‏اِی که در آن دنیا تا سال ۲۰۵۰ به انتشار خالص صفر کربن می‏رسد، سهم تأمین جهانی نفت از تولیدکنندگان اوپک از یک‏سوم که امروز هست به حدود نیم می‏رسد. در بلندمدت، این برشی بزرگ از کیکی کوچک خواهد بود، اما تا دهه‏ها، تقاضای نفت بسیار بالا و اثرگذار خواهد ماند، حتی اگر تقاضای سالانه روبه‏کاهش باشد.

سیاست‏گذاران ایالات متحده ممکن است از خود بپرسند که چقدر راحت خواهند بود اگر تولید جهانی نفت از الان هم بیشتر در کشور‌های عضو اوپک متمرکز باشد. در مواجهه با آن نتیجه، ممکن است چند گزینه را در نظر بگیرند، از قبیل حمایت فعالانه‏تر از تولید داخلی و در کشور‌هایی مانند نروژ و کانادا که کم‏ خطرتر دیده می‏شوند تا مثلا ایران، لیبی و ونزوئلا. بعضی مقامات حتی ممکن است حامی جریمه منابع نفتی باشند که رفتار کمتر دوستانه‏ای دارند، از روش‏هایی مثل عوارض واردات یا حتی تحریم.

اما اتخاذ چنین روش‏هایی برای تضعیف ساختار بازار و تقویت تولید نفت در مکان‏های ارجح ریسک‏هایی قابل‏توجه با خود به همراه دارد. این کار، مزایای حاصل از توانایی تغییر مسیر تأمین نفت در صورت اخلال را کاهش خواهد داد. همچنین ریسک واکنش منفی و تلافی از سوی تولیدکنندگان عمده جهانی نفت در اوپک را خواهد داشت که می‏تواند با محدودکردن تولید منجر به بالاتر رفتن قیمت‏‌ها شود.

یارانه‏ دادن به تأمین داخلی همچنین در جهت عکس تلاش‏ها برای تشویق مصرف‏ کنندگان به فاصله‏ گرفتن از سوخت‏‌های فسیلی خواهد بود. رویکردی بهتر این خواهد بود که بازار‌های جهانی را با آغوش باز بپذیریم، اما قابلیت‏های دفاعی خود را در مقابل شوک‏ها و نوسان‏های اجتناب ‏ناپذیر با ذخایر راهبردی نفتی بزرگ‏تر و نه کوچک‏تر، تقویت کنیم.

همزمان، تنوع‏بخشی به ورودی‌های انرژی پاک حتی از سوخت‏های فسیلی هم سخت‏تر خواهد بود. منابع فناوری‏ها و اجزای لازم، مشخصا مواد معدنی کلیدی لازم برای باتری‏ها و پنل‏های خورشیدی حتی از نفت هم متمرکزتر و در اختیار بازیگر‌های محدودتر با سهم بیشتری هستند.

عرصه دیگری که به ‏شدت نیاز به تنوع‏بخشی بیشتر دارد، اورانیوم غنی‏شده است که با افزایش استفاده از انرژی هسته‏ای در سطح جهانی برای برآورده‏کردن نیاز‌های مربوط به تولید برق با کربن پایین، مهم‏تر هم خواهد شد. نقش روسیه به‏ عنوان تأمین ‏کننده غالب خدمات مربوط به سوخت هسته‌‏ای به بسیاری کشورها، شامل ایالات متحده، منشأ ناراحتی و آسیب‏ پذیری بسیار است.

 ایجاد تاب ‏آوری

زیرساخت‏های قابل‏اتکای انرژی برای ایجاد تاب‏آوری کلیدی‌اند. دولت‏ها و شرکت‏های خصوصی مدت‏هاست که در تلاش برای حفاظت از زیرساخت‏های انرژی خود در مقابل همه نوع خطر بوده‌اند، از حملات تروریستی تا طوفان‏ها. با ادامه گذار، لازم خواهد بود که آن‌ها تلاش‌‏های خود را بیشتر کنند. به‏علاوه، با دیجیتالی‏ترشدن و برقی‏ترشدن اقتصاد انرژی پاک، این ساختار در معرض خطر روبه‏رشد حملات سایبری قرار خواهد گرفت. لازم خواهد بود شرکت‏های خصوصی و دولت‏ها هماهنگی و همکاری کنند تا در مقابل این تهدیدات بازدارندگی ایجاد کنند و به آن‌ها واکنش نشان دهند.

تاب‏آوری به انعطاف‏پذیری هم نیاز دارد که در بخش انرژی به این شکل اندازه‏گیری می‏شود: توانایی هر بخش سیستم برای مواجهه با افت در بخش‏های دیگر. از آنجا که منابع تجدیدپذیر از قبیل انرژی خورشیدی و باد بسیار متغیر هستند، انرژی‏ای که تولید می‏کنند لازم است یا ذخیره شود یا منابع دیگر از آن پشتیبانی کنند، با سیستم‏های تحویلی که تنظیمات دقیقه‏به‏دقیقه دارند. این به‏خودی‏خود کار سختی است و در شبکه‏ای که منابع متناوب‏تر انرژی و تقاضای متغیرتر برق دارد، سخت‏تر هم خواهد شد.

مقامات همچنین می‏توانند از ابزار‌های جدید برای مدیریت تقاضای انرژی استفاده کنند، بدون اینکه برای مصرف‏کنندگان ناراحتی شدید ایجاد کنند یا دردسر‌های سیاسی درست کنند. هوش مصنوعی هم نقش فزاینده‏ای ایفا خواهد کرد، برای مثال با کاهش مدت زمانی که سیستم‏‌های انرژی برای تعمیر و نگهداری خاموش هستند، با پیش‏بینی تقاضا و با بهبود ذخیره ‏سازی. در نهایت، مقامات باید از بازنشسته ‏کردن زودهنگام منابع برقی که با سوزاندن سوخت فسیلی کار می‏کنند، اجتناب کنند؛ منابعی که می‏توانند در شبکه تعادل ایجاد کنند و تا قبل از آنکه جایگزین‏ها کاملا بتوانند سطوح لازم خدمات را ارائه کنند، تضمین‏کننده اتکاپذیری باشند.

یک سیستم تاب ‏آور باید بتواند اخلال‏های تأمین و شوک‏های غیرمنتظره را هم تحمل کند. برای دهه‏‌ها، سیاست‏گذاران به‏شدت بر دو نوع سپر مدافع تکیه کرده‌اند: ظرفیت اضافی کشور‌های تولیدکننده نفت، به‏خصوص عربستان سعودی و ذخایر راهبردی که اعضای آی‏ای‏اِی موظف ‏اند داشته باشند، به ‏عنوان بخشی از توافقی که بعد از تحریم نفتی اعراب در دهه ۱۹۷۰ شکل گرفت. این حائل‌‏های تاریخی درحالی‏که دوران گذار پیش می‏رود، همچنان مهم خواهند بود. به‏علاوه، واضح است که ریاض تمایل بسیار کمتری دارد که هر وقت واشنگتن خواست دست به ظرفیت اضافی‏اش ببرد.

با کاهش تولید ذغال‏سنگ در اقتصادی که در حال کربن‏زدایی است، فرصت کمتری برای تولیدکننده‏های برق خواهد بود که بین گاز طبیعی و ذغال‏سنگ رفت ‏وبرگشت کنند، کاری که بسیاری اکنون می‏کنند. این واقعیت جدید ممکن است منجر به نوسان بیشتر در قیمت گاز طبیعی شود.

آشوب اخیر در بخش پالایش هم که در اوج‏گیری قیمت بنزین و گازوئیل در ایالات متحده ایفای نقش کرد، یادآوری بود که تا قبل از اینکه برقی‏شدن خودرو‌ها باعث کاهش شدید استفاده از سوخت شود، محدودکردن سرمایه‏گذاری در بخش پالایش می‏تواند مصرف‏کنندگان را آزار دهد. به این دلایل، دیگر ذخایر راهبردی از همه نوع، بسیار مهم خواهند بود، نه فقط آن‌هایی که نفت نگه می‏دارند، بلکه آن‌هایی که محصولات نفتی و گازی از قبیل گازوئیل و بنزین نگه می‏دارند.

 درهم ‏تنیدگی به ‏عنوان بیمه

در بازار جهانی، شوک‏ها به تأمین در هر نقطه، روی قیمت‏ها در همه نقاط اثر می‏گذارد. حامیان گذار به سیستمی با خالص صفر کربن مدت‏هاست که منادی محافظت بیشتر در مقابل تحولات ژئوپلیتیک هستند که احتمالا با پایان عصر سوخت‏های فسیلی حاصل خواهد شد. اما حداقل برای چند دهه آینده، امنیت انرژی نه از طریق خودمختاری بیشتر بلکه از طریق درهم‏تنیدگی بیشتر پیش خواهد رفت، همان‌طور که همیشه چنین بوده است.

بازار‌های انرژی که به هم وصل باشند و به‏خوبی کار کنند، به عرضه و تقاضا اجازه می‏دهند به سیگنال‏های قیمت به شکلی واکنش نشان دهند که تمام سیستم بتواند شوک‏های غیرمنتظره را بهتر مدیریت کند و از این طریق امنیت انرژی را بالا می‏برند. اما حفظ و تقویت وابستگی متقابل در محیط امروز از هر زمان در دوران اخیر سخت‏تر است.

ایده مدافع درهم‏تنیدگی در حوزه انرژی در نتیجه نیاز فوری اروپا به جداشدن از انرژی روسیه در طول جنگ اوکراین آسیب دیده است. با وجود این، گرچه در یک سیستم درهم‏تنیده، شوک‏ها به شکل گسترده‏تری حس می‏شود، خفیف‏تر هم حس می‏شوند. درهم‏تنیدگی شکلی از بیمه است که ریسک اخلال در تأمین را در میان طرف‏های بسیار پخش می‏کند. حتی اگر هم خودمختاری بیشتر بر درهم‏تنیدگی بیشتر ارجح بود، اگر هر کشوری به دنبال این بود که تنها درون مرز‌های خودش تولید و مصرف کند، گسترش انرژی‏های پاک در مقیاس لازم و با سرعت لازم، ممکن نمی‏بود.

 آنچه نمی‏دانی به تو آسیب می‏زند

یکی از دلایلی که ایالات متحده، کانادا، ژاپن و چندین کشور اروپایی در سال ۱۹۷۴ آی‏ای‏اِی را ایجاد کردند این بود که فقدان داده‏های دقیق و قابل‏اتکا درباره قیمت‏ها و منابع تأمین کار دولت‏ها در شکل‏دهی به سیاست‏ها و واکنش به بحران‏ها را سخت کرده بود. درس ماجرا مشخص بود: داده درست به بازار اجازه می‏دهد که کار کند، از وحشت جلوگیری ‏کند و در مقابل گمانه‏زنی‏هایی که جهش قیمت، نوسان و کمبود را تشدید می‏کنند، بازدارندگی ایجاد ‏کند.

اقتصاد انرژی پاک به همین نوع شفافیت نیاز دارد. داده ناکافی در بازار‌های نوظهور، مانند آمونیاک سبز و هیدروژن، می‏تواند اخلال در تأمین، فقدان نقدینگی و دسترسی ضعیف به ارزیابی‏های قیمت لحظه‏ای ایجاد کند که همه‏شان منجر به نوسانات برجسته قیمت می‏شوند.

در حال حاضر، برخی شرکت‏های خصوصی اطلاعات خوبی درباره قیمت‏ها دارند، اما هیچ جای مشخصی داده‏های گسترده از سراسر این صنعت جمع‏آوری نمی‏کند و در دسترس عموم قرار نمی‏دهد. آی‏ای‏اِی نامزدی واضح برای پرکردن این جایگاه است؛ اما برای اینکه چنین سیستمی کار کند، آی‏ای‏اِی باید کشور‌هایی را وارد کار کند که عضو این سازمان نیستند، اما میزان قابل‏توجهی از مواد معدنی مربوط را تولید یا مصرف می‏کنند. این به نوبه خود نیازمند چارچوب قانونی جدیدی برای این آژانس خواهد بود.

 امنیت و اقلیم

اهمیت امنیت انرژی هیچ‌وقت کاهش نیافت، صرفا در دنیای فراوانی و بازار‌های جهانی انرژی که درهم‏تنیده هستند و به‏خوبی کار می‏کنند، بدیهی حساب شده بود. سیاست‏گذاران حالا این فرصت را دارند که به امنیت انرژی و امنیت اقلیمی نگاهی تازه کنند، وزن مناسب به هر کدام بدهند و درک کنند که هیچ‌کدام را در غیاب دیگری نمی‏توان به دست آورد.

این تلاش نیازمند پذیرش این است که امنیت انرژی، مفهومی ایستا نیست، بلکه از زمان بحران‏های دهه ۱۹۷۰ تکامل بسیار یافته است. سیاست‏گذاران باید متوجه ریسک‏های جدید برای امنیت انرژی شوند و جعبه ابزار خود را برای مبارزه با آن‌ها مدرن کنند. انجام این کار، حواس‏پرتی از رسیدگی به تغییرات اقلیمی نیست، بلکه نقش مرکزی در آن دارد.

منبع: فارن افرز / ترجمه: روح‌انگیز رها

برچسب ها: انرژی
ارسال نظرات