8سال منطقه نظامی بود و پس از آن هم نهتنها پاکسازی نشد، بلکه توسط صنایع مختلفی همچون نفت و نیشکر به محاصره درآمد. آب آن برای آسانتر شدن برداشت نفت خشکانده شد. حق آبه آن در پس درگیریهای سیاسی دو کشور ایران و عراق کم و کمتر شد تا اینکه رژیم بعث عراق آب بخش عراقی آن را خشک کرد. این حال و روز تالاب بینالمللی شادگان خوزستان در سالهای اخیر است.
تالابی بینالمللی که جزو ۱۸ تالاب بینالمللی ثبت شده در کنوانسیون رامسر است. کنوانسیونی که درسال ١٩٧١ میلادی به منظور حفظ و نگهداری از تالابها در رامسر به امضا رسید، اما در ٢٠سال اخیر، هیچ پایبندی برای حفاظت از این تالاب را با خود همراه ندید. سدسازی، نادیده گرفته شدن حقآبه تالاب، تخلیه پسابهای آلوده از مزارع نیشکر، صنایع فولاد، عبور لولههای نفتی، برپایی سکوی نفتی برای استخراج نفت از بستر تالاب و حتی تخلیه زبالههای شهری، این تالاب را در معرض نابودی قرار داده است.
اکنون بخش اعظمی از تالاب خشکشده و نمیتواند همچون سپری در مقابل ریزگردهای عراقی بایستد. ریزگردهایی که در ماههای گذشته، بسیاری از خوزستانیها را راهی بیمارستان کرده و خطری جدی برای سلامت ساکنان جنوبی کشور محسوب میشود. چندی پیش، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست با اشاره به حضور داعش در عراق اعلام کرد که «حضور داعش اجرای برنامههای مشترک مقابله با گرد و غبار را به تأخیر انداخته است.» این در حالیست که به گفته مدیرکل محیطزیست استان خوزستان، «آبدار شدن تالاب و ایجاد رطوبت، کاهش دمای منطقه بهخصوص در تابستان را در پی دارد و مانع از ورود گرد و غبار به جنوب کشور میشود.»
این قدم برای حفاظت از تالاب بینالمللی شادگان، سالهاست که به خوبی و درستی برداشته نمیشود. تالاب حال و روز خوبی ندارد و این در شرایطی است که به گفته مدیرکل محیطزیست استان خوزستان با بودجه یکسال دریاچه ارومیه در مدت زمان ٣سال میتوان تالابهای خوزستان را احیا کرد. احمدرضا لاهیجانزاده با اشاره به اینکه از میان تالابهای خوزستان شادگان بیش از همه به علت تخریبهای زمان جنگ و نیز خشک کردن آب بخش عراقی این تالاب توسط رژیم بعث عراق آسیب دیده است، میگوید: «متاسفانه خشکسالی و تأمین نشدن حقآبه بیشترین آسیبها را به تالابهای خوزستان زده است. تنها با ٧٠٠میلیارد تومان در مدت زمان حدود٣سال میتوان طرحهایی چون انتقال آب، ایجاد زیرساخت برای توسعه گردشگری و مواردی از کنترل و پایش را اجرا کرد تا شرایط تالابها را به وضع قابل قبولی بازگردانیم. این عدد برابر با بودجه یکسال دریاچه ارومیه است.»
او به انجام برخی فعالیتهای نفتی آسیبرسان در تالاب هورالعظیم اشاره کرده و به خبرگزاری میزان میگوید: «تالاب هورالعظیم توسط شرکت مهندسی و توسعه نفت ایران برای استخراج نفت خشک میشود. این امر خود به خود آسیبی به تالاب نمیرساند زیرا امکان این وجود دارد که بعد از استخراج نفت تالاب را دوباره احیا کرد اما به دلیل اینکه مدت زمان اجرای پروژهها طولانی میشود، احیای تالاب نیز به تعویق میافتد. این درحالی است که بادرصد کمی هزینه و احداث سکو میتوان با آسیب کمتری هم نفت را استخراج کرد و هم تالاب را زنده نگاه داشت.»
مدیر کل محیطزیست خوزستان ادامه میدهد: «اگر نفت موجود در تالابهای خوزستان یک ثروت محسوب میشود، خود این تالابها نیز ثروتی ماندگار هستند که ارزشی بیش از نفت دارند. این درحالی است که با مدیریت میتوان هر دو ثروت را حفظ کرد.»
او در ادامه با ابراز تاسف از اینکه از میان تالابهای خوزستان شادگان بیش از همه به علت تخریبهای زمان جنگ تحمیلی آسیب دیده است، یادآوری میکند: «این منطقه ٨سال منطقه نظامی بوده و هم اکنون به مهمات، خاکریز و ادوات آلوده است.»
لاهیجانزاده با اشاره به اینکه درسال ١٩٩١ دولت وقت عراق در یک جنایت زیستمحیطی به تخلیه آب تالاب با احداث یک کانال دست زد، ادامه میدهد: «با این اقدام آب تالاب هورالعظیم و شمال بصره به سمت رودخانه و درنهایت خلیج فارس هدایت شد تا ٢میلیون هکتار تالاب خشک و بخش زیادی از تالابهای بینالنهرین از دست برود.» او با بیان اینکه بخش ایرانی تالاب شادگان در یک برنامه ٢ تا ٣ساله قابل برگشت است، میگوید: «برخی صدمات واردشده به هورالعظیم قابل مدیریت است. میتوان با ساماندهی راه، جاده و گسستگیهایی که در این تالاب رخ داده است ارتباطات آن را دوباره برقرار کرد.»
نگرانیها از وضعیت تالابی که ٨سال منطقه جنگی بود و در سالهای جنگ و پس از آن خانه مهمات و ابزارهای جنگی شده، درحالی مطرح میشود که چند روز پیش، معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیطزیست در گفت و گو با «شهروند»، در مورد وضع آب و خاک کشور با گذشت بیش از ٢٦ جنگ و بررسیها از آب و خاک مناطق جنگی از عدم بررسی و پایشهای مدون در این خصوص صحبت کرده و گفته بود که «در دوره جنگ و بعد از آن کار مدونی از سوی سازمان محیطزیست برای بررسی و پایش وضع مناطقی که درگیر جنگ بودند صورت نگرفت. یک همایشی را دانشگاه تهران برای بررسی آثار زیست محیطی نشت نفت، فکر میکنم سال ٧٣ یا ٧٤ برگزار کرد. اولین باری بود که یک کار علمی میشد روی آثار جنگ در خلیج فارس و محیط زیست. اما پس از حمله عراق به کویت، بررسیهایی برای ارایه به کمیسیون غرامت سازمان ملل انجام گرفت که ٨ جلد کتاب شد. در این کتاب آثار جنگ بر سواحل، تنوع زیستی دریا و نشت نفت روی گونههای دریایی، روی آلودگی هوا، بارانهای اسیدی و منابع طبیعی مطرح شده بود. البته عمر گاز خردل که بدترین نوع سلاح شیمیایی است، ١٥سال است و الان نباید آثاری از آنها روی خاک باقی مانده باشد.»
او ادامه داده بود: «مشکلی که اکنون کشور با آن روبهروست، جمعآوری و خنثیسازی مینهاست. مینها آثار شیمیایی گستردهای روی خاک دارند. به همین دلیل کارهای خوبی در وزارت دفاع برای خنثیسازی مینها شده که هنوز کافی نیست و باید ادامه پیدا کند.»
منبع: شهروند