عبدالرضا فرجی راد دیپلمات سابق در روزنامه آرمان ملی نوشت:
هر سفری که مقامات کشورها به کشوری دیگر انجام میدهند، سفری برای بهبود روابط بین دو کشور است. در این سفرها سیاستمداران به سمت بهبود روابط و همکاریهای گوناگون بیشترگام برمیدارند. ایران و چین مدتهاست با یکدیگر به تجارت میپردازند.
چین بزرگترین خریدار نفت ایران است و بزرگترین صادرکننده به ایران محسوب میشود. چینیها بعد از اینکه از به سرانجام رسیدن توافق وین ناامید شدند دیگر هیچگونه سرمایهگذاری جدیدی را در ایران به رغم وجود توافق ۲۵ ساله نپذیرفتند. حتی در برخی از نقاط مانندپارس جنوبی، آزادگان و شاهراه تهران شمال ادامه مسیر را لغو کردند.
چینیها با قرارداد خوبی هم از سوی ایران مواجه شدند و دولت پیشنهاد داد که چین ۴ میلیون مسکن در ایران در برابر نفت بسازد، اما چینیها در این مورد تصمیمی نگرفتند. علت را هم باید در آن دانست که در سرمایهگذاریهای بزرگ باید مبالغی از سوی کشورها به سیستم مالی کشور دیگر تزریق سرمایه صورت گیرد و، چون امکان اینکه این حجم از سرمایه از طریق سیستم بانکی در ایران سرمایهگذاری شود وجود ندارد، چینیها در حال انتظار کشیدن هستند تا ببینند برجام چه میشود. سفرآقای رئیسجمهور سفرخوبی است و توافقاتی هم در این سفر بین روسای جمهور ایجاد خواهد شد.
توافق با قرارداد متفاوت است و توافق هیچ گونه الزام اجرایی ندارد، اما اگر توافق به قرارداد تبدیل شود هرطرف که زیر قرارداد بزند باید خسارت بپردازد. توافقات این سفر هم بسیار خوب است، اما طبق آمارهایی که دولتهای قبل اعلام کردهاند بیش از ۹۰ درصد توافقات ایران با سایر کشورها عملیاتی نشده است، اما صرف توافق نشاندهنده دوستی و تمایل طرفین به همکاری است. شنیدهها از آن خبر میدهد که در این سفر ۲۰ توافق بین ایران و چین منعقد شده است.
این توافقات خوب است به شرط اینکه ایران مساله افایتیاف را حل کند و سیستم بانکی ایران به سیستم بانکی جهان وصل شود و پولهای ایران در سیستم بانکی به گردش درآید و دلار به راحتی بتواند وارد سیستم بانکی ایران شود تا خارجیها بدون مانع بتوانند در ایران سرمایهگذاری کنند. در نتیجه این توافقات ایران با چین خوب است، اما به علت اینکه عملیاتی نمیشود کمکم از نظرها پنهان خواهد شد.
چین و ایران البته در زمینههای تجاری با هم کار میکنند تجارت در حال انجام است، اما سرمایهگذاری صورت نمیگیرد و این مورد اجرا نخواهد شد مگر اینکه بهراحتی بتوانند از طریق سیستم بانکی در ایران سرمایهگذاری کرده و شرکتهای آنها نیز از سوی آمریکا به علت همکاری با ایران تحریم نشود. چینیها ساخت گذرگاه شمال به جنوب در ایران در نظر دارند و اجرای آن بسته به آن دارد که ایران بتواند زمینه سرمایهگذاری در یکی از بنادر جنوبی را برای چین فراهم کند و ایران و چین مشترکا از این مسیر سود ببرند. این مورد نیاز به سرمایهگذاری دارد و تا زمانی که تحریم لغو نشود و اقتصاد و ژئوپلیتیک ایران باز نشود و روابط خارجی ایران گسترش نیابد،
نمیتوان انتظار داشت چینیها در ایران به سرمایهگذاری بپردازند. غیر از این نمیتوان انتظاری در مورد سرمایهگذاری چینیها در ایران داشت و تنها باید به تجارت با چین یعنی خرید نفت توسط چین از ایران و در برابر تامین کالاهای مورد نیاز ایران از چین اکتفا کرد.