صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۷۱۰۳۶
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۹ - ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
پرونده دهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي بسته شد و اصلاح‌طلبان پس از سه دوره توانستند اكثريت كرسي‌هاي مجلس را از آن خود كرده و پيروزي مهمي را در ائتلاف با نيروهاي معتدل كسب كنند. بحث‌هاي زيادي در مورد دلايل اين پيروزي مطرح شده است و برخي از تاثير نتيجه انتخابات در پايتخت بر شهرستان‌ها سخن مي‌گويند. غلامحسين كرباسچي معتقد است اين موج حمايت از دولت است كه دير يا زود همه كشور را فرا مي‌گرفت از تهران آغاز شد و به شهرهاي ديگر هم رسيد. به باور او اگر راي مردم در اين انتخابات سلبي هم بوده باشد يك نوع خواسته در آن پنهان است و امروز اين خواسته عمومي حمايت مجلس از برنامه‌هاي دولت است.

مشروح گفت‌وگوي كوتاه «اعتماد» با غلامحسين كرباسچي را در ادامه بخوانيد.

در اين دوره از انتخابات شاهد بوديم كه تقريبا ٧٥ درصد تركيب مجلس تغيير كرده است، اتفاقي كه در چندين سال گذشته بي‌سابقه بوده، فكر مي‌كنيد دليل اين تغيير چه بوده است؟
اين مساله يك دليل ساده و كلي دارد. مردم از عملكرد نماينده‌ها در دوره‌هاي گذشته رضايت نداشتند و به افراد ديگري با گرايشات سياسي متفاوت راي دادند.

چه ايرادي در عملكرد مجلس وجود داشته كه مردم رضايت نداشتند؟
يك بخش مربوط به فعاليت‌هايي بود كه مجلس در دولت احمدي‌نژاد انجام داده است. به باور من مردم رضايت چنداني از دولت احمدي‌نژاد نداشتند. همچنين در اين چند سال گذشته مجلس از دولت احمدي‌نژاد حمايت كرده بود به جز بخش خاصي از نمايندگان كه از ميانه راه متوجه اين مساله شدند و همين امر سبب شد تا مردم مجلس را همراه دولت نهم و دهم بدانند. در دولت جديد هم به هر حال مردم به حسن روحاني راي دادند و حامي بخشي از اقداماتي كه براي ترميم گذشته انجام مي‌شود، هستند. اما شاهد بودند كه بخش بزرگي از مجلس با دولت در اين راستا همراهي ندارد. همين مساله مي‌تواند مهم‌ترين انگيزه براي تغيير در تركيب مجلس باشد.

پس با اين حساب شما معتقديد انتخابات در اين دوره و نتيجه آن در مسير و ادامه انتخابات خرداد ٩٢ بوده است؟
بله، دقيقا همين مساله است. مردم مسيري را كه در خرداد ٩٢ گشوده‌اند در اين انتخابات هم ادامه دادند و تمايل دارند تا سياست‌هاي ناشي از انتخابات آن سال همچنان در كشور ادامه پيدا كند.

برخي هم مي‌گويند مساله برجام و اتفاقاتي كه در مجلس بر سر برجام رخ داد در نتيجه انتخابات تاثيرگذار بوده است و به اصطلاح رقابت ميان برجاميان و نابرجاميان بود كه به شكست نابرجاميان منجر شد.
به عقيده من به كار بردن اين واژه‌ها نوعي لفاظي است و هر كسي مطابق سليقه و اولويت‌هايش در مورد اين مساله صحبت مي‌كند. به عقيده من آنچه مهم است مربوط به خواست مردم است. حقيقت اينجاست كه مردم از كشمكش و اختلاف ميان دولت و مجلس رضايت ندارند. وقتي مردم شخصي را به عنوان رييس‌جمهور انتخاب مي‌كنند توقع دارند كه نمايندگان‌شان مقابل دولت و سياست‌هايش نايستند و چوب لاي چرخ برنامه‌هاي دولت نگذارند. اين مساله‌اي است كه به راحتي مي‌توان از برداشت عمومي مذاق راي‌دهندگان فهميد. در اين دوره هم عمده‌ترين گرايشي كه در اين مجلس موفق بوده است شايد در ليست اصلاح‌طلبان بوده باشند اما شخصيت‌هاي اصلاح‌طلب با سابقه كاري اصلاح‌طلبانه نبودند. اينها كساني بودند كه اعلام كردند با دولت همراه خواهند بود تا مشكلات كشور را حل و فصل كند و بر اين اساس مورد حمايت اصلاح‌طلبان قرار گرفتند.

برخي معتقدند تاثير نتيجه انتخابات در تهران سبب شد تا در مرحله دوم هم اصلاح‌طلبان و حاميان دولت بيشترين كرسي‌هاي مجلس را كسب كنند. به عقيده شما نتيجه‌اي كه در دور دوم كسب شد تاثير هفتم اسفند تهران بود يا به طور كلي اين موجي است كه در كشور به راه افتاده است؟
به هر حال تهران و شهرستان تفاوت چنداني در منافع ندارند. به هر حال در هر انتخاباتي تعدادي نماينده از تهران و تعدادي از شهرستان‌ها در دور اول يا دوم انتخاب مي‌شوند. اما اين گرايشي كه امروز در جامعه وجود دارد كه اكثريت مردم تمايل دارند تا مجلسي همراه دولت روي كار باشد موجي است كه در تهران و شهرستان‌ها تفاوتي ندارد. ممكن است در برخي شهرستان‌ها مساله‌هاي قومي و قبيله‌اي يا در برخي نقاط خواسته‌هاي محلي وجود داشته باشد اما يك‌سري هم خواسته‌هاي سياسي عمومي در جامعه است و خواستار اين هستند كه برخي معضلات كلان كشور مثل سياست خارجي حل و فصل شود. من معتقدم اين موج در تهران و شهرستان‌ها به يك نسبت وجود دارد اما طبيعي است كه تبلور سياسي‌اش در تهران كمي بيشتر است. ممكن است اين موج كمي با تاخير به شهرستان‌ها برسد و نتواند اكثريت افكار عمومي را همراه خود كند تا در دور اول انتخابات نماينده‌اي را راهي مجلس كند. به همين دليل ليست اميد در دور دوم موفقيت چشمگيري كسب كرد.

برخي هم در مورد تهران مي‌گويند رايي كه به ليست اميد داده شد سلبي بود؟
چه فرقي مي‌كند. همه جا سلب و ايجاب با هم همراه هستند. به هر حال مردم مي‌خواهند يك نماينده‌اي نباشد يا يك نماينده‌اي باشد. به هر حال سلب هم براي خودش يك خواسته محسوب مي‌شود. همين قدر كه مردم نمي‌خواهند يك نماينده‌اي كه با خواسته عمومي جامعه همراه نيست در مجلس نباشد خودش يك خواسته است. چيزي كه مردم مي‌خواستند اين بود كه افرادي بر كرسي نمايندگي تكيه بزنند كه همراه دولت باشند يا به بيان ديگر افرادي وارد مجلس نشوند كه با دولت همراه نيستند. اينها هيچ تفاوتي با هم ندارد.

با توجه به تركيبي كه مجلس پيدا كرده است فكر مي‌كنيد اولويت‌هاي اين مجلس چه مي‌تواند باشد؟
به باور من مجلس دهم با تجربه‌اي كه از مجالس گذشته و به ويژه مجالسي با گرايش‌هاي مختلف در ادوار گذشته وجود دارد و با توجه به مجموعه گرفتاري‌هاي كشور و تركيب نيروها در قواي كشور و مجموعه معادلات بسيار دقيق و عاقلانه عمل كند تا خداي نكرده وضعيتي پيش نيايد كه به لحاظ نوع برخوردها و مديريت‌ها و موضع‌گيري‌ها به گونه‌اي شود تا مجلسي كه اين‌گونه مورد اعتماد مردمي كه خواهان اصلاحات و اعتدال بوده‌اند قرار گرفته به بن‌بست برسد.

در مورد اصلاح‌طلبان چطور؟ فكر مي‌كنيد با دو پيروزي‌اي كه بعد از سال ٩٢ كسب كرده‌اند بايد چه برنامه‌اي را در پيش بگيرند؟
امروز مهم‌ترين نكته براي اصلاح‌طلبان پرهيز از غرور است. مردم به اين جريان راي داده‌اند تا مشكلات كشور حل و فصل شود. به باور من بحث سياسي براي جامعه امروز ايران اولويت دوم است. اولويت اصلي مردم حل شدن معضلات اقتصادي است. اصلاح‌طلبان به اعتبارشان توانستند راي مردم را براي اين نمايندگان كسب كنند و بايد در مسيري قدم بردارند كه فضا به سمت آرامش پيش رود و مجلس بتواند معضلات اصلي مردم را مد نظر داشته باشد. اصلاح‌طلبان نبايد فراموش كنند حتي در زمينه سياست داخلي مسائلي بايد در دستور كار مجلس قرار گيرد كه در ارتباط با معضلات اصلي مردم است. اين مسير يعني نگه داشتن اعتماد مردم كه مهم‌ترين سرمايه يك جناح سياسي محسوب مي‌شود. مردم بي‌جهت نه از گروهي رويگردان مي‌شوند و نه به آن اقبال نشان مي‌دهند. اصلاح‌طلبان بايد حواس‌شان باشد وقتي مردم به آنها راي مي‌دهند، بايد بدون شعار و حواشي اضافه در راستاي حل معضلات اصلي قدم بردارند.

فكر مي‌كنيد رياست مجلس به اصلاح‌طلبان برسد يا اصولگرايان اعتدالي؟
اين مساله‌اي است كه نمايندگان درموردش تصميم خواهند گرفت. به نظر من با توجه به تركيبي كه مجلس دارد كسي را بر كرسي رياست مي‌نشاند كه توانايي بالاتري براي اداره مجلس داشته باشد و بتواند مجلس را به همكاري بيشتر با دولت سوق دهد. اين مساله در واقع مساله داخلي مجلس است و بهتر است افراد بيرون از مجلس دخالتي در آن نداشته باشند.

ارسال نظرات