صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۱۶۶۲۴
احسان اقبال سعید
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۱ - ۰۱ خرداد ۱۳۹۶
احسان اقبال سعید؛ با اعلام نتایج نهایی انتخابات دوزدهمین دوره ریاست جمهوری داغ‌ترین اردیبهشت ایرانی هم سپری شد. حسن روحانی با رایی بالاتر از دوره قبل ساکن پاستور ماند و ابراهیم رئیسی هم رای چشم گیری به دست آورد. هاشمی طبا و میرسلیم هم طبق انتظار در فضای دوقطبی بسیار کم فروغ بودند.
 
حالا پس از نهایی شدن نتایج و فروکش کردن هیجانات و غبار‌ها می‌توان نکاتی را مورد بررسی قرار داد. ۱ -حسن روحانی: روحانی برخلاف تصور وتخیل اصول گرایان اولین رئیس جمهور یک دوره‌ای نشد. حالا با رای مردم روحانی ۴ سال سرنوشت ساز را پیش رو دارد. طیف آرا او کاملا رنگین کمانی بود. از سبد رای اصلاح طلبان گرفته تا وحشت زدگان بازگشت بخشی از افراطیون اصول گرا و همین طور گروهی از رای دهندگان که مطابق یک سنت سیاسی ایرانی تمایل به یک فرصت ۸ ساله برای رئیس جمهور دارند.
 
روحانی با مطالبات گوناگونی مواجه است. از دفاع از آزادی‌های اجتماعی ومدنی گرفته تا بهبود ملموس معیشت و چانه زنی برای تغییر شرایط برخی رهبران اصلاحات این طیف متنوع خواسته‌ها را تشکیل می‌دهد. روحانی ممکن است با تمام توان به دنبال خواست‌های حامیانش برود و یا اینکه فارغ از دغدغه انتخاب مجددش در بروکراسی و روزمرگی گرفتار شود. رفتار روحانی ترکیب نمایندگان مجلس در سال ۹۸ را تعیین خواهد کرد.

۲ -سید ابراهیم رئیسی: تولیت آستان قدس رضوی برای اولین بار وارد عرصه یک رقابت انتخاباتی شد. رئیسی توسط طیف ناب‌تر اصول گرایان، چون پایداری و مدیران احمدی نژاد احاطه شد. او آنقدر عزیز بود که قالیباف هم رویای ۱۲ ساله را به سود او بایگانی کرد. آقای رئیسی نگاه ساده‌ای به معضلات پیچیده کشور داشت، ولی به نسبت قالیباف رفتار اخلاقی تری بروز داد و در مقابل شکست هم خویشتندار بود.
 
اقای رئیسی در مورد خاص تتلو مرتکب خبط بزرگی شد که احتمالا از جانب اعضای ستادش در روزهایی که بر اثر فشار کار تمرکز پایینی هم داشت بر او تحمیل شد. این شکست احتمالا تصوراتی که در مورد آینده آقای رئیسی وجود داشت را منتفی کند، اما رای قابل قبولش احتمالا چهار سال دیگر هم او را یگانه نامزد اصول گرایان کند جایی که نامزد اصلاح طلبان و اعتدالیون نماینده وضع موجود خواهد بود و آقای رئیسی می‌تواند مواضع اپوزیسیون تری هم اتخاذ کند.
 
رئیسی باید در اطرافیان و نزدیکانش هم بازنگری انجام دهد بسیاری از همراهان رئیسی پتانسیل فراری دادن رای بالایی دارند.
 
۳ -قالیباف: رویای ریاست جمهوری قالیباف را باید بایگانی شده دانست. قالیباف هرگز نتوانست یک پایگاه مشخص اجتماعی برای خود تعریف کند. این بار هم آمد وحملات کم سابقه به روحانی را صورت داد و رفت. احتمالا شهرداری تهران هم از دست قالیباف خارج شود. سرهنگ شاید، چون محسن رضایی به لباس نظامی باز گردد.
 
۴ -اسحاق جهانگیری:جهانگیری در مناظره ها فراتر از انتظار ظاهر شد و درخشید. به عادت سیاسی ایرانی احتمالا همه انتظاد دارند نامزد سال ۱۴۰۰ اصلاح طلبان و اعتدالیون جهانگیری باشد. جریان تخریب علیه جهانگیری احتمالا در دوسال پایانی دولت پررنگ خواهد بود.
 
در سال ۱۴۰۰ جهانگیری نماد وضع موجود خواهد بود و با توجه به بروکراسی معیوب و اشکالات ساختاری سیستم اجرایی در ایران احتمالا تمام این ایرادات از سوی اصول گرایان متوجه او خواهد شد. جهانگیری بهتر است میدان را در ۱۴۰۰ به یک نیروی کمتر در دید و کسی که بتواند موضع مخالف اتخاذ کند بسپارد.
 
اصول گرایان در ۱۴۰۰ با توجه به شکست‌های پس از سال ۹۲ متحد خواهند بود. در مورد میرسلیم و هاشمی طبا نکته چندانی نمی‌توان ذکر کرد جز اینکه موتلفه باید بپذیرد به همان نقش خاطره گویی در دهه فجر انقلاب بسنده کند؛ و نکته مهم دیگر این که هر دو جریان اصلی سیاسی کشور با فقر وبن بست گفتمانی مواجه هستند.
 
جریان اصلاح طلب دیگر مفاهیمی، چون آزادی و دموکراسی خواهی و... را کمرنگ کرده و به استراتژی هراس از بازگشت افراط روآورده است و سعی دارد به بدنه اجتماعی خود بقبولاند که مدیریت کم هزینه تری نسبت به رقبای اصول گرایش دارد. اصول گرایان هم دیدگاه‌های خود در حوزه‌ای فرهنگی و سیاست خارجی را ناکارآمد و رای پران یافته و در قامت مدافع طبقات محروم و بهبود دهنده‌ی معیشت فرو رفته است.
 
افشاگری و مبارزه با فساد از دیگر ابزارهای جدید اصول گرایی است. به پایان بردن این مطلب بدون اشاره به احمدی نژاد کم لطفی خواهد بود. احمدی نژاد و یارانش احتمالا خوشحال از شکست اصول گرایان به آنان گوشزد خواهند کرد که تنها شانس برای پیروزی مقابل اصلاح طلبان آن‌ها هستن و منتظر بازگشت وچراغ سبز متحدان سابق خواهند ماند.
 
ارسال نظرات