فرارو- بسیاری از کارشناسان معتقدند بزرگترین چالش دولت دوازدهم مسائل اقتصادی و معیشتی مردم خواهد بود. حسن روحانی برای دفاع از وزرای پیشنهادی اش به مجلس رفت. شواهد نشان میدهد وزرای پیشنهادی رییس جمهور در حوزه اقتصادی مورد تائید مجلس قرار می گیرند، با این حال همچنان نگرانی هایی درباره تیم اقتصادی دولت وجود دارد.
به گزارش فرارو، ترکیب اقتصادی وزرای پیشنهادی نشان می دهد که حسن روحانی به تجربه بیش از تخصص توجه نشان داده است. معرفی مسعود کرباسیان با دکترای مدیریت برای وزارت اقتصاد، محمد شریعتمداری برای وزرات صنعت و بازرگانی، عباس اخوندی برای وزارت مسکن، حبیب الله بیطرف برای وزارت نیرو و بیژن زنگنه برای وزارت نفت به خوبی این موضوع را نشان می دهد.
این تیم بازوی اجرایی اقتصاد در کشور به حساب می آیند. اما هنوز بخشی از کابینه اقتصادی معرفی نشده اند.
شواهد نشان می دهد محمد باقر نوبخت برای سازمان مدیریت، ولی الله سیف برای بانک مرکزی معرفی خواهند شد. اگر این اتفاق بیافتد تیم اقتصادی کامل می شود. اما برخی کارشناسان در این باره نگرانی های از بابت عدم وجود تخصص کافی اقتصادی در کابینه دارند.
آنها می گویند هیچ کدام از اعضای تیم اقتصادی، اقتصاددانان بزرگی نیستند. و این موضوع می تواند در تصمیمات بزرگ و مهم چالش آفرین باشد. از سوی دیگر برخی می گویند برای مدیریت کلان ضرورتی ندارد که حتما اقتصاددان بزرگی در کابینه حضور داشته باشد. دولت می تواند در پست های مهم وزارتی و مشاوران خود از اقتصاددانان و متخصصین استفاده کند.
علی دینی ترکمانی استاد و کارشناس مسائل اقتصادی در این باره معتقد است نیازی نیست که مدیران اقتصادی خود اقتصاددانان برجسته ای باشند، او به
فرارو گفت: «اگر وزیری توانمندی مدیریتی بالایی داشته باشد و اقتصاددانان برجسته ای باشد خیلی خوب است. اما اگر مدیری با این خصوصیات وجود نداشته باشد و قرار باشد از میان یک اقتصاددان برجسته و یک مدیر برجسته یکی انتخاب شود، اولویت با انتخاب مدیری با توانمندی مدیریتی بالاست.»
دینی تاکید کرد: «یک مدیر قوی با داشتن گوش شنوا، انتخاب مشاوران متخصص و ایجاد هماهنگی میان بخش های مختلف یک وزارتخانه و چینش مناسب مدیران در بخش های مختلف می تواند موفق تر از یک متخصص در حوزه کاری خود که توانایی مدیریتی ندارد عمل کند.»
دینی ترکمانی اضافه کرد "البته کسی که به ریاست سازمان مدیریت منصوب می شود باید آشنایی و تخصص مناسبی داشته باشد."
این کارشناس مسائل اقتصادی مثالی زد و گفت: «در وزارت بهداشت و درمان نیازی نیست حتما یک پزشک متخصص حاذق وزیر باشد. این وزارتخانه با مسائل عدیده ای روبه روست یک پزشک گمنام که تجربه و توانایی مدیریتی بالایی دارد می تواند گزینه بهتری از یک پزشک متخصص با شهرت بالا باشد. در این موارد ممکن است یک متخصص مشهور آنقدر مغرور باشد که حرف هیچ کسی را نشنود. این اصل در همه پست های مدیریتی ارشد صادق است.»
دینی ترکمانی خصوصیات یک وزیر خوب را اینگونه تشریح کرد: «توانایی فعالیت جمعی داشته باشد. گوش شنوا برای شنیدن سخنان کارشاسان و متخصصان حوزه خود داشته باشد. اشراف کامل به همه امور مدیریتی داشته باشد. هماهنگ کننده خوبی باشد که بتواند زیر مجموعه های خود را کنترل کند.»
او با بیان اینکه "تجربه مدیریتی را نباید نادیده گرفت" اظهار کرد: «تجربه یک دارایی فکری است و حتی در حد مدرک تحصیلی اهمیت دارد. ما بی سوادانی داریم که فعالان اقتصادی بسیار موفقی هستند و از طرف دیگر اقتصاددانانی داریم که فعالان اقتصادی موفقی نبوده اند.»
به اعتقاد این اقتصاددان "الزامات کار مدیریتی در یک وزارتخانه عبارتند: برنامه ریزی، سازمندهی، فرماندهی و کنترل."
او با اشاره به گزینه پیشنهادی معرفی شده برای وزارت اقتصادی گفت: «آقای کرباسیان سالهاست که مسئولیت اقتصادی دارد. او تجربه بالا در امور گمرکی و امور بازرگانی دارد. او با این تجربه شایدبیش از هر متخصص تحصیلکرده ای درباره گمرک و برخی مسائل اقتصادی دیگر آشنایی داشته باشد.»
با وجود این که دینی ترکانی متخصص بودن گزینه های پیشنهادی برای وزارت را در اولویت اهمیت قرار نمی دهد، اما مهدی پازوکی کارشناس مسائل اقتصادی در این باره نظر دیگری دارد. او معتقد است که اقتصاد ایران با مسائلی دست و پنجه نرم می کند که برای حل آنها باید مدیران از تخصص کافی در آن زمینه برخوردار باشند.
پازوکی
به فرارو گفت: «اقتصاد ایران اکنون دارای مشکلات فراوانی است، تعدد نرخ ارز، پایین بودن بهره وری، بحران کم آبی، بحران محیط زیست، بی انضباطی پولی و مالی در سند بودجه، بی انظباطی اداری و... این معضلات نشان می دهد که برای حل آنها نیازمند راه حل های علمی و کارشناسی هستیم.»
او با بیان اینکه "ما نیاز به نظام تصمیم ساز اقتصادی داریم" افزود: «این نظام تصمیم ساز باید بتواند با مشکلات برخورد علمی داشته باشد. از طرف دیگر نیاز به نظام تصمیم گیری داریم که بتواند براساس نظر کارشناسی تصمیم گیرد و عمل کند.»
این اقتصاددان تاکید کرد: «در ایران هرکس به فکر ماندن در قدرت است و بلند نظری وجود ندارد، غافل از اینکه اقتصاد بی رحم است، اگر برخورد علمی با مسائل نکنیم مشکلات به شکل روزافزون افزایش می یابد.»
پازوکی با بیان مثالی گفت: «دولت امسال 24 هزار میلیارد تومان بابت اوراق مشارکت و سود آن بدهی دارد. در کنار آن امسال هم دولت اوراق مشارکت منتشر می کند که بازهم بدهی جدید بر بدهی پیشین افزوده می شود. این وضعیت نشان دهنده بی انضباطی مالی است. رفع این بی انضباطی نیاز به اتاق فکری قوی اقتصادی دارد که بتواند راهبری کند.»
به گفته این اقتصاددان "انضباط اقتصادی سه بخش مهم دارد، پولی که مربوط به بانک مرکزی است، اداری که مربوط به سازمان امور استخدامی کشور است و مالی که مربوط به سند بودجه کشور و سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور است."
او تاکید کرد: «هر روز در ایران هزینه های دولت بالا می رود. اگر انضباط مالی و پولی ایجاد نشود مشکلات بزرگ تری ایجاد می گردد. آقای روحانی بداند مشکلات اقتصادی با سلام و صلوات حل نمی شود، برای حل مسائل نیازمند افراد دانشمند، فهیم و مستقل است.»
پازوکی افزود: «تفکری می تواند اوضاع را جمع و جور کند که اعتقاد به انضباط مالی و کوچک شدن دولت داشته باشد، این کار نیازمند حضور افراد مستقل در دولت است که متاسفانه این افراد در ایران از مدیرکلی بالاتر نمی روند.»
او گفت: «معدل اندیشمندان ایرانی آنچیزی نیست که در جامعه مدیریتی ایران می بینیم. متاسفانه افراد درجه 5 و 6 از دانشگاه های درجه 8 و9 سیستم اداری کشور را گرفته اند. اینها راهبر نیستند بله قربان گو هستند.»
این کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به تجربه دولت احمدی نژاد گفت: «اقتصاد بی رحم است، اگر با مشکلات اقتصادی علمی برخورد نکنیم شکست می خوریم، مانند احمدینژاد. آیا فکر می کنید او نمی خواست وضع فقرا بهبود یابد؟ او می خواست اما دانش آن را نداشت، تیم اقتصادی مناسبی نداشت. پول داشت، حمایت داشت، همه چیز داشت. علم نداشت. آقای روحانی باید به تجربه احمدی نژاد توجه کند. در برابر فشارها و رانتخواران بایستد.»
پازوکی با اشاره به گزینه پیشنهادی رییس جمهور برای وزارت اقتصاد گفت: «من امیدوارم اما نگران هم هستم. اگر گزینه قوی تری از آقای طیب نیا معرفی می شد قابل تحسین بود.»
افراد دیگر نیز بازرگان و بنی صدر هم تجربه مدیریتی در دولت نداشتند . بازرگان تنها در زمان مصدق در شهرداری کار می کرده و بنی صدر که هیچ فقط به صورت تئوری اقتصاد خوانده بود
آقای سیف تخصصش حسابداری است و نه اقتصاد. دیگر اینکه مدیرتش بصورت قبیله ای است و از همه مهمتر اینکه روی حرفش نمی شود حساب کرد! (4 سال است که سالی 4 بار می گوید بزودی ارز را تک نرخی می کنم!) بنابراین اعتبار و مشروعیتش را در بین مردم و فعالان اقتصادی از دست داده.