صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

بر اساس آنچه در کتاب‌های مقدس آمده است، یاجوج و ماجوج موجوداتی شیطانی هستند که در آخرالزمان دست به طغیان و تبهکاری خواهند زد. اما چرا مردم لندن این دو موجود رازآمیز را نگهبانان شهر خودشان می‌دانند؟ این به افسانه‌های محلی مربوط به شکل‌گیری بریتانیا برمی‌گردد.
تاریخ انتشار: ۱۸:۴۷ - ۰۹ بهمن ۱۴۰۰

فرارو- داستان یاجوج و ماجوج (Gog and Magog) اولین بار در کتاب مقدس یهود و به طور خاص در کتاب «حزقیال» ذکر شده است. در آنجا جوج (یاجوج) پادشاهی اهریمنی است که بر سرزمین ماجوج حکمرانی می‌کند و در آخرالزمان با سپاهی عظیم علیه دین خداوند سر به طغیان برمی‌دارد و نهایتا شکست می‌خورد. کتاب مکاشفۀ یوحنا (از مجموعۀ کتاب مقدس مسیحی) هم ظهور یاجوج و ماجوج را در آخرالزمان پیش‌بینی کرده است. در این کتاب یاجوج و ماجوج در واقع ملت‌های گمراه سراسر دنیا هستند که علیه دین خدا می‌جنگند و شکست می‌خورند.

به گزارش فرارو؛ قرآن کریم هم در دو سورۀ کهف و انبیا از یاجوج و ماجوج یاد کرده است. در سورۀ کهف یاجوج و ماجوج ظاهرا قومی وحشی و کافر هستند که ذی‌القرنین برای اینکه شر آن‌ها را از سر اقوام دیگر کوتاه کند، بین دو کوه سدّی می‌سازد که یاجوج و ماجوج نتوانند از آن عبور کنند. در سورۀ انبیا هم پیش‌بینی شکستن سد و هجوم یاجوج و ماجوج به عنوان یکی از علائم نزدیک شدن قیامت ذکر شده است.

از آنجایی که در متون مقدس یاجوج و ماجوج نیرو‌هایی اهریمنی معرفی شده‌اند، در طول تاریخ اتفاق افتاده است که اقوام و گروه‌های متفاوت دشمنانشان (مثلا مغولان یا اقوام هون) را با یاجوج و ماجوجی که در کتب مقدس ذکر شده یکی گرفته‌اند. یکی از معروفترین نمونه‌های معاصر این استفاده در دوران جنگ سرد اتفاق افتاد که خیلی‌ها در بلوک غرب (از جمله خود رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا) شوروی و بلوک شرق را مصداق همان یاجوج و ماجوج می‌دانستند. در کتاب حزقیال آمده است که یجوج حاکم سرزمین ماجوج و سرور «ماشک» است. شباهت کلمۀ «ماشک» به «مسکو» باعث شده بود که پذیرش این عقیده خیلی آسانتر بشود.

اما با اینکه بیشتر وقت‌ها و در بیشتر دنیا گفتن «یاجوج و ماجوج» به دیگران یک جور فحش آخرالزمانی به حساب می‌آید، دست کم یک شهر در دنیا هست که نگاه دوستانه‌ای به یاجوج و ماجوج دارد. این دو موجود رازآمیز و عجیب قرن‌هاست که نگهبانان شهر لندن به شمار می‌آیند و مجسمۀ آن‌ها احتمالاً بیش از پانصد سال است که در یکی از مهم‌ترین ساختمان‌های شهر یعنی در تالار شهرداری (Guildhall) قرار دارد. البته مجسمه‌ها به دلایل مختلف چندبار از بین رفته‌اند، اما هر بار مجسمه‌های تازه‌ای جایگزین آن‌ها شده. مجسمه‌های فعلی در سال ۱۹۵۳ ساخته و در تالار نصب شدند (در زیر تصویر مجسمه‌ها و فیلم مربوط به ورود مجسمه‌ها به تالار در سال ۱۹۵۳ را ملاحظه می‌کنید).

اما علاقۀ لندن به یاجوج ماجوج بیشتر از آن است که فقط به نصب مجسمه‌ها اکتفا کرده باشد. الان هشتصد سال است که هر سال در یک روز شنبه در اواسط ماه نوامبر کارناوالی در لندن برگزار می‌شود که به «نمایش لرد شهردار» (The Lord Mayor’s Show) معروف است و نمادی از اعلام وفاداری لندن به تاج و تخت پادشاهی است. یکی از نماد‌های همیشه حاضر در این کارناوال مجسمۀ یاجوج و ماجوج است که همراه حرکت راهپیمایان در خیابان حرکت داده می‌شوند. مجسمه‌هایی که در حال حاضر در این مراسم از آن‌ها استفاده می‌شود را «انجمن عالی سبدسازان» در سال ۲۰۰۶ ساخته است (تصاویری از مجسمه‌های حصیری یاجوج و ماجوج و حرکت آن‌ها در خیابان‌های لندن را در زیر ملاحظه می‌کنید).
اما یاجوج و ماجوج چه ربطی به لندن دارند؟ ماجرا به افسانه‌های قدیمی مردم انگلستان برمی‌گردد. این افسانه‌ها در مناطق مختلف بریتانیا به شکل‌های متفاوتی نقل شده‌اند که یکی از قدیمی‌ترین روایات مکتوب به جا مانده از آن‌ها را در کتاب «تاریخ پادشاهان بریتانیا» (The History of The Kings of Britain) (قرن ۱۲ میلادی) اثر جافری اهل مونموث (Geoffrey of Monmouth) می‌توان دید. طبق این افسانه‌ها نام «بریتانیا» از پهلوانی به اسم بروتوس تروایی گرفته شده. بروتوس یکی از نوادگان «اینیاس» پهلوان معروف اشعار هومر است. او به سرزمین «آلبیون» (نام قدیمی بریتانیا) می‌آید و بعد از کشتن دیو‌هایی که در آنجا زندگی می‌کردند، حاکم آن سرزمین می‌شود.
 
اینکه دیو‌ها چطور در آن سرزمین پراکنده شده بودند هم خودش حکایتی دارد. بر طبق افسانه، دیوکلتیانوس امپراطور روم ۳۳ دختر خبیث و شرور داشت. او برای مهار کردن آن‌ها تصمیم می‌گیرد که آن‌ها را به زور شوهر بدهد. اما این دختر‌ها با هدایت خواهر بزرگترشان آلبا شوهرانشان را می‌کشند و سوار بر کشتی می‌شوند و می‌گریزند. بعد از یک سال به جزیرۀ بزرگی می‌رسند که به نام دختر بزرگتر آن را آلبیون می‌نامند. آن‌ها در آنجا با شیاطین ازدواج می‌کنند و این دیو‌ها را به دنیا می‌آورند.
 
دو تن از این دیو‌ها یاجوج و ماجوج نام دارند که بعد از کشته شدن بقیۀ دیو‌ها توسط بروتوس اسیر شده و به لندن (که در آن زمان «تروای جدید» نامیده می‌شده) برده می‌شوند. بروتوس این دو دیو را رام می‌کند و با زنجیر کردن آن‌ها در بیرون از قصر خودش، آن‌ها را به عنوان نگهبانان قصر به خدمت می‌گیرد. از اینجاست که آن دو به عنوان محافظان شهر لندن شناخته می‌شوند (تصویر زیر یک نقاشی مربوط به نبرد بروتوس با دیوهاست که اوایل قرن 19 ترسیم شده).
نام‌های متفاوتی برای این دو محافظ ذکر شده است. مثلا طبق یک روایت نام یکی از آن‌ها جوجماجوج (Gogmagog) و نام دیگری کورینوس است که یکی از همراهان بروتوس بوده است. اما در نهایت نامی که رواج پیدا کرده همان یاجوج و ماجوج است که با نام‌های ذکر شده در کتاب‌های مقدس یکی است.
 
این افسانه از این نظر جالب توجه است که با ترکیب عناصری از فرهنگ رومی، اساطیر یونانی و نام‌هایی از کتاب مقدس، پیشینه‌ای اسطوره‌ای برای بریتانیا فراهم آورده است. قطعا امروزه به لحاظ تاریخی هیچ یک از بخش‌های این افسانه به عنوان واقعیت در نظر گرفته نمی‌شوند. نه نام بریتانیا از بروتوس گرفته شده و نه نام آلبیون از آلبا؛ تاریخ واقعی بریتانیا هم شامل ازدواج با شیاطین و رام کردن دیو‌ها نمی‌شود. اما به هر حال افسانه‌های قدیمی حتی بعد از اینکه معلوم می‌شود افسانه هستند، تاثیرات خودشان را کم و بیش در فرهنگ‌ها و سنت‌ها حفظ می‌کنند.
ارسال نظرات
ناشناس
۱۶:۳۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۱۰
یاجوج و ماجوج لزوما دو فرد نیستن! اینکه هر جا تو عالم فتنه و جنگی در میگیره به احتمال زیاد رد پای انگلیس مشهوده میتونه همون نماد یاجوج و ماجوج و کلا پادشاهان انگلیس باشه. اونی که میگه کار کار انگلیسه یه چیزی میدونه میگه وگر نه مسخرش نمیکردن!