صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

هفتمین قسمت از سریال سیاوش به کارگردانی سروش محمد زاده و تهیه کنندگی مهدی یاری در روز جمعه بیست و دوم اسفند ماه وارد شبکه نمایش خانگی شد.
تاریخ انتشار: ۰۰:۳۲ - ۲۴ اسفند ۱۳۹۹

فراروـ قسمت هفتم سریال سیاوش به کارگردانی سروش محمدزاده و تهیه کنندگی مهدی یاری، جمعه ۲۲ اسفند ماه ۱۳۹۹ وارد شبکه نمایش خانگی شد.

در خلاصه داستان این قسمت آمده است: «جلال که به خواهرش جیران شک کرده است، او را تعقیب می‌کند تا سر از کارش در بیاورد. از طرفی صابر به دنبال کسی است که باعث زندان رفتنش شده و...» در قسمت هفتم سیاوش سعی می‌کند کمی از حال روز‌های گذشته‌اش فاصله بگیرد و به خودش مسلط شود. به باشگاه بر می‌گردد تا نیرو و انرژی و خشم و انگیزه‌هایش را در تشک کشتی و به کمک شاگردانش جهت بدهد و انگیزه آن‌ها را برای رسیدن به افتخار در زندگی تقویت کند. اما دیدن جلال درحالی جز آن چه که باید دوباره همه چیز را به هم می‌ریزد.

جیران خواهر جلال و خواهر ناتنی سیاوش با رفت و آمد‌های مشکوکش با یک نفر و با کار کردنش در یک کافه در دنیایی بیرون از دنیای جلال، سیاوش، صابر و... و به طور کلی در فضایی خارج از محلی که در آن بزرگ شده است، سیر می‌کند و هدفش هم رفتن از آن محل و فرار از آن دنیاست. اما منطق جلال چیز دیگری است. منطقی که شاید تندتر از سیاوش و آرام‌تر از صابر باشد؛ اما در کل از یک محل تغذیه می‌شود. جلال به امید این که حرف‌های سیاوش راه به جایی ببرد، او را به کافه می‌برد تا با جیران صحبت کند.
 
اما جیران در مسیرش اراده کرده است و دیگر به منطق و ادبیات جلال، سیاوش یا هیچ‌کس دیگر تن نمی‌دهد و این آغاز جنگ دیگری برای سیاوش می‌شود. سیاوشی که جیران را از خانواده خودش می‌داند و حفاظت از خانواده‌اش بزرگترین دغدغه‌اش است. در سوی دیگر صابر بعد از صحبت با نصرت می‌فهمد که عامل به زندان افتادن او پسرخاله‌اش نیست؛ بلکه کسی بوده است که به او دستور برگشت زدن چکش را داده است؛ بنابراین همه جا به دنبال او می‌گردد. در این میانه کار‌های نصرت را هم رفع و رجوع می‌کند. چک‌های او را نقد می‌کند و به زد و خورد با بدهکاران او می‌پردازد.
 
سیاوش در قسمت هفتم وارد فازی می‌شود که غیرت، ناموس، خانواده و مفاهیمی این چنینی در آن به چالش کشیده می‌شود که پیش از این دست‌مایه آثار دیگری نیز بوده است. اما به نظر می‌رسد نگاه سیاوش و سریالش از جانب طرفداری این مفاهیم است. این که خواهر ناتنی سیاوش و صابر حق ندارد آن‌طور که می‌خواهد زندگی کند. این که واکنش صابر به این موضوع خون‌ریزی، واکنش جلال کتک کاری و واکنش سیاوش مشت‌های گره کرده، صورت برافروخته و مشت کوبیدن به میز و تهدید و... است.
 
سریال سیاوش وقتی پای صابر، شخصیت، زندگی و ماجرایش در میان باشد، بسیار جذاب پیش می‌رود و صحنه‌هایی تماشایی را می‌سازد. از طرفی دیگر ماجرا‌های سیاوش ریتم سریال را به‌شدت می‌اندازد و نفس سریال را می‌گیرد.
به هر روی سریال سیاوش بعد از گذشت هفت قسمت کم‌کم سر و شکل خودش را پیدا می‌کند و در قسمت‌های آینده امید به جذاب‌تر شدن آن می‌رود....
ارسال نظرات