صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۰۷۳۲۲
اگر ایران و امریکا تصمیم بگیرند مسائل خود را بدون واسطه دیگران چه اروپا چه سایرین و از طریق مذاکره مستقیم حل‌وفصل کنند، ممکن است باز شدن گره‌های کوچک به بازشدن گره‌های بزرگ‌تر میان دو کشور کمک کند.
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۱ - ۱۷ بهمن ۱۴۰۱

روزنامه اعتماد در شماره امروز در یک پرونده ویژه پاسخ به این پرسش را بررسی کرده که چرا باید دوباره برجام را احیا کرد؟

در این مطلب حسین علایی، نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران و سیاستمدار در پاسخ به این سوال که آیا احیای برجام را در این مقطع به سود ایران می‌دانید، می‌گوید: بسیاری از مشکلات ایران در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی به مساله حل نشدن مشکلات و تخاصم بین امریکا با ایران باز می‌گردد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ایالات متحده به‌طور مستمر از هر فرصت، توان و ظرفیتی برای تضعیف جمهوری اسلامی ایران استفاده کرده است. امریکا بهره‌گیری از این سیاست علیه ایران را به صورت آشکار و علنی اعلام هم می‌کند. امریکایی‌ها توافق برجام را هم برای کنترل و مهار قدرت ایران امضا کردند، نه برای اینکه به ایران در نتیجه این توافق کمک شود و جمهوری اسلامی بتواند مشکلات اقتصادی خود را حل کند.

از طرفی ایران هم بنا ندارد مسائل و اختلافات خود با امریکا را به سمت عادی‌سازی روابط دوجانبه جلو ببرد؛ بنابراین ریشه مشکلات موجود در این نقطه است. از دید امریکا برجام یک ابزار کنترلی برای محدود‌سازی توان هسته‌ای جمهوری اسلامی و مدیریت رفتار ایران و از دید ایران، برجام فرصتی برای گشایش محدود مسائل سیاسی و معضلات اقتصادی در سطح بین‌المللی است.

برجام فی‌النفسه مساله اصلی نیست

علایی با اشاره به اینکه در چنین شرایطی خود برجام فی‌النفسه مساله اصلی نیست، افزود: مساله مهم این است که آیا ایران و امریکا که هر دو در معادلات خاورمیانه تاثیرگذار بوده و در مسائل امنیتی این منطقه و در تحولات آن نقش اول را بر عهده دارند، به این نتیجه رسیده‌اند که مسائل و موضوعات مورد اختلاف را به سمت حل شدن پیش ببرند یا اینکه همچنان پرونده‌سازی علیه یکدیگر را ترجیح می‌دهند؟ علایی با اشاره به اینکه امریکایی‌ها در حال حاضر دو پرونده جدید را علیه ایران باز کرده‌اند، می‌گوید: واشنگتن ادعا می‌کند که مساله برجام از اولویت آن‌ها خارج شده و تمرکز آن‌ها بر همراهی با اعتراض‌های ایران و مقابله با همراه شدن ایران با روسیه در جنگ اوکراین است. از نظر امریکایی‌ها این دو مساله نسبت به مساله هسته‌ای از اهمیت بیشتری برخوردار است. از طرف دیگر می‌بینیم که امریکایی‌ها از ابزار اسراییل برای افزایش فشار‌های امنیتی علیه ایران استفاده می‌کنند.

عملیات‌های خرابکارانه اسراییل با چراغ سبز امریکا صورت می‌گیرد

حسین علایی با اشاره به اینکه فشاری که امریکا علیه ایران وارد می‌کند در چند حوزه مهم سازماندهی شده است، این حوزه‌ها را شمرده و می‌گوید: ۱. فشار گسترده اقتصادی با ابزار تحریم‌های همه‌جانبه ۲. فشار حقوق بشری از طریق پرونده‌هایی که اخیرا تشکیل داده و با استفاده از همین پرونده‌ها ایران را از کمیسیون مقام زن بیرون کرده و به دنبال تعقیب جدی‌تر این مساله در قالب تشکیل کمیسیون تحقیق هم هستند ۳. پرونده مشارکت دادن ایران در مسائل مربوط به جنگ اوکراین. غربی‌ها تحت فشار قرار دادن ایران را از طریق این سه پرونده هم از راه حقوقی و هم با عملیات اجرایی دنبال می‌کنند.

او با تاکید بر نقش اسراییل برای تبدیل شدن به بازوی عملیاتی امریکا علیه ایران افزود: از زمانی که پرونده هسته‌ای ایران در سطح بین‌المللی توسط امریکایی‌ها ساخته و پرداخته شد، واشنگتن به اسراییل کمک کرد تا سازماندهی جاسوسی، اطلاعاتی و عملیاتی را در ایران هدایت کنند. اسراییلی‌ها سال‌هاست با کمک‌های اطلاعاتی امریکا در ایران عملیات تروریستی و مخفیانه انجام می‌دهند. از عملیات علیه تاسیسات هسته‌ای به اشکال سایبری گرفته تا خرابکاری و بهره‌گیری از پهپاد‌ها و ریزپرنده‌ها علیه صنایع دفاعی و همچنین عملیات ترور دانشمندان هسته‌ای و عملیات نظامی مرتب علیه برخی مراکز نظامی ایران به صورت زمان‌بندی‌شده در حال انجام است. اسراییل با چراغ سبز امریکا به صورت فعال و شبانه‌روزی مشغول انجام انواع عملیات‌های خرابکارانه در داخل ایران است و می‌خواهد ایران را عاصی کند تا بر دامنه تشنجات افزوده شود.

احیای برجام بدون کاهش تنش با امریکا یک مسکن موقت خواهد بود

علایی با اشاره به اینکه مساله ایران و امریکا یک مساله امنیتی و فراتر از حوزه‌های مساله هسته‌ای، حقوق بشر و مسائل مربوط به جنگ اوکراین است، افزود: امریکایی‌ها به دنبال این هستند که رفتار ایران را مدیریت کنند و به کنترل خود درآورند. ایران هم معتقد است که به عنوان یک قدرت مستقل نباید تحت کنترل سیاست‌های امریکا قرار بگیرد؛ بنابراین راه‌حل اساسی این است که امریکا و ایران به این نتیجه برسند که باید اختلافات و مشکلات خود را از یک نقطه و آن‌هم از طریق مذاکره مستقیم بین دو کشور حل‌وفصل کنند. توافق برجام می‌تواند نقطه آغاز این حرکت باشد، اما اگر قرار باشد که برجام به عنوان یک موضوع مستقل از مسائل و مشکلات میان ایران و امریکا مورد توجه قرار بگیرد در خوشبینانه‌ترین حالت، حکم یک مسکن را دارد و مسائل و اختلافات و دیوار بلند بی‌اعتمادی میان دو طرف همچنان باقی خواهند ماند.

تمرکز صرف روی برجام به عنوان موضوع واحد، ما را به جایی نمی‌رساند و مسائل مهم، همچنان حل‌نشده باقی خواهند ماند. در چنین شرایطی امریکایی‌ها دوباره به هر بهانه‌ای می‌توانند تحریم‌های مختلف را علیه ایران اعمال کرده و فشار‌های اقتصادی همه‌جانبه را به ایران وارد کنند. البته ایران هم می‌تواند از ظرفیت‌های خود استفاده نماید و اجازه ندهد که طرح‌ها و برنامه‌های امریکا در منطقه به راحتی پیش برود.

مهم‌ترین مساله کسب رضایت مردم است

حسین علایی در پاسخ به این پرسش که ایران نگران تکرار سناریوی برجام است و از ابتدا نیز تصور بسیاری بر این بود که اجرای درست برجام می‌تواند به تنش‌زدایی از رابطه ایران و امریکا کمک کند، اما ما شاهد خروج امریکا از این توافق و تشدید فشار‌ها تحت عنوان سیاست فشار حداکثری بودیم، گفت: نگرانی از این مسائل وجود دارد، زیرا ترامپ به توافق رییس‌جمهور قبل از خود وفادار نماند و با خروج از برجام مسیر توافق و کاهش تشنج با ایران را تغییر داد و بر تنش‌ها افزود. ایران هم با توجه به این مسائل به درستی فکر می‌کند که نمی‌توان به امریکا اعتماد کرد. ولی در هر صورت باید برای کاهش تخاصمات، سناریو‌های مختلف را بررسی و برنامه‌های جدیدی را طراحی نمود و نتیجه هر اقدامی را در عمل بررسی کرد.

اما یک سوال این است که آیا ایران به همین صورت می‌تواند مسیر خود را در دراز مدت ادامه دهد؟ باید توجه داشت که مهم‌ترین مساله برای مسوولان کسب رضایت مردم است. در حال حاضر بخشی از مردم از شرایط اقتصادی و عدم وجود ثبات در حوزه اقتصاد ناراضی هستند. در نتیجه همین شرایط است که ایران جزو کشور‌هایی شده است که خروج سرمایه از آن به صورت مرتب انجام می‌گیرد. گفته می‌شود ماهانه ۱ میلیارد دلار خروج سرمایه از ایران صورت می‌گیرد، در حالی که رونق اقتصادی نیاز به سرمایه‌گذاری انبوه دارد. بسیاری از ایرانی‌های توانمند در حوزه‌های مختلف، به خصوص فعالان اقتصادی و کارآفرینان و متخصصین از ایران مهاجرت می‌کنند که بسیار برای کشور زیانبار است.

ما الان باید میان بد و بدتر انتخاب کنیم نه میان بد و خوب

علایی با اشاره به اینکه ایران به صورت روزمره در حال خسارت دیدن است، افزود: آیا این وضعیت تاسف‌بار را می‌توان به همین صورت ادامه داد؟ و در نهایت ادامه این وضع به کجا منجر خواهد شد؟ پاسخ به این سوال بسیار مهم است. یک زمانی در اواخر دولت اصلاحات دلار در ایران حدود ۹۰۰ تومان بوده، ولی الان حدود ۴۵ هزار تومان در بازار آزاد است. از ابتدای دولت فعلی، دلار حداقل بیش از ۱۵ هزار تومان افزایش قیمت داشته است آیا قرار است که این روند به همین شکل ادامه پیدا کند؟ امریکایی‌ها با روش‌هایی که دارند توانسته‌اند حتی در مبادلات تجاری بین ایران با کشور‌های همسایه و دوست هم مانند چین و عراق اخلال ایجاد کنند. کشور‌هایی هم که از قدیم با ایران مبادله انرژی داشتند مانند چین، کره جنوبی، ژاپن و هند علاوه بر اینکه نفت ایران را نمی‌خرند پول‌هایی که از ایران در این کشور‌ها است را هم به سادگی در اختیار ایران قرار نمی‌دهند؛ بنابراین ما الان باید میان بد و بدتر انتخاب کنیم نه میان بد و خوب، لذا تصمیم‌گیری بسیار سخت شده است.

اما تجربه نشان داده که بزرگ‌ترین دشمنی‌ها و اختلافات و مشکلات بین کشور‌ها از طریق مذاکره به نفع حل‌وفصل شدن پیش رفته است؛ بنابراین راهی جز مقاومت در برابر زیاده‌خواهی‌ها و در عین حال مذاکره وجود ندارد. اگر ایران و امریکا تصمیم بگیرند مسائل خود را بدون واسطه دیگران چه اروپا چه سایرین و از طریق مذاکره مستقیم حل‌وفصل کنند، ممکن است باز شدن گره‌های کوچک به بازشدن گره‌های بزرگ‌تر میان دو کشور کمک کند. امریکا و ایران می‌توانند منافع مشترک در برخی حوزه‌ها را تعریف کرده و از طریق آن منافع مشترک تلاش کنند تا سطح تخاصم‌ها را به اختلاف میان دو کشور کاهش دهند. طبیعی است که اختلاف میان همه کشور‌ها هم وجود دارد و قابل مدیریت است.

ارسال نظرات