صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۵۴۵۳۴
در یک سال گذشته، کشورهای تأثیرگذاری مانند چین، روسیه و کشورهای عضو اتحادیه اروپا در حال تأمل درباره نحوه ارتباط با آمریکا هستند و این مسئله را می‌توان از بلاتکلیفی در تصمیم‌گیری‌ها و رویکردهای آنان ملاحظه کرد.
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۲ - ۱۵ فروردين ۱۳۹۷

داوود هرمیداس‌باوند؛ تحلیلگر روابط بین‌الملل در شرق نوشت:  در یک سال گذشته، کشورهای تأثیرگذاری مانند چین، روسیه و کشورهای عضو اتحادیه اروپا در حال تأمل درباره نحوه ارتباط با آمریکا هستند و این مسئله را می‌توان از بلاتکلیفی در تصمیم‌گیری‌ها و رویکردهای آنان ملاحظه کرد.

روسیه به دنبال بازسازی رابطه دو اَبَرقدرت با یکدیگر بود؛ اما موضوع دخالت مسکو در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، ترامپ و پوتین را در موقعیت دشواری قرار داده است. حساسیت ترامپ درباره قدرت اقتصادی ‌شدن چین و مشروط‌کردن برداشتن تحریم‌های روسیه به بازگشت شبه‌جزیره کریمه به اوکراین، افق روابط آمریکا با این دو کشور را تیره می‌کند.

اینکه آمریکای ترامپ، نهادها و اشخاصی مرتبط با آزمایش‌های سیستم موشکی ایران را در فهرست تحریم‌ها قرار داده و از سوی دیگر با همداستان‌شدن با اعراب منطقه، ایران را به ثبات‌زدایی از خاورمیانه و حمایت از تروریسم بین‌الملل متهم می‌کند، نشانه تغییر رویکرد آمریکا در قبال ایران است.

حملات دامنه‌دار ترامپ به توافق برجام و قریب‌الوقوع‌بودن خروج این کشور از توافق هسته‌ای جهانی را نیز باید به فهرست تحولات اضافه کرد. با توجه به نقش آمریکا در صحنه جهان، تغییر رویکرد این کشور نسبت به ایران - در مقایسه با دوران اوباما- می‌تواند در روابط دیگر کشورها از‌جمله اعضای اتحادیه اروپا، چین، روسیه، کره‌جنوبی، ژاپن و... با ایران، تغییراتی پدید آورد. کشورهای عرب منطقه نیز از این موضع‌گیری آمریکا استقبال کرده‌اند و حتی نخست‌وزیر انگلیس هم ایران را به ایجاد ناآرامی‌ها در منطقه متهم می‌کند.

اتحادیه اروپا در مقابل رفتارهای ترامپ، راهکارهایی را در پیش گرفته؛ اما هنوز به یک وحدت رویه تبدیل نشده است. اتحادیه اروپا در تلاش است در برابر ایران باثبات در منطقه بی‌ثبات خاورمیانه، نگرش مثبت ایجاد کند. رابطه ایران با روسیه و با چین هم سمت و سوی استراتژیک دارد.

مواضع رئیس‌جمهور آمریکا دچار تعارض‌های بنیادین است؛ اما نوعی تلاش برای پیش‌بینی‌ناپذیر‌بودن را نیز دنبال می‌کند که خطرات عملکردی او را به‌شدت افزایش می‌دهد. مواضع او در قبال کره‌شمالی را نیز باید در همین راستا ارزیابی کرد.

او تهدید کره‌شمالی را دستمایه فرستادن سیگنال به کشورهای همسایه این کشور قرار داده و بنا دارد هزینه تأمین امنیت منطقه را از خود کشورهای منطقه دریافت کند. البته آمریکا حمایت اتکایی و استراتژیک خود را از این کشورها خواهد داشت. این عملکرد ترامپ در کنار تهدید جدی نظامی علیه پیونگ‌یانگ، سبب شد رهبر این کشور خود را تنها بیابد و به ‌طور رسمی خواستار مذاکره با ایالات متحده شود.

«اون» می‌داند باید به محدودیت‌ها در تکنولوژی موشکی و هسته‌ای خود تن دهد. البته نتیجه این مذاکرات احتمالی، بستگی به رفتار «اون» خواهد داشت که چه امتیازهایی از آمریکا بخواهد و در سوی مقابل، آمریکا و غرب تا کجا به این خواسته‌ها تن دهند. حتی در داخل آمریکا نیز سازمان‌های امنیتی و نظامی از این دیدار و مذاکره ابراز نگرانی کرده‌اند.

اگر مسئله کره‌شمالی حل شود و نگرانی‌های جهانی و منطقه‌ای برطرف شود، دستاورد بزرگی برای ترامپ به شمار خواهد رفت. اگر به نتیجه نرسد، این نگرانی پا‌برجا خواهد ماند و آمریکا باید تصمیمات دیگری در مواجهه با کره‌شمالی اتخاذ کند.

نکته بسیار مهم در این تحولات بین‌المللی این است که اگر این مدلی که ترامپ با استفاده از افزایش فشار و تهدید کره‌شمالی را وادار به مذاکره کرد، به نتیجه برسد، شیوه عملی برای او خواهد بود تا فشار خود را بر ایران متمرکز کند؛ چراکه نگاه امنیتی آمریکا بعد از کره‌شمالی متوجه ایران است.

بدون تردید موفقیت ترامپ در فرایند این مذاکرات، موجب تمرکز فشارهای آمریکا بر ایران خواهد شد و سعی خواهد کرد با استفاده از دستاوردهای این پیروزی یک موضع سخت‌گیرانه‌تر در قبال ایران اتخاذ کند. با کادر جدید دستگاه سیاست خارجی آمریکا، ایران بیش از هر زمانی نیازمند هوشیاری و وحدت نظر استراتژیک در سیاست خارجی خواهد بود.

ارسال نظرات