فرارو- همانطور که میدانید ازدواج دارای آثار مالی و غیرمالی است. مهریه و نفقه از آثار مالی ازدواج و حسن معاشرت، معاضدت (یکدیگر را یاری کردن) و برقراری رابطه جنسی از آثار غیرمالی آن است. مهریه مالی است که به هنگام ازدواج مرد ملزم میشود آن را به همسر خود بپردازد. زوجه به محض وقوع نکاح مالک مهریه میشود و میتواند هر زمان که بخواهد، نسبت به مطالبه آن اقدام نماید.
مهریه انواع مختلفی دارد مثل مال غیر منقول، سکه بهار آزادی و یا وجه نقد. در بین این ۳ مورد درحال حاضر بیشتر مهریهها به صورت سکه بهار آزادی تعیین میشود. البته در مواردی هم مهریه را به صورت عین معین (مثلاً سه دانگ از فلان منزل یا فلان شیء مشخص) در نظر میگیرند.
به عبارت سادهتر مهریه یا به صورت دین است یا عین. منظور از مهریه عین معین اموالی معین از قبیل اتومبیل، باغ، منزل یا زمین معین است. در مقابل مهریه عین معین، مهریه کلی قرار دارد و مقصود از آن اموالی است که معین و قابل اشاره نیستند. برای مثال ۱۱۰ سکه بهار آزادی. چنانچه افراد قصد دارند برای مثال چند دانگ از منزل مسکونی مشخصی را به عنوان مهریه خود قرار بدهند، باید در زمان عقد ساخته و موجود باشد، به نحوی که مختصات و سند آن قابل رویت و درج در سند نکاح باشد.
همانطور که گفتیم، با اینکه امروز در بیشتر موارد مهریه به صورت سکه تعیین میشود، در مواردی هم مهریههای بحثبرانگیزی تعیین شده است. مثل اینکه عضوی از اعضای بدن زوج، بال مگس یا پوست پیاز و مواردی از این قبیل را به عنوان مهریه تعیین کردهاند و گاه در دفترخانههای ازدواج هم ثبت شده است.
همیشه این سؤال مطرح است که آیا این موارد میتوانند به عنوان مهریه تعیین گردند؟ برای پاسخ به پرسش مذکور ابتدا باید ویژگیهای مهریه قابل قبول را بررسی کنیم. پس در ادامه این مطلب با ما همراه باشید تا ببینیم که مهریه در چه صورتی معتبر و قابل قبول است.
مهریه در صورتی معتبر و قابل وصول است که شرایط زیر را داشته باشد:
۱- به موجب ماده ۱۰۷۸ قانون مدنی مهریه باید مالیت داشته باشد؛ یعنی دارای ارزش اقتصادی باشد. به عبارت دیگر یا پول باشد یا اینکه بتوان آن را با واحد پول سنجید. مانند: سکه بهار آزادی، زمین، سهام و یا آموزش (بنابراین انجام عمل یا حرفهآموزی و تدریس هم میتواند مهریه باشد، مثل: آموزش رایانه، آموزش قرآن یا زبان انگلیسی)
البته در خصوص مالیت داشتن اختلاف نظرهایی هم وجود دارد. از این جهت که بعضی از اشیا در عرف ارزش مالی ندارند؛ اما بعضی از افراد حاضرند بابت آن بهای زیادی بپردازند. مانند عکسهای خانوادگی که ارزش اقتصادی ندارند؛ ولی ممکن است شخصی بابت آن پول بپردازد.
۲- مهریه باید قابلیت تملک داشته باشد. منظور از این بند این است که اول مرد باید خودش مالک آن باشد. بر این اساس مالی که متعلق حق شخص ثالث است، مانند مالی که بر اثر صدور اجرائیه بازداشت شده است، نمیتواند به عنوان مهریه قرار بگیرد، مگر با اجازه دارنده حق؛ بنابراین هرگاه مال بازداشت شده با حفظ حق غیر به عنوان مهریه تعیین شود، زن میتواند پس از رفع بازداشت در آن تصرفات مالکانه نماید و اگر مال برای استیفاء حق مزبور به فروش برسد، آنچه پس از پرداخت حق طلبکار باقی بماند، از آن زن خواهد بود. دوم اینکه مالکیت آن مال قابل انتقال به زن باشد. مانند آپارتمانی که به نام مرد است؛ بنابراین اموالی مانند میادین و خیابانها یا اموال موقوفه را نمیتوان به عنوان مهریه قرار داد؛ زیرا مرد مالک آنها نیست.
۳- مهریه باید معلوم باشد. به موجب ماده ۱۰۷۹ قانون مدنی مهریه باید بین طرفین تا حدی که رفع جهالت شود، معلوم باشد. معلوم بودن؛ یعنی از لحاظ تعداد، جنس و اوصاف مشخص باشد. مثل سکه بهار آزادی که امروز از رایجترین مهریهها محسوب میشود. چیزی که هم تعداد آن و هم جنس آن (طلا) و هم وصف آن (تمام بهار آزادی) مشخص و معلوم است.
در مواردی معلوم شدن مهریه برای طرفین بل مشاهده صورت میگیرد؛ اما در مورد چیزهایی که معلوم شدن آنها با مشاهده امکانپذیر نیست، مانند گندم، آهن، زمین و امثال آن باید به وسیله وزن یا عدد یا مساحت مقدار آن معلوم گردد؛ بنابراین نمیتوان مقدار نامعلوم کالایی را به عنوان مهریه قرار داد.
لازم به ذکر است که اگر مهریه مجهول بود یا مالیت نداشت، طبق ماده ۱۱۰۰ قانون مدنی موجب بطلان عقد نکاح نخواهد شد؛ بلکه فقط مهریه باطل میشود و مانند زمانی است که مهریه ذکر نشده باشد و زن در این صورت مستحق مهرالمثل خواهد بود. (میزان مهرالمثل باتوجه به عرف و رسوم جامعه و با در نظرگرفتن ویژگیهای زن مانند سن، زیبایی، تحصیلات، وضعیت خانوادگی و اجتماعی او تعیین میشود. به عبارت دیگر نگاه میکنند که در جامعه زنی با این ویژگیها بهطور معمول چه مهریهای دریافت میکند و باتوجه به این مقدار برای زن مهریه تعیین میشود.)
۴- مهریه باید معین باشد. منظور از معین بودن این است که مردد میان چند چیز نباشد. در صورتیکه مردد باشد، انگار که در عقدنامه مهریهای تعیین نشده است. برای مثال اگر مردی یکی از سه آپارتمان خود را به عنوان مهریه همسرش قرار بدهد، باید مشخصات آن را دقیقاً براساس سند و محل وقوع آن بیان کند تا زن بداند که کدام یک از آپارتمانها متعلق به وی است. در غیر این صورت موجب جهل میشود؛ چون آپارتمانها از نظر قیمت، متراژ و موقعیت متفاوت هستند؛ بنابراین معین باشد، به این معناست که از میان چند چیز متعدد مشخص باشد. مثلاً اگر مردی بگوید من از میان چند قطعه زمین یکی را به عنوان مهریه همسرم قرار میدهم، باید مشخصات و محل وقوع آن را بیان کند تا زن بداند که کدام یک از زمینها مهریه وی است.
۵- مهریه باید مشروع و قانونی باشد. درواقع از نظر شرع و قانون باید قابل نقل و انتقال و معامله باشد؛ بنابراین نمیتوان مشروبات الکلی یا حیوانات حرام گوشت و ... رابه عنوان مهریه تعیین کرد.
۶- شوهر باید قادر به تسلیم مهریه باشد وگرنه مهریه درست نخواهد بود. برای مثال انگشتری را که در دریا غرق شده است، نمیتوان به عنوان مهریه قرار داد. اگر شوهر قادر به تسلیم مال نباشد و خود زن بتواند آن را به دست بیاورد، در این صورت مال مزبور را میتوان به عنوان مهریه قرار داد.
حال که با ویژگیهای مهریه معتبر و قابل وصول آشنا شدیم، لازم است به سوالی که در ابتدای بحث مطرح کردیم، پاسخ بدهیم که آیا میتوان عضوی از اعضای بدن زوج، بال مگس یا پوست پیاز و مواردی از این قبیل را به عنوان مهریه تعیین کرد؟
همانطور که در ابتدای بحث اشاره شد، اولین ویژگی مهریه قابل قبول مالیت داشتن آن است. بنا بر توضیحاتی که در این خصوص ارائه شد، یکی از دلایلی که قرار دادن مهریههایی مانند اعضای بدن زوج، یک کیلو بال مگس و مواردی از این قبیل دارای اثر حقوقی نیست و قابل مطالبه نمیباشد، این است که به لحاظ عرفی دارای ارزش اقتصادی و قابل داد و ستد نیستند. به بیان دیگر خرید و فروش آنها در عرف جامعه معمول و رایج نیست و کسی هم حاضر نیست بابت دریافت آن پول پرداخت کند؛ بنابراین حتی اگر بپذیریم که اعضای بدن انسان مالیت دارند، قابلیت داد و ستد ندارند.
یکی دیگر از ویژگیهای مهریه قابل قبول این است که مهریه باید دارای نفع عقلانی و شرعی باشد. از اینرو قرار دادن مهریههایی از این قبیل از آنجا که دارای منفعت عقلانی و شرعی نیستند، صحیح نیست. به بیان دیگر مهریه باید به گونهای باشد که عقلاء جامعه و شرع و قانون آن را دارای منفعت بدانند.