صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

آقای مهران مدیری! این‌که شما از هر میهمان برنامه "تا به حال عاشق شده ای؟ " می‌پرسید برای من خیلی عجیب است، زیرا به احتمال قوی شما هم خوب می‌دانید که بیشتر میهمان‌های شما به گونه‌ای عاشق می‌شوند که نمی‌توان در باره آن، با فراغ بال، در یک دورهمی سازمانی سخن گفت!
تاریخ انتشار: ۰۰:۵۷ - ۲۰ دی ۱۳۹۹

محمد ماکویی؛ مهران مدیری "یک خانم و یک آقا" را بر زبان آورده و متعاقب بالا رفتن دست ها، دو نفر را گلچین می‌نماید. خانم شرکت‌کننده، که مربی تربیت بدنی است، نمی‌داند اسم دیگر "تنیس روی میز" چیست و در ضمن از جواب دادن به سوال "وقت اضافه بازی بسکتبال؟" هم عاجز می‌ماند.

آقا، که سرباز کشور است، "ای پادشه خوبان" را حتی از روی نوشته هم نمی‌تواند بخواند؛ چیزی که بسیاری از تماشاگران تلویزیون را وا می‌دارد "دست کم چند تا آهنگ لوس آنجلسی گوش می‌کردی" را در دل جای دهند! هیچ‌یک از دو شرکت کننده اطلاع ندارند که "لسان الغیب" لقب چه کسی بوده است؟!

سوالی که در اینجا پیش می‌آید این است که با چنین معلوماتی، چرا افراد مورد اشاره تمایل به شرکت در مسابقه پیدا کرده اند؟!

متاسفانه، باید گفت که مردم عادی کشور، به تاسی از مسئولین، خوب می‌دانند که در کشور ما اصل دیده شدن است و این‌که این دیده شدن چگونه باشد را چندان نباید مهم دانست!

وقتی نماینده مجلس به جای پرداختن به مشکلات ریز و درشت مردم، برای "ترامپ قمارباز" خط و نشان ویدیویی می‌کشد که فقط دیده شود، چرا باید مردم عادی فرصت گرانبهایی که برای دیده شدن در اختیارشان گذاشته شده را از کف بدهند؟!

گروه دوم مسابقه دهندگان، چندان بیش از گروه اول معلومات ندارند؛ اما در عوض سیاستمداران خوبی هستند!

آن‌ها با پای گذاشتن در وادی "پاچه خاری" و مجاب کردن تصاویر آرشیوی به زدن یک کف مرتب به افتخار "مهران مدیری"، گوشه دیگری از فرهنگ امروز این مرز و بوم را به نمایش می‌گذارند: "مهم، رضایت ممتحن است و این‌که این رضایت به دلیل لذت بردن از معلومات و آگاهی‌های شرکت کنندگان، یا یک چیز دیگر، باشد را نباید خیلی هم با اهمیت در نظر گرفت!"

یکی از شرکت کننده‌ها بی آنکه اجازه کمک گرفتن از دیگر حاضران در استودیو را داشته باشد از ذکر خیر بچه هفت ساله‌اش که تا به حال نه فیلم بازی کرده است یاری گرفته و گمان می‌کند که می‌تواند با استفاده از دم مسیحایی وی اوضاع را به نفع خود برگرداند!

او با اینکار نشان می‌دهد که "در موضوع ماندن"، برای ما ایرانی‌ها، خیلی مهم نیست و از هر فرصتی که صدا و سیما در اختیار بینندگان عزیز قرار می‌دهد می‌توان در جهت بازاریابی و ورود خود یا وارد کردن دیگران به عرصه سینما و تلویزیون استفاده نمود. (درست همانند کامنت گذارانی که بدون توجه به متن، کامنت "لطفا از سایت ما هم دیدن نمایید" می‌گذارند)

شرکت کننده با بیان "آدم پیش شما هول می‌شود" مهران مدیری را مجاب به گرفتن فاصله می‌کند؛ کاری که بیش از هر چیز پیام "چون ما با شما فرق داریم، بهتر است خیلی در دسترس نباشیم تا کمتر هول شوید" را مخابره می‌کند.

البته، اگر بخواهیم انصاف داشته باشیم، نباید هول شدن شرکت کنندگان را به تمامی به "مهران مدیری" نسبت داده و تاثیر فضای سنگینی که مسئولین و مدیران سازمان در استودیو ایجاد کرده اند، در افول اعتماد به نفس حاضرین در برابر میزبان را نادیده بگیریم:

در کلاس ادبیات سال اول دانشکده منتظر استاد بودیم که ایشان از گرد راه رسیدند؛ مردی کراوات زده، اتو کشیده و خوش قد و بالا که نشان می‌داد با بقیه اساتیدی که از محضرشان کسب فیض می‌کردیم تفاوتی آشکار دارد.

نامشان "ارژنگ" بود و شنیده بودیم که مولف برخی از کتب درسی "ایشان" بوده‌اند.

با مشاهده استاد، فضای سنگینی کل کلاس را در بر گرفت و اغلب قریب به اتفاق دانشجویان در فکر اینکه این یک ساعت و نیم کی به اتمام خواهد رسید فرو رفتند.

استاد، کلاس را با شعر زیر آغاز نمود:

گویند بر رخش اثر سالک است و من
گویم خدا برای من اعجاز کرده است
یعنی به روی چهره، چون برگ گل لطیف
جایی برای بوسه من باز کرده است!

بااستماع این شعر، گل از گل دانشجویان شکفت و همگی متوجه شدند که با یک کلاس ادبیات درست و حسابی و پر از شور و شوق عاشقانه طرف خواهند بود.

وقتی آقا یا خانم شرکت کننده "یک شعر بخوان" را می‌شنود، نباید نگران اینکه "شعر با استاندارد‌های صدا و سیما جور در می‌آید یا نه؟! "، باشد. آن‌هایی که "مدرسه موش ها" را به یاد دارند، خوب می‌دانند که موش‌هایی که از گربه می‌ترسیدند، از او به عنوان "اسمشو نبر" یاد می‌کردند.

با این حساب، اگر تنها یک شاعر "اسمشو نبر" در کشور داشتیم می‌توانستیم کار شرکت کنندگان در برنامه "شعر خوانی" مهران مدیری را ساده بگیریم، اما حال که چنین نیست نباید به آن‌ها حق نگرانی در باره این‌که نکند شعر، شاعر یا هر دو "غیرمجاز" باشند داده و بپذیریم که اگر ما هم جای آن‌ها بودیم "توانا بود هر که دانا بود" گفته و یا در مورد این‌که "بنی آدم اعضای یکدیگرند یا یک پیکرند! " به مدت یکساعت چانه درست و حسابی می‌زدیم؟!

آقای مهران مدیری! اینکه شما از هر میهمان برنامه "تا به حال عاشق شده ای؟ " می‌پرسید برای من خیلی عجیب است، زیرا به احتمال قوی شما هم خوب می‌دانید که بیشتر میهمان‌های شما به گونه‌ای عاشق می‌شوند که نمی‌توان در باره آن، با فراغ بال، در یک دورهمی سازمانی سخن گفت!

اما خط آخر! در این‌که مهران مدیری یک مجری توانا هست، شکی وجود ندارد. با این حال، متاسفانه، ایشان آن‌قدر در استفاده از طنز سیاسی در برنامه دورهمی زیاده روی کرده‌اند که انصافا زیباترین بخش برنامه را جوک‌ها و لطیفه‌های ارسالی بینندگان، که مدیری آن‌ها را گزینشی و از رو می‌خواند، تشکیل داده است!

ارسال نظرات
نام
۱۶:۱۷ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۰
چه ربطی به نماینده مجلس داشت؟ باز هم به زور ربط دادید؟ ترامپتان هم که باخت جناب
نام
۰۹:۵۷ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۰
افرین
نام
۰۸:۱۵ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۰
پاچه خوار پولکی
نام
۰۷:۲۱ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۰
حیف پول صدا سیما که حرام دور همی میشود.