صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۰۳۴۲۳
اندیشکده "بروکینگز" بررسی می‌کند:
«بدون تردید در آینده نزدیک، طالبان با چالش‌های به مراتب بیشتری در امر حکمروایی خود بر افغانستان رو به رو خواهند شد. چالش‌هایی که فراتر از مخالفت‌های کنونی علیه این گروه در دره پنجشیر افغانستان هستند».
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۸ - ۱۲ شهريور ۱۴۰۰

فرارو- "اندیشکده بروکینگز" در گزارشی، با توجه به روند جاری تحولات افغانستان و پیش‌بینی‌هایی که در مورد حکومت آینده طالبان در این کشور مطرح می‌شوند، سعی کرده به این پرسش پاسخ دهد که آیا دولت جدید طالبان، شانسی برای بقا در افغانستان دارد؟

بروکینگز در این رابطه می‌نویسد: «بازگشتِ مجدد طالبان به قدرت در افغانستان در آستانه بیست و دومین سالگرد حادثه ۱۱ سپتامبر، اتفاقی به شدت دردناک و ناراحت‌کننده برای آمریکا، ناتو و همچنین بسیاری از شهروندان افغان است. سال ۲۰۰۱، آمریکا رژیم طالبان در افغانستان را از قدرت ساقط کرد. توجیهِ اصلی آمریکا از این اقدام، ریشه کن کردن تروریسم و به طور خاص مقابله با گروه القاعده بود که به زعم واشنگتن، عامل اصلی طراحی و اجرای عملیات ۱۱ سپتامبر در حمله به برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی در نیویورک بود. با این همه در کنار این هدف (نابود کردن طالبان و القاعده)، آمریکا بر این بود تا یک جامعه چندقطبی و دولتی حامی حقوق بشر را که از اقتصادی پایدار نیز برخوردار باشد، در افغانستان مستقر کند.

به گزارش فرارو، با این حال باید گفت که آمریکا در تمامی این ماموریت‌های خود در افغانستان، به طور کامل شکست خورد. در جریان تحولات ۲۰ سال اخیر افغانستان، نهاد‌های بین المللی مختلف و به ویژه آمریکا، اشتباهات و اقدامات نابجای فراوانی را در افغانستان انجام دادند.

هیچکدام از آن‌ها نتوانستند زمینه را برای حکمروایی خوب/Good Governance در افغانستان هموار کنند و یا پاکستان را وادار کنند تا از حمایت‌های خود به شیوه‌های گوناگون از طالبان، دست بکشد. رهبران و سیاستمداران افغان در سال‌های اخیر به نحو قبال توجهی منافع شخصی و فاسد خود را بر منافع ملی افغانستان ترجیح داده اند. حکمروایی نامناسب همچنین جلوه‌های اساسی خود را در در ارتش افغانستان نشان داد. ارتشی که پس از ۲۰ سال آموزش و تجهیز نظامی و خرج میلیارد‌ها دلار جهت تشکیل آن، نتوانست کوچکترین مقاومتی را در برابر حملات گروه طالبان از خود نشان دهد.

با این همه در این نقطه یک سوال مطرح می‌شود: آیا گروه طالبان قادر است تا خود را در قدرت حفظ کند؟ پاسخِ این پرسش به این مساله بستگی دارد که طالبان قرار است چگونه مقاومت و مخالفت‌های مسلحانه در برابر خود در خاک افغانستان را مدیریت کند و در عین حال بتواند اقتصاد افغانستان و روابط آن با کشور‌ها و بازیگران خارجی را نیز تنظیم کند.

مخالفت‌های مسلحانه با طالبان

مهمترین تهدید علیه طالبان در افغانستان، از داخل خودِ این گروه سرچشمه می‌گیرد. موفقیت طالبان به عنوان یک گروه شورشی تا حد زیادی ریشه در این مساله داشته است که این گروه توانسته در طول سال‌های سال و از زمان حضور ناتو و آمریکا در خاک افغانستان و جنگ آن‌ها علیه خود، همچنان منسجم باقی بماند. با این حال، در شرایط کنونی که طالبان در افغانستان پیروز شده و عملا قدرت را به دست دارد، اینکه این گروه علی رغم شکاف‌های ایدئولوژیک و منافع گروه‌های مختلفِ حاضر زیر چتر طالبان، بتواند یکدست و یکپارچه بماند، سخت‌تر از گذشته خواهد بود.

گروه‌های مختلف در قالب طالبان، دیدگاه‌های متفاوتی در مورد چگونگی حکومتِ رژیم جدید طالبان بر افغانستان دارند. آن‌ها در مورد ابعاد مختلف حکمروایی در افغانستان نظیرِ جامع و فراگیر بودن رژیم جدید طالبان، نحوه تعامل با جنگجویان خارجی حاضر در افغانستان، اقتصاد این کشور، و روابط خارجی آن، کاملا متفاوت می‌اندیشند. بسیاری از فرماندهان سطوح میانی و جوانِ طالبان، به تفکرات و گروه‌های افراطی گرایی که در عرصه جهانی فعال هستند متصل می‌باشند و نسبت به نسل‌های قدیمی و سطوح محلی طالبان، تندرو‌تر هستند.

از سویی رهبران طالبان باید فرماندهان نظامی شاخه‌های مختلف این گروه را تا جای ممکن از نظر اقتصادی و میزان سهمشان از قدرت راضی نگه دارند. در غیر این صورت احتمال تشدید شکاف‌های داخلی در میان طالبان بسیار زیاد است. پیشتر نیز طالبان به بسیاری از رهبران نظامی و فرماندهان محلی خود وعده داده که در صورت پیروزی در افغانستان، آن‌ها نیز تا حدی از امتیاز‌های اقتصادی بهره‌مند خواهند شد.

جدای از این موارد، طالبان در مواجهه با گروه‌های افراطی نظیر "داعشِ خراسان" که اکنون در افغانستان فعال هستند نیز با چالش‌های زیادی رو به رو خواهد بود. نباید فراموش کرد که طالبان به مردم وعده برقراری نظم و امنیت را داده اند و اگر گروه‌های افراطی نظیر داعش بخواهند با طالبان مقابله کنند، طالبان راه دشواری را جهت سرکوب آن‌ها و عمل به وعده هایشان پیش رو خواهند داشت. مسئله‌ای که می‌تواند عملا بنیان‌های دولت جدید طالبان را تا حد زیادی سست کند.

گروه داعش خراسان به شدت سعی دارد تا بر اختلافات میان سنی و شیعه در افغانستان دامن بزند. امری که اگر محقق شود می‌تواند زمینه چالشی شدنِ روابط ایران با طالبان را نیز فراهم کند (گروه داعش خراسان تاکنون بار‌ها به جامعه شیعیان هزاره افغانستان حمله کرده است. این در حالی است که رهبران طالبان به خصوص رهبر پیشین این گروه "ملا اختر منصور"، قویا از هرگونه تنش زایی و جنگ علیه شیعیان افغانستان خودداری می‌کردند).

بدون تردید در آینده نزدیک، طالبان با چالش‌های به مراتب بیشتری در امر حکمروایی خود بر افغانستان رو به رو خواهند شد. چالش‌هایی که فراتر از مخالفت‌های کنونی علیه این گروه در دره پنجشیر افغانستان هستند (رهبری این مخالفت‌ها نیز در برهه زمانی کنونی با احمد مسعود و امرالله صالح است).

طالبان و چالش حکمروایی بر افغانستان

باید پذیرفت هنگامی که طالبان به عنوان بازیگری در سایه فعالیت می‌کرد، به خوبی می‌توانست برخی از انتظاراتی که از این گروه می‌رفت، نظیر برقراری نظم و امنیت و یا دریافت مالیات چه به صورت قانونی و یا غیرقانونی را عملیاتی سازد. با این حال، طالبان به عنوان یک دولت، تجربه چندانی در تامین خدمات ابتدایی نظیر تامین برق و یا آب ندارد، چه برسد به اینکه بخواهد با مشکلات پیچیده‌ای نظیر تعریف سیاست‌های اقتصادی برای افغانستان و یا مقابله با خشکسالی‌های این کشور، دست و پنجه نرم کند.

بدون تردید طالبان برای اینکه بخواهد نیاز‌های مردم افغانستان را برآورده کند، به تکنوکرات‌های افغان و همچنین کمک‌های خارجی چه در قالب مشاوره و یا حضور میدانی کارشناسان خارجی نیازمند است. این در حالی است که در شرایط کنونی بسیاری از شخصیت‌های تحصیل کرده و صاحب تخصص افغانستان، در حال ترک این کشور هستند و عملا این مساله خود چالشی جدی برای افغانستانی که طالبان به ارث می‌برد خواهد بود.

اضافه بر این، اگر طالبان بخواهد در امر حکمروایی، رویه‌های افراطی را در پیش گیرد، بازیگران مختلف بین المللی تحریم‌های گسترده‌ای را علیه آن وضع و حتی تشدید می‌کنند. امری که عملا بسیاری از صنایع و تجارت‌های بین المللی را از تعامل اقتصادی و همکاری با افغانستانی که طالبان بر آن حاکم است، باز خواهد داشت. موضوعی که باز هم چالشی اساسی برای حکمروایی طالبان در افغانستان به شمار می‌رود.

اقتصاد و منطقه

در شرایط کنونی رژیم طالبان میلیارد‌ها دلار کمک نهاد‌های بین المللی (نظیر صندوق بین المللی پول و بانک جهانی) و کشور‌های مختلف جهان (نظیر آمریکا و کشور‌های اروپایی) را از دست داده و منابع بانک مرکزی افغانستان در آمریکا نیز بلوکه شده اند.

از طرفی، طالبان نمی‌تواند با تکیه بر اقتصاد غیررسمی و تجارت‌هایی نظیر تجارت مواد مخدر، از قدرت اقتصادی قابل توجهی برخوردار شود، زیرا تجارت جهانی مواد مخدر نیز اکنون در وضعیت اشباع شده به سر می‌برد. جدای از همه این‌ها نباید فراموش کرد که طالبان به مردم افغانستان و جامعه بین‌المللی قول داده اند که افغانستان را به کشوری عاری از کشت هر گونه مواد مخدر تبدیل کنند.

از طرفی باید به این موضوع نیز توجه داشت که مردم افغانستان اکنون با بحران‌های دیگری نظیر شیوع گسترده ویروس کرونا در این کشور و خشکسالی نیز رو به رو هستند. افغانستان کشوری است که ۹۰ درصد از مردم آن در فقر زندگی می‌کنند و ۳۰ درصد نیز با عدم امنیت غذایی رو به رو هستند. بدون تردید در این فضا، اعلام ممنوعیت کشت مواد مخدر و تجارت آن از سوی طالبان تا حد زیادی می‌تواند درآمد‌های فرماندهان نظامی میانی طالبان و مبارزان آن‌ها را کاهش دهد. مساله‌ای که چالشی جدی برای طالبان به شمار می‌رود.

اضافه بر این‌ها باید به خاطر داشت که اکنون طالبان با لشکری از افراد بیکار در این کشور رو به رو است و باید برای همه این افراد نیز اشتغال زایی کند. امری که تحقق آن چندان آسان نخواهد بود. ایجاد فرصت شغلی برای پرسنل ۳۰۰ هزار نفری ارتش افغانستان که اکنون کاملا از هم پاشیده شده است، فقط یک مورد در این زمینه است. جدای از همه این‌ها، بسیاری از جوان‌های افغان که با نیرو‌های آمریکایی و موسسات بین المللی کار می‌کردند نیز اکنون بیکار شده‌اند و علی رغم مخالفت‌های جدی طالبان با آن‌ها، بایستی برای این گروه نیز فرصت‌های شغلی ایجاد شود. ضمن اینکه نباید فراموش کرد که گروه طالبان باید حقوق شبه نظامیانش را نیز به درستی پرداخت کند و الا موجب ایجاد نارضایتی میان آن‌ها می‌شود.

در این چهارچوب چشم انداز تحریم‌های آتی کشور‌های غربی علیه طالبان نیز وجود دارد که بیش از پیش پایه ه‌ی حکومت طالبان را سست می‌کند. در این رابطه برخی تحلیلگران غربی حتی از همین حالا معتقدند که غرب در مواجهه با طالبان بایستی سخت‌گیری‌های زیادی را در امر حکمروایی این گروه اعمال کند و صرفا در ازای عمل کردن طالبان به تعهداتشان، برخی امتیازات اقتصادیِ جزئی را به آن‌ها ارائه کند. مساله‌ای که باز هم چالشی اساسی برای دولت طالبان خواهد بود.

مجموع این مسائل حاکی از این هستند که طالبان در ادامه روند فعالیت‌های خود، صرفا با مقاومت‌های کنونی در دره پنجشیر رو به رو نخواهد بود و باید با مشکلات به مراتب گسترده تری دست و پنجه نرم کنند. امری که عملا این گروه را در امر حکمروایی در افغانستان، با مشکلات و موانع بسیاری رو به رو می‌کند».

برچسب ها: طالبان افغانستان
ارسال نظرات
ناشناس
۰۹:۴۱ - ۱۴۰۰/۰۶/۱۳
طالبان حقوق پرسنل ارتش سیصد هزار نفری افغانستان رو تامین کنه؟ ارتشی که داشته با خودش میجنگیده؟اون ارتش الان منحل شده و اصلا طالبان برای چی باید چنین کاری انجام بده؟ دیگه الان ارتشی وجود نداره
علی
۲۱:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۶/۱۲
طالبان چیزی جز بدبختی و نکبت برای مردم افغانستان به ارمغان نخواهد آورد.تنها راهکار آنها این هست که قید تاسیس حکومت اسلامی رو بزنند و با دیگر گروه‌های سیاسی در افغانستان تعامل کنند.
ناشناس
۱۹:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۶/۱۲
از همه مهمتر اینکه مردم افغانستان حکومت طالبان را نمی خواهند گواه این ادعا هجوم آنها برای فرار از افغانستان ولو به قیمت جانشان است بنابراین طالبان دوام نخواهند آورد دیر یا زود رفتنی هستند
ناشناس
۱۸:۰۴ - ۱۴۰۰/۰۶/۱۲
کمک های پاکستان و عربستان فراموش نشود