صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۰۹۱۹۰
مزدک دانشور در گفتگو با فرارو تحلیل کرد
شهروندان به دنیایی پرتاب شدند که بازار، تعیین‌کننده آن بود و تقسیم‌بندی آنان به داراها و ندارها و البته خدمات لایه‌بندی شده در دستور کار دولت قرار داشت. در چنین فضای رعب‌آوری، بیماری به خصوص بیماری‌های مزمن و ناتوان‌کننده فاجعه است.
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۴ - ۰۲ فروردين ۱۳۹۶
فرارو-"از دو ماه پیش شروع شد؛ وقتی متوجه شدم به سرطان مبتلا شده‌ام و خیلی زنده نمی‌مانم. همین ماجرا شوک بزرگی برایم بود. تصمیم گرفتم راز بیماری‌ را از خانواده‌ام پنهان کنم و درعوض آن‌ها را هم بکشم تا با مرگ من دچار مشکل نشوند. همین شد که نقشه قتل اعضای خانواده‌ام را طراحی کردم".

به گزارش فرارو،
این‌ها اعترافات زنی است که از جنایت خانگی پرده برداشت. ترسِ از سرطان او را به این نتیجه رسانده که باید خودش زودتر از بیماری دست‌به‌کار شود و همه‌چیز را تمام کند؛ هم  زندگیِ خودش را و هم زندگیِ کسانی که با بیماری و مرگِ او ضربه خواهند خورد.

موارد مشابهی نیز پیش‌تر اتفاق افتاده؛ مواردی با خشونتی کم‌تر یا بیش‌تر.

هرچند این موارد، نمونه‌هایِ حادِ ترس از بیماری‌های سخت هستند، اما به نظر می‌آید ترسِ از بیماری در اشکال دیگر آن در جامعه ایران وجود دارد.

ترس از بیماری امروز به عنوان یک بیماری روان‌شناختی نیز شناخته می‌شود اما دلایل اجتماعی آن می‌تواند از اهمیت بیش‌تری برخوردار باشد.

مزدک دانشور –پزشک و انسان‌شناس پزشکی- در گفتگو با فرارو ترس از بیماری در ایران را به دلایلی همچون بی‌اعتمادیِ بیماران به پزشکان، شفاف نیودن دلایل بیماری و یا هزینه‌های درمان مرتبط می‌داند.

ترس از بیماری تاریخی است

این انسان‌شناس در ابتدا و درباره بعد تاریخی ترس از بیماری گفت: ترس از بیماری، ترسی تاریخی است. ترسی از ناشناخته‌ها که فرد را محاصره می‌کند و جامعه را آلوده می‌کند. انسان پیشامدرن اسیر بیماری بود. بیماری دیوی مخوف بود که از جایی ناشناخته سربرمی کرد و فرد و خانواده و اجتماع را می‌بلعید.

وی ادامه داد: پس از یافتن علل بیماری‌ها به خصوص بیماری‌های عفونی از سوی پزشکان، این ترس تاحدی کم شد ولی با رشد بیماری‌های سبک زندگی و تجمیعی، علت بیماری به وضوح گذشته برای علم پزشکی معلوم نبود. به عنوان مثال همبستگی آماری بین کشیدن سیگار و سرطان ریه وجود دارد، ولی در اطراف ما کسانی وجود دارند که به رغم سیگار کشیدن عمری طولانی (هرچند بی‌کیفیت) داشته‌اند.

در حقیقت علل این بیماری‎ها به گفته مزدک دانشور به جای آنکه به وضوح مشخص باشد، با عوامل همبستهcorrelative آشکار می‌شود. به همین دلیل است که یک فضا یا فاصله در فهم بیماری باقی می‌ماند که تصورات پیشامدرن می‌توانند آن را پرکنند.

این پژوهش‌گر همچنین در تحلیل این موضوع گفت: یعنی دوباره به زمانی باز می‌گردیم که بیماری استعاره‌هایی از بدبیاری bad fortune یا نفرین curse و یا حتی چشم خوردن دانسته می‌شد و با انگ‌های غریب همراه بود. بیماری به خصوص با عللی ناشناخته همان ترس‌های پیشامدرن را در ما زنده می‌کند چرا که در برابر آن ناتوانیم و امکان فرار از آن یا بهبودی چنان مغشوش و مه آلود است که گاه دست به دامان راه حلهایی می‌شویم که نیاکان ما به آن پناه می‌بردند.

بی‌پناهی و ترس از بیماری

مزدک دانشور درباره دلیل دیگیری که باعث می‌شود مردم از بیماری بترسند توضیح داد: دلیل دوم ترس از بیماری، "بی‌پناهی" است. پس از پایان جنگ و آغاز برنامه‌های تعدیل ساختاری (که امروزه به‌نام نئولیبرالیسم شناخته می‌شود) زندگی و بود و باش اکثریت شهروندان این مرز و بوم از نظر اقتصادی و اجتماعی مورد هجوم واقع شد. از حمل و نقل شهروندان گرفته تا تغذیه و مسکن، از درمان و بهداشت تا آموزش و پرورش و... بدل به کالاهایی شدند که هر روز از امکان تملک و برخورداری آن‌ها کاسته می‌شد.

وی در ادامه اظهار کرد: شهروندان به دنیایی پرتاب شدند که بازار، تعیین‌کننده آن بود و تقسیم‌بندی آنان به داراها و ندارها و البته خدمات لایه‌بندی شده در دستور کار دولت قرار داشت. در چنین فضای رعب‌آوری، بیماری به خصوص بیماری‌های مزمن و ناتوان‌کننده فاجعه است.

وی با اشاره به هزینه‌های زیاد درمان نیز گفت: علاوه بر هزینه‌های خانمان برانداز catastrophic fees که خانواده‌ها را به عمق فقر پرتاب می‌کند، بیماری‌های مزمن در بیمارستان‌های ناکارآمد که بیمار و همراهش از احترامی در خور برخوردار نیست، درمانی آسان و شایسته نمی یابد. رفتار کادر درمانی سرد و بیگانه است و بیمار به جز استثنائاتی از سمپاتی و همدردی درمانگران (به خصوص پزشکان متخصص) برخوردار نیست.
 
 
بی اعتمادی میان بیماری و پزشک بر ترس از بیماری دامن می‌زند
این انسان‌شناس همچنین دلیلِ سوم ترس از بیماری را در افزایش بی‌اعتمادی به کادر درمانی و پزشکان می‌داند. بیمار با اعتماد و اعتقاد به پزشک و درمانگر بخشی از درمان را می‌یابد. براساس همین اعتقاد و اعتماد است که حتی دارونماها (پلاسبو) هم در آزمایشات تا حدی شفابخش‌اند.

 "سرمایه‌زدگی و کالایی‌شدن عرصه‌های زندگی به خصوص درمان و سلامت" به گفته این پزشک باعث شده تا رابطه پزشک و بیمار به یک معامله و رابطه مالی فروکاسته شود. پزشک در وهله اول به جای آنکه به درمان تمام و کمال بیمار بیندیشد به وجه مالی درمان نظر دارد. این نگاه و رابطه بر بیمار نیز اثر می‌گذارد. در حقیقت بیمار خریداری است که باید مواظب باشد سرش کلاه نرود!

عضو گروه جامعه‌شناسی پزشکی انجمن جامعه‌شناسی ایران همچنین درباره رابطه پزشک و بیماری تاکید کرد: این رابطه دیگر یک رابطه عمیق و پر از اعتماد و اعتقاد نخواهد بود و به همین دلیل از ارزش‌های خود تهی می‌شود و پزشک دیگر نمی‌تواند آن تأثیر لازم را بر بیمار بگذارد و ترس و غم را از بیمار دور کند.

مزدک دانشور در انتها نیز گفت: به دلایل بازگفته، بیماری به خصوص بیمارهای مزمن و ناتوان‌کننده برای شهروند این مرز و بوم ترسناک و عذاب آور است. شهروندانی بی پناه، رها شده به دست سرد سرمایه، گرفتار در چنبره بیمارستان‌های ناکارآمد و اسیر روابط ناسالم، حق دارند که از بیماری بهراسند و در پس آن فردایی نبینند.
ارسال نظرات
ناشناس
۰۱:۳۶ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۵
واقعا اوضاع بهداشت و درمان و حتی باورهای مردم در این حوزه با هیچ عقل سلیمی سازگار نیست من فکر میکنم که مردم از مرگ میترسند نه از بیماری چرا که خیلیها خودشان را به بیماری میزنند و حتی برای بیماریهای ساختگی ذهن خودشان زندگیشان را هزینه میکنند حال انکه بسیاری از بیماریها در حد بیماری نیستند و به مرور زمان در هر فردی به تناسب نمود پیدا میکند
احسان
۱۰:۱۳ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۴
واقعیت غیر قابل انکار
حسین
۰۸:۴۵ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۴
بعد از چهل سال رسیدیم به این جا
محمد
۲۱:۳۸ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۳
بخاطر هزینه ای وحشتناک هست یعنی واقعا بیشتر از خود هزینه ها ست. بجز اینکه بیمه خیلی قابلیت ندارد در ایران، پزشکان هم عموما ارزشی برای بیمار نیستند و بصورت پول او را می بینند. بیمارستانهای دولتی هم که ضعفِ خدمات دارند که اونها هم تا حدی پول می گیرند، بیمارستانهای خصوصی که اصلا همه چیز را پول می بینند. بنده مادرم سرطان روده بزرگ داشتند، برای درمان بیماری ایشان هفتاد میلیون تومان در عرض یکسال و نیم خرج کردیم. فدای یه تارِ مو مادر عزیزمان ولی منظورم اینه که هزینه ها واقعا سنگینه، آدم هیچ چیزش نباشه از نظر هزینه دچار مشکل میشه چه برسد به یک بیمار سنگین
ناشناس
۱۶:۳۲ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۳
یعنی یک عده نمی دانند چرا سرمایه پزشکان (و هر سرمایه دار دیگری توی این مملکت) میره بسمت بسازو بفروش ؟؟؟
اون عزیزان یه کم تحقیق کنند اونوقت می فهمند چرا
ناشناس
۱۳:۳۶ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۳
در كنار بيمارستانهاي بي خاصيت و دكتراي پولكي ، بايد به ترس ايرانيها به خود واقعه مرگ هم اشاره كرد.
خيلي از ايرانيها علارغم اينكه بيماري ندارن ، ولي ترس از مرگ كيفيت زندگي آنها را تحت شعاع قرار داده . در اكثر خطابه ها مردم از مرگ ترسانده ميشن .
ناشناس
۱۳:۰۹ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۳
هزینه درمان واقعاوحشتناکه
ناشناس
۱۱:۳۲ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۳
جناب سردبیر یا ادمین فرارو . لطفا این مطلب را از صدر صفحه بردارید . با توجه به فرا رسیدن بهار و عید خوشایند نیست
ناشناس
۱۱:۰۴ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۳
بیماری برای من یعنی تحمل درد ناشی از مرض و هزینه ها، یعنی نگرانی و سردرگمی ناشی از تشخیص و درمان اشتباه، یعنی تحمل رفتارهای بد کادر درمان، دکترها که خدایان هستند و هیچ، دیگه پرستارها حتی نیروهای خدماتی بیمارستان هم برای بیمار خط و نشون می کشن. خدا هیچ بنده ای رو مریض نکنه، خصوصا تو ایران.
ناشناس
۲۱:۱۷ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۲
اینهایی که فرمودید همه درست ، اما نفرمودید چه باید کرد ؟
ناشناس
۱۸:۵۹ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۲
ای،اندکی ازوضعیت را گفت.
ناشناس
۱۵:۵۵ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۲
بيش از ده ساله كه به جز دندانپزشك به هيچ پزشكي مراجعه نكردم و سعي كردم با ورزش و تغذيه سالم سلامتي خودم رو حفظ كنم. بزرگترين آرزوم هم اينه كه با سكته از اين دنيا برم چون اكثر بيمارستانها تجارت خانه هايي هستند كه وضعيت هر كس رو از آنچه كه هست بدتر مي كنند.
ناشناس
۱۳:۵۳ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۲
تغذیه درمان مسکن از نیازهای اساسی مردم هستند که در کشورهای پیشرفته حاکمیت نظارت مستقیم بر این عرصه ها دارد و دست سودجویان را در این عرصه کوتاه کرده است اما متاسفانه در کشور ما عرصه درمان و پزشکی یک تجارت پول ساز شده است در حالیکه مردم با بدختی ریال ریال درمانشان را پرداخت میکنند و گاه مشاهده شده که برای درمان خانه و زنگیشان را میفروشند پزشکانی را میبینم که سوار بر گران ترین اتومبیلها از خانه های مجللشان بیرون میاند و به پروژه های ساختمانی و بساز بفروشی اشان سر میزنند آخر کجای دنیا پزشک متخصص بساز بفروشی میکند ؟؟؟
جای پزشک متخصص در دانشگاه و مرکز تحقیقات است نه بنگاه معاملات ملکی ؟؟
مردم واقعا نمیدانند که هزینه واقعی درمانشان چقدر است و متواضعانه از پزشکی که بابت درمان انها زیر میزی از آنها میگیرد تشکر میکنند که جانشان را نجات داده است بیمه ها هم که .....
ناشناس
۱۳:۳۳ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۲
پزشکان هم خروجی همین جامعه سرمایه سالارند و با توجه به محدودیتهای فرارو نمیتونم اشاره کنم که چرا جامعه ما این چنین مادی گرا شده و چرا همه چی با پول خرید و فروش میشه!!!
ناشناس
۲۱:۲۵ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۳
گل گفتی، این "محدودیتهای فرارو" چه وقتهایی را از من تلف کرده است.
سیّد دلبر
۱۲:۳۴ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۲
از بس کیفیت مراکز درمانی بالاست !!!! ادم خجالت میکشه مریض شه ی وقت حق ناس به گردنش نیفته
ناشناس
۱۲:۱۹ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۲
احسنت به این مقاله. نمی دانم چرا فقط در ایران است که پزشکان اینطور خود را بی ارزش کرده اند. خیلی وقت ها به بقال سر کوچه بیشتر اطمینان دارم تا فلا دکتر متخصص استاد.
محمد
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۲
بیشتر از هزینه و بیمارستان و دکتر میترسیم تا خود بیماری!!