صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۱۱۹۵۴
تاریخ انتشار: ۰۵:۲۹ - ۰۶ آبان ۱۳۹۳
وقتی که بساط «امارت‌اسلامی» افغانستان در سال2001 برچیده شد؛ کمتر کسی فکر می‌کرد 13سال بعد «ابوبکر البغدادی»، خلیفه خودخوانده «داعش» پا جای پای «ملامحمد عمر»، «امیرالمومنین» خودخوانده «امارت‌اسلامی» افغانستان بگذارد؛ دوگروهی که رویکرد مشترکشان خشونت، ایجاد رعب‌ووحشت و بیرحمی جنون‌آمیز در قتل‌عام مردم عادی و شهروندان با تفکر بنیادگرایی اسلامی است.

 از بسیاری جهات، آنچه که این گروه در سوریه و عراق انجام می‌دهد، با آنچه که «طالبان» در دهه90میلادی در افغانستان انجام داد، شباهت‌هایی دارد. هدف جنگ «داعش» نیز مانند «طالبان»، تسخیر مناطق بیشتر است. دست‌کم تاکنون این گروه اقدامی عملی برای به راه‌اندازی یک جهاد جهانی‌ به سبک «القاعده» یا صدور فتوا برای بمب‌گذاری در شهرهای اروپایی و آمریکا نداشته است. هرچند به نظر می‌رسد با توجه به فرامرزی‌بودن عقایدمذهبی این گروه، هواداران آن این‌روزها در سراسر دنیا فعال شده باشند.

«امارت‌اسلامی» افغانستان
در پی خروج نیروهای شوروی سابق از افغانستان، جنگ داخلی در دهه50شمسی آنچنان در این کشور طولانی شد که در طول یک‌دهه بیش از یک‌میلیون افغانی کشته شدند. در اوج جنگ‌های داخلی افغانستان گروهی وارد منطقه «پسین‌بولدک» ولایت «قندهار» در جنوب این کشور شدند که رهبران آنها اعتقادات «وهابی» و «سلفی» داشتند.

 «طالبان» در میانه‌های دهه1370شمسی کنترل بیشتر مناطق افغانستان را در دست گرفت. «طالبان» ابتدا در پاکستان و در مرزهای خود با افغانستان با هدف استقرار حکومت اسلامی و جاری‌کردن قوانین شرع، به آموزش «طالبان» دست زد و به‌تدریج وارد مبارزه مسلحانه شد. در بدو ورود به افغانستان، مردم به این گروه خوشبین بودند و گمان می‌کردند آنها می‌توانند به جنگ‌های داخلی افغانستان پایان دهند و امنیتی نسبی را در این کشور جنگ‌زده ایجاد کنند.

 اما به‌تدریج آنها با شعار «جهاد با شرک و کفر» و ادعای اینکه هرکس کشته شود به بهشت خواهد رفت، به کشتار مردم پرداختند. اتفاقات و خشونت عریانی که در افغانستان تحت حکومت «طالبان» انجام شده، افکارعمومی دنیا را به‌شدت متاثر کرد. قتل‌عام مردم هزاره و به‌ویژه شیعیان، تخریب مجسمه‌های بودا در بامیان، خشونت علیه زنان و نادیده‌گرفتن حقوق اولیه انسان‌ها مهم‌ترین اقدامات «طالبان» در افغانستان بود. «طالبان» می‌رفت تا حوزه نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد، اما سرانجام حادثه 11سپتامبر سبب شد قدرت این گروه در منطقه خدشه‌دار و خاورمیانه بیش از یک‌دهه به بحرانی‌ترین نقطه دنیا تبدیل شود.

«طالبان» با عنوان امارت اسلامی افغانستان در سال2001 قوانین خود را در کتابی با عنوان «جریده رسمی» در 142صفحه منتشر کرد و به اجرا گذاشت. از جمله این قوانین که به گفته خود «طالبان» مطابق شریعت و فقه‌حنفی بود، می‌توان به محدودکردن رسانه‌ها، زنان نهادهای غیردولتی و فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی و محدودکردن حقوق اولیه انسانی شهروندان اشاره کرد.  این قوانین در کتابچه‌ای به قیمت 400هزار افغانی معادل 75دلار به امضای «امیرالمومنین ملا‌محمد عمرمجاهد» و «الحاج‌ملامحمد حسن‌آخند» - به‌عنوان «معاون اداری ریاست‌الوزرا» رسید.

 «طالبان» در صفحه 119روزنامه رسمی خود با ورود به حریم خصوصی افراد تاکید می‌کند: «مردی که ریش خود را بتراشد یا کوتاه کند، با نظرداشتن حالت مجرم تا 10یوم حبس و حسب لزوم دید حاکم وقت تعزیز می‌شود.» در ماده26 صفحه 33همان منبع آمده است: «اهل ذمه {اقلیت‌های مذهبی} مکلف هستند در لباس و وسایل نقلیه خویش علامت مخصوص داشته باشند تا از طرف موظفان  تشخیص داده شوند. آنها نمی‌توانند مراسم دینی خود را آشکار نشان دهند.»

همچنین در صفحه‌هفت و در ماده12 منشور قانونی «طالبان» تاکید شده: «زنی که در قریه، بادیه یا صحرا در حوار چشمه کاله‌شویی کند وی را با آداب لازم منع و منزلش را نشانی و صاحب‌خانه را به‌طور لازم مجازات می‌کند.»

«طالبان» با رسانه‌ها و آنچه افکارعمومی را نسبت به حقوق اولیه خود آگاه می‌کرد، به‌شدت مخالفت می‌کرد به‌طوری که تنها وسیله اطلاع‌رسانی یک موج رادیو به نام رادیو افغان بود. همچنین انتشار هرگونه روزنامه و نشریه در این کشور ممنوع شده بود چنان‌که در صفحه29 ماده7 جریده رسمی هم تاکید شده بود: «مجلات، روزنامه‌ها، کتاب‌ها و وسایل صوتی و تصویری و سایر مواد فرهنگی خلاف اسلام و سیاست‌های امارت اسلامی است و هرگونه توزیع و تکثیر آن ممنوع است.»

«طالبان» حتی در مورد «ان‌جی‌او‌ها» نیز قوانین خاص خود را داشت. این حکومت در صفحه32 جریده رسمی وزارت عدلیه خود آورده است: «موسسات داخلی و خارجی غیرحکومتی که مطابق احکام مقرره ان‌جی‌او در افغانستان فعالیت می‌کنند در صورتی که از احکام مندرج ماده‌سوم مقرره ان‌جی‌او تخلف ورزند، مورد بازپرسی قرار می‌گیرند.»

در جایی دیگر درباره خریدوفروش و واردات کالا‌ها قوانینی وضع شده که در میان آنها ورود لوازم آرایشی زنانه و کارت تبریک و هرنوع دستگاه و آلت موسیقی ممنوع است. همچنین تاکید شده است: «دکانداران نمی‌توانند مجسمه‌های پلاستیکی یا غیرپلاستیکی را به فروش برسانند یا خریداری کنند.»

در بخش دیگری از این قوانین در صفحه21 جریده رسمی آمده است «موظفان امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر مکلفند که خانم (زن) و شوهر را از صحبت در آزاد راه (کوچه و خیابان) منع کنند.» به این ترتیب و بر اساس قانون «طالبان»، زن و شوهر هم نمی‌توانستند در معابر عمومی و در ملأعام با هم سخن بگویند. «طالبان» حتی در مورد پرده منازل شهروندان افغان هم قوانینی را وضع کرده بودند. در صفحه27 جریده رسمی آمده است: «آویختن پرده‌هایی که دارای عکس ذی‌روح باشند، ممنوع است.» نگاهی به مجموعه این قوانین در سیاست داخلی «امارت‌اسلامی» افغانستان از شدت خفقان، خشونت و زیرسوال‌بردن منشور حقوق‌بشر که مورد قبول تمام کشورهای دنیاست، نشان داشت.

 اگرچه عمر «حکومت‌اسلامی» «طالبان» که نماینده‌ای هم در «سازمان‌ملل» داشت، دیری نپایید، اما چون ریشه این تفکرات در خارج از مرزهای افغانستان متولد و هدایت شده بود، پس از حمله آمریکا و متحدانش خشک نشد و به‌تدریج در کل منطقه خاورمیانه و حتی اروپا نفوذ کرد.

«داعش» فرزند خلف «طالبان»
 نخستین روز ماه رمضان و در تابستان داغ امسال، درست چندماه بعد از خروج آمریکا و متحدانش از عراق و بالاگرفتن تحولات سوریه و در آستانه تحویل قدرت از سوی نوری‌المالکی به نخست‌وزیر جدید، اخباری منتشر شد که به‌سرعت منطقه را نگران کرد.  گروه جدیدی که ابتدا «دولت اسلامی عراق و شام» نامیده می‌شد، اعلام موجودیت کرد؛ گروهی که مواضع بسیار تندتر و بی‌پروا‌تری نسبت به «طالبان» داشت، اما برخلاف «طالبان»، «داعش» یک‌جنبش قومی ساکن نیست که در آرمان‌ها و نارضایتی‌های بخشی از مردم محلی ریشه داشته باشد. «داعش» یک جنبش تروریستی جهانی و چندملیتی است که مرزهای ملی را درنوردیده است.

«داعش» را می‌توان یک‌جنبش پیشرو در تفکرات «طالبان» و حتی «القاعده» دانست. حتی از نظر عقیدتی افکار «طالبان» و «داعش» یکسان نیست. از نظر سیاسی این دوگروه با هم اختلافات زیادی دارند چراکه در نهایت به توافق‌رسیدن «طالبان» با «داعش» به معنای پذیرفتن خلافت و رهبری آنان است در حالی که رهبران و بزرگان «طالبان» رهبر «داعش» «ابوبکر البغدادی» را یک بیعت‌شکن می‌دانند. «ایمن الظواهری»، رهبر شبکه «القاعده» پس از «اسامه بن‌لادن» در واکنش به اعلام خلافت ابوبکر البغدادی گفت: «شیخ‌ابوبکر البغدادی‌الحسین، با اعلام ادغام «دولت‌اسلامی عراق و شام»، بدون دستور و مشورت با ما اشتباه کرد. باید توجه داشت «القاعده» یک رسالت است نه گروه جهادی و«داعش» ارتباطی با «القاعده» ندارد.»

«داعش» گروهی شورشی با تفکرات نسل‌دومی سلفی-«طالبانی» به رهبری «ابوبکر البغدادی» است که از «القاعده» جدا شده و ابتدا با ارتش سوریه وارد جنگ شد. این گروه در واقع ادامه تشکیلات یک‌گروه از سلفی‌های جهادی وابسته به «القاعده» در عراق به رهبری ابومصعب الزرقاوی است. الزرقاوی که خود در سال2006 کشته شد، در اعلامیه‌های خود همواره به فتاوای «ابن‌تیمیه»، فقیه حنبلی-سلفی و مبتکر و بنیانگذار نظری فرقه وهابیت در قرون اولیه اسلام، استناد می‌کرد. چنانچه خلیفه موصل و رهبر «داعش» ابوبکر البغدادی نیز خود را دنباله‌رو ابن‌تیمیه دانسته است.

هویت اصلی این گروه هنوز مشخص نبود که خبر رسید جنگجویان آنها با فتح شهربه‌شهر در شمال و جنوب عراق با سرعت پیشروی می‌کنند. چنانچه «باراک اوباما»، رییس‌جمهور آمریکا نیز در مصاحبه خود با برنامه 60دقیقه شبکه سی‌بی‌اس اعتراف کرد ایالات‌متحده خطر رشد و افزایش قدرت «داعش» در منطقه را دست‌کم گرفته بود.   برخلاف «طالبان» که هرگونه استفاده از وسایل ارتباط‌جمعی را محدود و منع می‌کرد، این گروه فعالیت خود را در آغاز با عضوگیری وسیع در شبکه‌های اجتماعی آغاز کرد.

 «داعش» در حکومت خود و در سیاست داخلی منطقه تحت‌امرش از جمله شهرهای رقه و موصل، فلوجه و تکریت قوانین بسیار سختگیرانه‌ای را مبنی بر این نوع شریعت اجرا کرده است. ماموران امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر «داعش» در شهر و در ملأعام به تشخیص خود دست دزد‌ها را جدا می‌کنند، اعدام‌های خیابانی به‌راه می‌اندازند، حقوق اولیه و حیاتی زنان را به طور کلی نادیده می‌گیرند و با راه‌اندازی دفاتر و گشت‌های خیابانی به نام «حسبه» بر اجرای شریعت اسلام سلفی خود نظارت می‌کنند.  «داعش» نشستن زنان بر هرنوع صندلی را منع کرده‌اند و پوشیدن شلوارجین را برای زنان و مردان کمرباریک محل اشکال می‌داند. همچنین اگر فردی این گروه را به نام «داعش» بخواند، در ملأعام 70ضربه شلاق خواهد خورد.

 «داعش» همچنین بخشنامه‌هایی لازم‌الاجرا را برای دانشگاه‌ها و موسسات آموزش‌عالی در عراق وضع کرده است. بخشی از این بخشنامه‌ها به این شرح است: «دانشکده‌ها و گروه‌های غیرشرعی مانند دانشکده حقوق، علوم‌سیاسی و هنرهای زیبا، باستان‌شناسی، تربیت‌بدنی و فلسفه، گروه مدیریت موسسات توریستی و هتلداری باید ملغی شوند. کلمه‌های دموکراسی، فرهنگ، آزادی و حقوق، داستان و نمایشنامه باید از همه دروس دانشگاهی حذف شوند.

در گروه زبان‌های انگلیسی، فرانسه و ترجمه، مسایل مربوط به سود بانکی (ربوی)، نباید مطرح شود. همچنین مسایل مربوط به اصول ناسیونالیستی، عراقی یا مسایل تاریخی مجعول، یا تقسیمات جغرافیایی، قابل بحث و بیان نخواهد بود. اساتید و مدرسان باید این موارد را رعایت کنند. ضوابط شرعی جداسازی دختران و پسران باید رعایت شود و عبارت جمهوری عراق حذف و تبدیل دولت اسلامی می‌شود. همچنین عبارت آموزش‌عالی به دیوان تعلیم تبدیل می‌شود.

سایر اقدامات و قوانین اجتماعی- سیاسی دولت «داعش» به گزارش «روزنامه واشنگتن‌پست» شامل این موارد است. دولت «داعش» تحت‌عنوان زکات از مردم به اجبار پول می‌گیرد. هرگونه فعالیت گروه‌های سیاسی یا مسلح ممنوع است ولی راه توبه برای اعضای سابق نیروهای مسلح باز است، اما در صورت اصرار بر فعالیت آنها مرتد هستند و با مجازات مرگ مواجه می‌شوند. همچنین زیارت قبور امکان‌پذیر نیست و همه قبور و اماکن مقدس تخریب و نابود می‌شوند.

همچنین مردم باید از اینکه در حکومت دولت اسلامی عراق و شام زندگی می‌کنند، خوشحال باشند و این خوشحالی را ابراز کنند.   کریم مفلح، نوجوانی 15ساله از گروه «داعش» که به اسارت کردها درآمده نیز در گفت‌وگو با هالی ویلیامز، خبرنگار شبکه خبری سی‌بی‌اس می‌گوید اعضای «داعش» به جوانان داروی ضدافسردگی می‌خورانده‌اند. به گفته مفلح، این داروها باعث می‌شود قدرت فکری نوجوانان از بین برود و بتوانند به اقدامات انتحاری دست بزنند.

از سوی دیگر این گروه در نشریه دوزبانه خود به نام «دابق» درباره به‌اسارت‌گرفتن زنان و کودکان شهر‌های مختلف از جمله سنجار نوشته است زنان و کودکان اسیر میان جنگجویانی که در عملیات حضور دارند، تقسیم می‌شوند.  این گروه قوانین خاص خود را برای نمایندگان رسانه‌ها دارد که اولین آن بیعت با خلیفه و سوگند وفاداری به او است. همچنین کار رسانه‌ها و کاربران اینترنت تحت‌نظارت انحصاری این گروه است و روزنامه‌نگاران خارجی که با مجوز «داعش» اجازه فعالیت دارند، حق پوشش خبری و تصویری حوادث شهرها و مناطق مختلف تحت امر این گروه را ندارند.

 همه اخبار و تصاویر این خبرنگاران باید ابتدا توسط دفاتر نظارتی بررسی شود و در صورت تخلف برخورد شدیدی با آنها می‌شود.  این در حالی است که اعضای این گروه خود هزاران ‌اکانت توییتر دارند و هربار ویدیو‌هایی را طبق سلیقه خود و انتخابی در فضای مجازی منتشر می‌کنند. به این ترتیب «داعش» توانسته تا حدود زیادی اخبار و اطلاعات منتشرشده درباره این گروه و قلمرو حکومتی‌اش را اداره و کانالیزه کند.

نقش کشور‌های منطقه در شکل‌گیری «داعش»

در چندماه گذشته در حالی‌که افکارعمومی دنیا درگیر جنگ غزه بود، «داعش» تعاملات کشورهای خاورمیانه را تغییر داد. هرکدام از دولت‌های منطقه به‌نوعی نسبت به فعالیت تروریستی این گروه واکنش‌هایی نشان داده‌اند و در این میان تنها اسراییل است که در سکوتی سوال‌برانگیز منازعات منطقه را تماشا می‌کند.

جان کالی روزنامه‌نگاری که سال‌ها در خاورمیانه بوده و در جنگ‌های الجزایر، هند و پاکستان، جنگ اعراب و اسراییل در سال1967، جنگ‌های داخلی یمن، نبرد اردن و فلسطین و جنگ ایران و عراق و جنگ لبنان حضور داشته است نیز در کتاب «سیا و جنگ‌های نامقدس» اسنادی را منتشر کرده که نشان می‌دهد سازمان اطلاعاتی آمریکا چگونه دست به تجهیز و حمایت جریان‌های بنیادگرای مسلمان برای تشکیل «القاعده» و «طالبان» زده است.

 در میان کشور‌های منطقه از عربستان نیز به‌عنوان پدرخوانده مالی سلفی‌ها یاد می‌شود این در حالی است که «داعش» بخشی از سرزمین حجاز را به نقشه جغرافیایی خود اضافه کرده است. حال باید دید دولت عربستان چطور می‌تواند دست‌کم خاک خود را از نقشه جغرافیای «داعش» بیرون بیاورد. از سوی دیگر ترکیه نیز تلاشی جدی برای مبارزه با «داعش» نکرده و به این‌ترتیب در قوام قدرت این گروه سهیم شده است.

در دودهه گذشته گروه‌های بنیادگرای اسلامی رشد فزاینده‌ای در سطح منطقه و جهان داشته‌اند. همه آنها کمابیش از یک الگوی فکری مشترک تبعیت می‌کنند و با رشد تکنولوژی و گسترش ابزار ارتباطات نسخه‌های جدید‌تری از آنها که به‌مراتب خشن‌تر از گروه‌های خلف خود هستند، متولد می‌شوند. تنها نگاهی کوتاه به مجموعه قوانین آنها، افزایش کاربردی خشونت این گرو‌ها را به روشنی نشان می‌دهد. حال باید دید استفاده از ابزار خشونت تا چه میزان می‌تواند خشونت‌ورزان را به اهدافشان نزدیک کند. جهان و سازمان‌های بین‌المللی نسبت به این خشونت عریان چه واکنشی نشان خواهند داد و آثار این خشونت مدام، چه تاثیری بر آینده مردمان این منطقه خواهد داشت؟
ارسال نظرات