صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

بیژن مرتضوی که علاقه خاصی به فوتبال دارد به خبرورزشی گفت: تا سال ۵۵ در کنار موسیقی، فوتبال هم بازی می کردم. به عضویت باشگاه راه‌آهن درآمدم و به تیم ملی جوانان هم دعوت شدم.
تاریخ انتشار: ۱۶:۱۱ - ۱۸ آبان ۱۳۹۹

بیژن مرتضوی ۲۵ آبان ۱۳۳۶ در ساری ‌زاده شد. او نواختن ویولن را از سن سه سالگی آغاز کرد و در تهران زیر نظر پنج‌ تن از معتبرترین استادان ویولن به یادگیری این ‌ساز پرداخت و تکنیک‌های ویژه‌ای همچون بداهه‌سازی (و بداهه‌نوازی) ارکستراسیون؛ ترتیب و تنظیم گام ربع‌پرده و غیره را آموخت. در سن هفت ‌سالگی او نواختن پیانو، گیتار، سازهای کوبه‌ای و سازهای زهی موسیقی سنتی مانند عود تار و سنتور را فرا گرفت. مرتضوی در یازده سالگی مقام نخست مسابقه کشوری موسیقی دانش‌آموزان در ایران را کسب کرد. او تنها چهارده‌سال داشت که یک گروه ارکستر ۳۲ نفری تشکیل داد و ساخته‌های خود را در اردوی «رامسر» در ایران اجرا کرد. 

مرتضوی بعد از اتمام مقطع دبیرستان در سال ۱۳۵۵ و دو سال قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند جمهوری اسلامی به انگلستان رفت. در آنجا تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته مورد علاقه‌اش مهندسی و نقشه‌کشی شهری ادامه داد. همچنین اجرای موسیقی و یادگیری ویولن را دنبال کرد. در سال ۱۹۷۹ میلادی به آمریکا مهاجرت کرد و به تحصیل در رشته موسیقی در دانشگاه ایالت تگزاس ادامه داد و فارغ‌التحصیل شد و از سال ۱۹۸۵ ساکن کالیفرنیا شد که اولین آلبوم خود را عرضه کرد. مرتضوی در دهه ۵۰ به صورت حرفه‌ای فوتبال بازی کرد و در مقطعی عضو تیم ملی جوانان ایران بود. او علاقه خاصی به فوتبال دارد و به همین دلیل گفت‌وگویی با این هنرمند انجام دادیم که خواندنش خالی از لطف نیست. 

دروازه‌بان بودم و عاشق ناصر حجازی
هنوز سه ساله نشده بودم که کار با ویولن را شروع کردم و بعد از آغاز تحصیل از دوره دبستان فوتبال بازی می‌کردم. من متولد سال ۳۶ هستم و در دوره نوجوانی و جوانی من و امثال من یک دروازه‌بان بسیار باتکنیک، خوش‌تیپ و موفق از دروازه تیم ملی ایران حراست می‌کرد که بسیار محبوب بود. خود من از روی علاقه به ناصرخان حجازی دروازه‌بانی می‌کردم. در آن ایام پوسترهای ایشان در تمام مجلات کشور چاپ می‌شد و ما هم با علاقه اخبار مرتبط با آقای حجازی را پیگیری می‌کردیم. تابستان سال ۵۰ زمانی که ۱۳ سال داشتم همراه با دوستان خانوادگی به ویلای آنها در چالوس سفر کردیم که به ما گفتند ویلای خانواده نامزد ناصر حجازی درست در کنار و دیوار به دیوار خانه‌ای است که برای چند روز آنجا می‌رویم. به چالوس که رسیدیم از شانس خوب‌مان آقای حجازی هم چالوس بودند. برای من در سن سیزده سالگی ملاقات با ایشان بسیار جذاب بود. وقتی روبه‌رو شدیم و به ناصرخان سلام کردم برخورد بسیار خوب و صمیمانه ایشان انرژی عجیبی به من داد. شخصیت قابل تحسین و فروتنی آقای حجازی میزان علاقه مرا به این مرد صدچندان کرد و به‌رغم گذشت سال‌های زیاد همچنان عاشق و به یادشان هستم. تا سال ۵۵ در کنار موسیقی، فوتبال هم بازی کردم. به عضویت باشگاه راه‌آهن درآمدم و به تیم ملی جوانان دعوت شدم که ذخیره آقای حسین راغفر بودم اما پس از دریافت مدرک دیپلم برای ادامه تحصیل به انگلستان سفر کردم و بعد از گرفتن مدرک لیسانس برای ادامه تحصیل به آمریکا مهاجرت کردم. زندگی در خارج از کشور نتوانسته ذره‌ای از عشق و تعصب مرا نسبت به کشورم ایران کم کند. آخرین بار حدود ۱۴ سال قبل برای مدتی به ایران سفر کردم و در واقع مشکل خاصی وجود ندارد چون فقط در زمینه هنری فعالیت کرده‌ام. 

ایران- استرالیا و...
در دوره نوجوانی و جوانی‌ام تا جایی که فرصت می‌شد مسابقات فوتبال را دنبال می‌کردم. به‌جز ناصرخان حجازی که در اولویت بود کیفیت فنی علی پروین و حسن روشن را دوست داشتم. هادی نراقی و کارو حق‌وردیان هم بازیکنان خوبی بودند اما عجیب‌ترین روز فوتبال بازی ایران و استرالیا در شهر ملبورن بود. همان شب بنده در شهر برلین آلمان کنسرت داشتم و از قبل تمام بلیت‌ها فروخته شده بود و بیش از هزار و پانصد نفر بیرون سالن مانده بودند تا اگر فضا اجازه داد برای دیدن کنسرت داخل شوند. قبل از شروع کار داشتم بازی را نگاه می‌کردم و دریافت دو گل به شدت ناراحتم کرده بود زمانی که کریم باقری گل اول ایران را زد به تایمی رسیده بود که من باید روی سن می‌رفتم، حال عجیبی داشتم. گفتم تا تکلیف بازی مشخص نشود توان و تمرکز اجرا ندارم. خداداد عزیزی گل تساوی و گل صعود به جام جهانی‌ را وارد دروازه استرالیا کرد. هنوز هم یادم هست دروازه‌بان استرالیا چه‌جوری روی زمین نشسته بود و نای برخواستن نداشت. نمی‌دانم چرا وقت‌های اضافه آن مسابقه در آن حال‌وهوا برای من به اندازه یک بازی ۹۰ دقیقه‌ای طول کشید ولی بعد از پایان مسابقه بمب انرژی شدم. تمام ایرانیان حاضر در کنسرت برلین مثل من خوشحال بودند. کنسرت باید ساعت ۱۲/۵ شب به پایان می‌رسید اما به خاطر همان انرژی و خوشحالی ساعت ۳/۵ صبح خاتمه یافت. اطمینان دارم موفقیت فوتبال ایران و قهرمانی‌های تیم ملی کشتی آزاد و فرنگی باعث افتخار و احساس غرور همه ایرانی‌ها در سراسر دنیاست. 

کی‌روش به تیم ملی دیسیپلین داد
کارلوس کی‌روش مربی خوبی برای فوتبال کشورمان بود. کاری به فن فوتبال یا دو صعود متوالی به جام جهانی‌ ندارم که البته در جای خودش حائز اهمیت است اما به صورت کلی می‌خواهم بگویم این مربی به فوتبال ما نظم و جدیت بخشیده بود. من که از نزدیک کنار تیم ملی یا کی‌روش نبودم اما به عنوان یک بیننده به خوبی حس می‌کردم تیم نظم و انضباط دارد، با برنامه است و با جدیت به دنبال موفقیت است. بعد از جدایی او برای انتخاب سرمربی جدید باید با مطالعه بیشتر و یک وسواس خاص اقدام می‌شد. یکسری اتفاقات زمینه‌ساز عدم موفقیت شد و البته مارک ویلموتس! به نظرم تیم ملی همچنان شانس صعود از گروه خودش را دارد. اسکوچیچ سرمربی فعلی انگیزه‌های زیادی دارد و می‌داند موفقیت می‌تواند یک سکوی پرتاب بزرگ برایش باشد. امیدوارم همه اهالی فوتبال برای موفقیت تیم ملی تلاش کنند. 

فوتبال هم هنر است 
انسان‌ها ویژگی و استعدادهای خودشان را دارند. برای موفقیت در هر رشته‌ای باید استعداد داشت تلاش کرد و مسیر درست را پشت‌سر گذاشت. من در شغل خودم تلاش‌های زیادی کرده‌ام. فوتبالیست‌ها هم در کنار استعداد برای رسیدن به درجه فعلی‌شان متحمل تلاش‌های طاقت‌فرسایی شده‌اند. فوتبال بازی کردن به صورت حرفه‌ای خودش یک هنر است. به‌عنوان مثال لیونل مسی برای رسیدن به این سطح فقط به استعداد خدادادی اتکا نکرده و قطعاً زحمات زیادی کشیده اما رونالدو تلاش‌های ستودنی انجام داده تا سال‌ها در این سطح باشد و به موفقیت برسد. همچنان معتقدم جوانان ما استعدادهای بالایی دارند که در صورت داشتن برنامه درست و پایبند بودن به اصول حرفه‌ای جهت رسیدن به موفقیت می‌توانند به موفقیت‌های بزرگی دست پیدا کنند. کیفیت کار تیم ملی در بازی با پرتغال در جام جهانی‌ نشانگر ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های خوب بازیکنان تیم ایران بود. 

آهنگسازهای بسیار خوبی در ایران حضور دارند 
کارهای آهنگسازهای کشورمان را مدام پیگیری کرده‌ام و بدون تعارف عرض می‌کنم اساتید و آهنگسازهای بسیار خوبی در ایران مشغول فعالیت هستند. کسی که قرار است خالق یک اثر هنری شود باید حال و حس خوبی داشته باشد تا کارش حس خوبی داشته و انرژی‌بخش باشد. سطح موسیقی ایران بالاست و من از شنیدن کارهای هموطنانم لذت می‌برم. در پایان می‌خواهم بگویم عاشق ایران هستم. عاشق پدر و مادرم که ایران هستند.

منبع: خبرورزشی

ارسال نظرات
نام
۱۹:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
گاهی اوقات رادیو پیام کارهای استاد مرتضوی رو پخش می کنه. عالیه
نام
۱۹:۲۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
دوست داریم استاد..................
علیرضا
۱۸:۱۸ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
درود بر بیژن خان عزیز دل ما.
نام
۱۸:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
باریکلا فرارو با خارجیا میپری
نه باریکلا باررریکلاااا
نام
۱۶:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
آقا ظاهرا" داره یه اتفاقاتی می افته.منتظر درج این مصاحبه در تسنیم و فارس هم هستیم تا مطمئن بشیم.