پژوهشگر معماری و مدرس دانشگاه: در میان بحرانهایی که در حال حاضر گریبان کشور را گرفته است آموزش و پرورش نیز با چالشهای بسیاری روبهروست که در میان این چالشها خود بناهای مدارس نیز چه از نظر تعداد و چه از نظر ایمنی و استحکام بنا با معضلاتی روبهروست.
به گزارش شرق، در حال حاضر بیش از ۱۸ هزار مدرسه غیردولتی در کشور پذیرای بیش از یکمیلیونو ۸۰۰ هزار دانشآموز است که در مناطق تهران در حدود ۱۸۰۰ مدرسه غیردولتی، نمونهدولتی و شاهد استقرار یافته است.
نیاز والدین برای آموزش فرزندانشان با کیفیتی بالاتر از مدارس دولتی سبب شده است که قانون تأسیس مدارس غیردولتی در سال ۱۳۶۸ تصویب شود.
در این مدارس اگرچه هزینههای تحصیل دانشآموزان به عهده والدین است، اما در ابتدا این مؤسسین مدارس هستند که بایستی هزینههای راهاندازی و ساخت یا اجاره بناهای مدارس را بپردازند. پس بدین ترتیب نقش مؤسسین مدارس در کیفیت آموزش و همچنین برآوردن الزامات فنی ساختمانهای آموزشی در مدارس غیردولتی بسیار پررنگ است.
مؤسسین را اگر به دو گروه حقوقی و حقیقی تقسیمبندی کنیم گروه اول معمولا از توان مالی بالاتری برای هزینههای ساخت یا تأمین بناهای آموزشی با استانداردهای موجود برخوردار هستند و گروه دوم عمدتا به اجاره بناهای مسکونی برای مدرسه میپردازند.
در هر دو صورت برای برپایی مدرسه غیردولتی این مدارس بایستی با قیمتهای ملک (اداری یا مسکونی) در هر یک از مناطق رقابت کنند به خصوص که بیش از ۷۰ درصد مدارس غیردولتی در تهران استیجاری هستند و حتی شهریههای بالای مدارس نیز نمیتواند هزینههای اجاره را پوشش دهد؛ و این آغاز یک ماجرای بسیار سخت برای مدارس و والدین خواهد بود. پرواضح است که مسائل فنی نیز در اینجا دچار بحران جدی خواهد بود.
برای توضیح بیشتر لازم به ذکر است که الزاماتی که در یک بنای آموزشی مورد نیاز است متفاوت با یک بنای مسکونی است چراکه هم تعداد کاربران بیشتر است پس سازه یک مدرسه بایستی تحمل بارگذاری بیشتری داشته باشد و هم اینکه یک مدرسه روابط فضایی و ویژگیهای معمارانه متفاوتی را لازم دارد.
اگرچه الزامات فنی کنونی مدارس توجه اندکی به معماری دارد، اما زمانی که درباره معماری بنای مدرسه صحبت میکنیم منظورمان فقط توجه به اعداد و هندسه مادی نیست بلکه با نگاه به مدارس تاریخی ایران، چون مدرسه چهارباغ اصفهان، مدرسه غیاثیه خرگرد و همچنین مدارس متأخر مانند دارالفنون این نکته را درمییابیم که بنای یک مدرسه خود نیز وجه تربیتی و مربیگری دارد و میتواند از شیوهای غیر از آموزش رسمی که عمدتا بر حفظیات تأکید دارد، بر رفتار و حتی روح دانشآموزان و معلمان تأثیر بگذارد.
پس در حال حاضر الزامات فنی موجود را میتوانیم در دو سطح مورد بررسی قرار دهیم. یکی الزاماتی است که شامل تأسیسات برقی و مکانیکی یا ابعاد و اندازههای مورد نیاز است که با چشم قابل رؤیت است. برای مثال فاجعه آتشسوزی در مدرسهای در شینآباد که به علت بهکارگیری سیستم گرمایشی نامناسب به وجود آمد از این نوع بود و سطح دیگر الزاماتی است که بایستی در سازه بنا هنگام ساخت رعایت شود.
اما وقتی یک ملک را اجاره میکنیم که اطلاعاتی از هنگام ساخت بنا نیز نداریم، چگونه از تابآوری آن به خصوص در شرایط سختی مانند زلزله اطمینان حاصل کنیم؟ اگر بخواهیم از تعداد و پوسیدگی میلگردها در سازههای بتنی که در بین دیوارها قرار دارند بازرسی کنیم بایستی آزمایشاتی انجام دهیم که هزینههای بسیار زیادی دارد که این نوع آزمایشات فقط در بناهای بسیار خاص و انگشتشماری انجام میشود.
پس ما چه انتظاری از بناهای استیجاری مدارس داریم؟ جالب آن است که بدانیم به طور کلی آییننامه استقرار مدارس در بناهایی که از سقف طاق ضربی استفاده میکنند را ممنوع دانسته و این در حالی است که به طور تخمینی بیش از نیمی از مدارس فعلی غیردولتی در تهران در چنین بناهایی مستقر هستند.
پس به طور کلی آنچه شاهد آن هستیم آن است که علیرغم آنکه بیش از ۳۰ سال از تصویب قانون تأسیس مدارس دولتی میگذرد، اما هنوز این مدارس در وضعیت خوبی قرار ندارند.
در عین حال بهبود شرایط این مدارس در دوران بعد از کرونا نیازمند حمایتهای جدیتری از سوی دولت است. به خصوص که تعدادی از مدارسی که در سالهای گذشته دایر بودهاند نتوانستند گواهی استحکام بنا را اخذ کنند و جابهجایی آنها نیز با مشکلات بسیاری روبهرو خواهد بود.
امیدواریم این روندی که برای نظارت بر وضعیت بناهای موجود مدارس غیردولتی شکل گرفته است هم بتواند با ضوابط کاراتر و دقیقتر سبب تأمین امنیت بهتر مدارس شود و هم اینکه مشابه همین روند را در سایر مدارس دولتی نیز به کار گیریم تا بناهای آموزشی بهتری برای فرزندان کشورمان مهیا کنیم.