صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۵۵۵۲۴
از هشدار درباره «چاوز فرانسوی» تا احساس خطر درباره بازگشت به دوره شوروی
یک چپ قدرتمند در یکی از تاثیرگذارترین کشور‌های جهان می‌تواند تاثیرات موجی در خارج از کشور داشته باشد. این وضعیت می‌تواند منبع الهام برای احزاب مشابه ایدئولوژیک در اروپا باشد که از دوران شکوفایی سیریزا در یونان و پودموس در اسپانیا برای کسب قدرت مبارزه کرده‌اند.
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۸ - ۲۹ خرداد ۱۴۰۱

فرارو- «امانوئل مکرون» در بخش عمده دوران ریاست جمهوری خود بر جناح راست افراطی متمرکز بوده است. او در هر مرحله به دنبال خنثی کردن تهدید آن بود و به طور متناوب برخی از موضوعات مورد علاقه آن جریان را در اولویت‌های خود قرار می‌داد و خود را تنها سنگر ممکن در برابر آن معرفی می‌کرد.

به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز، حالا او دلیل دیگری برای نگرانی خواهد داشت. پس از دور نخست انتخابات پارلمانی فرانسه در روز یکشنبه بزرگترین چالش برای قدرت مکرون نه از سمت اردوگاه راست بلکه از سوی جناح چپ خواهد بود. طی چند سال آینده، این چپ‌ها خواهند بود که می‌توانند تا حد زیادی مسیر سیاسی فرانسه را تعیین کنند.

این شرایط نتیجه پراگماتیسم (عملگرایی) سخت گیرانه است. برای اولین بار از سال ۱۹۹۷ میلادی به این سو احزاب اصلی چپ فرانسه اختلافات خود را کنار گذاشتند و فهرستی از نامزد‌ها را انتخاب کردند. ائتلافی با عنوان «اتحاد مردمی جدید اکولوژیک و اجتماعی» با کسب ۲۶ درصد آرا و به دست آوردن یک تساوی مجازی با ائتلاف مکرون شانس بیرونی برای کسب اکثریت مطلق در مجلس ملی پس از دور دوم رای گیری یکشنبه این هفته را دارد. حتی اگر این امر دور از دسترس باشد نیز چپ تحت یک پرچم مشترک به نیروی اصلی اپوزیسیون در پارلمان تبدیل خواهد شد.

تاثیرات این موضوع عمیق خواهد بود. در وهله نخست، احتمالا شرایط بحث ملی را تغییر می‌دهد و تمرکز جدیدی روی موضوعاتی مانند تامین مالی برای خدمات عمومی، مبارزه با تغییرات آب و هوایی و عدالت مالیاتی ایجاد خواهد شد و بر مکرون فشار خواهد آورد. با این وجود، پیشروی چپ می‌تواند کار‌های بیشتری انجام دهد.

ائتلاف چپ با حمله به سیستم ریاست جمهوری بسیار شخصی‌سازی شده فرانسه و تعهد اتحادیه اروپا برای شفافیت مالی می‌تواند سیاست را در فرانسه و در سراسر قاره اروپا به لرزه درآورد. این وضعیت بی‌سر و صدا یک پیشرفت خارق العاده است. مطمئنا حضور قوی‌تر در مجلس ملی به تنهایی یک دستاورد بزرگ برای طرف‌های درگیر خواهد بود.

به لطف توافق بین آنان احتمال آن وجود دارد که نامزد‌های نمایندگی ائتلاف چپ سهم فعلی خود را که تنها ۶۰ کرسی است افزایش دهند و از تعداد زیادی نماینده جدید از حزب کمونیست فرانسه به رهبری «ژان لوک ملانشون» و سبز‌ها بهره ببرند و در عین حال اطمینان حاصل کنند که کمونیست‌ها و سوسیالیست‌های درگیر در روند باقی خواهند ماند. زیرکی و غریزه حفظ خود دو عامل بزرگ از بزرگترین عواملی هستند که ائتلاف چپ را ممکن ساخته است.

با در اختیار گیری کرسی‌های تازه در پارلمان، احزاب چپ نیز ممکن است مکرون را از اکثریت مطلق کرسی محروم کنند. اگر ائتلاف رئیس جمهور نتواند حداقل ۲۸۹ کرسی از ۵۷۷ کرسی مجلس ملی را کسب کند ممکن است با حمایت نمایندگان رقیب مجبور به تشکیل دولت شود که نتیجه آن دولتی شکننده است که سرنوشت آن به توانایی مکرون در سازش بستگی دارد.

علیرغم آن که حزب «اجتماع ملی» جریان راست افراطی تحت رهبری مارین لوپن احتمالا وزن پارلمانی خود را افزایش خواهد داد سیستم «برنده همه چیز را می‌گیرد» در فرانسه مزیتی برای جریان اصلی راست میانه یعنی حزب جمهوری خواهان به دنبال خواهد داشت که شریک طبیعی‌تری برای مکرون در دولت محسوب می‌شود. در هر صورت «اتحاد مردمی جدید اکولوژیک و اجتماعی» بزرگترین نیروی اپوزیسیون در پارلمان خواهد بود.

این وضعیت چشم انداز سیاسی به طور چشمگیری متفاوت از شرایط امروز می‌سازد جایی که دستور کار مکرون تمایل به تایید شدن از سوی مجلس ملی بدون مقاومت زیاد و در شرایطی دوستانه است. به یک معنا، ائتلاف چپ مخالفت‌های عمومی با دستورکار‌های مکرون که پیش نیز مطرح شده بود را این بار به صحن پارلمان خواهد برد. در آن صورت برنامه‌های مکرون برای افزایش سن بازنشستگی و اصلاح برنامه کمک‌های‌رسانی به افراد کم درآمد ممکن است با چالش مواجه شود.

با این وجود، امکان کسب اکثریت کرسی‌های پارلمانی توسط اتحاد مردمی جدید اکولوژیک و اجتماعی را نیز نمی‌توان رد کرد. برای آن که این اتفاق رخ دهد ائتلاف چپ نیاز دارد که پایگاه خود را در میان تعداد بسیار بیش‌تری از کسانی که در دور نخست از لحاظ تاریخی مشارکت پایینی دارند به ویژه در میان رای دهندگان کم درآمد و جوانان گسترش دهد. اگر این گروه‌ها اکثریت آرا را به نفع اتحاد مردمی جدید اکولوژیک و اجتماعی به صندوق بیاندازند تاثیرات این رویداد واقعا زمین لرزه‌ای سیاسی محسوب خواهد شد.

در آن صورت مکرون تحت فشار مجبور می‌شود نخست وزیری را با حمایت اکثریت چپ معرفی کند وضعیتی که به «همزیستی» معروف است که مستلزم تقسیم قدرت اجرایی می‌باشد. پیش‌تر این اتفاق سه بار در جمهوری پنجم فرانسه رخ داد که از سال ۱۹۵۸ میلادی در جریان بوده روسای جمهور به طور گسترده سیاست خارجی را کنترل می‌کردند و نخست وزیر بر بسیاری از موارد دستور کار مرتبط با مسائل داخلی نظارت داشت. ائتلاف اتحاد چپ در حال حاضر مرد خود را برای این کار دارد: ملانشون.

در میان نظرسنجی‌های فشرده مکرون و متحدانش از این سناریو می‌ترسند. وزیر دارایی فرانسه ملانشون را یک «چاوز فرانسوی» دانسته که اقتصاد را «جمعی» می‌سازد و از دید او فرانسه را ورشکست می‌سازد در حالی که یک نماینده برجسته از حزب تحت رهبری مکرون درباره «بازگشت به دوران شوروی» هشدار داده است. رئیس لابی بزرگ تجاری فرانسه گفته است که این خطر وجود دارد که ملانشون فرانسه را «به لبه پرتگاه» بکشاند.

این در حالی است که پلتفرم ائتلاف چپ به دور از انقلابی بودن است و بیش‌تر از دوران طلایی سوسیال دموکراسی اروپا الهام گرفته تا بلشویک‌ها. دو سیاست اقتصادی پیشنهادی ائتلاف چپ افزایش حداقل دستمزد به ۱۵۰۰ یورو یا حدود ۱۵۶۰ دلار در ماه و تعیین سقف قیمت کالا‌های اساسی اقداماتی ملایم در زمان افزایش سریع تورم هستند.

برنامه‌های دیگر ائتلاف چپ برای افزایش مالیات بر ثروتمندان و افزایش سرمایه گذاری در مدارس، بیمارستان‌ها و شبکه‌های حمل و نقل در تضاد با استقبال مکرون از بخش خصوصی هستند. با این وجود، این موارد طبق معیار اروپایی سیاست‌هایی مترقی و محبوب در قاره اروپا هستند.

پیشنهاد جسورانه اقلیمی ائتلاف چپ‌ها که طرح سرمایه‌گذاری سبز پنج‌ساله ۲۰۰ میلیارد یورویی یا تقریبا ۲۰۹ میلیارد دلاری که بر اساس اصل «برنامه ریزی زیست محیطی» هدایت می‌شود را شامل شده باعث شد تا وزیر محیط زیست فعلی فرانسه ائتلاف چپ‌ها را به «بازی کردن با ترس‌های جوانان» متهم کند. با این وجود، دشوار است که این طرح‌ها را بتوان چیزی جز تلاشی برای مقابله با بحران آب و هوا دانست.

شاید ترس فروشان در مورد یک چیز درست می‌گویند: یک چپ قدرتمند در یکی از تاثیرگذارترین کشور‌های جهان می‌تواند تاثیرات موجی در خارج از کشور داشته باشد. این وضعیت می‌تواند منبع الهام برای احزاب مشابه ایدئولوژیک در اروپا باشد که از دوران شکوفایی سیریزا در یونان و پودموس در اسپانیا برای کسب قدرت مبارزه کرده‌اند. علاوه بر این، دولتی در فرانسه که مایل به عقب نشینی قاطعانه از محدودیت‌های اتحادیه اروپا در هزینه‌های عمومی و مداخله دولت در اقتصاد باشد می‌تواند بروکسل را تشویق به تکامل کند. از آنجایی که اروپا با پیامد‌های جنگ روسیه در اوکراین دست و پنجه نرم می‌کند این امر می‌تواند یک تحول مهم باشد.

با این وجود، پیامد‌های انتخابات بلافاصله در مرز‌های فرانسه قابل مشاهده خواهد بود. ائتلاف چپ خواستار ایجاد جمهوری ششم است که قدرت ریاست جمهوری را مهار کند و فرانسه را به یک رژیم پارلمانی استانداردتر بازگرداند و نتایج دور اول نشان می‌دهد که بخش بزرگی از رای دهندگان موافق این موضوع هستند حتی اگر تغییر در این محدوده در حال حاضر بعید به نظر برسد شکست مکرون در کسب اکثریت قاطع تنها چند ماه پس از انتخاب مجدد چیزی بیش از یک شکست شخصی خواهد بود. این یک ضربه اساسی به مقام ریاست جمهوری است که در ابتدا برای قهرمان ملی و مرد قدرتمند «شارل دوگل» طراحی شده بود. ساختار جمهوری پنجم می‌تواند مورد بررسی و بازبینی قرار گیرد.

این موضوع ممکن است در نهایت یکی از قوی‌ترین و ماندگارترین پیام‌های ارسال شده توسط رای دهندگان فرانسوی باشد. در کشوری که به اندازه ابعاد و مساحتش پیچیده، بزرگ و متنوع است شاید یک نظام سیاسی که برای تمرکز قدرت در دستان یک رئیس دولت طراحی شده بهترین راه برای بازتاب اراده مردم نباشد و شاید پس از ۶۴ سال زمان آن فرارسیده است که ایده تازه‌ای آزموده شود.

برچسب ها: چپ ها فرانسه
ارسال نظرات