چندی پیش زن جوانی به اداره پلیس رفت و از مرد پورشه‌سواری به خاطر آزار و اذیت شکایت کرد.
به گزارش ایران، مهناز در تحقیقات گفت: مربی بدنسازی هستم و وضع مالی خوبی دارم. به خاطر کارم تبلیغاتی هم در فضای مجازی داشتم. مدتی قبل مرد جوانی در اینستاگرام به من پیام داد و مدعی شد که آگهی مربوط به کار مرا در کانال دیده است. او سؤالاتی در رابطه با بدنسازی پرسید. مدتی از این آشنایی نگذشته بود که بهروز با من قرار ملاقات گذاشت و با خودروی پورشه‌اش به محل قرار آمد. دومین باری که او را دیدم از من خواست برای ملاقات با خانواده‌اش به خانه آنها بروم. او می‌گفت من دختر مورد علاقه‌اش هستم و می‌خواهد با من ازدواج کند. با این بهانه هم مرا به خانه ویلایی‌اش در شمال تهران برد اما برخلاف تصورم کسی خانه نبود و مرا قربانی نقشه شیطانی‌اش کرد. حتی بهروز از من فیلم تهیه کرد و تهدیدم کرد که اگر حرفی به پلیس بزنم، فیلم‌های سیاه را در فضای مجازی منتشر خواهد کرد.
دستگیری مرد پورشه‌سوار
با شکایت مربی بدنسازی تحقیقات آغاز و مرد پورشه سوار خیلی زود بازداشت شد. مرد جوان اما در تحقیقات ماجرا را طور دیگری بیان کرد و مدعی شد که مهناز به خواست خود به خانه‌اش آمده است.
او گفت: من با مهناز در اینستاگرام آشنا شدم، او مربی بدنسازی بود و در رابطه با اینکه چه داروهایی مصرف کنم و چه ورزش‌هایی انجام دهم با او تماس گرفتم و در نهایت این آشنایی منجر به دوستی شد. مهناز چند باری به خانه‌ام آمد، اما هر بار به میل و خواسته خودش بود و هیچ اجباری در کار نبود. تا اینکه بعد از مدتی او پیشنهاد ازدواج را مطرح کرد و از سویی به بهانه‌های مختلف از من می‌خواست تا به او پول بدهم یا برایش خرید کنم. من که می‌دیدم قصد مهناز دوستی نیست و به خاطر پول به این دوستی ادامه می‌دهد این رابطه را قطع کردم. اما او شروع به تهدید کرد که اگر به او پول ندهم؛ از من شکایت می‌کند.
نقشه اخاذی یک میلیاردی
به‌دنبال اظهارات بهروز، بار دیگر تحقیق از مهناز ادامه یافت و زن جوان این بار واقعیت را بیان کرد و گفت: بهروز پولدار بود برای همین نقشه کشیدم تا به بهانه‌های مختلف از او پول بگیرم. اما خیلی زود فهمید و با من قطع رابطه کرد. من که از این برخورد خیلی ناراحت شدم تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم. برای همین از بهروز شکایت کردم، می‌خواستم با این کار او را محکوم کنم و درنهایت با دریافت یک میلیارد تومان رضایت بدهم. بدین ترتیب هم او از مجازات رها می‌شد و هم من به خواسته‌ام می‌رسیدم. تحقیقات در این رابطه از سوی پلیس ادامه دارد.
گرگ نبود پلدار نمیشد اونوقت تو رفتی تلکش کنی
خوشم اومد.
هر دو تايشان اهل فن و حرفه اي بوده و هستند
نه عین انگلها اویزون این و اون باشی