مولف کتاب «طهر مطهر» در تبرئه عموی امام زمان(عج)، میکوشد تا جعلی بودن ادعاهایی را که در خصوص جعفر بنعلی، مطرح شده است را آشکار کند. در این اثر پس از شرح کوتاهی از زندگی جعفر بنعلی، نظر علمای بزرگ در این خصوص آمده و بیان میشود که بسیاری از علما اتهامات را باور نداشتهاند.
به گزارش ایکنا، کتاب «طُهر مطهر»، تالیف رفیعالدین رفیعی با تیراژ ۵۰۰ نسخه به همت انتشارات یاران قائم چاپ و روانه بازار نشر شده است. پشت جلد این کتاب میخوانیم: جناب جعفر طاهر فرزند امام هادی(ع) یکی از بزرگترین مظلومین جهان اسلام است که مورد اهانت و تحقیر جامعه مسلمین قرار گرفته و حال آنکه آن حضرت از فرزندان پاک و مطهر امام هادی(ع) بوده و از روی تقیه خود را پیشمرگ امام زمانش قرار داد و دشمن از این عمل او کمال سو استفاده را کرده و با روایت جعلی در مقام ضربه زدن به آن حضرت بر آمده است. با مطالعه این کتاب، مقام بلند و پاک و منزه این امامزاده واجبالتعظیم مشخص میشود.
مولف در مقدمه مینویسد: بلکه از زمانی که مسئله خلافت پیامبر(ص) از مجرای اصلی خود منحرف شد، نخستین باری بود که حقوق اهل بیت(ع) زیر پا گذاشته شد و این ظلم ادامه یافت تا اینکه خلافت رسول خدا(ص) مبدل به سلطنت منفور و ظالمانه اموی و حکومت منحوس و غاصبانه دودمان عباسی شد و انواع آزارها و تعذیبها را در حق اهل بیت پیامبر(ص) روا داشتند و برای تخریب آنها بازار جعل حدیث را رونق دادند و این ظلم ادامه داشت تا زمانی که یازدهمین پیشوای بهحق و جانشین رسول خدا(ص) یعنی امام حسن عسکری(ع) به شهادت رسید و از دنیا رفت.
رفیعی تلاش کرده است تا روایاتی وارد شده بدون سند یا از راویان مجهول در خصوص «ادعای امامت توسط جعفر عموی امام زمان» را نقد و نفی کند، رفیعی معتقد است که نه امام هادی(ع) در تربیت فرزندش جعفر کوتاهی کرده و نه جناب جعفر فطرتاً کودن و فاقد فهم و درک صحیح بوده است.
این کتاب ریشه جعل روایاتی در خصوص جعفر بنعلی را این میداند که وی با طرح ادعای امامت دستگاه حاکم را متوجه خود کرد و از توجه کردن به مهدی موعود(عج) منحرف ساخت.
مولف در این کتاب به اثر شیخ صدوق، نظر شیخ مفید، موضوعاتی مانند «مسئله بداء»، «ادعای میراث»، «مناظرهای پیرامون جناب جعفر(ع)»، «اختناق و فشار بنیعباس»، «روایات ضعیف السند»، «مراسم نماز میت امام حسن عسکری(ع)»، «آیا جعفر توبه کرد؟!»، «ابا جعفر کنیه امام زمان(ع)»، «جهاد جعفر(ع)» و «قداست فرزندان امام معصوم(ع)» در این زمینه میپردازد.
تایید «ابوالحسن عبیدلی»
در این کتاب، نظر ابوالحسن عبیدلی در ستایش جناب جعفر نقل شده است. از او در تایید جعفر بنعلی نقل شده است که «در مورد جعفر فرزند امام هادی(ع) محاسن و خوبیهای بسیار زیادی نقل میکرد و میگفت گروهی از شیعیان ادعا کردند امامت را در او و در بعضی از فرزندانش بعد از فوتش، ولی وی راه کودکان را نرفت و دوری گزید از اعمال بد.»
آیتالله مرعشینجفی(ره) در معرفی و توثیق ابوالحسن شریفعبیدلی نوشته است: «شریف ابوالحسنمحمد» ملقب به شیخ شریف عبیدلی فرزند محمد بن ابیالحسن علی صالح بنعبیدالله اعرج بنحسین اصغر فرزند امام سیدالساجدین(ع). وی از نسبشناسان مشهور است و قول او در این علم حجت است. از جمله مشایخ و اساتید سیدرضی و سیدمرتضی و شیخابوالحسن عمروی، صاحب المجدی است که خود میگوید: از جمله ایشان استادم ابوالحسن نسّابه، مصنف و شیخ شرف است و به سن نود و نه سالگی رسید». آیتالله مرعشی در معرفی صاحب کتاب «المجدی» شاگرد شریف محمد عبیدلی نیز از عبیدلی به بزرگی یاد کرده است. همچنین شیخ مفید با اشاره به جعلی بودن مطالب در خصوص جناب جعفر مینویسد: برای جناب جعفر اخبار زیادی هست در این معنا ولی من از ذکر آنها اعراض میکنم به جهت دلیلهایی که این کتاب گنجایش ذکر آنها را ندارد و این اخبار پیرامون جعفر مشهورند نزد علمای امامیه و کسانی که آگاهی دارند به نقل اخبار (جعلی) مردم از عامه و در نهایت از خداوند یاری میجویم.
نظر آیتاللهسیستانی
همچنین نقل شده است که روزی در جلسه درس آیتالله سیدمحمود مجتهدیسیستانی شخصی تازه وارد، صحبت از فرزندان امام هادی(ع) نمود و به جناب جعفر اهانت کرد که آیتالله آشفته شد و گفت: چگونه به خود اجازه میدهید راجعبه یکی از ذراری رسول خدا(ص) اهانت کنید. فرد پاسخ داد به جهت روایاتی که در مذمت ایشان وارد شده است که استاد فرمود: آیا خود شخصا این روایات را بررسی کردهای که صحیح است و از دشمن نمیباشد؟
سبیله سبیل ابننوح
در ادامه کتاب ابتدا روایت «از فرزندم جعفر دوری کنید که برای من بمنزله «کنعان» فرزند نوح است» از امام هادی(ع) نقد شده و اثبات شده است که سند این روایت ضعیف است، این روایت با روایت دیگری از امام تناقض دارد که میفرمایند «سبیله سبیل اخوة یوسف» و این بیانگر آن است که همانگونه که فرزندان یعقوب از کردار خود پشیمان شدند و نزد یوسف و پدر توبه کردند و یعقوب نیز برای آنها دعا نمود و برایشان استغفار نمود، آنان به سعادت رسیده و هدایت یافتند، جعفر نیز به سعادت میرسد و توبه میکند.
نظر آیتالله خمینی و آیتالله خویی
در بخش دیگری از کتاب بیان شده است که امام خمینی(ره) روایت توقیع اسحاق بنیعقوب در ذم جناب جعفر را معتبر نمیداند. از میان علمای معاصر آیتالله خویی نیز بنیعقوب را مجهول میدانند که نمیتوان به روایتش احتجاج کرد.
ماجرای «مراسم نماز میت امام حسن عسکری(ع)»
بخش دیگری از کتاب ذیل عنوان «مراسم نماز میت امام حسن عسکری(ع)»، به تقیه جناب جعفر در این جریان میپردازد. مولف با تحلیل روایتهای شیخ صدوق و شیخ طوسی معتقد است ادعای امامت جناب جعفر در روایات یاد شده و برنامه ایشان برای اقامه نماز میت که با حضور امام زمان(عج) پایان یافت، از باب تقیه بوده است. مولف در این خصوص مینویسد: هنگامی که جناب جعفر(ع) به امامت برای خواندن نماز میت میایستد، در حالیکه بزرگان شیعه که برخی از مورخین آنها را حدود ۴۰ نفر نوشتهاند پشت سر او قرار گرفته بودند از جمله عثمان بنسعید و جناب ابوسهل اسماعیل بنعلینوبختی که از اصحاب سر بودند، دلالت بر صحه گذاشتن بر کار جناب جعفر(ع) دارد که از روی تقیه بر خواندن نماز میت شده است. ایشان همچنین نتیجه گرفتهاند «تسلیم بودن جناب جعفر(ع) در مقابل حضرت بقیةالله(ع)، در حضور بزرگان شیعه خود دلیل بزرگی است بر تقیه نمودن جعفر(ع) است که برای حفظ جان امام زمانش بعضی از اعمال مثل ادعای امامت و خواندن نماز میت را از خود بروز میدهد.