یک کارشناس مسائل مذهبی در شبکه اول سیما در اظهارنظری عجیب، درباره نحوه برخورد با بازداشتشدگان در اعتراضات به گرانی بنزین و نا آرامیهای اخیر گفت: حکم برخورد با آنها بریدن دست و پا و زجرکُش کردن است!
به گزارش ایرنا، آیت الله کاظم قاضی زاده، مدرس دروس خارج فقه حوزه علمیه قم در واکنش به اظهارات ابوالفضل بهرامپور، کارشناس مسائل قرآنی در شبکه یک صداوسیما به ایرناپلاس میگوید: در سوره مبارکه مائده درباره افرادی که اصطلاحاً به آنان محارب گفته میشود، توضیح دادهشده و دو عنوان محاربه و تلاش در فسادگستری در زمین ذکر شده است.
فقهای ما معمولاً جمع این دو عنوان را موضوع حکم آیه میدانند و آنطور که بسیاری از فقها ازجمله امام خمینی مطرح میکنند، این افراد کسانی هستند که برای ترساندن مردم، گرفتن اموال آنان و احیاناً کشتن و مجروح کردن آنان، سلاح در دست میگیرند و طبعا بهعنوان محارب شناخته میشوند. مصداق این عنوان در کلام فقها نیز راهزنان جادهها هستند.
این مدرس خارج حوزه علمیه قم در تفسیر و تحلیل وقایع اخیر مطابق آیه ۳۳ سوره مائده بیان میکند: با توجه به اتفاقاتی که این روزها رخداده، افراد حاضر در خیابان را باید در سه گروه تفکیک کرد که هر کدام حکم متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند:
گروه اول کسانی بودند که در روزهای اول برای یک امر اجتماعی، در خیابانها حاضر شدند و اعتراض داشتند. بالاخره در شرایط حاضر به خاطر فقر شدیدی که مشکلات اقتصادی بر اقشار متوسط و پایین جامعه تحمیل کرده، به همراه شنیدن یکباره خبر افزایش قیمت بنزین، افرادی آمدند و اعتراض کردند.
همانطور که میدانید اعتراض حتی در مواردی امر پسندیدهای است و بعضا مصداق امر به معروف و نهی از منکر است و در کلمات مسئولان کشور به مشروعیت اعتراض در دولت اسلامی تصریح شده است. این گروه غالب، جزو معترضان بودند و کسانی نبودند که سلاحی در برابر حکومت در دست بگیرند. طبعا این گروه مجازاتی برای کارشان نمیشوند و بالعکس باید دولت و مجلس زمینههای لازم برای امکان تحقق بدون هزینه برگزاری تظاهرات و اعتراضات آرام مخالفان تصمیمهای حاکمیت را فراهم کنند.
آیت الله کاظم قاضی زاده، مدرس دروس خارج فقه حوزه علمیه قم
گروه دوم کسانی بودند که حالا در حین اعتراض، عصبانی بودند و سنگی هم در دست گرفتند و از روی غفلت شیشه مرکز دولتیای را شکاندند، و بعضا بخاطر برخورد ماموران، به عصبانیت کشیده شده اند. این گروه بدنبال مخالفت با نظام و یا ضربه به اقتصاد نبودند و به دنبال ترساندن مردم نبودهاند و در حقیقت میخواستند اعتراض خودشان را با صدای بلندتری برسانند. این گروه هم مصداق محاربه و فساد نبودند؛ و گرچه غفلت و عصبانیت آنان خسارتهایی را ببار آورده است، ولی شایسته است حاکمیت با توجه به مجموعه شرایط حاکم بر آن روزها و قصور و تقصیری که خود حاکمیت داشته شرایط این دسته معترضان را درک کند و با دیده اغماض به عفو یا حد اقل مجازات بسنده کند.
گروه سوم که کارشان بسیار زشت بوده و محکوم است، کسانی بودند که اموال عمومی را عمدتا با سازماندهی آتش زدند و به مراکز دولتی و حتی خصوصی حمله کردند؛ و با سلاح سرد و احیانا سلاح گرم با ماموران امنیت برخورد کردند. گرچه در برخی از موارد عنوان باغی و تجاوزکار به حاکمیت اسلامی بر این گروه صدق میکند و طبعا احکام "باغی" را دارند، اما مصداق آیه شریفه مذکور نیستند و آنچه به عنوان محارب در فقه تعریف شده بر ایشان صدق نمیکند و اصولا ترساندن مردم در کار آنها نبوده یا تحققش مشکوک است؛ لذا میشود گفت که استفاده سیاسی از آیه سوره مائده، خطای فاحش است و هیچیک از این سه گروه، مصداق این آیه شریفه نیستند.
صحبت های ابوالفضل بهرام پور کارشناس قرآنی سیما در خصوص حکم معترضان حوادث اخیر
ترجمه «زجرکش کردن» از آیه، بیپایه است
قاضیزاده همچنین درباره تفسیر این کارشناس مسائل قرآنی تصریح میکند: ایشان نه تنها در تشخیص موضوع اشتباه کردند بلکه در تبیین حکم آیه هم به خطا رفتند. ایشان تعبیر «یُقَتَّلوا» را به معنی «زجرکش کردن» مطرح کردند که این حرف، بیپایه است و موجب مشوه جلوه دادن احکام نورانی اسلام است. در این آیه شریفه عبارت یُقَتَّلوا به این معنی است که با سرعت وبدون استثنا افراد محارب به قتل برسند.
اما اینکه ما در فارسی این عبارت را زجرکش کردن ترجمه کنیم و به کار ببریم، اشتباه است؛ زیرا چنین چیزی در این آیه شریفه نیست و هیچکدام از فقهای ما چنین برداشتی از آن نداشتهاند. حداکثر این است که گفتهاند کسانی که خصوصیات محاربه را دارند، باید سریعاً محاکمه شوند، بر حکم آنان پافشاری شود و یا اگر تعداد زیادی در محاربه هستند، همه آنها به قتل برسند.
این مدرس خارج فقه حوزه علمیه قم اضافه میکند: نکته دیگر این است که در این آیه آمده که این افراد، باید تبعید شود؛ ایشان اینطور تعبیر کردند که این افراد باید از زمین بیرون برده و به وسط دریا منتقل شوند تا بمیرند. این صحبتی است که به فکاهی نزدیک است و اصولا در آن زمان نمیتوانیم تصور کنیم فردی را از زمین به وسط دریا منتقل کنند؛ زیرا نه امکان داشته و نه مصداقی داشته است. تبعید هم به این معنا نیست که فرد از جای خوش آب و هوایی برود به جای بدآب و هوا؛ بلکه به این معنی است که از جایی که توطئه کرده و جایی که راهزنی کرده، دور شود.
قاضیزاده همچنین میگوید: جالب است بدانید در روایات ذیل این آیه شریفه، چهار گروه در نظر گرفتهشده؛ کسی که راهزن است و با مردم برخورد میکند و میکشدو مال مردم را میبرد و حکم آن را قتل تعیین میکنند، حکم کسی که میکشد و اموالی نمیبرد را اعدام بر میشمرند، کسی که راهزن است و اموال را میبرد، اما کسی را نمیکشد مجازاتش قطع انگشتان یک دست و یک پا تعیین شده است و آخر هم کسی است که نه موفق به کشتن میشود و نه موفق به گرفتن مال مردم و فقط مردم را با سلاح ترسانده است که حکم او تبعید است.
این مدرس حوزه علمیه قم همچنین در واکنش به اظهارات این کارشناس مسائل قرآنی بیان میکند: به نظر میرسد ایشان با اینکه دستی بر تفسیر دارند و مطالبی را از مفسران شنیدهاند، باید به آیه و دیدگاه فقها دقت بیشتری میکردند. زیرا هم در تشخیص موضوع آیه ۳۳ سوره مائده، و تطبیق آن بر معترضان و حتی تطبیق بر کسانی که اموال دولتی را مورد هجمه قراردادند، اشتباه کردند.
البته تصریح میکنم کسانی که بطور سازمان یافته اموال را آتش زدند و سلاح سرد و گرم داشتند، باید مجازات شوند، اما مجازات آنان تحت عنوان محاربه قرار نمیگیرد و نوع فقهای ما آیه را به چنین افرادی متعلق نمیدانند.
روز گذشته، ابوالفضل بهرام پور در یک گفتوگوی تلویزیونی در شبکه یک سیما درباره صدور حکم بریدن دستوپا و زجرکش کردن معترضان صحبت و اظهار میکند نفی بلد به این معنی است که افرادی که تبعید میشوند، روی یک کشتی قراضه به وسط دریا منتقل شوند تا بمیرند؛ نه جای خوش آبوهوا مانند شیراز. او در ادامه با اشاره به رویدادهای اخیر میگوید اینکه بگوییم اینها جوان بودند و احساساتی، قابل پذیرش نیست و باید حکم خدا را جاری کرد.
وی البته امروز در توضیح سخنانش به فارس پلاس گفته معترض با محارب فرق میکند و در ادامه کلیپی که منتشر شده گفتهام منظور آیه محارب است.
اینجا قرون وسطاست؟!
یعنی اگر کسی 1000 بند کاغذ دولتی بگیرذ برای چاپ کتاب تقسیر قرآن و بعد بیاید کتاب های چاپ گذشته را که روی دستش مانده شناسنامه اشو عوض کنه و ببره برا برا تسویه کاغذ دولتی آیا دزد هست یا نیست؟
میدانیم که اختلاف 1000 بند کاغذ دولتی و آزاذ حدود 500 میلیون تومانه؟
آیا این افراد مصداق همون آیه قران کریم نمی شوند که «وَقَالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» فرقان/30
بر زمین میزندت نادانِ دوست
حضرت آقا.
به اسلام خیانت کردی با این بیانات و صدا و سیما همچنین.
دشمن دانا به از نادانِ دوست . . .
خدایا خودت ما رو از دست این افراد با این افکار نجات بده.
بعدم اون جنگ این اعتراض تازه شماها رسول خدا و خدا تشریف ندارید
خلخالی لنگ میندازه پیش این آقا
در هیچ دین و مذهبی امر به زجر کش کردن داده نشده.
ببری رونق مسلمانی
به شهربلخ ، دزد تخم مرغی
شد از فرمان قاضی ، ناقص الدست
اراذل ،ماست ها را کیسه کردند
دله دزدی ، از آنجا رخت بربست !؟
یکی پرسید ازآن حاکم شرع
که بود از حکم قطع دست ، سرمست ؛
چرا هرگزنشد دست شتردزد
به حکم شرع انور ، ناقص از شست ؟!
چرا شیخی نشد مشمول شلاق
همانند جنایت پیشه ای پست ؟
نشد مقطوع ،عضوی از مقامات
به طبق مدرک و اسناد پیوست !؟
به پاسخ خواند ابیاتی که ناگاه
کلنگ از آسمان افتاد و نشکست !
: اگر این قطع ید معمول می شد
برای هر که دراین مملکت هست ؛
جهان می شد پر ازعدل و مساوات
وطن می شد پراز افراد یکدست !
"کیشو"
خدایا عاقبت هم بندگانت را به خیر کن!!!!
چه خواجه علی