مذاکرات روسیه با امریکا و ناتو بدون صدور هیچ بیانیهای درهفته گذشته به پایان رسید و در نتیجه احتمال اعزام نیروهای روس به اوکراین کشور همسایه را افزایش داده است. این شرایط باعث ایجاد نوعی انتقام گیری مسکو از واشنگتن و بروکسل خواهد شد. روسیه اوکراین را در حوزه نفوذ خود قلمداد میکند. هر دو کشور از جمهوریهای شوروی سابق هستند و روسیه پیشتر نسبت به نزدیکتر شدن اوکراین به ناتو چتر امنیتی و نظامی غربی تحت رهبری امریکا هشدار داده بود.
در صورت وقوع درگیری چه کسی تاوان بدتر شدن بحران بین غرب و روسیه را پرداحت خواهد کرد و کدام بازیگر از آن سود خواهد بود؟ پاسخ واضح به این که چه بازیگری بازنده خواهد بود قطعا اروپاست در درجه نخست به دلایل جغرافیایی و نزدیک بودن کشورهای اروپایی به اوکراین و روسیه. با این وجود، دیپلماسی میلیتاریزه یا نظامی شده روسیه میتواند پیامدهای بدی برای اسرائیل نیز داشته باشد و احتمالا ایران ذینفع اصلی ورود روسیه به ماجرای اوکراین خواهد بود.
در مورد این که چرا ممکن است چنین باشد دلیل سادهای وجود دارد: مسکو میخواهد به روشی تلافی جویانه امریکا را تضعیف و شرمنده سازد. این وضعیت اسرائیل بزرگترین متحد امریکا را در خاورمیانه را نگران میسازد. ایران که دشمن قسم خورده اسرائیل است و طرفدار غرب نیست از این وضعیت بسیار خوشحال میشود تا روسیه بتواند به غرب درس عبرتی بدهد.
به نظر میرسد محافل تصمیم گیری در روسیه به این نتیجه رسیدهاند که اکنون زمان عقب نشینی ناتو از توسعه طلبی ارضی است. منطق آنان این است که «جو بایدن» رئیس جمهوری امریکا در حال حاضر با چالشهای متعددی در عرصه داخلی امریکا مواجه است و برای رسیدگی به بحرانهای متعتد خارج از آن کشور در اوکراین، در خاورمیانه و در ونزوئلا با دشواری بسیار به طور همزمان تحت فشار قرار خواهد داشت.
«ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه احتمالا هفته آینده میزبان «ابراهیم رئیسی» همتای ایرانی خود در مسکو خواهد بود. یکی از موضوعات مورد بحث میان آن دو احتمالا آینده سوریه جنگ زده است جایی که هر دو کشور در آن دارای منافع هستند و روابط نزدیکی با حکومت اسد دارند. این امکان وجود دارد که آنان در مورد چگونگی برخورد با اسرائیل به ویژه در درون خاک سوریه با یکدیگر بحث کنند.
به نظر میرسد مسکو در نظر دارد این پیام را به اسرائیل ارسال کند که اسرائیلیها در صورت تداوم حملات به مواضع حساس در خاک سوریه زیاده روی خواهند کرد و از خطوط قرمز روسیه فراتر میروند. روسیه ممکن است از این بهانه برای هشدار دادن به اسرائیل استفاده کند مبنی بر آن که ممکن است با اقدامات تلافی جویانه ایران در برابر این حملات مواجه شود و نباید این موضوع را نادیده بگیرد. در این مرحله، اما بسیار بعید است که ایران به فکر انجام حملات پیشگیرانه علیه دشمن خود باشد.
این تاکتیک یعنی استفاده از کارت ایران برای هدف قرار دادن اسرائیل میتواند بخشی از نیرنگ مسکو برای قرار دادن واشنگتن در گوشه رینگ باشد. روسها امیدوارند نتایج چنین سناریویی دوجانبه باشد: آسیب رساندن به اعتبار دولت بایدن و محدود کردن اقدامات نظامی اسرائیل در داخل خاک سوریه.
گفته میشود مسکو به ویژه نیروهای نظامی آن کشور از حملات ماه گذشته اسرائیل به بندر لاذقیه سوریه که نزدیک حمیمیم پایگاه هوایی روسیه مجهز به رادارهای پیشرفته و موشکهای ضد هوایی است ناراضی بوده اند. روسیه ممکن است در حال بررسی راههایی برای یادآوری این نکته به اسرائیلیها باشد که آنان باید در قبال اقدامات خود پاسخگو باشند. یکی از این راهها میتواند چشم پوشی روسیه در قبال تصمیم حکومت سوریه برای سرنگون کردن جنگندههای اسرائیلیای باشد که وارد حریم هوایی آن کشور شده اند. روسیه با این تصمیم اسرائیل را مجبور به پاسخگویی و مسئولیتپذیری خواهد کرد.
علاوه بر آن، اگر مذاکرات هستهای بین ایران و قدرتهای جهانی تا پایان ژانویه با شکست مواجه شود خشم تهران با مسکو همراستا و همسو شده و مسکو صبر خود را در قبال غرب به خاطر آن چه مداخله غربیها در امور اوکراین میداند از دست خواهد داد. سفر مورد نظر رئیسی به مسکو آمادهسازی برای چنین احتمالی و هماهنگی برنامهها خواهد بود.
روسیه بدون شک از روابطی عالی با اسرائیل برخوردار است و دو کشور دارای حوزههای مشترک در عرصه منافع هستند. با این وجود، برای مسکو، اسرائیل میتواند به عنوان بخش کوچکی از موزائیک در چارچوب تنشهای ژئوپولیتیکی مداوم مسکو با غرب عمل کند. یکی از دلایل میتواند این باشد که رهبری روسیه روابط خود با ایران را مهمتر از معامله با اسرائیل میداند. رابطه روسیه با ایران استراتژیک است است و در سوریه آن دو کشور مشارکت نظامی مستقیم با یکدیگر دارند. مسکو معتقد است که ایران میتواند در صورت لزوم برای پیشبرد منافع روسیه مورد استفاده قرار گیرد.
به طور همزمان، مسکو با بلندپروازیهای هستهای ایران مخالف است. روسیه معتقد است که جهان باید بیاموزد که با یک ایران هستهای صلح طلب و باثبات همزیستی داشته باشد. روسیه هرگونه سازوکار اضافی برای نظارت بر برنامه هستهای ایران فراتر از ترتیبات موجود آژانس بین المللی انرژی اتمی و فراتر از بازگشت به برجام را رد میکند.
چین نیز با روسیه در مورد لزوم احیای برجام بدون افزودن شرط تازه از سوی غرب موافق است. امریکا و سه قدرت اروپایی درگیر در مذاکرات وین به این موضوع اعتراض دارند.
اگر کشورهای غربی در نهایت به خواستههای ایران تن دهند آن گاه این پایان بن بست طولانی مدت هستهای دست کم برای دورهای قابل پیش بینی خواهد بود. با این وجود، اگر آنان این انتخاب را انجام ندهند پس از شکست مذاکرات روسیه و ناتو شاهد آغاز رویارویی در عصر دیپلماسی میلیتاریزه شده خواهیم بود و نبرد ابعاد دیگری به خود خواهد گرفت.
این موضوع شامل اقداماتی برای ساخت و توسعه پایگاههای روسیه در اروپا مانند بلاروس و برگزاری رزمایشهای نظامی در مقیاس بزرگ میشود. بحران اوکراین صفحه دیپلماسی را برای حل اختلاف برگردانده و روسیه با ادامه گسترش قلمروی ناتو به سوی شرق پس از جنگ سرد مخالف است و بیکار نخواهد نشست.
در تمام این موارد باید توجه داشته باشیم آن چه روسیه از دست میدهد در درجه اول اقتصاد آن کشور خواهد بود، زیرا غرب تحریمهای شدیدی را علیه آن کشور در نظر میگیرد. اگر سنای امریکا تهدید خود را عملی سازد این تحریمها میتواند شامل تحریمهایی علیه پوتین و «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه شود. با این وجود، زیان بسیار بزرگتر برای جهان خواهد بود نه تنها به دلیل بیثباتی ژئوپولیتیک ایجاد شده بلکه از طریق یک مسابقه تسلیحاتی که برای همه کسانی که درگیر آن هستند و هم برای سیاره زمین خطرناک خواهد بود.
منبع: نشریه اماراتی «نشنال»
ترجمه: فرارو