صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۹۰۱۳۳
دفاع از خاک میهن، امری شناخته‌شده در هر کشوری است؛ اما دفاع از سرزمین و خاک دیگران، نیازمند انگیزه‌ای بسیار قوی است. از همین رو است که مردم و مسئولین کشورهایی که درگیر جنگ‌اند، به رزمندگان دیگر کشورها که در دفاع از کشور آنها مجاهدت به خرج داده‌اند، احترام شایانی گذاشته و خدمات‌شان را پاس می‌دارند.
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۴ - ۰۳ مهر ۱۳۹۵
فرارو|امیر هاشمی مقدم؛ دفاع از خاک میهن، امری شناخته‌شده در هر کشوری است؛ اما دفاع از سرزمین و خاک دیگران، نیازمند انگیزه‌ای بسیار قوی است. از همین رو است که مردم و مسئولین کشورهایی که درگیر جنگ‌اند، به رزمندگان دیگر کشورها که در دفاع از کشور آنها مجاهدت به خرج داده‌اند، احترام شایانی گذاشته و خدمات‌شان را پاس می‌دارند.



این روزها که همه جا سخن از رشادت‌های رزمندگان ایرانی در هشت سال جنگ تحمیلی است، کمتر سخن از مبارزانی می‌رود که اگرچه تابعیت ایرانی نداشتند، اما در دفاع از خاک ایران، پا به پای رزمندگان ایرانی جانفشانی کرده و خاک ایران را به خون‌شان گلگون ساختند. کمتر ایرانی‌ای می‌داند بیش از دو هزار رزمنده افغانستانی در جنگ با عراق، جان خود را از دست داد و تعداد بسیار زیادی هم جانباز افغانستانی در کشورمان داریم. شهدایی که هنوز خانواده‌ها و حتی فرزندان‌شان که مادر ایرانی دارند، به چشم «اتباع بیگانه» دیده می‌شوند. و جانبازانی که از حقوق برابر با یک جانباز ایرانی برخوردار نیستند؛ حال آنکه باید به اینان بیش از رزمندگان و جانبازان ایرانی ارج نهاد.

نمی‌دانم چند نفر از ایرانیان، با غلامعلی ظفرعلی آشنایی دارند. جانباز افغانستانی‌ای که به خاطر دفاع از خاک ایران هر دو چشمش را از دست داد؛ اما سالها در یک حمام ویرانه روزگارش را به سر می‌برد و هر کس که از حال و روزش می‌پرسید، تنها آرزویش مرگ بود! سالها با گرسنگی و سوءتغذیه به سر برد و به دلیل غیربهداشتی بودن محل زندگی‌اش، بیماری‌های پوستی گرفته بود. شاید بهتر بود اهالی روستای عباس‌آباد ورامین، همان تکه نان و جرعه آب را هم به او نمی‌دادند تا زودتر از این همه رنج راحت می‌شد.

همینطور نمی‌دانم چند نفر ایرانی امان‌الله امینی را می‌شناسند. جانباز افغانستانی‌ای که نزدیک سی سال است به خاطر دفاع از خاک ما، قطع نخاع شده و روی تخت خوابیده؛ در خانه‌ای کوچک و دلگیر؛ در حالی‌که یک کلیه‌اش را هم از دست داده و البته به خاطر شیمیایی شدن و مشکل حاد ریوی، مدام باید با کپسول اکسیژن نفس بکشد. پوکی استخوانش هم بماند. البته که با این تن رنجور و آسیب‌دیده، توان کار کردن ندارد؛ اما همین که توی گذرنامه‌اش نوشته‌ایم: «عدم حق اشتغال به کار»، نهایت قدرناشناسی و نمکدان‌شکنی ما را می‌رساند.

امان‌الله امینی تنها یکی از هزاران رزمنده تیپ ابوذر بود؛ تیپی که از بر و بچه‌های افغانستان تشکیل شده و بسیاری‌شان در راه دفاع از ایران، جان‌شان یا سلامتی‌شان را از دست دادند. حالا این روزها تیپ ابوذر نامش شده فاطمیون. صدها افغانستانی این روزها در کنار ایرانیان و سوری‌ها دارند با داعش و دیگر نیروهای مرتجع می‌رزمند تا ما در اینجا آسوده زندگی کنیم.

اما اصلاً زندگی و سرنوشت اینان چه اهمیتی دارد؟ اخبار مهم‌تری هم هست: آهای نماینده مجلس که نتوانسته‌ای وعده‌های دروغین انتخاباتی‌ات را عملی سازی؛ همچنان «اتباع بیگانه افغانی» را مسئول بیکاری جوانان حوزه انتخاباتی‌ات معرفی کن.

آهای مامور نیروی انتظامی که صبح‌ات را با دستگیری «افغانی‌های غیرمجاز» آغاز می‌کنی؛ امروز از رفتار توهین‌آمیزت با افغانی‌ها فیلم نگرفته‌ای تا کمی به‌شان بخندیم؟

آهای پدر و مادر ایرانی! نمی‌خواهی شکایت کنی که چرا در مدرسه فرزندانت، کودکان افغانی هم درس می‌خوانند؟

آهای ایرانی سربلند! آهای ایرانی متمدن! آهای ایرانی با فرهنگ! آهای...
ارسال نظرات
فرشيد
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۴
با سلام به همه دوستان .هويت را به برادران افغان بدهيد هر جاي دنيا هم بدش هست و هم خوبش اول اينكه نفعش براي خودمان هست به دلايل امنيتي و هويتي و ثبتي و دوم اينكه خيلي از ما ايراني ها در كشور هاي مختلفي مقيم هستيم و در ان كشور ها هويت داريم و هم خوب هستيم و هم بد و هم سود ميرسانيم و هم ضرر . من به دوستان عزيز جانباز و شهيدان افاغنه دورود ميفرستم . ان پزشك رو هم ببخش دوست عزيز .
Mostafa
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۴
در جواب کاربری به نام بردبار:
اول اینکه مهاجران به جهت نام اسلامی و شیعی بودن به ایران مهاحرت کردند و انتظار داشتند که تحت همین عنوان با ایشان برخورد شود. دوما اینکه میفرمایید بزرگترین لطف ایران به اتباع افغانستان اهدای امنیت بوده است!! امنیت از منظر چه تعریفی؟؟! امنیت مالی؟ اقتصادی؟ شغلی؟ اجتماعی؟ فرهنگی ؟ یا.... آیا شما فقط امنیت را به خطر جانی مستقیم نسبت میدهید و تعریف میکنید!!!!؟ باید به درک و سواد شما شک کرد. چه بسا نداشتن امنیت شغلی فرد را با مرگ تدریجی و یاس و ناامیدی که به مراتب سختتر از امنیت جانی مستقیم است دچار میکند. امنیت جانی با یک حادثه به احتمال زیاد به مرگ طرف ختم میشود اگر دچار ضایعات جسمی نگردد اما نبود امنیت شغلی، اقتصادی زندگی شخص را به کل نابود و چشم اندازی برای اینده اش متصور نخواهد بود. دوست خوبم هیچ افغانی منکر مهمان نوازی شما عزیزان نیست و سپاسگزاریم از این مهم اما خوب مهمان نوازی کردن مهم است و مطابق با حداقل های موازین اسلامی و شیعی.
ناشناس
۲۳:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۳
بهتره هر چه زودتر افغانی ها از کشور بیرون بروند تا کشور خودشون رو آباد کنند. دیگه بسه!
بردبار
۱۸:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۳
سلام برادر افغان
گلایه های تو را خواندم و با جان درکش کردم و متاثر شدم. گاهی انسان قدر داشته هایش را نمیداند. حق با توست اما بیا و از دریچه دیگری به این مهم نگاه کن. آن برادران افغانی من که جرمهای کثیری مرتکب شده اند و آنانی که در فساد مواد مخدر دست دارند و آنانی که بسیار ایرانی را ازشان جان گرفته اند را هم ببین. دو میلیون از برادران و خواهران افغانی سالهای مدیدیست که مهمان ما هستند اگرچه گاهی مواجه با بعضی بی حرمتی ها شده اند اما در امان بوده اند. ما هم گاهی سیاستهای درستی اعمال نکرده ایم اما امنیت بالاترین هدیه ای بوده است که تقدیم شما برادران و خواهران افغانی کرده ایم. ما را ببخشید بخاطر خطاهایمان و از ما سپاسگزار باشید بخاطر مهمان نوازی حتی ناقص مان. روزی یک پزشک افغانی در بی بی سی صحبت میکرد و میگفت که دکترای خود را از دانشگاه تهران گرفته است اما بلافاصله از ایرانی ها انتقاد کرد. این پزشگ محترم اگر در افغانستان مانده بود میتوانست بعنوان یک پزشک با بی بی سی در انگلستان مصاحبه کند . قطعا" خیر. داستانهای بی شماری از این قبیل وجود دارد. حتما" شنیده اید که خانوم وزیر کابینه دولت کانادا که یک افغانی است در مشهد بدنیا آمده است.
لذا من از اون برادر قطع نخاعی سپاسگزاری میکنم که سلامتی اش را بخاطر ما بخطر انداخته و از مسئولین تقاضا دارم نگاه ویژه ای به این برادر داشته باشند و از شما هم خواهش میکنم از این جامعه تشکر کنید و فقط نکات منفی را مد نظر نداشته باشید. انشااله خداوند رحمان همه ما را ببخشاید و به هر یک توفیق انجام اعمال شایسته ارزانی دارد که از او هم باید تشکر کنیم.
ناشناس
۱۷:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۳
افغانی که جای خود دارد، تو این کشور به همه قومیتها بجز یکی آشکارا و علنی جفا میشه. همان اقوامی که بیشتر از آن یکی در راه این مملکت رشادت کردند و بسیار سرخورده شده اند.
ناشناس
۱۶:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۳
بخش قابل توجهی از لشکریان نادر شاه افشار افغانی بودند که پا در رکاب نادر شاه برای ایران جنگیدند و بنا به گفته مورخین خیلی هم سلحشور بودند. اما پس از قتل نادر به دست اطرافیان خیانتکار و تضعیف سلسله نادری ، جنگجویان افغانی به فرماندهی احمدخان ابدالی متمرد و یاغی شده و به افغانستان رفته و تشکیل حکومت دادند. مقدمات جدایی افغانستان . آنموقع افغانستان بخشی از ایران بود. منظورم این بود که اینها باید به شدت کنترل شوند یک فرمانروای پرزور مثل نادرشاه میتواند اینها را کنترل کند درغیر اینصورت مشکل ساز میشوند.
محمد رضا
۰۸:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۴
تاریخ را درست روایت کنید احمد شاه ابدالی (درانی)هرگز ادعای استقلال نکرد.
حامد همتيان
۱۵:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۳
بسيار عالي و بجا بود