صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۴۹۶۹۴
پدری که پسر پرخاشگرش را به قتل رسانده ‌است، در جلسه رسیدگی به این پرونده در‌حالی‌که به‌شدت گریه می‌کرد مدعی شد از کارهای او خسته شده ‌بود.
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۴ - ۰۲ اسفند ۱۳۹۶

پدری که پسر پرخاشگرش را به قتل رسانده ‌است، در جلسه رسیدگی به این پرونده در‌حالی‌که به‌شدت گریه می‌کرد مدعی شد از کارهای او خسته شده ‌بود.

به گزارش شرق، تیر سال جاری با مأموران پلیس تماس گرفته شد و شخصی اعلام کرد جوانی در خانه پدری‌اش کشته شده ‌است. با توجه به این گزارش، پلیس در محل حاضر شد و تحقیقات خود را آغاز کرد. بررسی‌ها نشان می‌داد این جوان شاهین نام دارد و روز حادثه به همراه پدرش در خانه بود. وقتی پدر شاهین مورد پرسش قرار گرفت، به قتل فرزندش اعتراف کرد و گفت: با پسرم درگیر شدم، نتوانستم خودم را کنترل کنم و او را به قتل رساندم.

متهم گفت: پسرم از نوجوانی به‌شدت پرخاشگری می‌کرد و ما خیلی اذیت می‌شدیم. فکر می‌کردیم اگر بزرگ شود بهتر می‌شود، اما این‌طور نشد. او روز به روز بدتر می‌شد تا اینکه گفت می‌خواهد به خارج از کشور برود و در آنجا زندگی کند و آزاد باشد. من گفتم حرفی نیست باید سربازی بروی و بعدش من کمک می‌کنم که به خارج از کشور بروی. پسرم به سربازی رفت و در همان زمان به دلیل پرخاشگری‌های شدیدی که داشت، از سوی فرمانده به تیم پزشکی معرفی و مدتی در بیمارستان بستری شد. پسرم خیلی به من فشار آورد که رضایت بدهم تا او از بیمارستان بیرون بیاید.

متهم گفت: مجبور شدم این کار را بکنم. بعد از آن با تلاش زیادی که کردم موفق شدم به پسرم کمک کنم سربازی‌اش را تمام کند و به او قول دادم او را به خارج از کشور بفرستم. بعد از پایان دوران خدمت وقتی به خانه برگشت اوضاع بدتر شد. حالا دیگر با خودش قمه حمل می‌کرد و شب‌ها قمه را زیر بالشش می‌گذاشت. همسر و دخترم از دست او آرامش نداشتند مدام آنها را کتک می‌زد. یک روز به خانه رفتم و دیدم دختر و همسرم خود را در توالت زندانی کرده‌اند که پسرم آنها را نزند. همان زمان زن و دخترم را به خانه پدرزنم فرستادم و به آنها گفتم مدتی در آنجا بمانید تا من شاهین را آرام کنم. روز حادثه پسرم دوباره با من دعوا کرد دیگر کنترل اعصابم را نداشتم همه زندگی‌ام تحت‌تأثیر پرخاشگری‌های او بود و فشار زندگی روی من زیاد بود. وقتی دوباره دعوا راه انداخت و به ‌سمت من حمله کرد، با عصبانیت دستمالی که همیشه همراهم بود را دور گردن پسرم حلقه کردم و در یک آن فشار دادم که پسرم فوت کرد.

گفته‌های این مرد از سوی همسرش هم مورد تأیید قرار گرفت و او نیز گفت دیگر کنترلی بر رفتار پسرشان نداشت و می‌فهمد چرا شوهرش یک‌دفعه دست به قتل زده ‌است. این زن همچنین گفت هیچ شکایتی از شوهرش ندارد. با تکمیل پرونده و صدور کیفرخواست به لحاظ جنبه عمومی جرم متهم برای محاکمه به شعبه ٢ دادگاه کیفری استان تهران رفت. در جلسه رسیدگی بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و وی برای دفاع از خود در جایگاه قرار گرفت، گفت: من پیک‌موتوری بودم و به‌سختی گذران زندگی می‌کردم. پسرم فشار می‌آورد که او را به خارج از کشور بفرستیم و من و همسرم هم راضی بودیم که او برود تا بتوانیم راحت زندگی کنیم، اما چون کارهای مهاجرت طول کشید پسرم فکر می‌کرد ما به او دروغ گفته‌ایم. همسرم طلاهایش را فروخت و از برادرش پول قرض گرفت که بتوانیم هرچه زودتر شاهین را به خارج بفرستیم، اما او در همین مدتی هم باید صبر می‌کرد تا برود خیلی ما را اذیت می‌کرد. مدام ما را مسخره می‌کرد به همین خاطر بود که من از دستش کلافه شده‌ بودم. روز حادثه هم وقتی که دوباره حمله کرد تا من را بزند آن‌قدر عصبی شدم که کنترل خودم را از دست دادم و او را خفه کردم. مادرم طبقه بالای خانه من زندگی می‌کرد در همان لحظه آمد و در زد، به مادرم گفتم به خانه‌ات برو بعدا بیا قبول نکرد.

متهم که به‌شدت گریه می‌کرد، گفت: مادرم به‌زور وارد خانه شد و وقتی جسد پسرم را دید خیلی ناراحت شد و جیغ‌وداد کرد، بعد همسایه‌ها آمدند و موضوع را به پلیس گزارش دادند.

متهم در بیان آخرین دفاعیاتش گفت: من خیلی ناراحتم که پسرم را از دست دادم و خیلی عذاب می‌کشم، اما هیچ‌کس به‌جز همسرم و دخترم نمی‌داند چقدر در زندگی به ما فشار آورد و جانمان را تهدید می‌کرد.

با پایان جلسه رسیدگی هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.

ارسال نظرات
ناشناس
۱۴:۴۰ - ۱۳۹۶/۱۲/۰۲
خوب کاری کردی پدر جان ....