دختر دانشجو پس از آخرین ملاقات با پسر مورد علاقهاش به طرز مرموزی به کام مرگ فرو رفت. هنوز مشخص نیست این دختر دست به خودکشی زده یا با انگیزهای نامعلوم به قتل رسیده است.
عقربهها ساعت ١٠ صبح سهشنبه ٧ آذرماه سالجاری را نشان میداد که کارکنان خدماتی ساختمانی در شهرک اکباتان با جسد دختر جوانی در فضای سبز پشت ساختمان ١٢ طبقه روبهرو شدند. وقتی ماموران کلانتری ١٣٥ آزادی در جریان مرگ مرموز دختر جوان قرار گرفتند، خیلی زود تیمی از ماموران اداره ١٠ پلیس آگاهی تهران همراه بازپرس سجاد منافی آذر از شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران برای تحقیقات ویژه پا در صحنه جرم گذاشتند.
ماموران در تحقیقات ابتدایی پی بردند که دختر ٢٣ساله دانشجوی مهندسی پزشکی است که در ماجرای مرموزی از طبقه هفتم ساختمان به داخل محوطه سقوط کرده است. آنطور كه مشخص بود جسد در پشت مجتمع مسكوني افتاده بود و صبح، زماني كه كارگران خدماتي برج درحال نظافت آنجا بودند، جسد را پيدا كردند. به گفته پزشكي قانوني حدود ١٢ ساعت از مرگ وي میگذشت. نخستين فرضيه اين بود كه احتمالا مرگ وي خودخواسته بوده اما وقتي در تحقيقات مشخص شد كه دختر جوان میهمان خانه پسر جوانی به نام آرمین در ساختمان ١٢ طبقه شهرک اکباتان بوده است، بازپرس پرونده با توجه به مرموز بودن حادثه دستور بازداشت وی را صادر کرد.
آرمین صبح دیروز در شعبه سوم دادسرای امور جنایی پیش روی بازپرس سجاد منافی آذر قرار گرفت و گفت: اوایل فروردینماه امسال بود که با الهام در اینستاگرام آشنا شدم و پس از مدتی با هم دوست شدیم. الهام خیلی زود به من علاقه پیدا کرد و این درحالی بود که من نسبت به او علاقهای نداشتم. مدتي كه گذشت تصميم گرفتم به دليل برخي از رفتارهاي عجيب او به دوستيمان پايان دهم اما دختر جوان دستبردار نبود. مدام به من گير میداد و میگفت چرا عكسهاي میهمانيرفتنت را در اينستاگرام منتشر ميكني. چندينبار به خاطر رفتارهاي عجيبش با مادرش صحبت كردم و او میگفت حال روحي دخترش خوب نيست. مادر قرباني يك روز پيش از حادثه از من خواست تا دخترش را به خانهام ببرم و به او قرص خواب بدهم تا بخوابد. میخواست دخترش را نزد پزشك ببرد.
وی افزود: چند روز قبل با دختر دیگری در میدان صنعت سوار خودرو پدرم بودم که الهام متوجه ما شد و با خودرویش به در خودرو ما زد و پس از پیاده شدن از خودرویش با من درگیر شد و گفت باید دختر جوان را از خودروام پیاده کنم اما من توجهی به حرفهایش نکردم و به مسیرم ادامه دادم.
آرمین گفت: پس از آن ماجرا الهام به خانهشان نمیرفت. او را به خانهمان بردم تا اینکه پس از ٤ روز الهام را به خانهشان بردم و تحویل مادرش دادم اما روز ٦ دیماه الهام دوباره به خانهمان برگشت.
وی ادامه داد: ساعت ٥ بعد از ظهر بود که الهام به خانهمان آمد. دوباره با یکدیگر درگیر شدیم. من که از دست رفتارهایش خسته شده بودم از خانه خارج شدم و آخرینبار ساعت ٧ عصر همان روز بود که با دوستم در محوطه ساختمان درحال سیگار کشیدن بودیم که الهام مرا دید و پس از رفتنش پیامک داد که میخواهی باز به میهمانی بروی؟ خوش بگذره.
آرمین گفت: پس از آخرین پیامک دیگر اطلاعی از وی نداشتم تا اینکه فردای آن روز خدمتکار ساختمان درحال نظافت با جسد الهام روبهرو شد. در این ماجرا بیگناهم و نمیدانم چه اتفاقی افتاده است.
بنا به این گزارش، بازپرس منافی آذر در این مرحله دستور آزادی آرمین را صادر کرد و دستور داد از تهران خارج نشود تا تحقیقات تکمیلی برای ابهام مرموز این پرونده جنایی روشن شود.