صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۴۵۸۶۸
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۳ - ۱۵ تير ۱۳۹۹

دکتر محمد لکزایی*؛ متاسفانه در چند هفته گذشته شاهد مرگ دلخراش دو دختر نوجوان توسط والدینشان بوده ایم که بازتاب‌های گسترده‌ای در محافل گوناگون علمی و خبری داشت و از این گونه اخبار و رویداد‌های دلخراش و دیگر مظاهر آسیب‌های اجتماعی متاسفانه بسیار شنیده‌ایم که می‌تواند هشدار‌ها و سیگنال‌های خطرناکی از مشکلات و مسائل پیچیده اجتماعی آینده و شکاف عمیق بین نسلی حکایت داشته باشد.

در جوامع گذشته اجتماعی نمودن و نهادینه کردن ارزش‌ها و هنجار‌ها (آموزش، مذهب، قوانین، شغل...) بیشتر توسط نهاد خانواده صورت می‌پذیرفت، ولی با مدرن شدن جوامع و تقسیم کار، نهاد‌های تخصصی بوجود آمدندکه هر کدام به نوبه خود به نیاز‌های خاص جامعه و افراد پاسخ می‌دادند: نظام آموزش و پرورش، نظام حقوقی، نظام سیاسی، نظام فرهنگی، نظام رفاه اجتماعی، نظام امنیتی... تخصصی شدن این نظام‌ها سبب تحولات شگرفی در کیفیت زندگی بشری به وجود آورد که پیشرفت و توسعه علمی و در کنار آن رفاه بیشتر را برای بسیاری از مردم جهان به ارمغان آورد.

ولی در سال‌های اخیر با ظهور و گسترش فن آوری‌های نوین، شبکه‌های مجازی و پدیده جهانی شدن در یک دهه اخیر کارکرد‌های بسیاری از این نظام‌ها تحت تاثیر این فضا دچار چالش و تغییر شد بطوری که سیطره برخی از این نظام‌ها از جمله نظام‌های آموزشی، پرورشی، اخلاقی، بخصوص پرورش عاطفی و اخلاقی خانواده‌ها در درونی کردن و انتقال ارزش‌ها، هنجار‌ها و نهایتا در اجتماعی کردن افراد بسیار کمرنگ و بی رمقتر از گذشته شده است؛ و در این میان شبکه‌های مجازی به صورت خزنده و بطئی با کارکرد‌های ویژه و جذاب خود از جمله سرعت انتشار اطلاعات بالا، دسترسی آسان، تنوع موضوعی، گستره فعالیت، آزادی بی قید، ارتباطات متقابل، عام و خاص بودن مفرط جامعه هدف، سبب شده به صورت غیر رسمی و غالبا بی هدف نقش مهمی در جهت دهی افکار و سلوک رفتاری افراد بخصوص نسل جدید داشته باشد و مهم‌تر آن‌که این طرز و سبک زندگی درونی شده و بعنوان یک روش و سیاق زندگی توسط آنان بکار بسته می‌شود و بسیاری از جوانانی که توسط نظام‌های رسمی و خانواده‌ها بدرستی اجتماعی نشده اند التزامی به قیود سنتی، ارزشی و مذهبی نداشته که سبب شکاف نسلی و عصیان این افراد در مقابل ارزش‌های و هنجار‌های شده است.

البته در همه ذات موجودات بشر نو شدن و نوزایی عامل تغییر نسبت به کهنه گی و فرسودگی و نیرو محرک و عامل تغییر و نشاط و لازمه سیکل طبیعی موجود زنده و مناسبت‌های زندگی اجتماعی بشری است، ولی زمانی که سرعت و حجم و نوع تغییرات شدید باشد می‌تواند بعنوان یک مسئله غیر طبیعی یا مسئله اجتماعی قلمداد گردد.

در این میدان و فضا و تحت فشار‌ها و الزام‌های فضای مجازی درجامعه مدرن انگار‌های ذهنی نسل‌های نوجوان که در مرحله حساس و پر تلاطم سنی هستند آکنده از استقلال، انزوا، تنوع و بی قیدی، عصیان می‌شود این در حالیست که انگاره‌های ذهنی نسل‌های سنتی و نیمه مدرن بر حفظ ارزش‌ها و هنجار‌های معمول و نسبی جامعه استوار بوده است و تمایل زیادی به تغییر بنیادی و متهورانه ندارد. این تغییر و پارادکس و در نهایت تقابل نسلی سبب چالش‌های در خانواده سنتی ایرانی شده است.

همچنین در این فضا از گروه‌های مرجع و الگو‌های نوین این نسل‌ها نباید غافل شد. الگو پذیریی نوجوانان از سلبریت‌ها و تتلو‌های مجازی که گا‌ها وصل به سیاستگذاران فرهنگ غربی و شرکت‌های سرمایه داری و تبلیغی هستند بی تاثیر در رواج این سبک و سیاق زیستی و بی‌قیدی اجتماعی، عصیان در مقابل سنت‌های معمول و پوچ انگاری جامعه و از خودبیگانگی این نسل نیست.

نوجوانان و جوانان به دلیل این‌که در مراحل حساس سنی و فکری هستند عملکرد و تصمیم گیری صحیح در این مرحله، مسیر‌های آینده آنان را پی ریزی و ترسیم می‌کند لذا انتخاب الگو و بکارگیری سبک زندگی که با ارزش‌ها و هنجار‌های پذیرفته و عرفی جامعه سنخیت دارد بسیار مهم و تاثر گذار خواهد بود.

نوجوانان و جوانان که با حجم عظیمی از داده‌های متنوع فضای مجازی روبرو هستند متاثر‌تر و آسیب پذیرترند، همچنین پیچیدگی‌های ذاتی حوزه فرهنگ و اخلاق و عدم برنامه‌های ریزی دقیق برای مقابله با تبعات منفی و شدید فضای مجازی، کار را بسی پیچیده و حساستر کرده است و اگر چالش‌های فضای مجازی توسط خانواد‌ها، نهاد‌های فرهنگی و اجتماعی و مردم به درستی هدایت و مدیریت نشود دورنمای روشنی فرا روی جامعه قرار نخواهد بود.

*دکترای مسال اجتماعی ایران

ارسال نظرات