صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۳۸۱۴۹
«دلواپسان فیلم برای اینکه از دلواپسان موسیقی عقب نیفتاده باشند، در اقدامی عجیب و غریب بیلبورد فیلم بحث‌برانگیز «از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید» را شبانه پایین کشیدند.»
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۱ - ۰۶ تير ۱۳۹۴
«دلواپسان فیلم برای اینکه از دلواپسان موسیقی عقب نیفتاده باشند، در اقدامی عجیب و غریب بیلبورد فیلم بحث‌برانگیز «از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید» را شبانه پایین کشیدند.»
 
آفتاب یزد با اعلام این خبر، نوشت: دلواپسان سینما مدت مدیدی بود که در خواب ناز بودند اما انگار گرد و خاکی که دلواپسان حوزه موسیقی در این عرصه به پا کرده بودند به گلوی آنان رفت و نفس کشیدن را برایشان سخت کرد و آنها را وادار کرد تا بیدار شوند و هنگامی که بیدار شدند تازه متوجه شدند از قافله دلواپسان موسیقی عقب مانده‌اند. به همین دلیل برای اینکه اعلام حضور کنند، در اقدامی عجیب و غریب بیلبورد فیلم بحث‌برانگیز «از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید» را شبانه پایین کشیدند و با این اقدام حضور خود را در عرصه فعالیت‌های دلواپسانه سینمایی اعلام کرده و به همفکران خود در عرصه موسیقی اعلام کردند که ما هم با شماییم.
 
این اقدام عجیب و غریب در کمتر از 24 ساعت از اعلام اکران فیلم کمال تبریزی رخ داد. اتفاقی که گرچه در عرصه بیلبورد کم‌سابقه و بلکه بی‌سابقه بوده است اما در پرده سینما و اکران مسبوق به سابقه است؛ چه آنکه پیشتر یعنی زمانی که دلواپسان عرصه موسیقی هنوز خردسال بودند و اصلا نمی‌دانستند که کنسرت و لغو کنسرت چیست، دلواپسان سینما سوار بر اسب گلادیاتوری خود فیلم‌هایی که به قول خودشان سیاه‌نما بود و با اصول و اعتقادات آنان همخوانی نداشت را از پرده سینماها پایین کشیده و اعلام می‌کردند که این فیلم‌ها را نباید کسی ببیند.
 
بی‌تعارف هم اگر بخواهیم بنگریم، در اکثر موارد به این دلیل که سمبه‌شان پر زور بود در اقدامات دلواپسانه خودشان موفق بودند، فیلم‌های پایین شده از پرده سینما توسط این دلواپسان گرچه فیلم‌هایی سیاه بودند اما سیاه‌نما نبودند چراکه حقایقی را بازگو می‌کردند که برخی از همین دلواپسان از مطرح شدنشان هراس داشتند و برخی نیز ابداً این حقایق را قبول نداشتند و به اصطلاح می‌گفتند اوضاح خوب است و همه ما در ناز و نعمتیم. اما از آنجا که فیلمساز دغدغه‌ای جدا از اهالی جامعه خصوصا دلواپسان دارد، می‌رود در لابه‌لای صفحات زندگی مردم و سوژه‌ها را حتی شده از دل گنجه‌های خانه‌های آنان بیرون آورده و به تصویر می‌کشد. آن زمان یعنی هنگامه‌ای که دلواپسان سینما شال و کلاه کرده بودند و فیلم‌ها را از پرده سینما پایین می کشیدند یکی دو نهاد خاص (بخوانید حوزه هنری و شهرداری) نیز با آنها همراهی کرده و چوب لای چرخ اکران فیلم‌های خاص (بخوانید اونجوری) می‌گذاشتند و با قرار ندادن سینماهای تحت پوشش خود برای اکران به این فیلم‌ها علناً اعلام کردند که به نوعی دلواپس سینما و فیلم‌هایی هستند که به زعم آنها دروغ تحویل جامعه می‌داد. در ادامه به بررسی برخی از این فیلم‌ها می‌پردازیم.
 
زندگی خصوصی - از جمله این فیلم‌ها می‌توان به زندگی خصوصی به کارگردانی محمدحسین فرح‌بخش اشاره کرد. این فیلم در زمان اکران به دلیل اظهارات برخی چهره‌های کشور که گفته بودند این فیلم رواج‌دهنده فساد است و بی بند و باری به همراه می‌آورد، به یکباره تبدیل به سوژه اعتراضات شد و در نهایت هم منجر به این شد که با وجود داشتن مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پس از اکرانی شش روزه آن هم در سینماهای محدود به دلیل مخالفت دلواپسان از نمایشش جلوگیری به عمل آید و به اصطلاح توقیف شود، این اتفاق در حالی رخ داد که پس از مدتی علیرضا سجادپور مدیر نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد از اکران محدود این فیلم خبر داد اما این اتفاق هرگز رخ نداد چرا که پس از مدتی شورای نمایش از لغو کلی مجوز این فیلم خبر داد.
 
گشت ارشاد - گشت ارشاد به کارگردانی سعید سهیلی دیگر فیلمی بود که مورد اعتراض دلواپسان سینما قرار گرفت. اگرچه از سعید سهیلی انتظار نمی رفت که با ساخت فیلمی مانند «گشت ارشاد» بتواند تا آن حد حاشیه ساز شود و اما این اتفاق افتاد و «گشت ارشاد» تبدیل به معروف ترین فیلمی شد که پس از اکران از پرده سینماها پایین کشیده شد. در زمان اکران این فیلم کمیسیون فرهنگی مجلس با توجه به تهدیدها و ضرب‌الاجل 48 ساعته دلواپسان برای جلوگیری از ادامه اکران فیلم به وزارت ارشاد حکم به عدم اکران این فیلم، صادر کرد و علاوه بر حکم توقف نمایش، وزیر ارشاد وقت را هم به مجلس فراخواند تا درباره دلیل تاخیر «یک روزه» در جمع‌آوری این فیلم از سینماهای نمایش‌دهنده توضیح بخواهد.
 
من مادر هستم - من مادر هستم به کارگردانی فریدون جیرانی را شاید بتوان داغ‌ترین سوژه آن روزهای سینما نامید، چراکه پای بسیاری از افراد به جریان اعتراضات علیه اکران فیلم باز شد. دلواپسان در زمان اکران این فیلم، اعتراضات شدیدی را نسبت به مدیران وقت ارشاد داشته و در جریان یک اعتراض خیابانی مقابل ساختمان وزارت ارشاد، خواستار توقف اکران این فیلم شدند و در نقطه مقابل هم سینمایی‌ها به همان محل آمدند و در کل مجموعه‌ای از اتفاقات عجیبی که در هیچ کجای دنیا رخ نمی‌دهد در مقابل ساختمان وزارت ارشاد رقم خورد اما با تمام تلاشی که برای اکران این فیلم صورت گرفت این حرف دلواپسان بود که به کرسی نشست چراکه آنها موفق شدند از اکران این فیلم هم جلوگیری به عمل آورند.
 
سینما هنری مظلوم
ماجرای فیلم‌های مشکل‌دار از نگاه برخی دلواپسان، تنها به این سه فیلم محدود نمی‌شود؛ چه آنکه دیگر تابوی اعتراض به فیلم‌ها شکسته شده بود و فیلم‌ها یکی پس از دیگری مورد کم‌لطفی مسئولان قرار می‌گرفت. دیگر کار به جایی رسیده بود که حتی اجازه اکران هم برای برخی فیلم‌ها صادر نمی‌شد تا مجالی برای اکران نداشته باشند. تمام این موارد دست به دست هم داد تا در حوزه سینما هر کس ساز خود را بزند و کاری به کار بقیه نداشته باشد، حوزه هنری سینماهایش را از اکران برخی فیلم‌ها خارج کند، ارشاد مجوز ساخت فیلم بدهد و کارگردانان فیلم بسازند و مجلس هم مجوز اکران ندهد و اینگونه بود که سینمای ایران قربانی رفتارهای سلیقه‌ای شد و این ماجرا وضعیت سینما را به جایی رساند که هر کس در حوزه سینما عطسه‌ای می‌کرد برخی اعتراض می‌کردند.
 
آن 8 فیلم معروف
همانطور که پیشتر خواندید دلواپسان سینما در کار خود موفق بودند چرا که تدبیری اندیشیدند تا دیگر کار به پایین کشیدن فیلم ها از پرده نینجامد. دلواپسی آنان حداقل این ثمره را برایشان داشت که فیلمهای مورد نظر آنها حتی اجازه نمایش نیز پیدا نمی کردند چه رسد به اعتراض به نمایششان. البته این موضوع تنها به تدبیر دلواپسان مربوط نمی شد چه آنکه کوتاه آمدن مدیران سینمایی و ایستادگی نکردن آنها بر مواضع قانونی‌شان در صدور مجوز برای ساخت و اکران فیلمها منجر به رخداد چنین حادثه ای شد نتیجه ای که بیش از همه گریبان هشت فیلم را گرفت و موجب شد آنها رنگ اکران را به خود نبینند. فیلم‌های عصبانی نیستم ساخته رضا درمیشیان، قصه‌ها ساخته رخشان بنی‌اعتماد، خانه پدری ساخته کیانوش عیاری، آشغال‌های دوست داشتنی ساخته محسن امیریوسفی، گزارش یک جشن ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا، خیابان‌های آرام ساخته کمال تبریزی، صد سال به این سال‌ها ساخته سامان مقدم و پاداش (با نام قبلی «از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید») ساخته کمال تبریزی.
 
از میان فیلم‌های توقیفی تا امروز فقط سه فیلم «خانه پدری» (با اکرانی در حد صفر)، «قصه‌ها» و «از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید» موفق شده‌اند رنگ اکران را به خود ببیند. خانه پدری که هنوز نیامده رفت، قصه‌ها که با وجود اینکه جنجال معترضان را به همراه داشت اما با موفقیت اکران شد و همانطور که پیش‌بینی می‌شد فروش خوبی هم داشت و این آخری یعنی «از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید» که هنوز 24 ساعت از زمان اکرانش نگذشته بود بیلبوردش را در تقاطع خیابان‌های شهید مطهری و میرزای شیرازی تهران پایین کشیدند. بیلبوردی که تا غروب روز چهارشنبه گذشته در معرض دید عموم بود اما صبح روز پنجشنبه جایش خالی بود.
 
اینکه بگوییم انتظارمان برای «از رئیس جمهور پاداش نگیرید» یک اکران شیرین و بی دغدغه و بی سر و صدا برای «از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید» بود درست نیست چه آنکه پیشترها سر و صداهای زیادی درباره مجوز اکرانش شنیده بودیم اما انتظار اینکه اکران این فیلم اینقدر سریع دلواپسان را از خواب بیدار کند را هم نداشتیم. فیلمی که در در دولت نهم ساخته شد و عمر ساختش دارد به کوچکترین عدد دو رقمی نزدیک می‌شود، فیلمی که سازنده‌اش را خوب می‌شناسیم و می‌دانیم که سینمای پر حاشیه‌ای دارد، چه آنکه پیشتر «مارمولک» و بعدها «خیابان‌های آرام» را ساخت که هر دو فیلم‌ها نیز حاشیه‌دار بودند، «مارمولک»ش که از پرده اکران پایین کشیده شد و «خیابان‌های آرام» نیز پس از اکران در جشنواره فیلم فجر توقیف شد.
 
با وجود اینکه بیلبورد این فیلم پایین کشیده شده و حوزه هنری نیز اجازه اکران این فیلم را در سینماهایش نداده است، باید منتظر ماند و دید که آیا «از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید» اکرانی موفق خواهد داشت یا این بار شاهد حضور نسل جدیدی از دلواپسان در عرصه سینما خواهیم بود؟
ارسال نظرات
ناشناس
۱۲:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۶
آقای دلواپس در جریان باش من زیاد فیلم ایرانی نمیبینم ولی هرچی که شماها باهاش مخالفت میکنین رو حتما میبینم وواقعا هم زیبا هستم مخصوصا من مادر هستم ... این یکی رو هم هر جور شده میبینم