صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۱۴۸۸۶
25 نوامبر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان
مساله خشونت علیه زنان در سطح شهر، موضوعی صرفا ناشی از رفتارهای فردی یا عوامل فرهنگی که به صورت‌های مختلفی از مزاحمت خیابانی گرفته تا اسیدپاشی بروز می‌کند، نیست. فضای شهری و سیاست‌هایی که به آن شکل می‌دهند و آن را هدایت می‌کنند هم بسترساز خشونت علیه زنان هستند و هم آن را بازتولید می‌کنند.
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۵ - ۰۴ آذر ۱۳۹۳


مساله خشونت علیه زنان در سطح شهر، موضوعی صرفا ناشی از رفتارهای فردی یا عوامل فرهنگی که به صورت‌های مختلفی از مزاحمت خیابانی گرفته تا اسیدپاشی بروز می‌کند، نیست. فضای شهری و سیاست‌هایی که به آن شکل می‌دهند و آن را هدایت می‌کنند هم بسترساز خشونت علیه زنان هستند و هم آن را بازتولید می‌کنند.

شهر از طریق ایجاد ناامنی و‌‌ القای حس آن در فضا، ‌بسترساز خشونت است. پل‌های عابر یکی از عواملی هستند که به دلیل بسته بودن محیط آن‌ها و نبود امکان گریز از آن‌ها در زنان احساس ناامنی را القا می‌کنند و می‌توانند به عنوان بستری برای خشونت علیه زنان استفاده شوند.

کوچه‌های باریک که بیشتر در محلات جنوبی شهر دیده می‌شود نیز وضعیتی مشابه پل‌های عابر را برای زنان ایجاد می‌کند. نبود نور مناسب در بسیاری از معابر عمومی شهر نیز مساله دیگری است که می‌تواد زمینه ساز بروز خشونت در شهر شود.

در شهرهای بزرگی مانند تهران، نبود زندگی شبانه در شهر و تعطیلی اماکن عمومی باعث می‌شود که نظارت خاصی در این ساعات از شبانه روز وجود نداشته باشد و همین امر بار دیگر زمینه را برای خشونت علیه زنان هموار می‌کند. بسیاری از حوادث زنجیره‌ای که بر اثر آن زنان در معرض آسیب قرار گرفته‌اند مانند حادثه‌ای که به خفاش شب معروف شد نیز در اثر همین اتفاق و در ساعات خاموشی شهر رخ داده‌اند.

برخی از نقاط شهر تهران گویی تک کاربری شده‌اند. در مناطقی از شهر تنها ساختمان‌های اداری دیده می‌شود و برخی مناطق نیز صرفا کاربری مسکونی پیدا کرده‌اند. همین تفکیک کاربری باعث بروز خشونت در سطح شهر می‌شود و به علت نبود زندگی شبانه یا روزانه و به تبع آن نبود نظارت در آن ساعات، به عنوان بستری برای بروز خشونت مورد استفاده قرار می‌گیرند.

یکی دیگر از معضلاتی که در شهرهای بزرگ گریبان زنان را می‌گیرد، فضاهای بی‌دفاع شهری است. فضاهای متروکه، مخروبه و خالی از سکنه‌ای که در شهرهای بزرگ بسیار دیده می‌شود به عنوان فضاهای بی‌دفاع شهری شناخته شده‌اند که بستر ساز خشونت علیه زنان می‌شوند و به عنوان پاتوقی برای بزهکاران در شهر شناخته می‌شوند. بزهکارانی که می‌توانند خود عاملی برای گسترش خشونت در شهر باشند.

در گذشته شبکه‌های محلی که در محلات شهری وجود داشت باعث تقویب نظارت مردمی در محلات می‌شد که همین امر افزایش امنیت را برای زنان در پی داشت. اما امروزه با تضعیف این شبکه‌های محلی، همبستگی‌های محلی در برابر خشونت هم تصعیف شده و نظارت مردمی نیز از میان رفته و عرصه برای بروز خشونت علیه زنان هموار شده است.

اما تهدید دیگری که زندگی امروز زنان را درگیر کرده است، دسترسی ساده به موادی مانند اسید است که همین سهولت دسترسی تسهیلگر خشونت نیز می‌شود. مردسالاری که در فرهنگ امروز جامعه نهادینه شده است زمانی که فرصت ابراز خشونت را پیدا کند و امکان دسترسی سریع به ابزارهای سرکوبگر و خشونت طلبی همچون سلاح سرد و اسید را داشته باشد می‌تواند فاجعه‌ای همچون اتفاقی که در اصفهان رخ داد را رقم بزند.

اما خشونت علیه زنان فقط در شکل عریان دیده نمی‌شود. بلکه طرد ساختاری زنان از فضای شهری، القاء و تبلیغ فرودستی آن‌ها و همچنین ایجاد احساس بی‌قدرتی، ابعادی از خشونت علیه زنان هستند که حاصل سیاست‌های شهری است.

طرد ساختاری زنان در استفاده از فضاهای شهری را در محرومیت آن‌ها در استفاده از دوچرخه و کرایه آن در شهر می‌توان دید و نمونه دیگر آن اختصاص فضای کمتر به زنان در وسایل حمل و نقل عمومی است که می‌خواهد حضور کمتر زنان در عرصه‌های عمومی را نشان دهد و یکی از دلایل حضور کمتر، نبود امنیت در شهر برای زنان است.

مساله دیگری که زنان با آن مواجه هستند، نبود امکانات مناسب در شهر برای تردد مادران است. در تهران فضای مناسب شهری در پیاده رو‌ها برای کالسکه کودکان در نظر گرفته نشده است و این مساله در پل‌های عابر، وسایل حمل و نقل عمومی و بسیاری از موارد دیگر هم صدق می‌کند.

زنان در جامعه امروز ایران مدام با حس فرودستی خود دست و پنجه نرم می‌کنند. زمانی که تمام تبلیغات شهری آنجایی به زنان می‌رسد که به مواد خوراکی مربوط می‌شود و یا در تبلیغات لوازم کودک بار دیگر بر نقش مادری زنان تاکید می‌شود و حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی و عمومی هرگز در بیلبوردهای شهری دیده نمی‌شود، زنان قشر فرودست می‌شوند و خشونت نیز عاملی برای کنترل این قشر فرودست.

زنان در شهر بی‌دفاع شده‌اند و قربانی فرهنگ مردسالاری هستند که سعی دارد آن‌ها را در پستوی خانه‌ها پنهان کند.‌گاه همین زنان قربانی اسیدپاشی می‌شوند و نه خود و نه خانواده‌شان حمایتی آنچنان که شایسته است نمی‌گیرند و در برخی موارد حتی‌‌ همان زنی که قربانی خشونت شده متهم نیز می‌شود و این‌‌ همان فرودستی و ضعفی است که گریبان زنان را گرفته است.

اما شمار بیشتری از زنان هر روز قربانی اسید شهروندزدایی می‌شوند که نشات گرفته از سیاست‌های شهری است و امکان حضور در جامعه را برای زنانی که نیمی از جمعیت شهر هستند سخت و سخت‌تر می‌کند.

منبع: تامین 24
ارسال نظرات
هاشم
۱۳:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۴
وقتی مبلغین ما زن رو جنس ضعیف و درجه دو توصیف میکنن که بایستی تابع امر مرد باشه نتیجه ای جز این نمیشه انتظار داشت.
برابری مرد و زن فقط شعاری شده مثل خیلی شعارهای دیگه.
مردها فساد خودشون رو گردن زنان میندازن!
و این تعلیمات به جایی رسیده که بعضی زنان ضعیف بودن و درجه دوم بودن و مطیع مردان بودن رو امری طبیعی و درست میدونن