صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۸۶۶۴۶
در حالی که بسیاری از مسئولین و اولیای امور داخل کشور، در ماجرای کرونا، مهمترین سوال را "چه کنیم تا نمیریم؟" می‌دانند متصدیان و دارندگان سمت‌های بالای برخی سرزمین‌ها، پاسخ پرسش "چه کنیم تا مردم کمتر بمیرند؟" را مدام از خویشتن جویا می‌شوند.
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۷ - ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۰

محمد ماکویی؛ در واکسیناسون کرونا، اولویت دریافت واکسن باید از آن بیماران، افراد ناتوان و کهنسالان گردد. نکته جالب توجه ماجرا در این است که در قضیه "درمان" اوضاع کاملا فرق می‌کند و پزشکی که مجبور است بین ادامه حیات یک پیر و یک جوان دست به انتخاب بزند، عموما دست به مداوای دومی می‌زند.

چرایی رقم خوردن اتفاقات این‌گونه به برابری ارزش انسان‌ها ربط دارد و این همان موضوعی است که باعث می‌شود در هنگام پیشگیری از یک بیماری، آن‌هایی که بیشتر به کمک نیاز دارند یاری‌های فزونتر و پر و پیمان تری دریافت نمایند.

دادن پاسخ به سوال "کدام بمیرد بهتر است؟"، قطعا، همیشه پیش نمی‌آید و حتی در هنگام بوجود آمدن این پرسش هم به دلیل برابری ارزش آدم‌ها است که لازم می‌شود جواب از روی تعداد سال‌های احتمالی پیش روی هر یک از دو بیمار داده شود.

جدا از یکسان بودن ارزش زندگی پیر و جوان باید دانست که قومیت، جنسیت، کار، سمت، دارایی، درآمد، محل سکونت، محل تولد و ... نیز نباید باعث شوند که ارزش آدم‌ها برای ادامه حیات تغییر نماید.

در قوانین جزایی و کیفری این موضوع کاملا مورد توجه قرار گرفته و لذا یک قاتل، هم بی‌توجه به این‌که که را کشته محاکمه می‌شود و هم قطع نظر از اینکه پزشک، بازاری، وکیل یا کارگر بوده باید تن به مجازات بدهد.

در این باب، سوال و جواب زیر شاید منظور نگارنده را بهتر بیان نماید:

یک پزشک، یک ورزشکار، یک کارگر و یک نقاش سوار بالن بودند که برای بالن اتفاقی افتاد. سرنشینان بالن به این نتیجه رسیدند که بالاروی بیشتر امکان ندارد و اگر یکی از سرنشینان به پایین پرتاب نشود، حیات ۳ نفر دیگر هم به مخاطره خواهد افتاد. اما واقعا کدام این ۴ نفر باید قربانی می‌شدند؟

این سوال مطرح شد و بر خلاف تصور، کسی که این جواب را داده بود برنده مسابقه شناخته شد: "باید کسی به پایین پرتاب شود که وزن بیشتری دارد! "

با این حساب است که باید به مردم حق بدهیم از دست مسئولینی که سهمیه واکسن کرونای پاکبان‌ها را به خود اختصاص داده اند شاکی باشند.

این شکایت، شاید، بیش از عملکرد به نحوه تفکری مربوط باشد که موجب می‌شود برخی از مسئولین و اولیای بالادستی با در نظر گرفتن جایگاه شغلی و درآمد و دارایی و ارزشی که برای اجتماع دارند (واقعا دارند!) خود را مستحق دریافت واکسن، قبل از دیگران، بدانند.

متاسفانه، در حالی که بسیاری از مسئولین و اولیای امور داخل کشور، در ماجرای کرونا، مهمترین سوال را "چه کنیم تا نمیریم؟" می‌دانند متصدیان و دارندگان سمت‌های بالای برخی سرزمین‌ها، پاسخ پرسش "چه کنیم تا مردم کمتر بمیرند؟" را مدام از خویشتن جویا می‌شوند.

در یکی از ایالت‌های امریکا، فرماندار ایالت متوجه می‌گردد که کار واکسیناسیون رایگان؟! آنطور که باید خوب پیش نمی‌رود و به ویژه ناآگاهی نسل جوان باعث شده که آن‌ها خیلی دل به تزریق واکسن ندهند.

او برای ایجاد انگیزه در تن دادن افراد به واکسیناسیون جایزه تعیین کرده و به هر جوانی که واکسن تزریق کند ۱۰۰ دلار وجه نقد رایج مملکتی تقدیم می‌کند.‌

می‌گویند برای عاقل اشاره‌ای کافی است. با این حال، ممکن است بسیاری از مسئولین و متولیان امور سرزمین عزیز ما حکایت زیر را نشنیده گرفته و ما را بر آن دارند که از ته دل یا از سر زبان شعر زیبای ذیل حکایت را زمزمه نماییم:

کودکی سر بر جوی آب نهاده و آب می‌نوشید. بزرگی از گرد راه رسیده و او را گفت: "این‌گونه آب ننوش! عقلت کم می‌شود! "کودک پرسید:" عقل چیست؟" مرد در جواب گفت: "نگران چیزی نباش و کماکان به کارت ادامه بده!"

حدیث درد گفتیم و شنیدند
شنیدند و دریغایی نگفتند
مگر افسانه جن و پری بود
که بشنیدند و کودک وار خفتند!

ارسال نظرات