میثم قهوه چیان؛ چندی پیش فراکسیون نماینده مناطق ترکنشین با حدود 100 نماینده پارلمان تشکیل شد. جلاییپور با یادآوری گزارش مقامات امنیتی در 8 ما اخیر مبنی بر اقدامات داعش و قومگرایان مسلح به نقد این اقدام پرداخته است و هیچ راهحلی را برای حل مشکلات قومی به عنوان علت تشکیل فراکسیون مناطق ترکنشین ارائه نکرده است.
دکتر حمیدرضا جلاییپور در مطلب ارزشمندی با عنوان «چرا فراکسیونسازی قومی در مجلس بهداشتی نیست؟» به نقد تشکیل فراکسیون مناطق ترکنشین پرداختهاند و در پایان نتیجهگیری کردهاند که «فراکسیون امید نباید در وادی «فراکسیونسازیهای قومی بیفتد».
پایه استدلالی ایشان این است که مربع نامقدس «امریکا، روسیه، اسراییل و عربستان» به دنبال «تشدید بحران اقتصادی» و «نیرو گرفتن از اختلافات مذهبی و بعد اختلافات قومی است»، بنابراین «ایران و نیروهای درون» باید «متحد و یکپارچه» عمل کنند.
ایشان برای تقویت استدلال خود مینویسد: «گزارش مقامات امنیتی ما در ۸ ماه گذشته حکایت از این میکند که هم داعش هم قومگراهای مسلحی (چون حزب دموکرات کردستان ایران) «نیروهای تخریبگر» به داخل کشور میفرستند که خوشبختانه بیشتر انها تاکنون خنثی شده است. ولی قصد تداوم ایذا و تخریب از سوی این دو نیرو در ایران جدی است».
عضو بلندپایه حزب اتحاد ملت ایران به جای توجه به مسائل قومی پیشنهاد کرده است که اصلاحطلبان با اصولگرایان میانه متحد شوند تا مشکلاتی از قبیل «فساد کمتر، میلیونها بیکار، فرسایش اقلیم ایران، سامان دادن اصلاحطلبان و اصولگرایان در قالب دو حزب جدی و سراسری» بپردازند.
ذکر چند نکته در خصوص نوشتار دکتر جلاییپور لازم به نظر میرسد. آیا آقای جلاییپور معتقدند صد نماینده از مجلس ایران در راستای مربع نامبارک «آمریکا، روسیه، اسراییل و عربستان» هستند؟
این نمایندگان بر اساس مشکلات مشترکی که در حوزههای انتخابی خود ملاحظه کردهاند تلاش میکنند تا برای حل مطالبات بخش وسیعی از ایرانیان همکاری کنند. باید به آقای جلاییپور یادآوری شد، اگر دشمنانی در پی «نیرو گرفتن از اختلافات مذهی و قومی» هستند، راهحل در حل اختلافات قومی و مذهبی است و ندیدن آن، نفی این فراکسیونها به بهانه عملکرد متحد و یکپارچه، تهدید همین وحدت از طریق فدا شدن جزء در پای کل است. استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران چنین دغدغه اقوام ایرانی را به عنوان یک اولویت برای همکاری اصلاحطلبان و اصولگرایان مطرح نکرده است، هر چند تلاش کرده تا رفع بحران اقتصادی را موضوع چنین همکاری قرار دهد. ایشان همچنین برای تقویت یادداشت خود در نقد یک فراکسیون فراگیر از اصلاحطلبان و اصولگرایان در مجلس، از گزارش حملههای تروریستی مایه میگذارد و معلوم نیست ایشان چنین چطور گروههایی تروریستی را در کنار فراکسیونی در مجلس میگذارد. این اقدام به آن شباهت دارد که برای نقد اصلاحطلبان آنها را در کنار گروههای منافق بگذاریم.
در ضرورت وجود چنین فراکسیونهایی میتوان خاطر نشان کرد که پارلمان به عنوان بخشی از ساختار دولت، به معنای عام، باید در پی تحقق حقوق اقوام ایرانی (مصرح در قانون اساسی و قوانین جهانی) باشد و فراکسیونهای قومی میتواند تشریک مساعیی فراتر از جناحهای سیاسی برای کارآمدی دولت، در این زمینه باشد.
افزایش رضایت همه ایرانیان از کارایی دولت موجبات تقویت انسجام ملی در فضایی را فراهم خواهد کرد که آقای جلاییپور نیز بر بحرانی بودن آن صحه گذاشته است. نمیتوان علتهایی را که موجب تشکیل فراکسیون مناطق ترکنشین شده است را ندید و یکجانبه به نفی آن حکم داد. بیشک همیننگاه باعث خواهد بود تا انسجام ملی ایران به خطر بیفتد و مدعی «ایران برای همه ایرانیان» در معرض اتهام «دروغگویی» قرار گیرد.