صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۶۱۶۹۰
پاکتچی با بیان اینکه یکی از مشکلات ما در مطالعات قرآنی و آموزش‌های دانشگاهی در این حوزه آن است که هدف ما نفس علم است و این مهم‌ترین سد هر نوع کاربردی‌سازی است، عنوان کرد: معنای اصلی کاربردی‌سازی علوم قرآنی یعنی حل مسائل جامعه.
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۴ - ۰۷ خرداد ۱۳۹۷

ششمین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی نمایشگاه بین‌المللی قرآن با عنوان «کاربردی‌سازی مطالعات قرآنی» شامگاه روز یکشنبه، ۶ خرداد با سخنرانی احمد پاکتچی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) در نمایشگاه بین‌المللی قرآن برگزار شد. پیش از برگزاری نشست معتمد دزفولی، نگارنده کتاب «خوانش‌ پدیدارشناسانه سوره‌های مکی قرآن» در خصوص آثار خود ارائه داد.

معتمد دزفولی در آغاز سخنانش گفت: من در این کتاب تلاش می‌کنم با روش پدیدارشناسانه و با یک طرح یک مسئله تمدنی آغاز کنم. قرآن یک متن تمدن‌ساز است که در دوره‌های تاریخی به عنوان یک متن گفتمان‌ساز مطرح بوده است. این متن تمدن‌ساز خود را از قرن دوم و سوم آغاز کرده و با افول تمدن اسلامی که با طلوع جدید آغاز شده از دست داده است. خوانش متن همان طور که در درون تمدن اسلامی با گفتمان اشاعره و معتزله شروع شده بود، امروز با تلاش برای خوانش متن همراه است و خود این تلاش نشان از اشکالی در خوانش متن دارد. ما با روش پدیدارشناسانه می‌خواهیم حجاب‌های خوانش متن را کنار بگذاریم و سخن این است که من سعی کردم شرایط فهم و خوانش را مهیا کنم.

وی ادامه داد: ما در افق فرهنگی متفاوتی با افق فرهنگی متن هستیم و خواننده متن باید بتواند شرایط فرهنگی خود را حفظ کند و در نوعی مفاهمه بین اکنون و دیروزی که متن در آن شکل گرفته است، به خوانش آن بپردازد.

نگارنده کتاب «خوانش پدیدارشناسانه سوره‌های مکی قرآن» ادامه داد: پیش‌فرض من این است که این متن در دو گفتمان مدنی و مکی شل گرفته، اما در ادامه تاریخ اسلام گفتمان مدنی بر گفتمان مکی غلبه یافته است. زیست جهان مدنی وقتی به گفتمان مکی می‌رسد، سوره‌ها را با خوانش مدنی می‌خواند و ما نیاز داریم که این متن را در شرایط اولیه متن و در گفتمان مکی بخوانیم. آنچه می‌تواند گره خوانش متن را باز کند، آغاز از سوره‌های مکی قرآن است و این روشی است که من سعی کرده‌ام در این اثر دنبال کنم.

موانع و راهکارهای کاربردی‌سازی مطالعات علوم قرآنی در جامعه

دزفولی با بیان اینکه این متن در چهار گام نگاشته شده است، گفت: هدف ما قرار گرفتن در افق مخاطبان عصر نزول است. روش ما در این خواش پدیدارشناسانه است که تا جایی که می‌توانیم پیش‌فرض‌های خود را کنار گذاشته و به اتمسفر مخاطبان عصر نزول نزدیک شویم. در این گشایش می‌توانیم به افق متن نزدیک شویم.

وی تصریح کرد: اینکه ما مفاهیم را در یک گستره ببینیم کمتر رخ داده است و بنده سعی کرده‌ام کلیت سوره‌ها حفظ شوند. متن با مخاطب خود در یک دیالوگ شکل گرفته و بدون مخاطبان عصر نزول شکل‌گیری متن غیرممکن بوده است، به همین دلیل فهم متن در گرو بازسازی فهم مخاطبان نخستین است.

وی افزود: جایگاه متن در زمانه ما در کانال خاص تفسیری قرار می‌گیرد و برای من فارسی‌زبان در این قرن مفهوم خدا تحت تاثیر میراث تمدن اسلامی است و برای مثال «الله» در بسم الله الرحمن الرحیم تحت تاثیر تلاش‌هایی است که در این میراث صورت گرفته است. سوره ناس از مردم سخن می‌گوید اما مردم در ذهنیت من امروز مفهومی جدید و متأثر از روشنگری و بحث‌های حقوق بشری است و از این‌رو مردم در این سوره متفاوت از مفهوم جدید مردم است.

دزفولی ادامه داد: میان متن و اکنون من فاصله دورانی جدیی وجود دارد و مترجم باید با یک سوءظن جدیی به واژه‌ها بنگرد. ما باید بدانیم متن چه سخنی دارد نه اینکه یک عالم و فیلسوف اسلامی چه معتقد است. در یکی از روش‌هایی که من به کار برده‌ام و در یک مثال برای نام‌های سوره‌ها عنوان فارسی آورده‌ام، نوعی گسست و آشنایی‌زدایی و فاصله انداختن میان ما و متن انجام داده‌ام. ما هیچ وقت برای سوره بقره نمی‌گوییم سوره گاو و شاید حتی فکر کنیم این نوعی توهین باشد. این بدان خاطر است که گفتمان ما امروز شهری و غیرطبیعت‌گرایانه است و ما امروز کلمات روستایی استفاده نمی‌کنیم. این گفتمان شهری حجابی شده است که من در این گفتمان قرآنی تلاش کرده‌ام تا از آن فاصله بگیرم زیرا آن مانعی است تا من نتوانم با این متن ارتباط برقرار کنم.

وی تصریح کرد: نام‌های سوره‌های قرآن منبعث از طبیعت و حیوانات است در حالی که ما در تمدن امروزی با این رویکرد از کلمات استفاده نمی‌کنیم. این تکنیک را ایجاد شکاف و گسست می‌خوانند که به ما این امکان را می‌دهد که ما از درون کانال‌های دورانی عبور کرده و به درک متن نزدیک شویم. ما در این روش شرایطی را فراهم می‌کنیم که خود متن سخن بگوید. متن با گفتمان مکی شکل گرفته است و فهم آن در گرو فهم این گفتمان خواهد بود.

تقسیم مطالعات به نظری و عملی

پاکتچی در ادامه و آغاز بخش اصلی این نشست گفت: کاربردسازی مطالعات قرآنی یک ابر مسئله است که از مسائل جزئی‌تر دیگری تشکیل می‌شود و من نسخه مشخص برای حل آن ارائه نخواهم داد.

عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) افزود: ابتدا در خصوص علم نافع نکاتی را بیان می‌کنم. ما مجموعه‌ای از احادیث در این زمینه داریم از جمله حدیث نبوی که بیان می‌کند علم در واقع دو علم است، علمی که در قلب است که علم نافع است و علمی در لسان، که خداوند به واسطه آن عالم را مورد مواخذه قرار خواهد داد که چرا به آن عمل نکردی. در این روایت در خصوص علم نافع مراد خود علم نیست بلکه مراد نحوه برخورد عالم با علم است. اینکه علم لقلقه زبان است و تأثیر محتوایی در زندگی ندارد.

وی تصریح کرد: در حدیث نبوی دیگری که در برخی منابع شیعی نقل شده است، علم عبارت است علم ادیان و علم ابدان که به دنبال آن است که برخی از علوم به بحث دین می‌پردازند و برخی از علوم به مسائل جاری در زندگی انسان می‌پردازند. گوینده این سخن می‌خواهد نیاز ما را به دو علم که ارزش کاربردی و اخروی دارند، جلب کند.

موانع و راهکارهای کاربردی‌سازی مطالعات علوم قرآنی در جامعه

پاکتچی با بیان اینکه عبدالله بن‌مقفع متفکر قرن دوم و به نوعی یکی از وامداران اندیشه خسروانی نیز سخن جالبی دارد، گفت: او در کتاب «الادب الکبیر» می‌گوید که علم دو گونه است، کاربردی و نظری. مصداق‌هایی مانند «علم‌الشریعة»، «علم التوحید»، «علم القرآن» و امثال این‌ها که در متون ما آمده است از باب جری و تطبیق است و نه تحدید نافع بودن علم.

وی افزود: توجه دوستان را باید به قسمتی از کتاب «منیة المرید شهید ثانی» جلب کنم که در حوزه نظریه تعلیم و تربیت برای حوزویان ما بسیار مطرح بوده است. شهید ثانی تاکید می‌کند اگر علم درخت باشد، میوه‌ای دارد و اصرار دارد که غرض از کاشتن درخت داشتن محصول است و اگر محصول نداشته باشد، درخت کاشته نمی‌شود. در آخر شهید ثانی می‌گوید همه علوم را می‌توان به دو موضوع معامله و معرفت باز گرداند. شهید ثانی توجه دارد که علوم از علوم نظری و عملی تقسیم شده‌اند که ثمره علوم نظری از جنس نظری است و ثمره علوم عملی از جنس علمی و این مطالب در آثار غزالی نیز وجود دارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) تصریح کرد: ما در علوم غربی دو سده اخیر، تقسیم‌بندی را ملاحظه می‌کنیم که در آن علوم به پایه و علوم کابردی تقسیم شده‌اند. علم کاربردی غرض خاصی درباره کشور، کسب و مشتری مداری یا حوزه عملی دیگری دنبال می‌کند و در خصوص علومی مانند فیزیک، شیمی و ... حتی ریاضیات و فلسفه، در حوزه‌های مختلف دانش همیشه این بحث وجود دارد که چطور می‌تواند کاربردی شود.

وی تصریح کرد: این بحث به روش‌های پژوهش هم ارتباط پیدا کرده است. من به کتاب «frascati Manual»، یکی از منابع معتبر روش‌شناسی علم رجوع کردم که در آن می‌گوید پژوهش‌ها گاهی پایه و گاهی عملی‌اند، البته نوع سومی نیز دارند که به بحث ما مربوط نمی‌شود.

پاکتچی با بیان اینکه در کتاب‌های درسی روش تحقیق وقتی می‌خواهند در انتخاب موضوع پژوهش سخن بگویند، مهم این است که موضوع پژوهش چقدر اولویت دارد، گفت: در توضیح اولویت گفته می‌شود که آن‌ها باید پاسخگو به نیازهای روز باشند و یا راهگشا باشد برای تحقیقات دیگر و در پاسخگویی ما سه سطح ایجابی، سلبی و سومی خنثی داریم.

وی ادامه داد: در سطح اول یک پژوهش پاسخگو به نیازهای روز، چنین اثری باید فرهنگ‌سازی برای بهبود شرایط انجام دهد. در سطح سلبی مسائل موجود جامعه را باید حل کند و در سطح خنثی باید یک ارزیابی از شرایط داشته باشد.

آموزش علم برای علم؛ بزرگ‌ترین سد کاربردی‌سازی علوم قرآنی

وی تصریح کرد: در حوزه مطالعات قرآنی ما یک انتقاد اساسی وجود دارد، یکی از مشکلات ما در مطالعات قرآنی و در آموزش‌های دانشگاهی در این حوزه آن است که هدف ما نفس علم است و این مهم‌ترین سد هر نوع کاربردی‌سازی است.

عضو هئیت علمی دانشگاه امام صادق(ع) افزود: ذکر مثال آموزش اژدها در این جا راهگشاست، از فردی که آموزش اژدها پرسیدند تو چه درس می‌دهی؟ فرد پاسخ داد من اژدها‌گیری درس می‌دهم، پرسش شد که هدف تو از این کار چیست که فرد آموزش‌دهنده گفت به این هدف که اژدها بگیرند و با این پرسش مواجه شد که آخر امروز دیگر اژدهایی وجود ندارد و پاسخ شنیده شد که هدف من این است که شاگردان من به شاگردانی دیگر همین علم را تدریس کنند. هر جا آموزش علم با هدف آموزش علم صورت می‌گیرد، قضیه تکرار می‌شود و دور مصرحی رخ می‌دهد. نکته این است که وقتی اهداف برنامه‌های آموزشی ما در مطالعات قرآنی ذکر می‌شود، شما به وضح این دور مصرح را می‌بینید.

موانع و راهکارهای کاربردی‌سازی مطالعات علوم قرآنی در جامعه

پاکتچی تصریح کرد: در برنامه و اهداف این رشته آمده است، «فارغ‌التحصیلان این رشته می‌توانند در زمینه‌های زیر ایفای نقش نموده و برخی از نیازهای علمی جامعه را مرتفع سازند، تدریس در موسسه آموزشی ارگان‌ها، تدریس در دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی به عنوان مربی و تحقیق و تالیف در راستای تهیه کتب درسی دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی». دقیقا معلوم نیست که قرار است چه هدفی بغیر از تدریس محقق شود. یکی از اهداف در این برنامه اجرای پژوهش‌های علمی و اجرایی طرح‌های پژوهشی است و مگر ما چقدر نهاد پژوهشی در کشور داریم.

وی ادامه داد: ما نمی‌دانیم که برنامه‌های آموزشی رشته علوم قرآن و حدیث برای چه هدفی انجام می‌شود، قرار است با انجام آن به چه هدفی برسیم و دستاورد معلوم نیست.

عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) افزود: در ۱۳ اسفند ۹۴ گزارشی در قدس آنلاین با عنوان برزخی که فارغ‌التحصیلان قرآنی در آن دست و پا می‌زنند، منتشر شده و به وضعیت این دانشجویان پرداخته است. در آماری که در جای دیگری منتشر شده است، گزارشی از تعداد اعضا هیئت علمی و دانشجویان و فارغ التحصیلان این رشته وجود دارد که بیان می‌کند تعداد دانشجویان ما در رشته علوم قرآنی در یک سال ۲۵۳۲۳ نفر بوده است. این پتانسیل بسیار بالایی است و انتظار می‌رود این جمعیت کاری را انجام دهد.

پاکتچی تصریح کرد: در گزارش یاد شده در روزنامه قدس، جماعتی از علوم قرآنی معتقدند که مسئله اصلی ما کم سوادی است و برای باسوادان مشکل اشتغال وجود ندارد، اما اگر مشکل این باشد اساتید نیز بی‌سواد هستند که نمی‌توانند دانشجویان خوبی را تربیت کنند. برخی دیگر گفته‌اند جایگاه بخش قابل توجهی از علوم این رشته قلب دانشجوست. در این صوت اگر این مطلب درست باشد، ما در یک سال در حدود ۲۵ هزار نفر تربیت می‌کنیم که در اعلی علیین قرار بگیرند، آیا واقعا ما تصور می‌کنیم افرادی که علوم قرآنی نخوانده‌اند به اعلی علیین نخواهند رسید؟ و اگر سال‌‌های پیش این رشته نبود، علما اعلام ما در جایگاه پایین‌تری قرار می‌گرفتند؟

امکان‌های موجود برای کاربردی‌سازی علوم قرآنی کافی نیست

وی با بیان اینکه مسئله اصلی در این رشته کاربردی‌سازی آن است، گفت: باید افرادی کارهای نظری انجام بدهند و بحث کنند که مثلا سوره‌های مکی را بتوان خوانش پدیدارشناسی انجام بدهند، آیا ما در قرآن ناسخ منسوخ داریم و ... ما برای این کارها چند نفر نیاز داریم؟ شاید ۲۰۰ نفر، بقیه افرادی که باید بیایند در این رشته کار کنند، قرار نیست کار نظری انجام بدهند. تربیت دانشجو برای حوزه‌های قرآن و حدیث وقتی معنادار است که بدانیم بغیر از بسط نظری چه کاری می‌توان انجام داد؟ تنها راه برون‌رفت از موقعیتی که در آن هستیم ایجاد ظرفیت‌هایی برای این است که مطالعات قرآنی در مسیر کاربرد در علوم دیگر قرار بگیرند.

عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق در بخش دیگری از سخنان خود گفت: بنده قرار نیست برای حدود ۲۵ هزار دانشجو که ممکن است در ۲۰ سال آینده به نیم میلیون نفر تبدیل شوند اشتغال ایجاد کنم. اعتراف می‌کنم که این کار اشتباه است. حتی اگر ما در مسیر کاربردسازی مطالعات قرآنی باشیم، این تعداد نیرو لازم نداریم و من درکی ندارم با چه هدفی این مقدار دانشجو در این رشته اخذ می‌شود؟

وی افزود: این میزان دانشجو معلوم نیست باید چه کاری انجام دهند و اگر ما در راستای کاربردی‌سازی هم باشیم، داشتن این تعداد از دانشجو در این رشته درست به نظر نمی‌رسد.

پاکتچی تصریح کرد: کاربردسازی در فضای علوم قرآنی با چه هدفی می‌تواند باشد، یکی از مباحث می‌تواند این باشد که مطالعات قرآنی در ساحت دیگر علوم کاربردی شوند.

وی تصریح کرد: اگر هنوز در فضای آکادمی هستیم، می‌توانیم در را کمی بگشاییم تا حوزه مطالعات قرآنی بتواند خدماتی به علوم دیگر برساند. ما شاهد به وجود آمدن رشته‌هایی در این سال‌های اخیر مانند رشته اعجاز قرآن هستیم که به دنبال این است که پلی بین مطالعات قرآنی با رشته‌های دیگری مانند جنین‌شناسی، علوم شناختی، علوم رایانه و ... بزند و ارتباطی بین علوم قرآنی و این علوم به وجود بیاورد تا حداقل با این رویکرد علم قرآنی در بیرون از خود کاربردی داشته باشد. این رویکرد کافی نیست و مگر چقدر قرار است ما روی اثبات معجزه بودن قرآن سرمایه‌گذاری کنیم. چند درصد از مسائل ما حل اعجاز قرآن برای کفار است؟

وی افزود: راه‌حل دیگر روی‌آورد به علوم انسانی قرآن‌بنیان بوده است، اینکه حوزه‌های مختلف علوم انسانی را با علوم قرآنی پیوند بزنیم که این‌ها بتوانند از طریق مطالعات قرآن تغذیه شوند و نهایتا ما به علوم انسانی قرآن‌بنیان دست بیابیم، من ده سالی است درگیر این دغدغه هستم اما ما هنوز درگیر عملی بودن این پروژه‌ایم. این نمی‌تواند برون‌رفت مسئله کاربردی‌سازی مطالعات قرآنی باشد. اگر به صورت ناگهانی این کار صورت بگیرد و ما مسائل این علوم را گام به گام پیش نبریم، ممکن است به علوم انسانی ما آسیب بزند و ما با این رویکرد دیگر جامعه‌شناسی، اقتصاد و ... نخواهیم داشت. این پروژه باید خیلی حساب‌شده و دقیق پیش برود و نمی‌تواند پروژه‌ای بی‌مهابا باشد.

معنای اصلی کاربردی‌سازی علوم قرآنی یعنی حل مسائل جامعه

وی با بیان اینکه اصلی‌ترین معنای کاربردی‌سازی این است که این مطالعات مسائلی که در جامعه وجود دارد را حل کند، گفت: یعنی اگر ما بحران آب داریم، آیا مطالعات قرآنی می‌تواند مشکل را حل کند؟ آیا می‌توان بحث جدی بغیر از طرح یک آیه مطرح کرد. این نیازمند این است که گام‌های مهمی صورت بگیرد و ظرفیت‌های مهمی به وجود بیاید که به صورت فعال و حلال وارد شد و نه اینکه گهگاه پلاکاردی برای شهرداری و یا سازمان آب آماده شود که منقش به یک آیه و یا یک حدیث باشد. نمی‌توان با این حدیث که منحوس‌ترین کار نزد خدا طلاق است، مسئله طلاق را حل کنید.

ضرورت‌های کاربردی‌سازی علوم قرآنی

عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) افزود: ما در مطالعات علوم قرآنی نیاز داریم تا در روش‌های کمی و کیفی توسعه جدیی انجام دهیم. خوانش قرآن کریم در فضای فرهنگ عصر نزول و ترجمه فرهنگی آن به زبان عصری یکی از کارهاست. ما باید بتوانیم آنچه که در فضای عصر نزول روی می‌داده است و افرادی که در آن دوره زندگی می کردند و نسخه‌هایی عملی برای دوره‌های خود داشتند را درک کره و آن را در عصر خودمان بازسازی کنیم.

پاکتچی افزود: بحث مهم دیگری این است که ما باید در حوزه تفسیر به استخراج برداشت‌های موجود در تفاسیر قرآن، با تکیه بر تاریخ اندیشه و تاریخ گفتمانی و پالایش برداشت‌ها و اقوال برای کاربرد عصری بپردازیم. ما باید چرخش‌ها در تفاسیر را مطالعه کنیم و برای مثال بدانیم که چرا تا تاریخی یک آیه به نحوی فهمیده شده و پس از تاریخی به نحو دیگر فهمیده شده‌اند و باید بدانیم کدام مباحث تفسیری مناسب عصر ماست.

وی ادامه داد: حتی بحث استفاده از روش‌های کمی مهم است. تا وقتی ما یاد نگیریم از روش‌های کمی استفاده کنیم و از نرم‌افزارهای پیمایشی بهره‌مند شویم، قادر به حل مسائل اجتماعی و کاربردی‌سازی نخواهیم بود. ما درکی از آمار نداریم و ضرورت سنجش واقعیت اجتماعی با استفاده از روش‌های پیمایشی و کمی با تکیه بر شاخص‌هایی برای ارتباط دادن آن به آموزه‌های قرآن کریم، وجود دارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) تصریح کرد: آخرین بحثی که مطرح است، بازتولید متناسب آموزه‌هاست. ما ضرورت دارد تا نگاه درجه دوم در کنار نگاه درجه اول داشته باشیم و پژوهش درباره تعامل میان این دو منظر انجام دهیم و ضرورت تعریفی درست از نسبت فرد و جامعه در بازتولید آموزه‌ها وجود دارد و در کنار این ضرورت ها باید به به راهکارهای موثر و روشن در تعامل میان دین و عقل برسیم.

موانع و راهکارهای کاربردی‌سازی مطالعات علوم قرآنی در جامعه

پاکتچی تصریح کرد: ما فکر می‌کنیم بازتولید آموزه‌ها این است که آیه و ترجمه را بنویسیم و آدرس آن را بگوییم. تنها ابتکار جدید پلاکاردها این است که آدرس احادیث داده می‌شود که گاه به خاطر آدرس‌دهی ضعیف اثر معکوس می‌تواند داشته باشد.

وی با بیان اینکه ما باید به اقتضائات زندگی امروز توجه کنیم، گفت: ما باید مخاطب امروز را بشناسیم، راه مسئله این است که مشخصات جامعه مدرن را شناسایی کنیم. یکی از ویژگی‌های تمدن مدرن اهمیت نگاه درجه دوم است که فرد در آن می‌تواند به نوعی خودشناسی برسد. این ویژگی تمدن جدید است و اگر ما نتوانیم در بازخوانی متون دینی نگاه درجه دوم را در کنار درجه اول داشته باشیم، بازتولید‌های ما بازتولید‌های تاریخ گذشته خواهند بود.

عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) تصریح کرد: بحث دیگر مسئله فردگرایی است و البته اینجا فردگرایی لجام‌گسیخته منظور نیست. اینکه در طول ۱۰۰ سال اخیر مسئله تدبر اهمیت پیدا کرده است به این خاطر است که فردگرائی رواج یافته است. در زمان قدیم عده‌ای مفسر بودند که تفسیر می‌کردند و بقیه مردم در پای یک موعظه می‌نشستند، الان مسئله تغییر کرده و افراد به دنبال ادراک فردی هستند و احاله به ادراک دیگری در جامعه امروز جایی ندارد. این گونه است که پدیده کاربردی‌سازی روی می‌دهد.

پاکتچی افزود: مسئله رسیدن به راهکارهای تعامل دین و عقل مهم است که معمولا ما در اینجا جاخالی داده‌ایم و گفته‌ایم دین و عقل عین هم هستند. موقعی ما از چالش دین و عقل را حل می‌کنیم که بتوانیم جاهایی که این دو حرف هم را نقض می‌کنند راه‌حل بدهیم و ما باید در مطالعات قرآنی راهکارهایی باید برای این مسئله‌ها داشته باشیم. مراد از عقل در اینجا عقل به معنای عرفی است، و الا کجا می‌توان عقل ایده‌آل را یافت. انسان‌های جامعه امروز انسان‌هایی معمولی‌اند که عقل‌های‌شان در تعارض با وحی می‌تواند باشد.

وی با بیان اینکه یکی از بحث‌هایی که ما در مطالعات قرآنی داریم لزوم توجه به اختلاف نسل‌ها با رویکرد علمی است، گفت: فرزندان ما مثل ما فکر نمی‌کنند و تفاوت فکر کردن ما زیاد است و من نمی‌توانم نسل جدید را درک کنم. ماجرا این است که ما عقلانیت‌های متفاوت داریم و دقیقا این مسئله است که ما همدیگر را به بی‌عقلی متهم می‌کنیم، راه حل این است که حرف‌مان را به هم ترجمه کنیم و در اینجا ما نیاز به چنین دانشی داریم تا بتوانیم بازخوانی متفاوتی برای نسل‌های دیگر داشته باشیم، اگر ما به هوش‌ها و پسندهای متفاوت توجه داشته باشیم، بازخوانی موفقی از قرآن خواهیم داشت.

عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) تصریح کرد: ما در کاربرد‌سازی نیازمند مطالعات نسل‌شناسی هستیم و تفاوت نسلی باید در مطالعات قرآنی خود را نشان دهد و برای همه گروه‌های سنی و اجتماعی نمی‌توان یک بازخوانی ارائه داد. مطالعه در این زمینه‌ها یعنی کاربردی‌سازی که می‌تواند ارتباط‌مان را با جامعه ایجاد کند.

پاکتچی در این خصوص که قرآن به چه مسئله‌ واقعی جامعه ما پاسخ می‌دهد؟ گفت: اگر شما از یک فیلسوف اسلامی بپرسید که چه مقدار از امر مورد تجارت اعتباری است و چه مقدار حقیقی، خواهد گفت اکثرش اعتباری است. این در حالی است که ما یک و نیم میلیارد مسلمان داریم که قرآن را کتاب خدا و محور زندگی می‌دانند و در ۱۴۰۰ سال گذشته قرآن نهاد‌سازی کرده که این‌ها واقعیات هستند. واقعیات به معنای عینی و فیزیک مراد نیست و مطالعات قرآن نسبت به علوم انسانی دیگر غیرواقعی نیستند.

برچسب ها: ایکنا پاکتچی قرآن
ارسال نظرات