بررسى سوابق سياسى طالقانى نشان مى دهد كه مبارزات وى از اواخر دوره سلطنت رضاشاه شروع شده و در جريان آزادى هاى سياسى دهه ۲۰ تا كودتاى ۲۸ مرداد ۳۲ تداوم يافته است. در جريان ملى شدن صنعت نفت، وى يكى از روحانيون نوگراى مبارز در اين جنبش نقش مهمى در حمايت از دكتر محمد مصدق _ نخست وزير وقت _ ايفا كرد. از همين مقطع كلاس هاى تفسير خود را در مسجد هدايت آغاز كرد.۱
اولين سند مربوط به طالقانى بعد از كودتا حاكى است كه در پى ترور ناموفق حسين علا- نخست وزير- توسط گروه فداييان اسلام دو تن از عاملان آن يعنى خليل طهماسبى و محمدمهدى عبدخدايى به منزل او پناه آورده و چون ماموران فرماندارى نظامى براى دستگيرى آنان اقدام كردند، طالقانى از باز كردن در منزل خوددارى نمود و ناچار ماموران از پشت بام وارد منزل شده و آن دو را دستگير كردند. همچنين «هنگام بازرسى منزل سيدمحمود طالقانى از هتاكى و سخنان ركيك به مامورين و نفرين نمودن فروگذار ننمود و از امضاى صورت جلسه [مربوط به دستگير شدگان و كشفيات از منزل] نيز خوددارى نمود»۲
كه همين عوامل منجر به جلب وى نيز گرديد.از همين مقطع است كه حساسيت دستگاه امنيتى به فعاليت هاى وى افزايش يافته و چندى بعد از تاسيس ساواك در اوايل سال ۱۳۳۶ دستور العملى مبنى بر كنترل و مراقبت از وى صادر گرديده است.۳
تا اينكه در آغاز سال ۱۳۴۰ به همراه جمعى از روشنفكران مذهبى و همفكران ديرين خود در جبهه ملى نظير مهندس بازرگان و دكتر سحابى نهضت آزادى ايران را بنيانگذارى نمودند. فعاليت هاى سياسى و تبليغى در پوشش وعظ و منبر براى روحانيونى چون طالقانى، سيدضياءالدين، حاج سيدجوادى، نهاوندى و غيره را تشكيل مى داد.۴
طالقانى در همين سال (۱۳۴۰) در جريان فراخوان و شركت در مراسم بزرگداشت شهداى ۳۰ تير در ابن بابويه (محل دفن شهداى ۳۰ تير ۱۳۳۱) به همراه جمعى از سران جبهه ملى دستگير گرديد. در بازجويى به صراحت اعلام كرد كه «براى دين و مملكت فعاليت داشته و بعد ها نيز خواهم داشت.»۵
از اين رو فعاليت هاى او بيش از پيش تحت كنترل ساواك قرار گرفت. ساواك اعلام كرد: «طالقانى در منابر برخلاف مصالح دولت سخنان تحريك آميز ايراد و شب هاى جمعه در مسجد هدايت تحت عنوان تفسير قرآن از هيات حاكمه انتقاد و عده اى را تهييج و تحريك مى كند.» در ادامه تصريح شده است: با آنكه چند بار به وى تذكراتى داده شد، ولى تاثيرى نداشته است.
از اين زمان طالقانى به دليل صراحت و شجاعت در بيان مطالب، در بسيارى از مجالس دينى كه از سوى عناصر مذهبى جبهه ملى تشكيل مى شد به عنوان سخنران به ايراد سخن پرداخته و در مبارزات سياسى اين تشكل نيز در صف مقدم عليه نظام حاكم ايفاى نقش مى كرد. تا اينكه در جريان برگزارى كنگره جبهه ملى دوم در تاريخ ۱۱/۱۱/۱۳۴۱ به منظور انتخاب اعضاى شوراى مركزى بنا به توصيه دكتر مصدق از تبعيد گاه احمدآباد براى پذيرش نهضت آزادى در جبهه ملى از طالقانى به اتفاق سه تن ديگر از بنيانگذاران نهضت آزادى يعنى بازرگان، دكتر سحابى و نزيه نيز دعوت به عمل آمد كه او و بازرگان در اين شورا پذيرفته شدند.۶
در اين سال ها طالقانى و مسجد هدايت به عنوان يكى از كانون هاى نادر مبارزه روحانيت عليه نظام حاكم تلقى مى شد. به ندرت مى توان روحانيونى سراغ گرفت كه در اين سال ها و قبل از شروع نهضت روحانيت به رهبرى امام خمينى مبارزه عليه نظام حاكم را سرلوحه برنامه هاى خود قرار داده باشند. اين امر از نيمه دوم سال ۴۱ و از ماجراى لايحه انجمن ها و در تعامل مرجعيت سياسى و روحانيت نوگراى حوزه حاصل شد. حال آنكه از سال ها پيش طالقانى پيشگام اين مبارزه بود. بررسى موضوع و متن برخى از سخنرانى هاى او در گزارش هاى ساواك مبين اين ادعا است.
•طالقانى همگام با نهضت روحانيت
آنچه كه از آن به عنوان نهضت روحانيت مى توان نام برد، جنبشى است به رهبرى مرجعيت سياسى كه در راس آن امام خمينى قرار داشت و روحانيون نوگرا و به خصوص طلاب جواب حوزه علميه قم، بدنه اصلى آن را تشكيل مى دادند.
رحلت آيت الله العظمى بروجردى در فروردين ،۱۳۴۰ فرصت مغتنمى براى ظهور مرجعيت سياسى فراهم آورد. هر چند مرجعيت واحد تا حدودى پراكنده شد ولى رويكردهاى نوينى در حوزه گستره نگاه مرجعيت ظاهر شد. آيت الله روح الله خمينى سعى مى كرد شانه خود را از بار اين گونه مسئوليت ها در دوره آيت الله بروجردى خالى كند ولى تربيت و آمادگى طيفى از شاگردان نوانديش در حوزه علميه قم از يك سو و تكاپوهاى خلاف شرع و قانون هيات حاكمه از سوى ديگر، وى را واداشت كه گام در عرصه مبارزه و سياست بگذارد.
آيت الله طالقانى كه دو دهه پيش از اين، نااميد از غفلت مرجعيت و روحانيت حوزوى، حوزه قم را ترك كرده بود، اينك با پيشگامى حوزه در مبارزه عليه نظام مستبد حاكم، آمال و آرزوهاى خود را در اين جنبش يافت و طى ديدارهاى پنهان و آشكار با امام خمينى عزم خود را براى حمايت از نهضت روحانيت جزم كرد. او اينك رسالت بزرگترى بر دوش خود احساس مى كرد و آن پيوند دو خاستگاه مبارزه يعنى حوزه و دانشگاه بود.
از اين رو مسجد هدايت را مى توان مهمترين كانون تعامل روشنفكران دينى اعم از اعضا و طرفداران نهضت آزادى، اعضاى انجمن هاى اسلامى دانشجويان، مهندسين، معلمان و غيره با نهضت نوخاسته روحانيت عليه نظام حاكم در مبارزه عليه لايحه انجمن هاى ايالتى و ولايتى، رفراندوم اصول شش گانه انقلاب سفيد و... تلقى كرد۷ كه اين مبارزات باعث شد طالقانى به همراه جمعى ديگر از همفكرانش در آستانه رفراندوم دستگير و بازداشت شوند. بررسى موضوعات سخنرانى هاى طالقانى در اين مقطع بيانگر نقش ويژه او در اين حوزه است.
گزارش ساواك حاكى است: «در منزل آقاى طالقانى رفت و آمد شديدى وجود دارد. همه شب افرادى به آنجا رفت و آمد مى نمايند كه عده اى هم با قم تماس دارند. ضمناً رابط هاى بسيارى هم از طرف آقاى خمينى به منزل آقاى طالقانى رفت و آمد دارند. ستاد عمليات آخوندها و مخالفين منزل آقاى طالقانى است.»۸
•طالقانى و محكوميت ده ساله زندان
مبارزات آيت الله طالقانى به همراه جمعى از سران نهضت آزادى همگام و در حمايت از نهضت روحانيت منجر به بازداشت آنان در چهارم بهمن ۱۳۴۱ گرديد. در راى نهايى دادگاه تجديدنظر در مرداد،۴۳ طالقانى و بازرگان هر يك به ده سال، شيبانى و على بابايى هر يك به شش سال، يدالله و عزت الله سحابى، ابوالفضل حكيمى و محمدمهدى جعفرى هر يك به چهار سال زندان محكوم شدند. طالقانى معتقد بود كه جريان محاكمه آنها يك مراسم فرمايشى بيش نيست. «بلكه اسرائيل است» كه آن را هدايت مى كند.۹ در جريان محاكمه ده ها اعلاميه از سوى مراجع، علماى برجسته و برخى تشكل هاى سياسى و مذهبى در حمايت از نهضت آزادى و سران آن صادر گرديد.۱۰
اسناد و گزارش هاى ساواك از دوران زندان طالقانى حاكى است كه وى به همراه جمعى ديگر از زندانيان سياسى، بازداشتگاه قصر تهران را به كانون فعاليت هاى فكرى و مطالعاتى تبديل كرده و با برگزارى كلاس هاى علمى، از اوقات خود بهره بردارى بهينه مى كردند. خود وى بخشى از كتاب تفسيرى «پرتوى از قرآن» را در اين دوران به نگارش درآورد. بخشى ديگر از اسناد حاكى از ملاقات هاى مكرر نيروهاى مبارز اعم از ملى و مذهبى با زندانيان مذكور است. يك گزارش ساواك از جريان ديدار سه تن از عناصر جبهه ملى: ابوالفضل قاسمى، حاج محمود مانيان و عبدالحسين ثنايى نشان مى دهد: «روحيه طالقانى خيلى خوب بوده و ضمن مطالب خود اظهار داشت: عظمت يك ملت از زندانى بودن رجال و مبارزان آن پيداست و متاسفانه زندان هاى ما خيلى پر نيستند.»
گفتنى است كه در اين دوره اقامه نماز جماعت و ايراد سخنرانى در مسجد هدايت را آيت الله سيدابوالفضل موسوى زنجانى به عهده گرفت و در ماه هاى رمضان نيز محمدتقى شريعتى به ايراد سخن مى پرداخت.11
به هر حال طالقانى و بازرگان قبل از اتمام دوره ده ساله محكوميت، در چهارم آبان ۱۳۴۶ به مناسبت جشن هاى تاجگذارى شاه و فرح مورد عفو قرار گرفته و از زندان مرخص شدند. از همان آغاز هجوم ديداركنندگان با آنان، طالقانى را واداشت مدتى تهران را ترك كند. بعد از بازگشت از اين سفر در مراسم نماز عيد فطر در مسجد هدايت حاضر شد و در خصوص محروميت ملل از آزادى سخن گفت. از اين زمان ضمن برپايى مجدد كلاس هاى «جلسات بحث و تفسير» و ايراد سخنرانى ها، در حل برخى مسائل نهضت از قبيل حل اختلاف فلسفى با فخرالدين حجازى، شركت در مجلس ترحيم تختى و... ايفاى نقش كرد.۱۲
•ممنوع المنبر شدن طالقانى و تداوم مبارزات او
طالقانى در فاصله كمتر از يك سال بعد از آزادى، به دليل ايراد سخنرانى هاى تند در مسجد هدايت، در اوايل سال ۱۳۴۷ ممنوع المنبر شد اما به رغم آن وى به صورت نشسته و بعضاً با دعوت از برخى روحانيون مبارز براى ايراد سخنرانى، به فعاليت هاى مبارزاتى خود و حفظ جمع ياران مسجد هدايت اهتمام ورزيد. در همين زمان سفرى به زادگاه خود گليرد طالقان نمود.
ساواك پيشاپيش تدابيرى اتخاذ كرده بود كه از وى استقبال چندانى به عمل نيايد حتى: «به اهالى تكليف شده بود كه حق تظاهرات و انجام مراسم استقبال را ندارند و براى تامين اين منظور مقابل هر منزل يك ژاندارم گمارده شده بود تا از بيرون آمدنشان از منزل ممانعت به عمل آورند ولى مردم از راه بام خانه و رفتن از طريق بيابان و كشتن گاو و گوسفند استقبال نمودند.»
همچنين در سفرى به مشهد ضمن ديدار با آيت الله العظمى محمد هادى ميلانى-مرجع وقت و پيشگام نهضت روحانيت در خراسان- از اينكه نوغانى واعظ در مجلس ترحيم زلزله زدگان خراسان از شاه تقدير نموده بود به وى اعتراض كرد و در اظهارنظرى ديگر نيز از اينكه آيت العظمى حكيم- مرجع وقت شيعيان- به هيات حاكمه ايران توجه داشته و بعضاً براى آزادى مبارزان توصيه هايى مى نمايد، شكوه نمود و در اين مقطع همچنين ايشان به بهانه ديدار فرزندش- دانشجوى دانشگاه پهلوى- سفرى به شيراز نمود. ديدار با ناصر صادق _ مسئول يكى از شاخه هاى مجاهدين شيراز- علماى مبارز و انجمن اسلامى دانشجويان سوءظن ساواك را برانگيخت۱۳ كه واقعيت امر نيز همين _ ديدار محرمانه با مجاهدين- بود.۱۴
به رغم اينكه آيت الله طالقانى خود يك جريان فكرى نوگرايى دينى و سياسى ايجاد كرده بود و لحظه اى از مبارزه غفلت نمى كرد، ولى آموزه هاى مبارزاتى اين جريان نيز در راستاى نهضت روحانيت قرار داشت و لذا ديدار و ارتباط خود را با مراجع پيشرو نهضت همچون امام خمينى، ميلانى و شريعتمدارى حفظ نمود. يك گزارش حاكى است كه كتاب تحرير الوسيله امام از طريق مسافرين نجف براى او و آيت الله سعيدى ارسال گرديده و سعيدى بعد از ترجمه قسمت هاى مربوط به «امر به معروف و نهى از منكر» آن را براى طالقانى فرستاده است.۱۵
حاصل سخن به نقل از ساواك اينكه: «طالقانى پس از آزادى از زندان، مجدداً فعاليت هاى سابق را از سر گرفته و با شركت در جلسات مسجد هدايت و سخنرانى بالاى منبر مطالب ناروا و تحريك آميز بيان مى كند... بار ديگر مسجد هدايت را به صورت كانونى از عناصر مخالف رژيم و محل ارتباط عناصر نهضت آزادى درآورده است.» در ادامه اين سند دستور دستگيرى او صادر شده است. از آنجا كه مدرك قابل استنادى عليه وى به دست نيامد، سه روز بعد آزاد گرديد.۱۶
به هر حال برخى سخنرانى هاى وى و ساير روحانيون مبارز مدعو به مسجد هدايت در اين مقطع روشنگرانه است.
•آيت الله طالقانى بانى پيوند جنبش آزاديخواهى مردم ايران با مبارزان فلسطينى
در مبارزات آيت الله طالقانى طى سال هاى ۱۳۵۰-۱۳۴۸ يك نكته درخشان به چشم مى خورد كه حائز اهميت ويژه است و آن فراخوان پرداخت فطريه به چريك هاى فلسطينى و استقبال توده هاى مومنين مذهبى از آن است. هرچند امام خمينى پيش از آن اعلاميه اى در اين خصوص صادر كرده بود ولى اقدام عملى در كمك به فلسطينيان صورت نگرفته بود.
به هر حال در اين فراخوان، در سال نخست در تاريخ ۲۰/۹/۱۳۴۸ مبلغ ده هزار تومان (سند ديگر پانزده هزار تومان) و در سال دوم در تاريخ ۱۰/۹/۱۳۴۹ مبلغ ۱۶۵۰۰ تومان براى فلسطينيان و ۱۶۰۰ تومان براى زلزله زدگان مسلمان پاكستانى جمع آورى گرديد. اما در سال سوم، در تاريخ ۲۹/۷/۱۳۵۰ ساواك در آستانه عيد فطر و در حالى كه قريب پنج هزار نفر در مسجد هدايت در انتظار آيت الله طالقانى براى اقامه نماز عيد فطر و جمع آورى فطريه براى چريك هاى فلسطينى، به سر مى بردند، منزل ايشان را محاصره و از حضور طالقانى در مسجد مذكور ممانعت به عمل آورد و مدتى بعد به تبعيد سه ساله به زابل محكوم نمود.۱۷
يكى ديگر از فعاليت هاى طالقانى در اين مقطع حضور گاهگاهى او در «جلسات رايزنى هفتگى وعاظ سياسى»۱۸ در صبح روز هاى پنجشنبه بود. اين جلسات كه طى سال هاى ۱۳۵۲-۱۳۴۸ به صورت مستمر و در منازل افراد برگزار مى شد، همچون ستادى با هدف ايجاد هماهنگى در مبارزه و برنامه ريزى عملياتى، عمل مى كرد.
ساواك از طريق يكى از ماموران روحانى نفوذى خود به نام شيخ حسين كاشانى از اين جلسات كسب اطلاع مى نمود. براساس يكى از اين گزارش ها در يكى از اين جلسات با شركت طالقانى، لاهوتى، باهنر، محلاتى، اعتماد زاده، مرواريد، غيورى، مطهرى، مهدوى كنى و كاشانى در منزل هاشمى رفسنجانى، مذاكراتى درخصوص حضور طالقانى در جلسات مذكور به عمل آمد كه شيخ فضل الله محلاتى با اين استدلال كه ساواك روى طالقانى حساسيت دارد، با آن مخالفت ورزيد و در نهايت قرار شد طالقانى به صورت پراكنده در اين جلسات حضور يابد.۱۹
از اسناد حائز اهميت ديگر طالقانى در اين دوره مى توان به تقسيم بندى پنج گانه افراد و طبقات مرتبط با طالقانى از سوى ساواك به شرح سران نهضت آزادى و جبهه ملى، دانشجويان و دانش آموزان، انجمن اسلامى مهندسين، كارمندان و فرهنگيان و بالاخره تجار و بازاريان اشاره كرد و در نهايت گزارش هاى ده روز تعقيب و كنترل روزانه طالقانى در آستانه جشن هاى ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهى توسط منبع شماره ۴۱۲۰ ساواك نيز قابل تامل است.۲۰
•طالقانى در تبعيدگاه هاى زابل و بافت
همان طور كه گفته شد طالقانى در آستانه برگزارى مراسم عيد فطر در ۲۹/۷/۱۳۵۰ در منزلش تحت حصر قرار گرفت و قريب يك ماه و نيم بعد با راى كميسيون امنيت اجتماعى تهران به سه سال تبعيد به زابل به اتهام «اخلال در نظم و آرامش جامعه» محكوم شد. ۲۱
از بررسى اسناد و همزمانى برخى رويدادهاى اين دوره مى توان عامل ديگرى را براى صدور اين حكم تعيين كننده دانست. در اسناد ساواك پيش از آن گزارش هايى از لزوم تبعيد طالقانى مطرح شده بود تا از «دسترسى عناصر ماجراجو و مخرب» دور باشد۲۲ ولى تا اين مقطع به اجرا درنيامده بود. از اين رو بايد به دنبال عامل ديگرى براى اتخاذ اين راهكار در اين مقطع بود. گويا اين عامل همانا دستگيرى گسترده برخى اعضاى اوليه سازمان مجاهدين در اول شهريور آن سال بود.
ماجرا از اين قرار بود كه ساواك با استفاده از عامل نفوذى خود و كنترل تعقيب چند ماهه ناصر صادق بسيارى از خانه هاى تيمى سازمان را شناسايى و در يك عمليات مشترك با «كميته مشترك ضدخرابكارى» ۵۰ نفره از كادر رهبرى و اعضاى آن را دستگير كرد.۲۳
گزارش هاى ساواك حاكى است كه شب فرداى دستگيرى هاى مذكور طالقانى سخت منقلب بوده و در مسجد هدايت خطاب به جوانان حاضر هشدار داده بود «دستگيرى ها شروع شد مراقب خودتان باشيد.» علاوه بر آن يك سال پيش از آن در جريان واقعه سياهكل نيز ساواك درصدد جمع آورى كتاب «جهاد و شهادت» طالقانى به دليل اينكه «حاوى مطالب مضره بود» برآمد. در اين كتاب ايشان نوع چهارمى از جهاد در اسلام به نام «جهاد با استبداد» را مطرح كرده بود كه ساواك آن را تائيدى بر مشى چريكى تلقى مى كرد.۲۴
از اين رو ساواك از همان زمان بيش از پيش بر كنترل و مراقبت از طالقانى افزود. از كنترل مكاتبات او به نامه اى پستى با امضاى «كميته مركزى جنبش آزاديخواهى ايران» به آدرس مسجد هدايت دست يافت كه در آن از ايشان خواسته شده بود فعاليت هايش را عليه رژيم تشديد كند. همچنين در اسناد از يك گفت و گوى خصوصى او به تاريخ ۱۶/۷/۱۳۵۰ درخصوص لزوم صدور اعلاميه در حمايت از چريك ها سخن به ميان آمده است. ۲۵
همچنين ماموران امنيتى از دعاى پايانى يكى از سخنرانى هايش درباره استخلاص چريك ها خبر داده بودند. ۲۶
شايد اين همدلى ها و همراهى ها كه از چشم دستگاه امنيتى به دور نبود در راى صادره تبعيد تاثير داشت. طالقانى در آغاز به زابل تبعيد شد اما بعد از شش ماه در پى تداوم فعاليت هايش در آنجا به بافت كرمان منتقل شد. در همين زمان با تلاش هاى برخى علماى تهران و از جمله آيت الله سيداحمد آشتيانى دوره تبعيدش از سه سال به يك سال و نيم كاهش يافت. ۲۷
البته ساواك به اين راى (دادگاه شعبه ۱۴ استان مركز) اعتراض كرد و شغل قضايى رئيس دادگاه (عبدالله فرشاد) را خلاف مقتضيات امنيتى و مصالح مملكتى ذكر كرد.۲۸
۱- رحيم روحبخش، تازيانه بيدارى: طالقانى در عرصه راهبرد از منظر ساواك، چشم انداز ايران، شماره ،۲۱ صص ۵۷-۴۷/ ۲- آيت الله سيدمحمود طالقانى به روايت اسناد ساواك، ج اول: بازوى تواناى اسلام، تهران، مركز بررسى اسناد تاريخى وزارت اطلاعات، ،۱۳۸۱ ص ،۲ تاريخ سند ۴/۹/۱۳۳۴/۳- همان، ص ۱۶/۴- همان، صص ۳۰ و ۵۸- ۵۷/۵- همان، صص ۶۷- ۶۵ و ۱۳۱/۶- همان، صص ۱۶۳ ، ۱۶۶ ، ۱۲۱ ، ۲۸۸ ، ۲۹۳ ، ۳۳۳ و ۳۵۶/۷- براى كسب اطلاعات بيشتر در اين خصوص، رك به: رحيم روحبخش، تعامل نهضت آزادى با مرجعيت و نهضت روحانيت [در سال هاى ۱۳۴۳-۱۳۴۱]، تهران، نشر صمديه، ۱۳۸۳/۸- آيت الله سيد محمود طالقانى به روايت اسناد ساواك، ج اول: بازوى تواناى اسلام، ص ،۳۹۵ تاريخ سند ۱۵/۳/۱۳۴۲/۹- آيت الله سيد محمود طالقانى به روايت اسناد ساواك، ج ،۲ ابوذر زمان، صص ۸ و ۶۴/۱۰- تعامل نهضت آزادى با مرجعيت و نهضت روحانيت، پيشين، صص ۱۱۱-۸۴ و ۱۳۳-۱۲۲/۱۱- آيت الله سيد محمود طالقانى به روايت اسناد ساواك، ج ۲: ابوذر زمان، صص ۵۲ ، ۶۴ ، ۳۹ و ۱۱۴/۱۲- همان، صص ،۷۴ ۱۲۸ ، ۱۲۱ ، ۱۵۱ و ۵۷۳/۱۳- همان، صص ،۲۴۷ ۳۳۲ ، ۴۱۰ ، ۴۸۱ و ۳۴۱/۱۴- محمد حسين مير ابوالقاسمى، طالقانى فريادى در سكوت: سيرى كوتاه در زندگى و انديشه هاى بلند آيت الله طالقانى، ج اول، تهران، شركت سهامى انتشار، ،۱۳۸۲ ص ۵۷۸/۱۵- آيت الله سيد محمود طالقانى به روايت اسناد ساواك، ج ۲: ابوذر زمان، پيشين، صص ۲۳۹ ، ۳۱۹ ، ۱۶۸ ، ۲۰۸ و ۳۴۹/۱۶- همان، ۴۱۶ ، ۴۲۰ و ۴۵۱/۱۷- همان، صص ،۶۲۵ ۶۳۵. همچنين: آيت الله سيد محمود طالقانى به روايت اسناد ساواك، ج ۳: مالك اشتر دوران: صص ،۶۵ ۶۸ ، ۱۰۸ ، ۱۹۳ و ۱۹۴/۱۸- نگارنده در مقاله اى اسناد مربوط به اين جلسات و به خصوص محتوى مذاكرات آن را مورد بررسى قرار داده است كه با عنوان «فعاليت هاى محرمانه اى كه گزارش مى شد» در ۲۴/۱۱/۸۳ در روزنامه شرق به چاپ رسيد./۱۹- آيت الله سيد محمود طالقانى به روايت اسناد ساواك، ج۲: ابوذر زمان، صص ۴۹۷ ، ۵۱۵ ، ،۶۱۲ ۶۱۸ ، ۶۱۹ و ۶۳۸/۲۰- همان، صص ۵۱۳- ۵۱۲ همچنين: ج ۳: مالك اشتر دوران، صص ۱۳۰ ، ۱۴۸ و ۱۵۱/۲۱- آيت الله طالقانى به روايت اسناد ساواك ج ۳: مالك اشتر دوران، صص ۱۸۴- ۱۸۱ و ۱۹۴ _ ۱۹۳/۲۲- همان ، ج ۲: ابوذر زمان، صص ۴۲۸-۴۲۶/۲۳- طالقانى فريادى در سكوت، ج۱: ص ۵۸۱/۲۴- همان صص ۵۷۰-۵۶۹ و ۵۸۱- ۵۷۰ همچنين طالقانى به روايت اسناد ساواك ج۳: مالك اشتر دوران، صص ۹۲ و ۱۰۰/۲۵- طالقانى به روايت اسناد ساواك، ج۳: مالك اشتر دوران، صص ۵۱ ، ۱۱۶-۱۱۵ ، ۱۲۲-۱۲۰ و ۱۲۵/۲۶- همان صص ۱۶۹ و ۱۷۳- ۱۷۲/۲۷- طالقانى فريادى در سكوت، ص ۶۲۲-۶۰۳/۲۸- آيت الله طالقانى به روايت اسناد ساواك، ج ۳: مالك اشتر دوران، صص ۲۴۹-۲۴۷ همچنين ساواك و روحانيت، ج۱ سازمان تبليغات اسلامى، ص ۳۱۲.
آرشیو روزنامه شرق