صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۴۶۶۹۹
هر روز صبح زود، دانشمند سابق موشکی خانه خود را در موصل ترک می‌کند. او سوار اتوبوس می‌شود یا گاهی هم پیاده می‌رود، چراکه قدرت خرید بنزین را ندارد. او به دوستانش زنگ می‌زند، وضع مادرش را می‌پرسد یا به دیدن خانواده خواهرش می‌رود. او گاهی اوقات کتاب یا سیگار می‌فروشد.
تاریخ انتشار: ۰۰:۱۱ - ۱۰ بهمن ۱۳۹۶

در اوایل روز‌های ژوئن سال ٢٠١٤، از ورود مردان مسلح جدید به موصل استقبال شد. برخلاف رفتار خشونت‌آمیز ارتش فاسد عراق، نیرو‌های داعش در ابتدا بسیار مودبانه رفتار می‌کردند. آن‌ها از ساختمان‌های دولتی حفاظت می‌کردند و مانع غارت و دزدی می‌شدند.

به گزارش شهروند، هر روز صبح زود، دانشمند سابق موشکی خانه خود را در موصل ترک می‌کند. او سوار اتوبوس می‌شود یا گاهی هم پیاده می‌رود، چراکه قدرت خرید بنزین را ندارد. او به دوستانش زنگ می‌زند، وضع مادرش را می‌پرسد یا به دیدن خانواده خواهرش می‌رود. او گاهی اوقات کتاب یا سیگار می‌فروشد.

بعد از ظهر، او پشت میز چوبی‌اش می‌نشیند و روی دفترچه یادداشتش خم می‌شود و اتفاقات روز خود را ثبت می‌کند. اغلب چیز‌هایی که او نوشته، معمولی و پیش‌پا افتاده است؛ از قیمت گوجه‌فرنگی تا اختلاف با همسرش، اما او مشاهدات خود را نیز از وقایع مهم موصل نوشته است.

او یکی از نوشته‌هایش را که مربوط به آگوست ٢٠١٤، یعنی دو ماه پس از سقوط شهر است، می‌خواند: «باید این لحظه را زندگی و ثبت کرد. ما مثل زندانیان محکوم به حبس‌های طولانی هستیم. برخی از ما روزی از این زندان خلاص خواهند شد و ده‌ها کتاب را خواهند خواند؛ سایرین ویران و نابود خواهند شد.»

تا زمانی که نوشتن را متوقف کرد، او ٥ جلد نوشته بود. اینها، دست‌نوشته‌ها و خاطراتی از شهری تحت اشغال است و نموداری از این‌که چطور داعش تلاش کرد یک شهر را با شیوه خودش اداره کند.

به گزارش گاردین، در اوایل روز‌های ژوئن سال ٢٠١٤، از ورود مردان مسلح جدید به موصل استقبال شد. برخلاف رفتار خشونت‌آمیز ارتش فاسد عراق، نیرو‌های داعش در ابتدا بسیار مودبانه رفتار می‌کردند. آن‌ها از ساختمان‌های دولتی حفاظت می‌کردند و مانع غارت و دزدی می‌شدند.

دانشمند مذکور در خاطراتش نوشته است: «دیگر خبری از بمب‌گذاری خودرو‌ها یا درگیری‌های مسلحانه و دستگاه‌های انفجاری نبود. بالاخره موصل به آرامش رسیده است. آن‌ها خیابان‌ها را کنترل می‌کنند و مردم آرام هستند. آن‌ها به مردم اجازه می‌دهند که شهر را ترک کنند و مدارس نیز درحال ادامه کار خود طبق برنامه‌های دولتی هستند.».

اما همچنان برای مردم ابهاماتی در مورد هویت این افراد مسلح جدید وجود داشت. آیا آن‌ها از قبایل انقلابی سنی‌مذهب بودند یا افسران حزب بعث بازمانده از ارتش صدام یا ستیزه‌جویان و افراطی‌هایی مانند القاعده؟ این گروه‌های مختلف، همگی جزیی از حقیقت زندگی در عراق، پس از هجوم آمریکا به این کشور در سال ٢٠٠٣ بودند.

سال‌های زیادی این گروه‌ها هر یک به دنبال ایجاد جنگی چریکی برای تقویت قدرت خود بوده‌اند؛ آن‌ها می‌خواستند که در ابتدا نیرو‌های آمریکایی را از این شهر بیرون کنند و سپس با مبارزه با دولت‌های عراق، مشروعیت یابند.

در واقع، برخی از آن‌ها قبلا مانند دولت در سایه عمل می‌کردند. آن‌ها مالیات کسب و کار می‌گرفتند و درصدی هم بابت هر قرارداد شهرداری می‌گرفتند. کسانی که ناقض قوانین بودند، اغلب ربوده و کشته می‌شدند. «عظام»، یک مهندس الکترونیک در وزارت نیرو است.

او می‌گوید: «ما برای یک دهه به آن‌ها بابت هر قراردادی، درصد می‌پرداختیم، ٨ درصد. آن‌ها پیش از هر مناقصه‌ای با رئیس بخش ما تماس می‌گرفتند و می‌گفتند که چه کسی باید در این مناقصه پیروز و چه کسی باید برای چه شغلی انتخاب شود. حدود یک‌سوم از همه جا‌های خالی را آن‌ها تعیین می‌کردند. هیچ‌کس جرأت مخالفت نداشت. کسانی که نافرمانی می‌کردند، ربوده می‌شدند. همه سازمان‌های دولتی را فیلتر کرده بودند، حتی پلیس را.» او می‌گوید: «وقتی موصل سقوط کرد، آن‌ها نیت خود را نشان دادند.»

دو روز پس از سقوط شهر، یکی از همکاران عظام با لباس افغانی سر کار آمد و خود را سرپرست جدید داعش معرفی کرد.

سند شهر داعش
تمام پیروزی‌های قبلی داعش در مقابل اشغال موصل ناچیز است. بزرگترین شکست در تاریخ عراق: سقوط دومین شهر بزرگ این کشور، طغیان ٥٠‌هزار سرباز و نیروی پلیس و به‌دست‌آوردن صد‌ها تن اسلحه، تجهیزات و ماشین‌های جنگی؛ و این‌جا در موصل بود که داعش بلندپروازانه‌ترین برنامه خود را برای ایجاد مشروعیتش اجرا کرد: «تبدیل شدن از یک گروه شورشی به یک دولت.»

در نخستین هفته، داعش نخستین مانیفست خود را صادر کرد: اسناد مدینه (شهر). داعش با زبانی باستانی و ارجاعات هزاران ساله، این «پیروزی الهی» را به مردم موصل تبریک گفت و وعده اصلی خود را اعلام کرد: «ای مردم! شما تمام رژیم‌های سکولار را از سلطنت گرفته تا جمهوری تا دولت صفوی (شیعه) امتحان کرده‌اید.

شما این رژیم‌ها را امتحان کرده‌اید و در آتش آن سوخته‌اید، اما اکنون ما این‌جا در حکومت اسلامی و در قلمرو اماممان، ابوبکر هستیم. ان‌شاءالله تفاوت این حکومت الهی را با یک دولت سکولار که ظلم و ستم زیادی را به مردم تحمیل می‌کند و اراده‌ها را از بین می‌برد و انرژی خود را صرف از بین بردن کرامت مردم می‌کند، خواهید دید.»

در این بیانیه، سیگار ممنوع و اعلام شد که زنان باید در خانه بمانند. با این‌حال، مردم همچنان به سیگار کشیدن ادامه دادند، کافه‌ها فعالیت می‌کردند، زنان آشکار بودند و بسیاری از افرادی که از موصل گریخته بودند، به این شهر بازگشتند.

با این‌حال، سند مدینه، تنها نخستین قدم داعش بود. حکومت به‌اصطلاح اسلامی آن‌ها یک روزه آغاز نشد. آهسته و نزدیک به دو‌ماه طول کشید تا از طریق اقدامات وحشیانه و اعدام‌ها، قدرت گرفت و هر اقدام جدید آنها، بخشی از جامعه را تحت‌تأثیر قرار می‌داد.

از بسیاری از جهات، پروژه داعش شبیه سایر تلاش‌های تاریخی برای ایجاد اتوپیا (مدینه فاضله) بود که از بولشویک‌ها تا طالبان برای آن تلاش کرده بودند و در نهایت، حکومتی اقتدارگرا بود. در ابتدا، آن‌ها یک ایدئولوژی را تبلیغ و سپس از این ایدئولوژی استفاده می‌کردند تا چیز‌هایی را که باب میلشان نبود از جامعه پاک کنند. آن‌ها برای این منظور از هیچ اقدام بی‌رحمانه‌ای دریغ نمی‌کردند و مقاومت‌ها را از بین می‌بردند. آن‌ها همچنین یک شبکه اطلاعاتی را برای نفوذ به درون مردم و محکوم‌کردن آن‌ها ایجاد کردند.

اما رژیم‌های توتالیتر و تمامیت‌خواه نمی‌توانند به تنهایی و با تبلیغ ایدئولوژی و ترویج تروریسم، به حیات خود ادامه دهند. آن‌ها نیازمند بروکراسی کارآمد و مدیران شایسته‌ای هستند.

داعش با سرشماری گسترده در موصل، کار خود را آغاز کرد. اطلاعات نیرو‌های ارتش، کارکنان پلیس، پزشکان، پرستاران، مهندسین و معلمان به همراه خانواده‌هایشان ثبت شد. هر مغازه، کارخانه و املاک تجاری با توجه به مذهب و فرقه صاحبانشان فهرست‌بندی شد. یک کارمند در بخش کشاورزی می‌گوید: «آن‌ها سراغ ما آمدند و دفتر‌های بزرگی را باز کردند. آن‌ها از ما می‌خواستند تا بگوییم کدام زمین، در دست چه کسی است و صاحبان این زمین‌ها، چه مذهبی دارند، مسیحی، سنی یا شیعه. ما به آن‌ها گفتیم که این اسناد به زمان عثمانی بازمی‌گردند و ما صرفا اسامی صاحبان را داریم و هیچ راهی هم برای یافتن دین آن‌ها وجود ندارد، چه برسد به فرقه و مذهب آنها.»

آن‌ها با سبک واقعا استالینیستی، در ابتدا شروع به پاکسازی متحدان سابق خود کردند: سایر شورشیان. مردان مسلح داعش شروع به بازداشت بعثی‌ها و افسران ارتش کردند. ده‌ها نفر ناپدید شدند و هیچ‌کس نیز بازنگشت.

یک هفته بعد حرف «ن» (به معنی نصاری) روی در خانه‌ها و مغازه‌هایی که صاحبان آن‌ها مسیحی بودند، حک شد. قانونی اعلام شد که براساس آن از مسیحیان خواسته می‌شد یا دین خود را تغییر دهند یا مالیات بپردازند یا بدون هیچ مکثی شهر را ترک کنند. مسیحیان با محدودیت بسیار زیادی در این شهر روبه‌رو شدند، حتی برخی از آن‌ها گروگان گرفته شده و به‌عنوان برده جنسی برده شدند.

(شَبَک‌ها و دیگر اقلیت‌های مسلمان نیز مجبور به فرار شده یا کشته شدند.) چند هفته بعد دستور دیگری برای اجبار استفاده از نقاب اعلام شد و هرگونه تجمع مختلط زنان و مردان ممنوع اعلام شد.

زمانی که موانع سیمانی پیش از این از خیابان‌ها برداشته شده بود دوباره ظاهر شد. مردم این‌بار دیوار‌های بسیار محکم و بلندی را در اطراف شهر شاهد بودند. موصل تبدیل شد به یک زندان بزرگ با پرچم‌های برافراشته که روی آن‌ها شعار جدید این حکومت نقش بسته بود.

حکومت خودکامه داعش رو به گسترش بود. داعشی‌ها اکنون انرژی خود را برای ایجاد نظام شهرداری معطوف کردند. آن‌ها تمامی نهاد‌های دولتی موجود را منحل و آن‌ها را با دیوان‌های مخصوص به خود جایگزین کردند. دیوان‌ها با وزارتخانه‌ها شامل بهداشت، آموزش، خدمات، امور مالی، جنگ، قضائی، امنیتی، کشاورزی و دیگر وزارتخانه‌ها می‌شد. هر دیوان یک امیر داشت که برخی از آن‌ها خارجی بودند. در رأس همه این‌ها ابوبکر بغدادی، خلیفه‌ای بود که همیشه در حلقه اعضای شورای نظامی بود.

دولت جدید یک دولت ترکیبی بود: «تلاشی برای ایجاد یک حکومت به سبک امروزی با استفاده از عنوان‌ها و مدل لباس.» عظام مهندس برق می‌گوید، «حکومت اسلامی» یک دولت تروریستی بود، اما دولتی مدرن. آن‌ها همانند دوران‌های اولیه لباس می‌پوشیدند و صحبت می‌کردند، اما حکومتداری آن‌ها بسیار عالی و با قدرت و کارآمد بود.

عظام می‌گوید، روند صدور قبض برق که معمولا برای ما دوماه طول می‌کشید، در زمان داعش بسیار آسان و راحت شده بود. تمام شرکت‌های بازرگانی، کارخانجات و مغازه‌ها یک بهای ثابت می‌پرداختند. در مناطق مسکونی نیز کنتور‌های هوشمندی نصب شده بود که میزان برق مصرفی یک‌ماه را محاسبه می‌کرد.

روش مشابهی نیز برای جمع‌آوری زباله‌ها به کار گرفته می‌شد. هر خیابان به یک جمع‌کننده زباله خاص سپرده می‌شد که حقوق وی توسط ساکنان آن خیابان پرداخت می‌شد. داعشی‌ها کارت‌هایی را با مقادیر مشخصی که باید پرداخت می‌شد، توزیع کرده بودند و بازرسانان به‌طور مرتب برای بررسی تمیزی و جمع‌آوری پول به این خیابان‌ها سرکشی می‌کردند تا مطمئن شوند که هر بخش سر موعد پول خود را پرداخت کرده است.

آن‌ها همچنین تکنیک‌های بسیار نوینی برای درآمدزایی داشتند. تمامی زمین‌ها، اموال، کارخانه‌های مصادره‌شده، اموال غارت‌شده، چاه‌های نفت متعلق به دیوان مالی یا وزارت امور مالی می‌شد. از این پول‌ها برای درآمدزایی استفاده می‌شد. زمین‌های کشاورزی مصادره شده از اقلیت‌های مذهبی نظیر شبک‌ها و ایزدی‌ها برای سرمایه‌گذاری به اعضای داعش سپرده می‌شد. خانه‌ها، خودرو‌ها و اموال مسیحیان نیز میان اعضای داعش تقسیم می‌شد. گاو‌های مصادره شده می‌توانست گوشت مورد نیاز جنگجویان داعش را تأمین کند.

تجارت اسلحه، آثار هنری غارت شده و زنان و دختران اسیر گرفته‌شده نیز از دیگر منابع درآمد این گروه بود. آن‌ها باید از موادغذایی تولید شده و سوختی که از سوریه می‌رسید، مطمئن می‌شدند. تجهیزات مدرن و دارو‌های مورد نیاز نیز از ترکیه قاچاق می‌شد و همانند هر حکومت سلطه‌گری اکثر شهروندان سر خود را پایین انداخته و به زندگی خود سرگرم بودند.

ارسال نظرات