فرارو- غرب و کشورهای عربی حال نه برای برکناری بشار اسد بلکه برای افزایش نفوذ خود در برابر ایران و روسیه در سوریه است که میجنگند.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از هاآرتص، این هفته جنگ داخلی سوریه چهار ساله میشود، جنگ جهانی اول نیز چهار سال بود. نشانههایی از رسیدن تعداد کشتههای آن به «جنگی برای پایان تمام جنگها» دیده میشود. حدود ۳۰۰هزار نفر، بیشتر یا کمتر؛ حدود چهار میلیون انسان آواره و پناهنده؛ میلیاردها دلار خسارت؛ اما چه کسی شمارش آنها را دارد و چه کسی واقعا اهمیت میدهد، زمانیکه این جنگ به به جنگی مزمن تبدیل شده که راه حلی برای خروج از آن وجود ندارد.
مشخص هم نیست که آمار وحشتناک کمیسیون عالی پناهندگان سازمان ملل در مورد امید به زندگی در سوریه که با افتی ۲۵ درصدی از ۷۵ به ۵۵ سال رسیده، چیزی بیش از یک همدردی ساده را به دنبال داشته باشد.
هرکسی که نقشه کنترل سوریه را بکشد از حضور تعداد بالای شبه نظامیان، گروهها، نیروهای دولتی، نیروهای محلی و خارجی در این کشور شگفت زده خواهد شد.
در سوی دیگر، نیروهای ائتلاف که از حمایت آمریکا برخوردار هستند گزارش میدهد که در ضربه زدن به زیرساختهای اقتصادی داعش در سوریه موفق بوده است. کردها نیز از بازپس گیری دهها روستایی خبر میدهند که به دست داعش افتاده بودند. با این حال نیروهای مخالف (از جمله ارتش آزاد سوریه) در آستانه سقوط و از هم گسیختگی هستند، اپوزیسیون سوریه از عدم کمک رسانی کشورهای غربی شکایت میکنند و هیچ کس نمیداند که بالاخره چه وقت شاهد یک اقدام دیپلماتیک برای رسیدن به یک راه حل خواهیم بود.
میدان نبرد استراتژیک
از یک عملیات محلی کوچک در مارس سال ۲۰۱۱ با سرکوبی اعتراضات در منطقه درعا، جنگی متولد شد که امروز سوریه را به یک میدان نبرد استراتژیک تبدیل کرده که در آن قدرتهای غربی و عربی دیگر علیه ادامه وجود رژیم بشار اسد یا خروج وی از قدرت نمیجنگند بلکه هدفشان افزایش کنترل و نفوذ در مقابله با ایران و روسیه است.
روابط ترکیه و آمریکا، و همچنین روابط کشورهای عربی و آمریکا و عربستان به شدت دگرگون شده است. داعش گروهی مانند القاعده را از مرکز صحنه به کنار رانده و درگیری میان اسرائیل و فلسطین نیز کمرنگ شده است.
یک هفته پیش، روزنامه الشرق الاوسط عربستان -متعلق به فیصل، پسر پادشاه عربستان- مقالهای را در مورد پیشروی حزب الله و رسیدنش تا مرکز دمشق منتشر کرد. این مقاله که به فعالیتهای حزب الله و دروازههای آهنینی که در ورودی خیابانهای منتهی به منطقه علوی نشین نصب شده، پرداخته با تیتر «شهر قدیمی دمشق به مقر نظارت حزب الله تبدیل شده است» منتشر شد. در این گزارش در حالی به فعالیتهای حزب الله در سوریه اشاره شده که داعش هنوز بخش قابل توجهی از شمال شرق سوریه که کردها مدعی خودمختاری در آن هستند را تحت کنترل دارد.
اما این تصویر متغیر تنها مقدمهای از کمکشهای استراتژیک و دیپلماتیک میان کشورهای همسایه سوریه است. هر نظامی در این کشور دارای حامیان مالی و تسلیحاتی خود است و این حامیان به دستهای با منافع و قدرت مشترک در عرصه بین الملل تبدیل میشوند.
ایران اعتبار نامحدودی را به رژیم سوریه میدهد و بخش قابل توجهای از عملیاتهای نظامی سوریه را هدایت میکند. در مقابل، اخیرا گزارشی منتشر شد مبنی بر اینکه قطر تلاش میکند جبهه النصره را متقاعد به قطع روابط با القاعده کند تا در نهایت به شورشیانی بپیوندد که از حمایت آمریکا و کشورهای غربی برخوردارند. عربستان هم ارتش آزاد سوریه و گروههای مذهبی که مخالف اخوان المسلمین هستند را از نظر مالی تامین میکند.
عدم مذاکره
در تصویر بزرگتر از همسایهها، روسیه و آمریکا قرار دارند و شکافی که میان مواضعشان در قبال اسد وجود دارد در حال حاضر پر نمیشود. روسیه تلاش میکند فرآیند دیپلماتیکی را آغاز کند که طی آن نمایندگان گروههای مخالف و رژیم حضور خواهند داشت، در حالیکه آمریکا هنوز بر این موضع خود استوار است که تا زمان روی کار بودن اسد، هیچ فضایی برای مذاکره با این رژیم وجود ندارد. البته این موضع گیری نیز پایههای محکمی ندارد.
طی هفته گذشته رابرت فورد، سفیر سابق آمریکا در دمشق و یکی از حامیان اصلی خروج اسد از قدرت مقالهای برای فارن پالسی نوشت با عنوان «آمریکا در آستانه شکست در سوریه». فورد در این مقاله پیشنهاد میکند که تقاضای خروج اسد از قدرت به عنوان پیش شرط مذاکرات کنار گذاشته شود. این مقاله در سوریه به عنوان نخستین نشانه تغییر در مواضع آمریکا علیه اسد تفسیر شده، تفسیری که لزوما صحیح نیست.
نیروهای ائتلاف تاکنون حدود هزار و ۲۰۰ حمله هوایی در سوریه داشتهاند و برآورد پنتاگون این است که این حملات منجر به مرگ بیش از هشت هزار و ۵۰۰ نیروی داعش شده است اما همین مسئله هم بیانگر یکی از شکستهای اصلی این سیاست است. جنگ علیه داعش دیگر نیروهای شبه نظامی را قوی میکند و بخشی از راه حل کلی جنگ در سوریه نیست.
در نتیجه، این شبه نظامیان هستند که اتفاقات در صحنه نبرد سوریه را تعیین میکنند که آنها کسانی هستند که اقدامات بین المللی را دیکته میکنند. بنابراین در بهترین شرایط اگر داعش هم شکست داده شود، سوریه به شرایط یک سال پیش باز میگردد؛ و در بدترین شرایط که طی آن ائتلاف بین المللی از این جنگ خسته میشود، با پذیرش حضور داعش به عنوان بخشی از یک واقعیت سیاسی در منطقه، وضعیت خونین موجود در سوریه همچنان ادامه خواهد داشت.