صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۹۴۵۱۱
از شکاف سیاسی فزاینده ایالات متحده تا بدتر شدن فرار مغزها در جنوب صحرای آفریقا
شاید ترامپ نقطه اوج قطبی شدن سیاسی ایالات متحده بود و بالاخره تب ایجاد شده آغاز به کاهش کرد و با این وجود، سناریوی محتمل‌تر آن است که حتی اگر نفوذ ترامپ در سیاست امریکا در سال آینده کاهش یابد نیز امریکایی‌ها کماکان خود را در فضای سیاسی مشابه آن چه پیش از اعلام نامزدی‌اش در سال ۲۰۱۶ وجود داشت خواهند دید .
تاریخ انتشار: ۰۱:۱۵ - ۰۱ دی ۱۴۰۱

فرارو- در پنج نمودار به مهم‌تری روندهایی که باید در سال ۲۰۲۳ دنبال کرد از مسابقه تسلیحاتی آسیا – اقیانوسیه گرفته تا تغییر رابطه بین هند و روسیه و بدتر شدن فرار مغزها در جنوب صحرای آفریقا خواهیم پرداخت.

۱-تورم قیمت مواد غذایی

به گزارش فرارو به نقل از اندیشکده شورای روابط خارجی، ناامنی غذایی در سال ۲۰۲۲ یک مشکل دائمی بود و بدون تلاش‌های هماهنگ بین المللی برای مقابله با آن در سال ۲۰۲۳ نیز ادامه خواهد یافت. بیش از ۸۲۰ میلیون نفر معادل بیش از ۱۰ درصد جمعیت جهان هر شب گرسنه به رختخواب می‌روند. ناامنی غذایی امروز محصول عوامل مختلفی از جمله درگیری‌های منطقه‌ای و شوک‌های اقلیمی می‌باشد و جنگ روسیه در اوکراین این بحران را تشدید کرده است. هزینه‌های غذایی به بالاترین سطح خود در بیش از ده سال رسیده است.

در پاسخ به این پویایی‌های نگران کننده کشورها به سرعت محدودیت‌های صادراتی را در اوایل سال به ویژه در مورد مواد غذایی و کودهای شیمیایی افزایش دادند تا در هفته‌های بعد مقداری از آن را کاهش دهند. پیگیری این موضوع از سوی موسسه تحقیقات سیاست بین المللی غذایی نشان می‌دهد که بیست و یک کشور محدودیت‌های صادرات مواد غذایی را حفظ می‌کنند کشورهایی که ۷ درصد از تجارت جهانی کالری را پوشش می‌دهند.

بسیاری از این موارد محدودیت از سوی کشورهای عضو گروه جی -۲۰ تحمیل شده که مجموعه‌ای از بزرگترین اقتصادهای جهان هستند. در واقع، بیش از نیمی از تمام محدودیت‌های صادرات مواد غذایی مربوط به اقتصادهای عضو جی -۲۰ است.

با این وجود، سهم کالری‌های مبادله شده تحت تاثیر محدودیت‌های صادراتی بسیار کمتر از سطوح تجربه شده در طول بحران قیمت مواد غذایی در سال ۲۰۰۸ بوده اگرچه مداخلات منفرد می‌تواند نوسانات زیادی ایجاد کند. برای مثال، تصمیم اندونزی در ماه مه گذشته برای لغو ممنوعیت بحث برانگیز صادرات روغن پالم که شامل کالاهای مختلف از محصولات غذایی گرفته تا لوازم آرایشی می‌شود به توضیح کاهش ناگهانی محدودیت‌های کلی در اواسط سال کمک می‌کند.

جنگ در اوکراین به طور قابل توجهی حمل و نقل غلات را مختل کرده و خطر بروز قحطی را در کشورهایی مانند یمن که به شدت به چنین وارداتی وابسته هستند به همراه داشته است. تحریم‌های غرب علیه روسیه و متحدش بلاروس نیز در کاهش دسترسی به برخی محصولات کشاورزی نقش داشته اند. تا زمانی که جنگ ادامه داشته باشد تورم قیمت مواد غذایی احتمالا ادامه خواهد یافت.

در این میان، کشورها می‌توانند از طریق افزایش حمایت‌های مالی از برنامه جهانی غذا حذف محدودیت‌های صادراتی و یارانه‌های کشاورزی که تجارت را مخدوش می‌کند و تلاش برای توسعه روش‌های کشاورزی پایدارتر اقدامات کمک کننده‌ای را انجام دهند.

۲-تسلط نظامی چین بر آسیا و اقیانوسیه

تقویت نظامی چین در آسیا و اقیانوسیه در سالیان اخیر، ایالات متحده و شرکای منطقه‌ای آن به طور فزاینده‌ای نسبت به احتمال حمله چین به تایوان یا انجام اقدامات تهاجمی در دریای چین جنوبی نگران هستند. با این وجود، به نظر می‌رسد که متحدان ایالات متحده در آن منطقه برای مقابله با چالش‌های نظامی بزرگ پکن آمادگی لازم را ندارند.

در پنج سال گذشته هزینه‌های نظامی چین ۲۵ درصد افزایش یافته که اندکی بیش از افزایش هزینه‌های نظامی ایالات متحده است. بخش عمده این سرمایه‌گذاری بر روی سکوهای نظامی طراحی شده برای حملات تهاجمی آبی خاکی و اشغال خارج از کشور متمرکز شده است.

با این وجود، به نظر نمی‌رسد که متحدان و شرکای ایالات متحده در آسیا – اقیانوسیه به آن واکنش نشان دهند. دولت‌های استرالیا، ژاپن، کره جنوبی و تایوان به اندازه چین در توانایی‌های نظامی مشابهی به ویژه در توانایی‌هایی که برای مقابله با توسعه طلبی چین ضروری است از جمله در دفاع هوایی و تجهیزات گشت زنی دریایی سرمایه‌گذاری نمی‌کنند.

حتی تایوان که در میان فوری‌ترین تهدیدها قرار دارد علیرغم اصرار ایالات متحده هنوز برای دفاع بیش‌تر هزینه نکرده است. این در حالیست که آن کشورها دست کم باید نگران تاثیرات احتمالی گسترش حوزه نفوذ چین از نظر تجارت و دسترسی به منابع طبیعی باشند. جدای از سرمایه‌گذاری رو به رشد ژاپن در زیر دریایی‌ها بسیاری از ارتش‌های غیر چینی در منطقه تقریبا مانند پنج سال پیش هستند.

اگر نگرانی‌های ایالات متحده در مورد آن چه چین می‌تواند با این سرمایه‌گذاری‌های جدید به دست آورد را جدی قلمداد کنیم کشورهای حوزه آسیا اقیانوسیه یا در توسعه قدرت نظامی مورد نیاز برای مقابله با تجاوز چین عقب مانده‌اند یا کاملا مطمئن هستند که ایالات متحده به آنان در صورت بروز یک درگیری (استرالیا، ژاپن و کره جنوبی پیمان‌های دفاعی متقابلی با ایالات متحده امضا کرده‌اند) به آنان کمک خواهد کرد.

مانورهای نظامی مشترک و نشست‌های دفاعی اخیر نشان دهنده مورد دوم هستند: شرکای ایالات متحده در آسیا-اقیانوسیه مطمئن هستند زمانی که فشار وارد می‌شود روابط آنان با ایالات متحده امنیت‌شان را در برابر چین تضمین خواهد کرد.

۳- تغییر روابط بین هند و روسیه

جنگ روسیه در اوکراین فشار دیپلماتیک جدیدی بر دهلی نو به منظور بررسی مجدد روابط طولانی مدت خود با مسکو وارد ساخته است. برخی کارشناسان می‌گویند که انتقاد علنی «نارندرا مودی» نخست وزیر هند از «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه در نشست منطقه‌ای در ماه سپتامبر نشان دهنده گسستی تاریخی در دوستی میان دو کشور بوده است. برخی دیگر مخالف این نظر هستند و اشاره می‌کنند که افزایش خرید نفت روسیه از سوی هند در ماه‌های اخیر نشان می‌دهد روابط میان دو کشور واقعا قوی‌تر می‌شود. نگاهی به خطوط این روند مهم نشان می‌دهد که تغییر ظریف‌تری در روابط در حال وقوع است.

در طول جنگ سرد هند و اتحاد جماهیر شوروی با یکدیگر روابط اقتصادی و نظامی قوی‌ای داشتند و دهلی نو بخش عمده تسلیحات خود را از مسکو دریافت می‌کرد. این تجارت قوی در سال‌های پس از فروپاشی شوروی تا اواسط دهه ۲۰۲۰ میلادی ادامه داشت زمانی که هند شروع به تنوع بخشیدن به منابع خود کرد. تا سال ۲۰۲۰ میلادی بخش عمده تسلیحات هند از کشورهای دیگر از جمله فرانسه، اسرائیل و ایالات متحده وارد شد. با این وجود، دهه‌ها حمایت نظامی شوروی بدان معناست که امروز بخش بیش‌تری از سخت‌افزار نظامی هند روسی هستند. بنابراین، هند از نظر نرم افزار، تعمیرات و ارتقای تجهیزات به روسیه وابسته است.

در همین حال، تاریخ رای دهی‌های هند در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در بیست سال گذشته نشان می‌دهد که هندوستان در بسیاری از قطعنامه‌های تفرقه‌انگیز از جمله قطعنامه‌های مربوط به حقوق بشر و خلع سلاح به طور مکرر در کنار روسیه قرار گرفته است.

با این وجود، در آنجا نیز یک تغییر ظریف در حال رخ دادن است. هندوستان از سال ۲۰۲۰ میلادی گهگاه به نفع ایالات متحده رای داده و تا حد زیادی به قطعنامه‌هایی که اختلافات شدید بین مسکو و واشنگتن را نشان می‌دهد رای ممتنع داده است.

در بخش وسیع‌تر در حوزه تجارت رونق خرید نفت روسیه توسط هند نشان‌دهنده گرم شدن بیش‌تر روابط دوجانبه نیست بلکه نمونه‌ای از آن است که چگونه دهلی نو مایل است از فرصت‌های مالی با مسکو استفاده کند و در این مورد خاص از تخفیف قابل توجهی در خرید نفت برخوردار شود. با این وجود، تجارت کلی هند با روسیه در مقایسه با تجارت هند با شرکایی مانند ایالات متحده بسیار ضعیف‌تر است.

۴-فرار مغزها در نیجریه

نیجریه در بحبوحه فرار مغزها و دانشجویان قرار دارد و این امری نگران کننده است. در چند سال گذشته این روند تشدید شده است. از سال ۲۰۲۰ میلادی تعداد ویزای دانشجویی صادر شده برای شهروندان نیجریه‌ای از سوی بریتانیا به میزان چهار برابر افزایش یافته و در سال ۲۰۲۱ میلادی برای بیش از ۴۳ هزار نفر صادر شده بود.

دو کشور دارای روابطی با یکدیگر هستند که قدمت آن به دوران استعمار بریتانیا باز می‌گردد و پیشینه استفاده مشترک از زبان انگلیسی نیز میان دو کشور وجود دارد. این موضوع بریتانیا را به بهترین مقصد برای دانشجویان نیجریه‌ای تبدیل می‌کند. عوامل متعددی از جمله بی‌ثباتی در بخش آموزش، کاهش کیفیت زندگی، زیرساخت ضعیف، فساد، بدتر شدن بازار کار و افزایش نرخ بیکاری جوانان به تقریبا ۴۳ درصد در نیجریه باعث افزایش مهاجرت شده اند.

این پدیده نشان دهنده روند بزرگ‌تری است که در آن دانشجویان نیجریه‌ای بیش از همسالان خود در سایر نقاط آفریقا به دنبال آموزش عالی و برخورداری از چشم‌انداز زندگی بهتر به کشورهای غربی از جمله ایالات متحده هجوم می‌آورند. در واقع، نزدیک به نیمی از بزرگسالان نیجریه‌ای که در سال ۲۰۱۹ توسط مرکز تحقیقاتی «پیو» مورد بررسی قرار گرفتند گفته‌اند که قصد دارند در پنج سال آینده به خارج از کشور مهاجرت کنند.

معکوس کردن این روند دولت و بخش خصوصی نیجریه را ملزم به سرمایه‌گذاری قابل توجه در زیرساخت‌های فیزیکی در سراسر نظام آموزشی و هم چنین افزایش همکاری با سهامداران بین المللی و محلی می‌کند. نیجریه به طور گسترده‌تر باید سرمایه‌گذاری بیش‌تری در زیرساخت ها، امنیت و ایجاد شغل انجام دهد تا جوانان نیجریه‌ای بیش‌تری را تشویق کند که آینده‌ای را در کشورشان برای خود متصور باشند.

۵-شکاف سیاسی فزاینده ایالات متحده

اولین نکته‌ای که ممکن است هنگام مشاهده دو قطبی شدن سیاسی در ایالات متحده به ویژه دیدگاه‌های فزاینده منفی نسبت به حزب مخالف توسط دموکرات‌ها و جمهوری خواهان به ذهن خطور کند ظهور ترامپیسم در صحنه سیاسی آمریکا است. با این وجود، داده‌ها نشان می‌دهند که «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق کم‌تر دلیل اختلافاتی است که ایالات متحده را درگیر خود ساخته و بیش‌تر نشانه‌هایی از وجود آن اختلافات است. ابر قطبی شدن وضعیت امروزی چندین دهه در حال شکل گیری بوده و از اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی به طرز نگران کننده‌ای افزایش یافته است.

ترامپیسم بدون شک اختلافات داخلی را تشدید کرد. برای مثال، اکثریت هر دو حزب بزرگ اکنون دیدگاه‌های نگران کننده‌ای درباره آمریکایی‌ها در طرف مقابل طیف سیاسی خود دارند و آنان را با عباراتی «فاقد هوش»، «غیر صادق» و «فاقد پایبندی به اخلاق» توصیف می‌کنند. روندهای بلند مدت به همان اندازه دلسرد کننده هستند و نشان می‌دهند اگر دوره ترامپ هرگز رخ نداده بود نیز دموکراسی ایالات متحده احتمالا هنوز در وضعیت دشواری قرار داشت.

واکنش تحلیلگران سیاسی به انتخابات میان دوره‌ای ماه گذشته که شاهد شکست ده‌ها نامزد برجسته و مورد حمایت ترامپ بود تا حد زیادی تسکین دهنده بوده است و بسیاری در مورد افول ترامپ و «بازگشت به حالت عادی» گمانه زنی می‌کنند. با این وجود، در پانزده سال پیش از ورود ترامپ به کارزار انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ نیز نسبت امریکایی‌هایی که دیدگاه «بسیار نامطلوبی» نسبت به طرف مقابل سیاسی خود داشتند تقریبا به میزان دو برابر افزایش یافته است. اگر بازگشت به حالت عادی به این معنی باشد که این مسیر در آمریکای پس از ترامپ بدون وقفه ادامه خواهد داشت این خبر خوبی برای امریکایی‌ها نخواهد بود.

شاید ترامپ نقطه اوج قطبی شدن سیاسی ایالات متحده بود و بالاخره تب ایجاد شده آغاز به کاهش کرد و با این وجود، سناریوی محتمل‌تر آن است که حتی اگر نفوذ ترامپ در سیاست امریکا در سال آینده کاهش یابد نیز امریکایی‌ها کماکان خود را در فضای سیاسی مشابه آن چه پیش از اعلام نامزدی‌اش در سال ۲۰۱۶ وجود داشت خواهند دید و این دلیلی برای خوش بینی نیست.

برچسب ها: سال2023
ارسال نظرات