فرارو- قسمت یازدهم سریال هم گناه به کارگردانی مصطفی کیایی و نویسندگی محسن کیاییو علی کوچکی، دوشنبه ۲۰ مرداد ماه ۱۳۹۹ وارد شبکهی نمایش خانگی شد.
برای خرید قانونی و دانلود حلال قسمت یازدهم سریال هم گناه اینجا کلیک کنید
در این قسمت آرمان مجبور میشود برای جور کردن پول پدر میلاد دوباره سراغ دایی اش برود. فرید افسرده و خسته رمقی برای دعواهای همیشگی با آرمان ندارد و آرمان هم به قدری تحت فشار احساسی است که حرف هایش دیوار احساسات فرید را هم میشکند و آنها یکدیگر را به آغوش میکشند.
اما بیست و چهار ساعتی که فریبرز به پیمان و پرویز وقت میدهد عجیبترین بیست و چهار ساعت زندگی اش میشود. او طی یک شبانه روز میفهمد گورکن پیمان است، پرویز با پیمان هم دست است و شاید نفر اصلی او باشد، لیلا زنده است، پریا دختر اوست، لیلا فقط در ذهن پیمان زنده است و او بیمار است.
در این بیست و چهار ساعت جهنمی دست پیمان و بیماری اش برای سارا رو میشود. سارا که فکر میکند لیلا زنده است به خانهی پیمان میرود و با تصویر حرف زدن او با هیچ و فشارهای عصبی اش مواجه میشود.
آخرین نقشهی روی دیوانهی پیمان کشتن نوزاد داخل شکم دوست پریا است که قرار است برادر او و پسر فریبرز باشد. اما...
هم گناه همهی شخصیت هایش را به لبهی پرتگاه میبرد و حالا فقط یک لغزش، یک اشتباه یا یک تلنگر از جانب دیگری میتواند سبب سقوط شود. همگی از نظر احساسی آسیب دیده اند و وقتی به این نقطه میرسند تازه و دوباره به این فکر میرسند که جز با کمک هم راهی برای خروج از این شرایط ندارند.
هم گناه در قسمت یازدهم به اوج حساسیت و جذابیت خودش میرسد و در چرخش داستانش بی نهایت حرفهای عمل میکند. چرخش از زنده بودن لیلا به سمت کشته شدن لیلا با دستهای پیمان و و نمردنش که دلیل بیماری پیمان است به قدری سریع اتفاق میافتد که سرگیجهای آنی به مخاطب میدهد. اما کمی که غبارها فرو نشست کم کم اتفاقات گذشته معنای تازهای پیدا میکنند و سویهی دیگری گیرند.
توهم زنده بودن لیلا در طول بیش از بیست قسمت گذشته به خوبی برای مخاطب باورپذیر شده بود و حالا شکستن شیشه این توهم هم اگرچه به سرعت و در کوتاهترین زمان، اما باز هم به خوبی و قابل باور صورت میگیرد.
چرخشی این چنینی مثل تمام سریالهای دنیا میتواند بخشی از مخاطبان را خوشحال و عدهای را ناراحت کند و نکتهی مهم در هم گناه نیز همین است که در این چهارچوب میماند. نه در مدل ایرانی آن که بخش بیشتر مخاطبان از توهینی که به شعورشان میشود خشمگین میشود.
هم گناه از قسمت ابتدایی اش با مخاطبش به احترام رفتار کرده و تمام طلاشش را برای جلب رضایت او کرده است. با رسیدن هم گناه به ایستگاه پایانی اگرچه افسوسی در دل ایجاد میشود که دوشنبهی بعدی از قسمت جدید خبری نخواهد بود، اما هم گناه بی شک خاطرهی خوشی را در ذهن مخاطبان و بینندگانش رقم زده است.
اونسکانس که سارا به پیمان میگفت داری با کی حرف میزنی پیمان انگار داشت با هوا حرف میزد دقت کرده باشی همه ی حرکاتش طبیعی بود نه نقش!
حتی اون موقع که گفت سوار موتور شو بریم اون موقع سارا اصلا حواسش به این که اون چی میگه نبود
حتی هیچوقت تو فیلم لیلا و پرویز با هم سلام هم نمیکنن!!!
مطمئنا لیلا مرده،تابلوئه پیمان اسکیزو فرنی داره