صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۴۱۶۹۸
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۰ - ۰۸ مرداد ۱۳۹۴
دنیس کفالاکوس نویسنده «اروپای جدید» در یادداشتی نوشت:  اولین کسی که پس از توافق هسته‌ای بین ایران و گروه 1+5 خود را به تهران رساند معاون صدراعظم آلمان، زیگمار گابریل بود. اما لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه و فدریکا موگرینی نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی نیز  بعد از آن به تهران رفتند. به مقام‌های درجه اول فرانسه و آلمان در ایران بیشتر و بهتر از مقام‌های بریتانیایی و آمریکایی خوشامد گفته می‌شود، در حالی که چینی‌ها و روس‌ها عجله‌ای برای رفتن به تهران ندارند، چراکه مسکو و پکن در سال‌های تحریم ایران هم در آنجا حضور داشته‌اند.

به آمریکایی‌ها و به دلایلی مشابه به بریتانیایی‌ها هنوز در ایران خوشامد گفته نمی‌شود اما آمریکایی‌ها هم عجله‌ای ندارند. دولت اوباما برای گسترش روابط با ایران شتاب نمی‌کند زیرا کنگره ایالات متحده هنوز در مورد توافق رأی نداده است. جمهوری‌خواهان مخالف توافق هستند، اما برای آنها مقابله با وتوی رئیس‌جمهور مشکل خواهد بود. نباید فراموش کرد که سازمان ملل توافق گروه 1+5 با ایران را ستوده و فشار بر کنگره برای پذیرش توافق را افزایش داده است. آن‌طور که اوضاع نشان می‌دهد، دولت آمریکا چندان از اوضاع راضی است که دلیلی برای شتاب بیشتر نمی‌بیند.

ورود نفت بیشتر از ایران به بازارهای جهانی باعث می‌شود دلار بیشتری در بازارها مورد ارائه قرار گیرد و این به معنای افزایش پایه تجاری آمریکا و کاهش قیمت‌های انرژی است. کاهش قیمت‌های انرژی روسیه و رئیس‌جمهور پوتین را تحت‌فشار می‌گذارد زیرا مسکو را از بخش بزرگی از درآمدهای خارجی خود محروم می‌سازد. واضح است که کاخ سفید در رد لجاجت و مخالفت‌های کورکورانه  جمهوری‌خواهان در برابر توافق با ایران، مراقب حفظ منافع بنیادی آمریکا هست. همراه شدن دلار با تجارت خارجی ایران، پایه کسب‌و‌کار با پول آمریکا را در سطح جهانی بالا خواهد برد، این امر همچنین موقعیت منحصربه‌فرد دلار را به‌عنوان تنها ارز تجاری و ذخیره‌ای جهان حفظ می‌کند و مانع چالش‌های محتمل آینده از سوی یورو و یوآن چین می‌شود.

اما آمریکایی‌ها چطور این کار را کردند؟ آمریکایی‌ها چطور بر مخالفت‌های داخلی در برابر موافقت با ایران غلبه کردند؟ علاوه بر مخالفت‌های داخلی باید به نارضایتی قدرت‌های منطقه‌ای هم اشاره کرد.

روسیه به دلایل بسیاری نمی‌خواست شاهد بازگشت کامل ایران به محیط و بازارهای بین‌المللی باشد. تاکنون مسکو طرف صحبت ممتاز تهران بوده و حتی قراردادهای بزرگی در زمینه حیاتی انرژی هسته‌ای با ایران داشته است. با این حال ایالات متحده موفق شد همه را به میز مذاکرات بیاورد تا بحث‌های باحرارت چندین ساله به نتیجه برسد. در واقع، این موردی است که باید در دانشکده‌های روابط بین‌الملل و دیپلماسی تدریس شود.

با اتکا به بریتانیا، فرانسه و آلمان، دیپلماسی آمریکا باید با دشمنی 30 ساله کنار می‌آمد. این امر، با توجه به امتیازات ویژه اقتصادی نیز ممکن شده بود. با این حال آمریکایی‌ها در این مسیر صبور بودند. وقتی همه طرف‌های مذاکره آماده بودند، آمریکا هم آماده بود.

نمونه خوب آمادگی، چین بود که از توافق حمایت کرد. آمریکا درون گروه 1+5 جدا از سه متحد ناتو تحت حمایت پکن هم بود. پکن در تمام سال‌های تحریم، تماس سیاسی و تجاری نزدیک خود با تهران را حفظ کرد. چین سال‌ها به هر طریقی مشتری نفت ایران بوده است. به نظر می‌رسد که رهبری چین هم به این نتیجه رسیده بود که اتصال دوباره تهران با بازارهای جهانی، جایی که چین در آن تمام اقلام مورد نیاز ایران را با قیمت پایین ارائه می‌دهد، بهترین کار ممکن است. چین همچنین از مزایای نفت ارزان بهره‌مند خواهد شد. این شرایط، روسیه را تنها گذاشت تا در نهایت پوتین هم حامی توافق شود، چراکه او نمی‌خواست به‌عنوان تنها مخالف توافق هسته‌ای دیده شود.

تردیدی نیست که همه از بازگشت ایران به بازارهای جهان نفع خواهند برد. می‌توان فرض کرد که ایالات‌متحده و چین اولین کسانی هستند که از این توافق سود می‌برند اما اروپا هم قراردادهای جدید و دسترسی دوباره به بازار ایران را به‌دست خواهد آورد. تنها روسیه است که جای کمی برای نفع بردن دارد، اگر ضرر نکند! روسیه در اجناس مصرفی و دیگر محصولات یا تجهیزات سنگین امتیازی ندارد. همزمان، هر دو کشور بر سر بازار نفت رقابت خواهند داشت.

در کل، توافق هسته‌ای گروه 1+5 با ایران، اتفاق بزرگی برای دیپلماسی ایالات‌متحده است. واکنش‌های اسرائیل و پادشاهی‌های خلیج فارس که عربستان سعودی اولین آنها است، احتمالا به سادگی توسط واشنگتن مدیریت خواهد شد. ایالات‌متحده می‌تواند به خوبی با نقش ایران در خاورمیانه کنار بیاید و تهران می‌تواند در مبارزه با نیروهای وحشتناک داعش، متحدی غیرقابل ارزش‌گذاری باشد. ورای آن ایران می‌تواند به خوبی با دولت‌های منطقه همکاری کند و خود را رقیبی کارآمد برای غرب بسازد. تردیدی نیست که آمریکایی‌ها قدم به قدم در حال بازنویسی نقشه خاورمیانه هستند، نه تنها در مورد مرزها بلکه همچنین در مورد حوزه‌های نفوذ برخی کشورهای منطقه شامل ترکیه، نخستین بازندگان این روند خواهند بود.


ارسال نظرات