صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۹۵۰۲۱
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۸ - ۱۷ آبان ۱۳۹۵
یادداشت زیر را یکی از مخاطبان به سایت فرارو ارسال نموده‌اند؛ بدیهی است این یادداشت تنها به گوشه‌ای از نظام آموزش و پرورش اشاره داد و قابل تعمیم به تمام سیستم آموزشی و مدارس کشور نیست.
پایگاه خبری فرارو ضمن ادای احترام به تمام معلمان و فرهنگیان کشور این یادداشت را منتشر کرده است.


یادداشت دریافتی- امید سعیدی؛ " بابا! مگه نگفته بودی که کتاب مقدس است؟

بله پسرم، کتاب منبع آموزشی ماست و ما همه چیزمان را مدیون کتاب ها و نویسنده هایی هستیم که این کتاب ها را نوشته اند.

پس چرا معلم ما کتاب به سمت ما پرتاب می کند؟"

اینجا بود که من جوابی نداشتم برای سوال پسرم، فرزندی که از بچگی با این تفکر بزرگ شده است که به کتاب احترام بگذارد در برهه ای از زندگی اش با تناقض حرف های من با واقعیت جامعه روبرو شده بود و این تناقض باعث شده بود که پسرم از مدرسه دلخور باشد و حتی به  من بگوید که دیگر به مدرسه نمی روم زیرا معلم علاوه بر این کار در بعضی از اوقات با کلمات ناشایستی ما را خطاب قرار می دهد.

من به عنوان یک پدر خودم را مسئول می دانستم و با خود اندیشیدم که باید راهی پیدا کنم که این معلم را نسبت به عمل ناشایست خود آگاه کنم. این بود که از سایت های مختلف شروع به جمع آوری اطلاعات در زمینه های آموزشی و پرورشی در ایران و کشورهای مختلف کردم، سعی کردم چند مقاله علمی در زمینه برخورد معلم با دانش آموز پیدا کنم. سایت ها و وبلاگ های معلم های مختلف را تا جایی که وقت و انرژی اش را داشتم بررسی کردم. به نتایج خوبی دست پیدا کردم که آنها را نیز با معلم پسرم در میان گذاشتم.

در سایت وزارت آموزش و پرورش  مصاحبه ای با وزیر محترم آموزش و پرورش ( فخر الدین احمدی دانش آشتیانی ) قرار گرفته است که گزیده ی کوتاهی از آن را برای شما می نویسم :

"وی با اشاره به اینکه ضعف نظام آموزش و پرورش ضعف تک گویی است و سخن راندن به جای سخن شنیدن است؛ افزود: این شعار نیست بلکه معتقدم باید در آموزش و پرورش، فضای گفت و گو باز شود و مسائل را با بحث و گفت و گو حل کنیم البته نه فقط با مسئولان بلکه با خانواده ها، معلمان و دانش آموزان باید این کار صورت گیرد."

احمدی دانش آشتیانی تصریح کرد: معتقدم مدرسه کانون نشاط، پویایی و تحرک است و دانش آموز باید احساس زندگی کردن در مدرسه داشته باشد و اگر بتوانیم مدرسه را محل زندگی  دانش آموز قرار دهیم به طوری که آنها احساس آرامش کنند درس خواندن جزئی از علائق آنها می شود و دیگر حالت رسمی و اجباری پیدا نخواهد کرد."

این سخنان را که مطالعه کردم سعی نمودم که این شرایط ایده آل را به مدرسه پسرم بسط بدهم و به مقایسه بپردازم، هر چند وزیر محترم آموزش و پرورش با بیان این نکات جالب به گونه ای معلمان و مدارس را به این شکل از آموزش ترغیب نموده است اما همین سخنان نشان می دهد که چنین شرایطی در سیستم آموزشی ما وجود ندارد و به همین علت است که وزیر محترم این سخنان را بیان نمودند. تمام کسانی که فرزندی دانش آموز دارند مسلما به این قضیه واقف هستند که مدارس ما و سیستم آموزشی ما برای رسیدن به شرایط ایده آل راه بس درازی را در پیش دارد.

نگارنده در اولین روبرویی با معلم فرزندم که دست بر قضا معلم نمونه نیز شده بودند، این نوع رفتار ایشان را نقد نمودم اما با این جمله تکراری مواجه شدم که اگر از سیستم تدریس من راضی نیستید می توانید معلم پسرتان را عوض کنید، اینجا بود که برآشفتم و گفتم من آمده ام که این شرایط غلط را اصلاح کنم و حق دارم که در زمینه رفتار معلم با پسرم نظر بدهم، من هیچ گونه دخالتی در سبک تدریس شما ندارم، هر چند خودم نیز رشته تحصیلی ام آموزش زبان بوده است و با متدهای آموزشی آشنایی دارم.

به ایشان گفتم که من از شما توقع کار خاصی را ندارم بلکه می خواهم طبق ضوابط همین سیستم معیوب آموزش و پرورش با فرزندان ما رفتار بشود، فرزند من یک انسان است و باید مانند یک انسان مورد احترام قرار بگیرد و طبق مجموعه مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش و در فصل ششم تحت عنوان مقررات انضباطی دانش آموزان و در بند سوم و ماده های 74 تا 81 تنبیه، کاملا مشخص و مبرهن بیان شده است و چیزی فراتر از این ضوابط مسلما پذیرفته شده نیست.بهرحال هر چند ایشان کمی ناراحت شدند اما پاره ای از رفتارهای غلط خود را پذیرفتند و همین پذیرفتن اولین راه رسیدن به اصلاح یک روند غلط است.

برای آشنایی خوانندگان این مقاله قسمت هایی از این مصوبات را ذکر می کنم تا پدر و مادر های عزیز نسبت به حقوق فرزند خود هر چه بیشتر آگاه باشند:

ماده 75: تنبیه باید توجه دانش آموز را به اشتباه خود جلب و زمینه مناسب را برای ایجاد رفتار مطلوب در وی فراهم نماید لذا اعمال تنبیه باید متکی به یافته های علمی و استفاده از الگوهای مناسب تغییر رفتار باشد تا موجب تجری دانش آموز و اصرار وی بر تکرار اشتباه نشود.

کدام روش تنبیهی مدارس ما با یافته های علمی و الگوهای رفتار مطابقت دارد. کدام روش های خلاقانه تنبیه در مدارس ما باعث عدم تکرار رفتار غلط دانش آموز شده است و یا می شود.

ماده 76: دانش آموزی متخلفی که راهنمایی ها و چاره جویی های تربیتی در آنها مفید و موثر نمی افتد، با رعایت تناسب به یکی از روش های زیر مورد تنبیه قرار گیرند:

1- تذکر و اخطار شفاهی به طور خصوصی
2- تذکر و اخطار شفاهی در حضور دانش آموزان کلاس مربوط
3- تغییر کلاس در صورت وجود کلاس های متعدد در یک پایه با اطلاع ولی دانش آموز
4- اخطار کتبی و اطلاع به ولی دانش آموز
5- اخراج موقت از مدرسه با اطلاع قبلی ولی دانش آموز، حداکثر برای مدت سه روز
6- انتقال به مدرسه دیگر

و جالب ترین قسمت را می توان در ماده 77 نظاره کرد:

ماده 77- اعمال هر گونه تنبیه از قبیل اهانت، تنبیه بنی و تعیین تکالیف درسی جهت تنبیه ممنوع است و در اعمال تنبیهات نباید بین دانش آموزان تبعیض و استثنایی قائل شد.

این ها همه قسمت های کوتاهی از ضوابط تنبیهی در مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش است که باید در صورت بروز رفتاری خطا، اعمال شود، حال سوال نگارنده این است که چقدر مسولان مدارس ما با این ضوابط مصوب خودشان با بچه های ما رفتار می کنند.

من به مدیر مدرسه فرزندم نیز گفتم که چون این سیستم آموزشی دچار اضمحلال و فرسایش است من توقع زیادی از شماها ندارم و هیچ وقت هم نسبت به تکالف بچه ها نقدی ندارم، من فرزندم را به مدرسه می فرستم که زندگی کردن یاد بگیرد نه ترس و وحشت از روبرو شدن با جامعه، و نمی خواهم فرزندم مانند نسل ما نسلی شود که از معلم ها متنفر بود و هیچ خاطره خوبی از دوران مدرسه در ذهن ندارد بلکه می خواهم پسرم همیشه با افتخار از معلمش یاد کند.

البته باید به  این نکته نیز اشاره کرد که معلمان این خطه تلاش بسیار می کنند تا دانش آموزان را آموزش دهند و گاهی باید پای حرف ها و درد دلهای آنها نیز نشست زیرا آنها نیز به خودی خود مقصر نیستند بلکه نظام آموزشی ما حتی با معلمان نیز برخوردی مناسب ندارد و به نظر می رسد که توانایی پرورش نیروی انسانی خوب را ندارد.

نیروی انسانی آموزش و پرورش ما نیاز به، به روز شدن در دنیایی دارند که هر روز نظریات علمی تازه ای در زمینه آموزش مطرح می شود. آخر چگونه معلمانی که خود دلهایی پر از درد و رنج ناشی از عدم توجه مالی و معنوی کافی توسط  آموزش و پرورش دارند می توانند دانش آموزانی تربیت کنند که آینده این مرز و بوم را بیمه نمایند.

نبودن فضای آموزشی کافی، عدم تجهیز کلاس ها به امکانات مدرن، عدم داشتن سیستم های گرمایشی و سرمایشی در خیلی از مدارس، بروکراسی عجیب و غریب که همه ادارات ایران را اسیر خود کرده است همه از مشکلاتی است که مسلما ذهن و اعصابی فولادین نیاز دارد که بر معلمان عزیز این مرز و بوم اثر بدی نگذراد.

به نظر نگارنده هر چند نظام آموزش و پرورشی ما دچار ضعف های بسیاری است اما این وظیفه همه ما پدر و مادرهاست که با مطالعه بیشتر، کمی نسبت به حقوق بچه هایمان آگاه تر شویم و اجازه ندهیم بچه های ما دچار ترس و دلزدگی از زندگی شوند.

در نظر داشته باشید که هر کودکی به خودی خود نخبه است اما وقتی در سیستمی معیوب قرار می گیرد تبدیل به ضد جامعه و یا فردی منزوی از جامعه می شود. معلم باید مانند یک پدر و یا مادر با دانش آموز برخورد داشته باشد چرا که همین بچه ها هستند که آینده این کشور را می سازند. اولین گام در راه ساختن جامعه ای پیشرفته و مدرن، داشتن نظام آموزشی متناسب با یافته های علمی جدید است.

نگارنده در پایان امیدوار است که روزی نظام آموزشی ما به درجه ای از اهمیت برسد که به عنوان یکی از بهترین نظام های آموزشی مورد الگوبرداری کشورهای دیگر قرار بگیرد. هر چند رسیدن به چنین آرزویی کمی سخت و بعید است اما مسلما غیر ممکن نیست.

ارسال نظرات