فرارو- "نیو سانگ*" استاد مطالعات خاورمیانه در "دانشگاه مطالعات بین المللی شانگهایِ چین" در مقالهای برای پایگاه خبری "گلوبال تایمز"، به سیاست خارجی دولت جدید ایران به ریاست جمهوری "ابراهیم رئیسی" پرداخته و به طور خاص رویکردهای دولت جدید ایران در مورد چین و روسیه را مورد اشاره قرار داده است.
نیو سانگ در این رابطه مینویسد: «"ابرهیم رئیسی" پیروز سیزدهم دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران شده است. رئیسی تا قبل از این در سِمتهای مختلف قضایی در ایران خدمت کرده است. بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که اساسا رئیسی یکی از شخصیتهایی است که اعتقاد جدی و اساسی به اصول انقلاب اسلامی ایران دارد و از این رو انتظار میرود تا رویههای وی در دوره ریاست جمهوری اش نیز تا حد زیادی تحت تاثیر همین مساله باشند.
به گزارش فرارو، با این همه، زمانی که صحبت از سیاست خارجی دولت رئیسی میشود، دو مساله را با دقت تمام باید مورد توجه قرار داد. اول، در رابطه با غرب، به احتمال فراوان رئیسی رویکرد سخت گرانهای را در قبال کشورهای غربی اتخاذ خواهد کرد تا از این طریق بتواند از منافع و اهداف امنیتی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران دفاع کند.
در ژانویه سال ۲۰۲۰ میلادی، ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس قوه قضاییه ایران تاکید کرد که دستگاه قضایی کشورش با توجه به نقش دولت ترامپ در صدور فرمان ترور سردار "قاسم سلیمانی"، قصد دارد تا علیه وی در محاکم بین المللی طرح دعوا کند و او را تحت تعقیب قرار دهد.
در ژانویه سال ۲۰۲۱ نیز، در مراسم سالگرد ترور سردار قاسم سلیمانی، وی به قاتلان این فرمانده نظامی ایران هشدار داد که هیچ جا بر روی کره زمین برای آنها امن نخواهد بود. تمامی این رویهها حاکی از این هستند ک اساسا ابراهیم رئیسی در مورد غرب و رویکردهای آن در قبال ایران، موضعی انعطاف پذیری اتخاذ نخواهد کرد و سعی خواهد کرد تا جای ممکن رویکرد سخت گیرانهای را در این رابطه در پیش گیرد.
دومین مساله که در چهارچوب سیاست خارجی دولت ابراهیم رئیسی باید مورد توجه قرار گیرد، این است که دولت رئیسی همکاریهای امنیتی و پیوندهای دینی و مذهبی خود را با دولتهای اسلامی تقویت خواهد کرد و به طور خاص، توجه ویژهای به منازعه فلسطینیها با رژیم اسرائیل معطوف خواهد کرد.
در کنار همه اینها نباید فراموش کرد که دولت رئیسی توجه زیادی را به بهبود معیشت مردم ایران که تا حد زیادی از تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه این کشور آسیب دیده، معطوف خواهد کرد. از این منظر، نباید تصور کرد که دولت رئیسی کلا و یکسره، آنگونه که برخی تحلیلگران غربی میگویند، رویکردی افراطی را در قبال غرب اتخاذ خواهد کرد. دراین رابطه باید گفت که مثلا در مورد تواق هستهای با غرب (احیای برجام)، دولت رئیسی حامی این مساله خواهد بود (همانطور که بارها خودِ ابراهیم رئیسی گفته است) و سعی خواهد کرد از فرصتهای ایجاد شده از طریق آن، برای بهبود وضعیت اقتصادی و همچنین معیشت مردم ایران استفاده کند.
رئیسی به طور رسمی در تاریخ سوم آگوست سل جاری میلادی، مراسم تحلیف خود را به عنوان رئس جمهور جدید ایران برگزار خواهد کرد. در این چهارچوب، روابط ایران و آمریکا نیز میتواند با احتمالات فراوانی رو به رو شود. با این همه باید پذیرفت که مساله روابط ایران و آمریکا و مدیریت این روابط، تا حد زیادی یکی از موضوعات مهم برای دولت رئیسی خواهد بود. امری که تا حد زیادی بر سیاستهای داخلی و خارجی دولت ابراهیم رئیسی نیز تاثیرگذار خواهد بود.
برخی ناظران و تحلیلگران اینگونه استدلال میکنند که ابراهیم رئیسی سیاست خارجی دولت خود را بر اساسا "نگاه به شرق" تنظیم خواهد کرد. امری که به معنای نزدیکی بیشتر تهران به چین و روسیه خواهد بود. البته که جمهوری اسلامی ایران به طور خاص در سالهای اخیر، قویا از توسعه روابط با پکن و مسکو، استقبال کرده است. در این راستا، رئیسی نیز به روابط دوستانه ایران با چین و روسیه همچنان ادامه خواهد داد. در این رابطه انتظار میرود که به طور خاص روابط ایران با چین و روسیه، در دو حوزه موضوعیِ مشخص، شاهد توسعه باشد.
اول، چین و روسیه احتمالا قدمهای بیشتری را در چهارچوب توافق هستهای ایران برخواهند داشت. در این زمینه به طور خاص آنها رویدادهایی را میزبانی خواهند کرد که مرتبط با حل معادله هستهای ایران و چالشهای پیش روی آن خواهد بود. در این رابطه، ابراهیم رئیسی و دولت وی نیز بر نقش روسیه و چین در روند احیای توافق هستهای ایران موسوم به برجام تاکید خواهند کرد.
دوم، چین و روسیه احتمالا در چهارچوب "سازمان همکاریهای اسلامی" کنش ورزیهای بیشتری خواهند داشت و از این طریق، فضای مثبتتر و سازنده تری را در روابط خود با جمهوری اسلامی ایران تعریف خواهند کرد. بدون تردید این مساله با توجه به اینکه اسلام و گزارههای اسلامی در چهارچوب سیاست خارجی ایران از اهمیت قابل توجهی برخوردارند، کاملا مهم ارزیابی میشود. چین و روسیه به تازگی بر شدت فعالیتهای خود به عنوان همکار و همچنین عضو ناظر در سازمان همکاریهای اسلامی افزوده اند. امری که تا حد زیادی میتواند کنش ورزی آنها با ایران و در مورد مسائل مرتبط با ایران در چهارچوب سازمان مذکور را ارتقا دهد و بر میزان و شدت پیوندهای آنها با تهران بیفزاید.
با این همه، چندان محتمل نیست که ایران در دوره ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی، با چین و روسیه یک اتحاد را تشکیل دهد. به بیان دیگر، مساله دولت رئیسی این نخواهد بود که میان آمریکا یا چین و روسیه، یکی را انتخاب کند. بلکه در چهارچوبی گسترده، سیاست خارجی رئیسی دو وجه عمده خواهد داشت: اتخاذ موضعی سخت گیرانه نسبت به دولت آمریکا، و تعمیق پیوندهای سیاسی و مذهبی با جهان اسلام. در این چهارچوب باید توجه داشت که چین و روسیه، کشورهای اسلامی نیستند. با این حال، دولت رئیسی پس از به دست گرفتن قدرت، رویه دولت حسن روحانی را ادامه خواهد داد و پیوندهای نزدیکی با چین و روسیه برقرار خواهد کرد. با این حال، نه ایران و نه چین و روسیه، تاکنون تمایلی جهت ایجاد اتحاد راهبردیِ جدید با یکدیگر نشان نداده اند».
*نیو سانگ، وی استاد مطالعات خاورمیانه در دانشگاه مطالعات بین المللی شانگهای است.
همه میدانیم که ما نیاز به سرمایه گذاری خارجی در کشورمان داریم و این به نفع کشور که این روابط نباید محدود به چین و روسیه باشه.
خوندنش اصلا ضرر نداره که هیچ فایده هم داره
فرارو ترویج کتابخوانی میکنم
انصافا سانسور نکن
هر آنچه هست در باور خودش مایل است به روش انقلابی و تامین منافع جمهوری اسلامی ارتباط داشته باشه امااز پیچیدگی و عمق این ارتباطات آشنایی نداره ولی باز به نسبت جلیلی بهتر میتونه باشه. نظریه آقای جلیلی در مورد سیاست خارجی واقعاً وحشتناک و بسیار دگم بود.
رییس جمهور حق تعیین سفیر تو خیلی کشورها رو نداره