اعتماد نوشت: اگرچه آلودگی هوای تهران و بهخصوص در روزهای انتهایی پاییز به قصهای تکراری تبدیل شده و حتی در تقویم ذهنی دانشآموزان به عنوان تعطیلات اعلامنشده نقش بسته، اما امسال چیزی تغییر کرده و ماجرا به شیوه دیگری در جریان است؛ پیشتر عمده دلیل آلودگی هوای تهران و کلانشهرهای کشور ذرات معلق کوچکتر از ۲،۵ میکرون عنوان میشد و دلیل آنهم آلودگی ناشی از حمل و نقل در کنار پدیدههای طبیعی مانند وارونگی بود، اما امسال و در روزهایی مشخص افزایش غیرمعمول دیاکسید گوگرد سربرآورد و حتی کار به اعلام رسمی مسوولان هم کشیده شد.
در روز ۲۷ آذر امسال، مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران رسما اعلام کرد که بعد از ۷ سال، دیاکسید گوگرد هوای تهران را آلوده کرده است؛ به عبارتی ساده، پنج مولفه مشخص شاخص کیفیت هوای ایران را مشخص میکند که معمولا ذرات معلق، عامل آلودگی هوای تهران و کلانشهرهای کشور بوده و اینکه افزایش دیاکسیدگوگرد این نقش را بازی کند، کمسابقه است. ماجرا، اما دقیقا چیست و چرا دیاکسیدگوگرد بهناگه و در حالتی کمسابقه چنین رشدی داشته است؟
ریشه این افزایش غیرمعمول به مازوتسوزی یا سوخت غیراستاندارد نیروگاههای اطراف تهران یا پالایشگاه و صنایع برمیگردد؟ در کنار این پرسشها، اطلاعات رسیده به «اعتماد» هم نشان میدهد که براساس پایش ماهوارهای سامانه «سهم» میزان غلظت دیاکسیدگوگرد در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۹۸- ۳۲،۲ درصد (۳۲ و دو دهم درصد) افزایش یافته است که تایید و تاکیدی بر برجسته بودن پرسشهای بالا است.
گزارش پیشرو با بررسی آمار و اطلاعات رسمی و در گفتگو با مسوولان و کارشناسان حوزههای مرتبط ضمن بررسی زیر و بم ماجرای خبرساز مازوتسوزی، دلایل افزایش غیرمعمول این گاز و همچنین آثار آن بر سلامت انسان را به پرسش میگذارد.
پیش از ورود به بحث خوب است بدانیم که بهطور کلی معیار سنجش هوا در ایران، شاخص کیفیت هوا (AQI) است که در آن پنج آلاینده اصلی هوا یعنی ذرات معلق، دیاکسید نیتروژن، ازن سطح زمین، منوکسید کربن و دیاکسیدگوگرد محاسبه در تعیین آن نقش دارند. این پنج آلاینده در فرمولی مشخص، عدد شاخص کیفیت هوا را میسازند که معمولا یکی از این پنج مورد که بیشترین تاثیر در این فرمول را دارد (یعنی بیشترین عامل آلاینده در زمانی مشخص است) به عنوان آلاینده مسوول شناخته میشود و دستورالعملهای احتیاطی هم براساس آثار مضر همین آلاینده اعلام میشود.
به عنوان مثال در روز آلودهای که آلاینده مسوول دیاکسید گوگرد باشد، دستورالعمل احتیاطی به این صورت است که کودکان، بیماران آسمی و افراد مبتلا به بیماریهای قلبی یا ریوی از منزل خارج نشوند یا اگر آلاینده مسوول منواکسیدکربن باشد، بیشتر افراد مبتلا به بیماریهای قلبی نظیر آنژین خطاب قرار میگیرند. براساس همین شاخص، تهران تا روز سوم دی ماه، ۲ روز خطرناک، ۲ روز بسیار ناسالم، ۱۶ روز ناسالم، ۱۱۰ روز ناسالم برای گروههای حساس، ۱۴۷ روز قابل قبول و تنها ۲ روز پاک را پشتسر گذاشته است.
با این توضیحات، اما سراغ اطلاعاتِ رسمی اعلام شده برویم؛ ۲۷ آذر همین امسال، مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران رسما از افزاش کمسابقه دیاکسید گوگرد خبر داد و گفت: «طی ۷ سال گذشته سطح آلاینده دیاکسید گوگرد در این بازه زمانی سال بیسابقه بود و این احتمال وجود دارد منبع آن براساس بررسیهای انجام شده مربوط به منابع غیرمتحرک و سوخت مصرفی آنها باشد.»
سیدمحمدمهدی میرزایی قمی که در یک برنامه تلویزیونی سخن میگفت، درباره تاریخ افزایش کمسابقه این آلاینده هم توضیح داد: «رصدها نشان میدهد از تاریخ ۲۲ تا ۲۵ آذر افزایش چشمگیر در آلایندگی دیاکسید گوگرد داشتیم و اوج آن در تاریخ ۲۴ آذر ماه بود. طی ۷ سال گذشته سطح آلاینده دیاکسید گوگرد در این بازه زمانی سال بیسابقه بود و این احتمال وجود دارد منبع آن براساس بررسیهای انجام شده مربوط به منابع غیرمتحرک و سوخت مصرفی آنها باشد.»
علاوه بر این پیشتر و در ۲۹ آذر هم «عباس شاهسونی» رییس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم وزارت بهداشت هم با تایید افزایش غیرمعمول دیاکسید گوگرد گفته بود که «ما طی سالها مشکل دیاکسید گوگرد را داشتیم که با توجه به حذف گوگرد از سوخت این مشکل هم برطرف شد؛ اما طی روزهای گذشته به ویژه ۲۲ تا ۲۵ آذر افزایش ۳ تا ۵ برابری غلظت دیاکسید گوگرد در شهر تهران را شاهد بودیم که این نشان میدهد برخی از صنایع اقدام به استفاده از سوختهای حاوی گوگرد کردند.»
این دو مسوول اگرچه مواردی دیگری را هم درباره شرایط هوای کشور مطرح کردند، اما مهمترین بخش سخنان آنها همین تایید افزایش کمسابقه دیاکسید گوگرد بوده است؛ موضوعی که اطلاعات رسیده به «اعتماد» هم بر صحت آن تاکید دارد.
مسالهساز شدن دیاکسید گوگرد در روزهای پایانی پاییز امسال و تاکید رسمی مسوولان بر کمسابقه بودن این سطح از افزایش آن، پرسشهایی را درباره غلظت این گاز آلاینده در کل کشور و همچنین میزان تغییرات آن در تهران را مطرح میکند.
اطلاعات و نقشههایی که «استارتاپ فضایی تیزنگر» دراختیار ما قرار داده، اما از افزایش بیش از ۳۲درصدی غلظت این آلاینده در هوای کشور آن هم در فاصله تنها سه سال حکایت دارد. براساس این تصاویر و برابر با پایش ماهوارهای سامانه سهم و در مقایسه شرایط سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۳۹۸، اگرچه سطح محدودههای با غلظت بالای دیاکسید گوگرد کشور ۱۸.۹درصد کاهش یافته، اما میزان غلظت آن ۳۲،۲درصد افزایش یافته است.
براساس این تصاویر، شرایط حاشیه خلیجفارس در جنوب ایران نگرانکننده است و بیشترین میزان غلظت دیاکسید گوگرد را دارد. درباره تهران هم این اطلاعات نشان میدهد که محدودههای با غلظت بالای دیاکسید گوگرد در تهران برابر پایش سری زمانی فروردین ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۳۹۸ به میزان ۱۳،۹درصد بهخصوص در پاکدشت و شهرری کاهش یافته است.
برای درک بهتر این اعداد بیایید فرض را بر این بگذاریم که ریشه افزایش دیاکسید گوگرد تنها و تنها مصرف مازوت در نیروگاههاست؛ با چنین فرضی، اطلاعات کنونی میگوید که مناطقی که در آنها مازوتسوزی رخ میداد، در فاصله سه سال کم شده، اما در برخی مناطق مازوتسوزی با شدت بیشتر ادامه پیدا کرده است.
ریشه ماجرا هر چه که هست، حالا هم اطلاعات رسمی که در سخنان مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران به آن پرداخته شده و هم نقشههای ماهوارهای «سهم»، از افزایش غلظت گاز آلایندهای خطرناکی به نام دیاکسید گوگرد حکایت دارد. این افزایش، اما از کجا میآید و با سلامت شهروندان ایران چه خواهد کرد؟
افزایش ناگهانی دیاکسید گوگرد و نشانه رفتن سلامت عمومی جامعه، اما از کجا میآید و چه شد که پس از سالها، دوباره این گاز آلاینده سربرآورد؟ «شینا انصاری» کارشناس محیطزیست و مدیرکل پیشین محیطزیست و توسعه پایدار شهرداری تهران در این باره میگوید که احتمالا موضوع به مصرف سوختهای سنگین یا غیراستاندارد برمیگردد. او با تاکید بر اینکه برای اظهارنظر دقیق باید گزارشهای رسمی ایستگاههای مختلف بررسی شود، میگوید: «اطلاعات کلی و اظهارنظر چند مسوول میگوید که دیاکسید گوگرد در روزهایی خاص افزایش داشته، اما برای بررسی دقیقتر دادههای بیشتری نیاز است. مساله از این جهت غیرمعمول است که میدانیم در فصل سرد سال از پنج پارامتر تعیینکننده شاخص، ذرات معلق کمتر از ۲،۵ میکرون نقش آلاینده مسوول را داشته و به همین دلیل هم اطلاعات تازه و افزایش دیاکسید گوگرد غیرعادی است.»، اما این افزایش غیرمعمول دیاکسید گوگرد از کجا میآید و چه عوامل احتمالی دارد؟
انصاری در پاسخ به این پرسش هم میگوید: «افزایش دیاکسید گوگرد دلایل مشخصی دارد که عمدتا ناشی از سوخت است. الان البته توافق نظر دقیقی وجود ندارد که دلیل اصلی این افزایش چه هست ولی یک بحث رایج به شرایط فصل سرما و افزایش مصرف گاز برمیگردد. در این فصل سال به خاطر شرایط سرما افت فشار گاز را داریم که در چنین شرایطی ممکن است صنایع و نیروگاهها ناچار شوند از سوختهای دیگری استفاده کنند. در این باره البته مسوولان مرتبط میگویند که مازوتسوزی نداریم و گفته شده صنایع از سوخت استاندارد استفاده میکنند.» مسالهساز شدن افزایش دیاکسید گوگرد و بحث درباره عوامل افزایش این گاز آلاینده درحالی است که قانون هوای پاک ایران، تابستان سال ۹۶ رسما تصویب و وارد مرحله اجرایی شده است.
ریشه این همه آلودگی هوا و افزایش غیرمعمول دیاکسید گوگرد، اما چه نسبتی با این قانون دارد؟ آیا ایراد به محتوای این قانون برمیگردد یا اینکه مساله با اجرایی نشدن این قانون مرتبط است؟ انصاری در پاسخ به این پرسش هم میگوید: «بله ما قانون هوای پاک را داریم که اگر به درستی اجرا شود بسیاری از مسائل کنونی آلودگی هوا رفع میشود. درست است که اجرایی شدن این قانون ممکن است مساله آلودگی هوا را به طور کامل از بین نبرد، اما دستکم این آلودگیهای فصل سرد و مسائل اصلی را کاهش میدهد.»
با همه این توضیحات، اما یکبار دیگر به پرسش اصلی برگردیم؛ چرا دیاکسید گوگرد ناگهانی و به طور غیرمعمول افزایش یافته و چه نهادی در این زمینه مسوول است؟ مدیرکل پیشین محیطزیست و توسعه پایدار شهرداری تهران در این باره هم میگوید: «منابع آلاینده دیاکسید گوگرد به سوخت غیراستاندارد برمیگردد که یا از وزارت نیرو است، یا از صنایع است که در هر دو حالت به وزارت نفت و سوختی که دراختیار صنایع قرار میدهد، برمیگردد. موضوع مهم، اما این است در همه این موارد ناظر بالادست سازمان حفاظت محیطزیست است و این سازمان باید پاسخگو باشد.
اگر ادعای نیروگاهها مبنی بر استفاده نکردن از مازوت درست باشد متهمان بعدی میتواند سوخت صنایع یا استفاده از گازوییل غیراستاندارد باشد که البته برای پاسخ دقیق، نیازمند اطلاعات دقیقتر هستیم.»
ماجرای مازوتسوزی در نیروگاههای ایران، اما عمری طولانی دارد و هر ساله در روزهای شدت گرفتن آلودگی و بهخصوص در فصل سرد این پرونده تازه میشود و دوباره تا شدت گرفتن آلودگیها در پاییز و زمستانی دیگر خاک میخورد. موضوع، اما دقیقا چیست و تا چه اندازه ریشه آلودگیهای زنجیرهای و در سمت دیگر افزایشیافتن برخی بیماریها به این سوخت پردردسر برمیگردد. پیش از ورود به بحث خوب است بدانیم که در برخی شهرها مانند اصفهان، رسما مجوز مازوتسوزی در چند سال گذشته صادر شده و این خبر به طور شفاف هم اطلاعرسانی شده است.
مهمتر اینکه در دانشگاههای این استان تاکنون چندین پایاننامه دانشگاهی با بررسی چندین بیماری مشخص و آمار مرگ و میرها، از تاثیر این مازوتسوزی بر افزایش برخی مرگ و میرها نوشتهاند. برای بررسی این پرسش هر ساله خبرساز، تحلیل شرایط بنیادی نیروگاههای ایران و سوخت طراحی شده برای این نیروگاهها هنگام ساخت، مفید است. یکی از کارشناسان مپنا در این باره به «اعتماد» میگوید که بسیاری از نیروگاهها در ایران با هدف مصرف گاز طراحی شدهاند و استفاده از دیگر سوختها مانند مازوت، حتی برای همین نیروگاهها آسیبزا و پرهزینه است.
او درباره شرایط کلی نیروگاههای ایران میگوید: «ما در این ایران سه دسته نیروگاه حرارتی داریم؛ نیروگاههای حرارتی بخاری، گازی و سیکل ترکیبی. نیروگاهای حرارتی بخاری سنتی قابلیت استفاده از گاز، گازوییل و مازوت را دارند. در ایران کمتر از ۲۰درصد نیروگاهها از این دستهاند که اکثرا هم قبل از انقلاب ساخته شدهاند. غیر از این دسته، دو دسته دیگر عملا برای مصرف مازوت طراحی نشده و استفاده از چنین سوختی در آ نها نه تنها منظور نشده است که برای تجهیزات آسیبزا هم هست.» نیروگاه بعثت در تهران که یکی از خبرسازترین نیروگاههای یک دهه گذشته هم بوده از این دسته است هر چند که مسوولان میگویند در چند سال گذشته و حدودا از سال ۹۳ این نیروگاه هیچگونه مصرف مازوتی نداشته است.
بررسی این مدل نیروگاهها در ایران نشان میدهد که عمده این نیروگاهها در کنار پالایشگاهها ساخته شده است و هدف این بود که مازوت تولیدی پالایشگاه جهت مصرف در این نیروگاهها به کار گرفته شود. آنطور که این کارشناس مپنا میگوید، پس از دهه شصت عملا ساخت این دسته نیروگاهها در کشور تعطیل شده است: «به عنوان مثال مپنا که بیشترین سهم را در نیروگاه سازی ایران دارد، نیروگاههای گازی یا سیکل ترکیبی میسازد. نیروگاههای گاز هم فقط گاز مصرف میکنند و در شرایط خاص سوخت آنها به گازوییل تغییر پیدا میکند.
دسته سوم هم نیروگاههای سیکل ترکیبی است که در آنها هم توربین گازی و هم توربین بخار وجود دارد و عملا امکان استفاده از مازوت را ندارند. دراین نیروگاهها دود خروجی از توربین گاز وارد بویلر میشود و بخار تولیدی ناشی از بازیافت انرژی دود، وارد توربین بخار میشود و به همین دلیل هم دیگر مصرف سوخت مازادی ندارد. اکثر قراردادهای بالاخص اخیر مربوط به ساخت نیروگاههای تولیدی ما همین سیکل ترکیبی است.» آنطور که این کارشناس حوزه نیروگاهی میگوید، یک راهحل ابتدایی و اساسی برای چنین مسالهای همین تبدیل نیروگاههای گازی موجود به سیکل ترکیبی است: «ابتداییترین راهحل درباره نیروگاهها که اصل اساسی در این باره هم هست، تبدیل همه نیروگاههای گازی به سیکل ترکیبی است؛ در این صورت بدون مصرف سوخت و بدون ایجاد آلاینده، برق هم تولید میشود. این راهحل اولیه هر کارشناس این حوزه است.»، اما چرا این راهحل ساده بهکار گرفته نمیشود یا با جدیت پیش برده نمیشود؟
پاسخ به میزان هزینه برمیگردد: «احداث نیروگاه گازی ارزانتر است و احداث بخش بخار که درواقع تبدیل نیروگاه گازی به سیکل ترکیبی است، گرانتر است. احداث بخش بخار گرانتر است؛ چون باید بویلر نصب شود، سیستم تصفیه آب نصب شود و مواردی از این دست، ضمن اینکه ساخت واحد گازی سریعتر است.» براساس توضیحات این کارشناس، اگر بحث هزینه فایده به خوبی بررسی و پیش گرفته شود، ساخت نیروگاه گازی کار چندان معقولی محسوب نمیشود: «اگر سوخت گاز را به قیمت جهانی درنظر بگیریم، هزینه سی سال مصرف سوخت یک نیروگاه به مراتب از هزینه ساخت یک نیروگاه سیکل ترکیبی بالاتر است، اما چون کشور ما همیشه اینطور تصور شده که سوخت گاز مجانی است، این فرآیند مورد بیمهری قرار گرفته است.»
براساس توضیحات ایشان، نسبت دادن آلودگی هوا به موضوع نیروگاهها چندان منطقی نیست، چراکه «برای نیروگاهها مصرف گاز بهصرفهتر از هر سوخت دیگر است و حتی نیروگاههای گازی و سیکل ترکیبی اصلا نمیتوانند سوخت سنگین استفاده کنند، چون بسیار آسیبزا است؛ برای این نیروگاه حتی مصرف گازوییل هم، محدودیت دوره مصرف دارد.» با این توضیحات، اما به پرسش اصلی برگردیم؛ چه شد که غلظت دیاکسید گوگرد هوای تهران در چند روز ناگهانی افزایش شدید داشت و تا چه اندازه میتواند ریشه ماجرا را به نیروگاهها نسبت داد؟
این کارشناس مپنا در این باره هم میگوید: «برای پاسخ به این پرسش اطلاعات من دقیق نیست، اما به نظر نمیآید ریشه ماجرا درحالت کلی به نیروگاهها برگردد. صنایع کورهدار در ایران و اطراف تهران کم نیستند و ممکن است مازوت مصرف کنند.» در کنار این موضوع مازوتسوزی به نظر میآید بحث کیفیت سوختهایی غیر از مازوت هم موضوع مهمی است و میتواند در ایجاد شرایط کنونی نقش داشته باشد.
اگرچه معمولا هنگام شدتگرفتن آلودگی هوای ایران و بهخصوص تهران، پای وزارت نیرو و شرکت تولید نیروی برق حرارتی به میان کشیده میشود، اما مدیرکل دفتر بهسازی نیروگاهها و محیطزیست این شرکت به «اعتماد» میگوید که آنها هیچ نقشی در انتخاب سوخت مصرفی نیروگاهها ندارند. مرتبط با پرسش محوری این گزارش اما، پیشتر این شرکت به «اعتماد» گفته بود که «به استناد مطالعات دانشگاه تربیت مدرس که به تایید سازمان حفاظت محیطزیست نیز رسیده است از سال ۹۴ تاکنون سهم آلاینده ترکیبات اکسید گوگردی در تعداد روزهای ناسالم کلانشهر تهران صفر درصد بوده که در انطباق با عدم مصرف مازوت از سال ۹۳ در نیروگاههای بخاری تهران است.» به عبارتی ساده این شرکت رسما اعلام میکند که مصرف مازوت را در چند سال گذشته قطع کرده و به همین دلیل هم نقش دیاکسیدگوگرد که نسبت مستقیمی با مصرف مازوت دارد، در آلودگی هوای تهران صفر بوده است.
این بخش نوشته، دو نکته مهم دارد؛ از طرفی هم تایید میکند که مازوتسوزی اثر مستقیم بر تولید دیاکسید گوگرد دارد و از طرف دیگر هم میگوید که سالهاست مازوتسوزی در نیروگاههای اطراف تهران تعطیل شده است.
علیاصغر عبدلی در بخش نخست توضیحات در پاسخ به پرسش درباره مازوتسوزی میگوید: «ما در کشورمان منابع مختلفی برای سوخت که نداریم؛ منابع سوخت انحصاری و دراختیار وزارت نفت است. حق انتخابی برای سوخت نداریم و هر چه وزارت نفت به ما بدهد همان را استفاده میکنیم.» او در ادامه تاکید میکند که طراحی نیروگاههای ایران برمبنای سوخت گاز است و زمانی است که بحث سوخت پشتیبان مطرح میشود، ماجرا مسالهساز میشود: «اولویت اول در وزارت نیرو بر سوخت گاز است، چون مزایای زیادی برای ما به همراه دارد؛ یعنی غیر از بحث آلایندگی به لحاظ اقتصادی هم برای ما سوخت گاز بهتر است. سوخت مایع عمر نیروگاه را کاهش میدهد، خوردگی میسازد، هزینه تعمیر را بالا میبرد و در مجموع استفاده از سوخت مایع برای نیروگاهها نه توجیه فنی دارد و نه اقتصادی ولی باتوجه به محدودیتها برای تامین برق موردنیاز نیروگاهها به ناچار گاهی از سوخت مایع استفاده میکنند که انرژی موردنیاز شبکه را تامین کنند.»
او با تاکید بر اینکه در چند هفته گذشته مازوتسوزی در نیروگاههای اطراف تهران وجود نداشته، هم میگوید: «ممکن است در ساعاتی از سوخت مایع استفاده شود که بحث استانداردسازی سوخت، متولی مشخصی دارد که باید این سوختها را با استانداردها بررسی و مقایسه کند. ما نه قدرت انتخاب سوخت مصرفی را داریم و نه مسوول کیفیت و استاندارد این سوختها هستیم.»، اما با این توضیحات عملا وزارت نفت و شرکت پخش و پالایش فرآوردههای نفتی مسوول تصمیمگیری و مدیریت سوخت است و بحث نظارت بر کیفیت سوخت هم متولی خود را دارد، پس چرا وزارت نیرو مدام تلاش میکند که در این زمینه بیانیه منتشر کند و پاسخ دهد؟
عبدلی در این باره هم میگوید: «بله درست است. البته اینکه چقدر مازوت مصرف میشود پارامتر متغیری است؛ اگر یک متر مکعب مصرف گاز خانگی کم شود بلافاصله شرکت گاز با ما همکاری و این گاز را به ما اختصاص میدهد، اما در شرایط سرما ناچار به چنین کاری میشوند. نمیشود گفت که هیچ سوخت مایعی استفاده نمیشود، اما در کلانشهرها بحث حمل و نقل هم مطرح است. الان در نیروگاه بعثت مدتهاست که هیچ مازوتی استفاده نشده است. در مجموع اینکه بگوییم اصلا سوخت مازوتی استفاده نمیشود درست نیست و فکر نمیکنم کسی در وزارت نیرو همچنین ادعایی را مطرح کند ولی نسبت سوخت مازوت به کل سوخت نیروگاه خیلی کم و در کل زیر ۱۰درصد است. چون ۸۰درصد نیروگاههای ما قابلیت مصرف مازوت را ندارند.»
با این اوصاف راهحل آلودگی هوا و بحث سوخت نیروگاهها چه هست؟ عبدلی در این باره هم میگوید: «یک مساله فنی اینجا وجود دارد؛ سوختی که در هر سیستم احتراقی بخواهد استفاده بشود، محصولات احتراقش به آنالایز ابتدایی ربط پیدا میکند و سوختی که محتوی گوگرد است، حتما در محصول احتراق دیاکسید گوگرد خواهد داشت، بنابراین اگر در سوختهایی که تحویل میدهند میزان گوگرد موجود در سوخت کاهش یابد که به نظر میآید در پالایشگاه عملی است، حتی مصرف مازوت هم، آلودگی چندانی نخواهد داشت و بسیار کاهش مییابد. این پایه علمی دارد و اگر تصفیه یا پالایش درست صورت بگیرد ما بدون هیچ محدودیتی میتوانیم سوخت مایع مصرف کنیم و نتیجه هم این همه آلودگی نباشد. پس یک راهحل این است که پالایش دقیقتر و درست انجام شود.»
به پرسش اصلی و محور این گزارش برگردیم؛ حال که اطلاعات مستند نشان میدهد میزان غلظت دیاکسید گوگرد در کل کشور و به خصوص در جنوب ایران در سه سال گذشته رشد چشمگیری داشته، تا چه اندازه دلیل آن به نیروگاهها برمیگردد. عبدلی معتقد است: «اولا این نیروگاهها در کل کشور پراکنده هستند و باتوجه به اینکه تمام شبکه برق ما باید تولید داشته باشد که هزینه انتقال و تلفات برق کاهش یابد، معماری شبکه به این صورت است که به اندازه مصرف خود تولید برق در استان داشته باشند. پس پراکندگی نیروگاههای کشور به این صورت انجام میشود و در هر بخشی و هر استانی نیروگاههای مختلف وجود دارد. در منطقه جنوب هم اینطور نیست که نیروگاههای متعددی باشد. سوخت مایع در نیروگاههای بخاری و گازی با هماهنگی بین وزارت نیرو و نفت مصرف میشود و پارامترهای متعددی در این باره و در شیوه تصمیمگیری موثر است. نکته اینکه قضیه کاملا شناور است و ممکن است در یک روز سوخت یک نیروگاه تغییر کند پس اگر در منطقهای از کشور دیاکسید گوگرد زیاد شود حتما دلیلش چیزی غیر از مصرف سوخت نیروگاهها است.»
قانون هوای پاک بهطور شفاف، سازمان محیطزیست ایران را مسوول اجرای این قانون و نهاد بالادست تمام دستگاههای مسوول درباره شرایط هوا معرفی کرده و به همین دلیل هم این سازمان درباره کمکاری یا شانه خالی کردن دیگر دستگاهها از وظیفه خود مسوول است. در چنین شرایطی بررسیهای این سازمان درباره افزایش غیرمعمول دیاکسید گوگرد در روزهای پایانی آذر چه میگوید؟ «داریوش گلعلیزاده» سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیطزیست در این باره به «اعتماد» میگوید: «البته درباره این موجی که از افزایش بیسابقه دیاکسید گوگرد راه افتاده، باید تصحیح کنیم که سال ۹۹ هم میزان غلظت این آلاینده تقریبا به همین اندازه رسیده بود. مهمتر اینکه ما در کل سال میزان دیاکسید گوگردمان در شرایط پاک و سالم قرار دارد. میانگین کل سال را عرض میکنم. اینکه طی چند روز جهشی داشته باید علتیابی شود و منابع آن مشخص شود.
دادههای ما نشان میدهد که این مربوط به سوخت است و سوخت خودروها یا صنایع باید بررسی شود.» او در ادامه تشریح این موضوع هم میگوید: «صنایع ما در تهران چندان مشکل سوخت نداشتند و تنها نیروگاه بعثت امکان مازوتسوزی دارد که از سال ۹۳ هم استفاده نکرده و این موضوع منتفی است. پس آنچه میماند کارخانجات سیمان و نیروگاههای اطراف تهران است که در حال حاضر هیچ کدام از مازوت استفاده نمیکنند. برخی نیروگاهها از نفت و گاز استفاده میکنند، اما خروجی آنها غیرعادی نیست. بررسی گازهای خروجی از دودکشهای صنایع مصرفکننده گازوییل معمولی هم نشان میدهد که نتیجه با شرایط مجاز انطباق دارد. پس تنها یک عامل باقی میماند و آن هم ممکن است سوخت خودرویی باشد. البته اینها فرضیات است و هیچ کدام هنوز به اثبات نرسیده است ولی با قاطعیت میگوییم در تهران هیچ کدام از صنایع مازوت استفاده نمیکنند. البته در کرج نیروگاه منتظر قائم مازوت استفاده میکند، اما گستردگی مازوت در کل تهران نشان میدهد که این میزان غلظت پراکنده نمیتواند از نیروگاهی در کرج باشد.»
گلعلیزاده تاکید دارد که در روزهای گذشته از سوخت مازوت استفاده نشده و در این باره میگوید: «وقتی گاز هیچ صنعتی قطع نشده چه الزامی به استفاده از مازوت وجود دارد؟ همکاران ما گشت شبانه دارند و برخورد صریحی درباره قانونشکنی و استفاده از سوخت غیرمجاز انجام میدهند، اما وقتی گاز قطع نشده قطعا نیروگاهها و صنایع به سمت سوخت جایگزین نمیروند. علاوه بر این گستردگی انتشار دیاکسید گوگرد (که تنها برای سه چهار ساعت بوده) نشان میدهد که منشا آن نمیتواند متمرکز باشد. در سال ۹۹ که اتفاق مشابهی رخ داد نتیجه بررسی این بود که احتمالا کامیونها عامل این اتفاق بودند، چون عموما ایستگاههای با غلظت بالا در اطراف محل حرکت کامیونها بودند.» اگرچه این توضیحات دلیل مشخصی را درباره افزایش ناگهانی و غیرمعمول دیاکسیدگوگرد مطرح نمیکند، اما چندین نکته را دربردارد؛ براساس گفتههای کارشناسان و مسوولان احتمال اینکه دلیل این افزایش کمسابقه دیاکسیدگوگرد، مصرف مازوت در نیروگاهها باشد، ناچیز است.
سوخت کامیونها، پسماندسوزی و سوخت سنگین یا سوخت مایع مصرفی برخی صنایع میتوانند از متهمان افزایش چنین گاز آلایندهای باشند هرچه که پاسخ دقیق به آن، نیازمند اطلاعات دقیقتر و همچنین سنجش حرفهایتر نهادهای مسوول است. هرچه که هست، حالا غلظت دیاکسیدگوگرد در برخی نقاط کشور به مرحله نگرانکنندهای رسیده و در کنار آن در چندروز این غلظت در تهران هم بهطور غیرمعمول بالا رفته که اگر دلیل و منشا آن مشخص نشود، نگرانی درباره تکرار آن حتما مهم و ضروری است.
چون علم و دانش و تکنولوژی و مدیریت و مسئولیت در کشور نداریم ولی اظهار و اعلام می کنیم که داریم و همانی که داریم یعنی (بیسوادی و بیفکری) که به رخ جهانیان کشیده شده است، دارد ما را خفه می کند.