هاشمی رفسنجانی در روز نوشت خاطرات خود در هفتم مرداد 1365 نوشت: اول وقت با آقای خامنهای درباره تعیین فرمانده نیروی زمینی و زدن موشک به بغداد مذاکره کردیم.
در جلسه علنی تا ساعت دهونیم ماندم. در صحبتهای پیش از دستور آقای [مرتضی]رضوی [نماینده تبریز] درگیری به وجود آمد.
اطلاع رسید عراق شهر اراک را بمباران کردهاست. صحبت مختصری درباره مقابله به مثل در مقابل شرارتهای صدام نمودم.برای گروهی از اعضای جندالله کردستان صحبت کردم.
جمعی از خواهران بسیج پایگاه مقداد آمدند و هدایای برای جنگ آوردند. از استقبال زیاد خانمها برای آموزش نظامی گفتند و برای امکانات آموزشی کمک خواستند. آقای حسنی سعدی آمد و درباره مسئولیت فرماندهی نیروی زمینی و برنامههای جنگ با او مذاکره کردم.
آقای [جمال]ساداتیان کاردارمان در لندن آمد و برنامه توسعه تدریجی روابط با انگلیس را مطرح کرد و برای تصویب آن کمک خواست. آقای [سید حسین] موسویان برای کارهای اداری آمد. آقای [محمدعلی]رحمانی مسئول بسیج آمد و درباره عملیات داخل عراق و بسیج نیرو مذاکره کرد.
عصر [آقای محمدی ریشهری] وزیر اطلاعات و معاونان و مدیران کل آمدند و نیازها و مشکلات را اردائه دادند. برای آنها صحبت کردم. آقای سرهنگ صیاد آمد و برای وظایف آینده مشورت کرد. درباره اشتباه او در استعفای گذشته و برنامه آینده مذاکره کردیم. امیدوار است که فرماندهی نیروی زمینی را داشته باشد. با اینکه خود ایشان استعفا داده، من هم مایلم بماند و تلاش زیادی نمودم که اختلافاتشان را حل کنم اما نتیجه نداد.
در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی و جامعه روحانیت مبارز، برای انجام کارهای جاری شرکت نکردم. شب آقای رفیقدوست آمد و امضای دریافت چهار میلیارد تومان برای مخارج جنگ از طریق استقراض [از سیستم بانکی] را گرفت.