محمد جعفر بهداد مدیر عامل خبرگزاری دولتی "ایرنا" نوشت :حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري باعث کشته شدن چند تن و زخمي و مصدوم شدن دهها نفر از هموطنانمان - که بيشتر آنها جوانان بودند – شد . چه کسي يا کساني جوانان ما را به کشتن دادند ؟
1-کساني که بعد از ظهر روز راي گيري در تماس تلفني با مير حسين موسوي پيروزي وي در انتخابات را تبريک گفته و توقع توهم آميز او را تشديد و اراده اش را براي تحريک افراد به شورش و اغتشاشگري تقويت کردند . اين دسته اگر چه امروز به عنوان جريان اعتدال (!) ، مشغول نفي افراطي گري در هر دو طرف هستند و به ياد ضرورت پيروي از رهبري افتاده اند ، ولي در هر حال نمي توانند نقش خود را به عنوان " سبب " در اغتشاشات پس از انتخابات و نتايج ناگوار آن کتمان کنند .
2-آنهايي که عوامل نا امن کردن محيط کار و زندگي مردم ، عاملان تخريب و تحريق اموال عمومي و خصوصي و ناسزا گويان به اسلام و انقلاب و امام را " معترضين " خواندند . اين افراد عملا" به رفتار غير قانوني و هنجار شکنانه اوباش و ضد انقلاب ، شکل و شان مدني و قانوني داده و شورش آنها عليه ساختار سياسي و مباني اعتقادي نظام را مشروعيت بخشيدند و اخيرا" هم در آستانه 13 آبان نظام را به سرکوب معترضين (!) متهم کردند ، نمي توانند و نبايد نقش خود را در لطمه ديدن جوانان تحريک شده و کشته شدن تعدادي از آنها نفي کنند.
3-کساني که با صدور بيانيه هاي متعدد جوانان را به حضور غير قانوني در خيابانها و انجام رفتارهاي ساختار شکنانه و ضد امنيت ملي تحريک کردند . اين افراد نيز به عنوان " سبب " - که در اينجا اقوي از " مباشر " است – عامل ريخته شدن خون عده اي جوان بي گناه هستند و بايد پاسخگوي تحريک مؤثر و مخرب خود باشند .
4-آن دسته از خواص سياسي و مذهبي که به علت برخي روابط و علايق شخصي خود با حاميان کانديداي شورشي تا مدتها پس از حوادث تلخ بعد از انتخابات سکوت کرده و از همراهي با نظام و رهبري در بحبوحه آشوب گري ها خودداري کرده بودند . نقش سکوت اين خواص در گسترش دامنه تخريب ها و توهين ها از سوي اوباش – که به کشته شدن عده اي انجاميد – قابل کتمان نيست .
اين عده اگر در تحليل قضايا سردرگم شده بودند و در شناسايي فتنه گران از قاطبه مردم عقب افتادند ، بايد گفت ديگر شايستگي " خاص " و "الگو "بودن براي جامعه راندارند ، چنانچه مردم و بسياري از تابعين آنها نيز در همين مدت به اين مهم پي برده و به تدريج از پيرامون اين چهره ها دور شدند . اما اگر سکوت جانبدارانه آنها نسبت به مواضع انحرافي و تحرکات تخريبي فتنه گران تعمدي و آگاهانه بود که در اين صورت بايد نقش ايشان را در خسارات مادي و جاني وارده به شهر وندان ، قطعي و غير قابل گذشت دانست .
در اين ميان بعضي دستگاه هاي مسئول نيزکه قاعدتا" مي بايست فراتر از شعار دادن و خط و نشان کشيدن ، تدابير مؤثر تنبيهي يا بازدارنده نسبت به عوامل ايجاد ناامني عمومي و اقدام عليه امنيت ملي اتخاذ مي کردند تا دامنه فعاليت اغتشاشگران و فرماندهان آنان محدود شود ، نه تنها در اين زمينه کم کاري کردند ، بلکه اخيرا" عليه برخي سامانه هاي انتظامي ، سياسي و رسانه اي غيرتمندي که در افشاگري چهره فتنه گران و بالابردن هزينه فتنه گري و اغتشاش نفش محوري و مؤثر داشتند وارد عمل شده و با نوعي بهانه جويي يا بزرگنمايي خطاهاي احتمالي آنان عملا" به تضعيف و ارعاب اين عناصر دلسوز نظام مبادرت کرده اند .
نکته جالب اينکه اقدامات مذکور عمدتا" در حمايت از برخي تحريک کنندگان و حاميان اصلي نامزد شورشي – که وصف آنها دربند يکم و دوم اين نوشتار آمده – صورت گرفته است و لذا شناسايي خواستگاه مشکوک و علت اين نوع تصميم گيري ها – آنهم زماني که هنوز آمران ، فرماندهان و حاميان اصلي شورش هاي سياسي و خياباني پس از انتخابات آزاد و بي دغدغه به تکرار مواضع و اقدامات خود مشغولند – ضرورت دارد .