صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۱۴۸۰۵
جاه طلبی تزلزل ناپذیر رهبری چین آن است که چین یک بار برای همیشه خاطرات «قرن ذلت و تحقیر» را در هم بشکند.
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۹ - ۲۵ آبان ۱۴۰۰

فرارو- پپه اسکوبار؛ اواخر هفته گذشته در پکن، ششمین پلنوم حزب کمونیست چین یک قطعنامه تاریخی را صادر کرد که سومین قطعنامه در یکصد سال گذشته است که دستاورد‌های مهم چین را به تفصیل شرح می‌دهد و چشم اندازی برای آینده ترسیم می‌کند. اساسا قطعنامه سه سوال را مطرح می‌نماید: چگونه به اینجا رسیدیم؟ چطور تا این اندازه موفق بودیم؟ و چه آموخته‌ایم تا این موفقیت‌ها ماندگار شوند؟ اهمیت این قطعنامه را نباید دست کم گرفت چرا که یک واقعیت ژئوپولیتیک بزرگ را نشان می‌دهد: چین بازگشته است. زمان بزرگ و این بازگشت را به روش خود انجام می‌دهد. هیچ مقدار ترس و نفرت از چین به کار گرفته شده توسط هژمون رو به زوال (امریکا) این مسیر را تغییر نخواهد داد.

اگر ۳۱ استان چین را با ۲۱۴ کشور مستقل جامعه بین الملل مقایسه کنیم هر منطقه از چین سریع‌ترین نرخ رشد اقتصادی را در جهان تجربه کرده است. در سراسر غرب معادله «رشد بدنام چین» بدون هیچ گونه نمونه مشابه تاریخی معمولا شکل یک راز لاینحل را به خود گرفته است. «عبور از رودخانه در حالی که سنگ‌ها را احساس می‌کنید» (استعاره‌ای چینی که معنی آن این است: یک قدم بردارید و قبل از برداشتن قدم دیگر به اطراف نگاه کنید. این یک نگرش برنامه‌ای نسبت به اصلاح و گشایش است. رهبران چین عمدتا برای توصیف مسیری که در اصلاحات اقتصادی طی کرده‌اند به این استعاره مشهور استناد می‌کنند) آن چه دنگ شیائوپینگ به عنوان مسیری برای ساختن «سوسیالیسم با ویژگی‌های چینی» توصیف کرده بود می‌تواند چشم‌انداز کلی ترسیم شده باشد.

با این وجود، «شیطان همیشه در جزئیات نهفته است». چگونه چینی‌ها با ترکیبی از جسارت و احتیاط از هر وسیله ممکن برای تسهیل گذار به سمت اقتصاد مدرن استفاده کردند. شاید این موفقیت نتیجه این راهکار باشد: اقتصاد بازار کمونیستی. این ترجمه عملی عالی از اسطوره «دنگ» است: «تا زمانی که گربه موش را بگیرد آیا رنگ گربه مهم است»؟ مائو و دنگ شیائوپینگ سال‌ها به طور جامع مورد تحلیل قرار گرفته اند. اکنون باید بر روی «شی» تمرکز کرد.

بلافاصله پس از ارتقای رتبه به صدر حزب کمونیست چین، شی برنامه اصلی خود را بدون ابهام تعریف کرد: تحقق رویای چینی یا «رنسانس چین». رنسانس در اینجا به معنای تطبیق مجدد چین به جایگاه واقعی‌اش در تاریخ حداقل سه هزاره است درست در مرکز پادشاهی. شی پیش‌تر در اولین دوره ریاست جمهوری‌اش توانست چارچوب ایدئولوژیک تازه‌ای ایجاد کند: قدرت متمرکز که باید اقتصاد را به سوی آن چه به عنوان «عصر جدید» قلمداد می‌شود هدایت کند.

در ظاهر این موضوع یک فرمول تقلیل گرایانه «دولت پاسخ می‌دهد» تصور می‌شود در حالی که این موضوع صرفا استاندارد اقتصادی دولتی نبود و هیچ ربطی به ساختار مائوئیستی که بخش‌های بزرگ اقتصاد را در اختیار داشته ندارد. شی به چیزی که می‌توان آن را شکلی کاملا بدیع از «سرمایه داری دولتی اقتدارگرا» خلاصه کرد روی آورده جایی که دولت به طور همزمان یک بازیگر و یک داور زندگی اقتصادی است. تیم شی با استفاده از سازوکار‌های تنظیم و نظارت به عنوان مثال از حوزه بانکداری غرب درس‌های زیادی را آموخت.

از نظر اقتصاد کلان گسترش بدهی عمومی چین مهار شد و بر گسترش اعتبارات نظارت بهتری صورت گرفت. تنها چند سال طول کشید تا چین متقاعد شود که خطرات عمده حوزه مالی تحت کنترل است.

شرایط اقتصادی تازه چین در سال ۲۰۱۵ میلادی از طریق ساخت چین ۲۰۲۵ به طور عملی اعلام شد که بازتاب دهنده جاه طلبی متمرکز برای تقویت استقلال اقتصادی بود. این امر مستلزم اصلاح جدی در شرکت‌های عمومی تا حدودی ناکارآمد است، زیرا برخی از آن‌ها به ایالتی درون ایالت تبدیل شده اند.

در کنار آن، «نقش تعیین کننده بازار» از سوی حزب باز تعریف شده است با تاکید بر این که ثروت‌های تازه باید در اختیار ماموریت «رنسانس چین» به عنوان منافع و هدف استراتژیک قرار گیرد.

در ترتیبات تازه، بخش خصوصی به یک جاه طلبی ملی مرتبط می‌شود: تسهیل نقش حزب به عنوان مدیرکل و مشوق مشارکت‌های دولتی و خصوصی.

دولت چین ابزار‌ها و منابع عظیمی را در اختیار دارد که متناسب با جاه طلبی‌های آن کشور است. چین اطمینان حاصل کرده که این منابع برای آن دسته از شرکت‌ها که متوجه هستند در یک ماموریت قرار دارند در دسترس خواهد بود: «کمک به ظهور عصر جدید».

تردیدی وجود ندارد که چین در دوران حکومت هشت‌ساله کوتاه «شی» عمیقا متحول شده است. هر آن چه غرب لیبرال از آن بسازد از جمله هیستری در مورد «نئومائوئیسم» خواندن از دیدگاه چین کاملا بی‌ربط است و روند را از مسیر خود منحرف نمی‌سازد. آن چه باید برای شمال و جنوب قابل درک شود چارچوب مفهومی رویای چینی است جاه طلبی تزلزل ناپذیر شی برای ایجاد رنسانس چین تا سرانجام خاطرات «قرن ذلت و تحقیر» برای همیشه در هم بکشند.

نظم و انضباط حزبی به روش شی واقعا موردی است که باید دید. تنها حزب کمونیست روی سیاره زمین که به لطف «دنگ شیائوپینگ» راز جمع آوری ثروت را کشف کرده حزب کمونیست چین است. شی درک کرده که دولت و حزب چگونه ثروت ایجاد کردند و قدم بعدی استفاده از حزب و ثروت به عنوان ابزاری در خدمت ماموریت رنسانس چین است.

«تجارت کن، نه جنگ» شعار شی خواهد بود. جنبه مهم آن است که پکن قصد ندارد پان چینیسم جایگزین پان امریکانیسم شود که همیشه بر پنتاگون متکی بود. بیانیه تازه به طرز ماهرانه‌ای نشان می‌دهد که چین علاقه‌ای به تبدیل شدن به یک هژمون تازه را ندارد. در بیانیه تازه نکته مهم آن است که چین در پی حذف هرگونه محدودیت احتمالی است که جهان خارج ممکن است بر تصمیمات داخلی به ویژه درباره ساختار سیاسی آن کشور اعمال کند.

قطعنامه حزب در هفته گذشته در چین را می‌توان «مانیفست کمونیست» تازه قلمداد کرد و نویسنده آن شی بوده است. تلاش این مانیفست ارائه نقشه راه ایده آلی برای جامعه‌ای ثروتمندتر، تحصیل کرده‌تر و بی‌نهایت پیچیده‌تر از زمان دنگ شیائوپینگ خواهد بود.

منبع: آسیا تایمز

ترجمه: فرارو

برچسب ها: شی جین پینگ چین
ارسال نظرات