صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۰۲۹۷۵
تهران و آنکارا هر یک پیوند‌های تاریخی و فرهنگی با افغانستان دارند
در غیاب ایالات متحده امریکا، ایران و ترکیه بر سر نفوذ در افغانستان با یکدیگر رقابت خواهند کرد. این دو کشور با افغانستان گذشته تاریخی و فرهنگی مشترکی دارند. پس از خروج نیرو‌های امریکایی از افغانستان شرایط سیال سیاسی و امنیتی این کشور چالش‌هایی برای ایران و فرصت‌هایی برای ترکیه فراهم خواهد آورد.
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۶ - ۰۹ شهريور ۱۴۰۰

افغانستان کشوری نیست که بتوان به توسل به زور و استفاده از نیروی نظامی بر آن سلطه یافت. سرزمین ناهموار و کوهستانی این کشور موجب می‌شود ارتش خارجی، هر قدر هم که توانمند باشد، نتواند در این کشور به پیروزی رسیده و اشغالش کند. حتی بعد از بیست سال، ارتش قدرتمند ایالات متحده امریکا هم نتوانست تغییرات معناداری در این کشور به وجود آورد.

اعتماد در ادامه نوشت: البته کشور‌های کوچک‌تر که ارزش‌های تاریخی، فرهنگی و دینی مشترکی با افغان‌ها دارند برای دستیابی به اهداف‌شان در این کشور در موقعیت بهتری قرار دارند، چراکه کشور‌های خارجی نظیر امریکا با توجه به تفاوت فرهنگی‌شان با مردم افغانستان هرقدر هم که در این کشور هزینه‌کنند، دستاورد عمده‌ای نخواهند داشت.

در نتیجه در غیاب ایالات متحده امریکا، ایران و ترکیه بر سر نفوذ در افغانستان با یکدیگر رقابت خواهند کرد. این دو کشور با افغانستان گذشته تاریخی و فرهنگی مشترکی دارند. پس از خروج نیرو‌های امریکایی از افغانستان شرایط سیال سیاسی و امنیتی این کشور چالش‌هایی برای ایران و فرصت‌هایی برای ترکیه فراهم خواهد آورد. اما چشم‌انداز برقراری ثبات یا حتی شرایطی شبیه به صلح در افغانستان همچنان مبهم باقی خواهد ماند.

اهداف تهران در افغانستان

روابط ایران و افغانستان زمانی که افغان‌ها در سال ۱۷۲۲ میلادی به ایران حمله کردند و اصفهان که در آن زمان پایتخت صفویان بود را به اشغال درآوردند تیره شد و سپس جریان یافت. حتی بعد از اینکه افغان‌ها در سال ۱۷۳۰ شکست خوردند، باز هم روابط دو کشور تحت تاثیر اختلافات بر سر منابع آب پرتنش بود تا اینکه دو کشور در نهایت در سال ۱۹۲۱ معاهده مودت با یکدیگر امضا کردند.

امروز، ایران و رییس‌جمهوری اصولگرایش، سیدابراهیم رییسی، در خصوص گسترش حوزه نفوذ ایران در افغانستان، آسیای مرکزی، قفقاز، شرق مدیترانه و خلیج فارس مصمم به نظر می‌رسد.

ایران قصد دارد به مهم‌ترین و اصلی‌ترین شریک اقتصادی افغانستان تبدیل شود و امیدوار است رابطه‌ای که با طالبان برقرار می‌کند مشابه رابطه‌ای باشد که ترکیه با شمال قبرس برقرار کرده است. اما در این مسیر دو مانع اساسی وجود دارد؛ نخست عدم انطباق دیدگاه‌های مذهبی ایران و طالبان و دیگری سابقه همکاری ایران با امریکا در حمله سال ۲۰۰۱ این کشور علیه طالبان.

تهران به طالبان اجازه داد در برخی شهر‌های ایران دفتر تاسیس کند و علاوه بر این به برخی رهبران طالبان و اعضای خانواده‌شان پناه داد. افغان‌ها، اما به شک و تردید به رفتار‌های ایران می‌نگرند. چند سال قبل، ایران سعی کرد از شیعیان هزاره علیه طالبان حمایت کند و سپاه قدس نیز در افغانستان فعالیت‌هایی را صورت داد.

برخی گزارش‌ها حکایت از آن دارد که شیعیان هزاره افغانستان با حمایت نیرو‌های ایران تحت نام فاطمیون به این فکر می‌کردند که در افغانستان منطقه خودمختار شیعه‌نشین تاسیس کند که البته این هدف در نهایت به شکست انجامید.

به‌رغم اینکه ایران علنا اعلام کرده از خروج نیرو‌های امریکایی از افغانستان استقبال می‌کند، اما در عین حال به شدت نگران تحرکات نظامی طالبان است. آنچه به نفع ایران است، این است که افغانستان وضعیت شکننده‌ای تحت کنترل طالبان داشته باشد تا از یک سو ترکیه نتواند در این کشور مداخله موثری صورت دهد و از سوی دیگر ایران بتواند منابع آب بیشتری از سرچشمه رود هیرمند وارد خاک خود کند.

اما اگر افغانستان با ثبات باشد به احتمال زیاد در ممانعت از ورود آب بیشتر به خاک ایران اقدام خواهد کرد. البته ایران معتقد است طالبان نخواهد توانست تسلط قاطعی بر افغانستان داشته باشد. حتی این امکان وجود دارد که در آینده ایران از شکل‌گیری نیرویی شبه‌نظامی شبیه به آنچه در عراق تحت نام حشد‌الشعبی تشکیل شد، حمایت کند. البته ایران تاکنون آشکارا به انتقاد از طالبان نپرداخته است، چراکه امیدوار است نقش یک قدرت حافظ صلح را در افغانستان برعهده بگیرد.

ایران حتی مانع از انتقاد رسانه‌های محلی از طالبان شده است و ترجیح داده رسانه‌ها توجه خود را روی خروج نیرو‌های امریکایی از این کشور معطوف کند. ایران خود را به عنوان شریک افغانستان معرفی و سعی می‌کند با مهیا کردن منابع انرژی بیشتر برای افغانستان از وقوع فروپاشی اقتصادی در افغانستان ممانعت کند. هر چند در ایران یک نفر ساز مخالفت با سیاست کشور در قبال طالبان کوک کرده و آن محمود احمدی‌نژاد رییس‌جمهوری اسبق ایران است.

ماه گذشته احمدی‌نژاد اعلام کرد مردم ایران از سیاست کشورشان در قبال طالبان حمایت نمی‌کنند و معتقدند منابع کشورشان باید در داخل و برای توسعه اقتصادی مصرف شود.

امید‌های آنکارا در افغانستان

ترکیه، برخلاف ایران که مرز مشترک ۹۰۰ کیلومتری با افغانستان دارد، به لحاظ جغرافیایی از این کشور جنگ‌زده فاصله دارد. اما این کشور همچنان برای نفوذ در افغانستان فرصت‌هایی پیش پای خود می‌بیند. به‌رغم اینکه طالبان به ترکیه هشدار داده ۵۰۰ نیروی نظامی‌اش را باید تا تاریخ ۳۱ آگوست از افغانستان خارج کند، اما رجب‌طیب اردوغان، رییس‌جمهوری ترکیه امیدوار است بتواند از طریق قطر که رابطه خوبی با طالبان دارد با این کشور به توافقی دست یابد و البته طالبان وعده داده که قصد دارد روابط صمیمانه‌ای با همسایگان دور و نزدیک خود برقرار کند.

البته طالبان هند را در این میان مستثنی کرده است، چراکه این کشور سابقه حقوق بشری بدی در رفتار با اقلیت مسلمان هند دارد. نکته جالب این است که طالبان و ترکیه در خصوص هند موضع مشترکی دارند. طالبان از مبارزه شورشیان مسلمان در کشمیر تحت کنترل هند حمایت می‌کند و ترکیه هم روابط مستحکمی با گروه مسلمان جبهه مردمی هند و گروه شورشی جماعت اسلامی در کشمیر برقرار کرده است.

علاوه بر این حضور ترکیه در افغانستان بخشی از استراتژی این کشور برای ترمیم روابط تیره‌اش با واشنگتن است. از سال ۲۰۰۱ که نیرو‌های ائتلاف بین‌المللی در افغانستان حضور یافتند، ترکیه نیز در قالب ناتو در این کشور حضور یافت. ترکیه همچنین می‌تواند بین طالبان و واشنگتن به عنوان یک میانجی ایفای نقش کند و در مواقع بحران ابتکار میانجیگری را در دست بگیرد.

هفته گذشته جو بایدن مبلغ ۱۰ میلیارد دلار از دارایی‌های بانک مرکزی افغانستان را در بانک‌های امریکایی بلوکه کرد. امریکا همچنین به صندوق بین‌المللی پول فشار وارد کرد تا دسترسی کابل به ۴۴۰ میلیون از سرمایه‌اش در این صندوق را مسدود کند تا اینکه افغانستان برخی شرایط خاص را بپذیرد. با توجه به اینکه طالبان به شدت و به صورت اضطراری به پول نقد نیاز دارد، احتمالا به پیشنهاد میانجیگری ترکیه برای گفتگو با امریکا رضایت خواهد داد.

یکی از اهداف امریکا و متحدانش در افغانستان این بود که روسیه را مهار کرده و از سرعت گسترش نفوذ چین بکاهند. واشنگتن هر کاری خواهد کرد تا از سرعت رشد اقتصادی چین کاسته و مانع از این شود که روسیه بار دیگر چتر نفوذ خود را بر سر آسیای مرکزی بگستراند. واشنگتن معتقد است که تحرکات روسیه و چین در جنوب آسیا و مرکز آن بزرگ‌ترین تهدید امنیتی برای امریکا محسوب می‌شود و وقتی رقابت میان این قدرت‌های بزرگ شدت یابد، اهمیت افغانستان به عنوان تقاطع مهمی که روسیه، چین، هند، پاکستان و ایران را با هم وصل می‌کند، دوچندان خواهد شد.

شی جین‌پینگ، رییس‌جمهوری چین در سال ۲۰۱۵ به پاکستان سفر کرد و کریدور چین و پاکستان را کلید زد. این کریدور بخشی از طرح بزرگ کمربند راه چین است. این اقدام چین واکنش‌های متفاوتی در پاکستان برانگیخت.

با توجه به اینکه پاکستانی‌ها اساسا با دیده شک و تردید به این طرح می‌نگرند، ترکیه می‌تواند از دوستی‌اش با پاکستان استفاده کرده و روابط خود با واشنگتن را سر و سامان دهد. اما چگونه؟ امریکا به واکنش‌های ضد و نقیض به کریدور اقتصادی پاکستان چین به عنوان فرصتی برای در هم ریختن طرح چین برای نفوذ در منطقه و بازگرداندن پاکستان می‌نگرد البته اگر در این میان ترکیه بتواند واسطه‌گری کرده و مسیر را هموار کند.

و، اما از دیدگاه مسکو مهم‌ترین مساله در افغانستان این است که این کشور آنقدر بی‌ثبات شود که بتواند بی‌ثباتی را به داخل مرز‌های روسیه صادر کند. برای مثال اگر بی‌ثباتی در افغانستان به کشور‌های چچن، داغستان و تاتارستان و دیگر همسایگان خصوصا تاجیکستان و ازبکستان نفوذ کند، امنیت روسیه به شدت تهدید می‌شود.

از دیدگاه مسکو چشم‌انداز تاسیس امارت اسلامی شبیه به آن‌ها در افغانستان در این کشور‌ها و مناطق، به هیچ عنوان دور از ذهن نیست. ایران نیز نگرانی‌های مشابهی با روسیه در خصوص تاثیری که امارت اسلامی طالبان می‌تواند بر منطقه بلوچستان بگذارد، دارد.

از سوی دیگر، ترکیه قصد دارد با تاثیرگذاری بر سیاست خارجی طالبان، فشار را بر کشور‌هایی نظیر ایران، روسیه، چین و عربستان سعودی که به دنبال نفوذ در افغانستان هستند، افزایش دهد. ترکیه امید دارد با این رویکرد بتواند موقعیت خود را در مقایسه با این کشور‌ها در وضعیت بهتری قرار دهد. اگر ترکیه بتواند قدرت نرم خود را در افغانستان حفظ کند، جایگاه ترکیه در ناتو افزایش یافته و فصل جدیدی در روابط آنکارا و واشنگتن گشوده خواهد شد.

اردوغان این موضوع را مطرح کرده که ترکیه در بهترین موقعیت برای میانجیگری با طالبان قرار دارد و اخیرا نیز اعلام کرده «ترکیه تنها کشور قابل اعتماد باقیمانده است که می‌تواند به برقراری ثبات در افغانستان کمک کند». اما در سوی دیگر ماجرا فعال شدن ترکیه در درگیری‌های مناطقی نظیر خاورمیانه، آفریقای شمالی و آسیای مرکزی موجب شده بسیاری از مردم این کشور حساس شده و این بحث را مطرح کنند که منابع کشورشان بیش از اندازه در خارج از کشور هزینه می‌شود.

علاوه بر این اینکه ترکیه به لیبی، عراق و سوریه نیروی نظامی اعزام کرده است، این کشور پایگاه‌هایی نظامی در قطر و سومالی دایر کرده و در درگیری نظامی سال گذشته میان ارمنستان و آذربایجان نقش تاثیرگذاری ایفا کرد. حزب اپوزیسیون دولت اردوغان، سیاست او را در افغانستان به باد انتقاد گرفته و اعلام کرد نظامیان ترکیه هر چه سریع‌تر باید افغانستان را ترک کنند.

مخالفان اردوغان معتقدند که او می‌خواهد پای ترکیه را به باتلاق افغانستان باز کرده و به عنوان قدرت اصلی در افغانستان، پا جای پای امریکا بگذارد. هرچند به نظر می‌رسد که اردوغان تصمیم خود را گرفته و کسی جلودارش نیست. کاملا محتمل است که هرج و مرج و جنگ داخلی بار دیگر به افغانستان بازگردد.

بسیاری از افغان‌ها اساسا با چشم‌انداز برخورداری از یک دولت مستقر بیگانه‌اند. پراکندگی جمعیتی، قومیت‌های قبیله‌ای و هویت‌های فرقه‌ای گوناگون در این کشور موجب شده است، شکل دادن یک اجتماع و اتحاد در افغانستان بسیار دشوار باشد. اما آنچه امروز مهم به نظر می‌رسد رقابت‌های خارجی بر سر افغانستان است؛ آن هم زمانی که طالبان تلاش می‌کند پایه‌های یک امارت اسلامی جدید را بنیانگذاری کند.

ارسال نظرات