صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۱۰۰۰۹
نگهداري از سگ از سوي خانواده عروس، سرانجام بلاي زندگي زوج جواني شد كه تازه به عقد يكديگر درآمده بودند. تازه داماد كه تحمل حضور سگ را نداشت و به‌شدت از حيوان مي‌ترسيد، به دادگاه خانواده رفت و تقاضاي طلاق داد.
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۸ - ۲۰ مهر ۱۳۹۳
نگهداري از سگ از سوي خانواده عروس، سرانجام بلاي زندگي زوج جواني شد كه تازه به عقد يكديگر درآمده بودند. تازه داماد كه تحمل حضور سگ را نداشت و به‌شدت از حيوان مي‌ترسيد، به دادگاه خانواده رفت و تقاضاي طلاق داد.

دخترجوان هنوز هم باورش نمي‌شود شوهرش تقاضاي طلاق داده و مي‌خواهد از او جدا شود. با چشم‌هاي بهت‌زده به او خيره شده و دنبال راهي مي‌گردد تا او را منصرف كند. اما از طرف ديگر از اينكه شوهرش به خاطر چنين موضوعي به دادگاه آمده و تقاضاي طلاق داده، پيش خانواده و دوستانش به‌شدت خجالت‌زده است. مرد كنارش نشسته و از بي‌اعتنايي او به حرف‌هاي همسرش، مشخص است كه تصميم نهايي‌اش را براي جدايي گرفته و حاضر نيست به خاطر حفظ زندگي‌اش از حضور يك سگ چشم‌پوشي كند. همسرش با صداي آرامي به او مي‌گويد كه جواب بقيه را چه بدهد. مرد جوان همچنان ساكت است.

ساعت 10:30 صبح زمان دادگاه زن وشوهرجوان است و قرار است آخرين صحبت خود را پيش قاضي مطرح كنند. تازه عروس وقتي مقابل قاضي نشست، گفت: «شما بگوييد آخر آدم به خاطر يك سگ زندگي‌اش را از هم مي‌پاشد؟ شوهر من به خاطر همين موضوع پايش را دريك كفش كرده و مي‌خواهد از من جدا شود. اين سگ متعلق به خواهرم است و قرار نيست بعد از ازدواج‌مان در خانه ما زندگي كند. شوهرم به خاطر اين موضوع اين دعوا را به پا كرده است. روزي كه به خواستگاري‌ام آمد، مي‌دانست كه خواهرم از يك سگ نگهداري مي‌كند. سگ او از نژاد سگ‌هاي فانتزي و كوچك است و ممكن نيست به كسي آسيب برساند. اوايل عقدمان مي‌ديدم كه شوهرم ازسگ خواهرم دوري مي‌كند. برخلاف ديگران كه با حيوان بازي مي‌كردند، او اصلا كاري به حيوان نداشت و اگر به سمت او مي‌آمد، وارد اتاقي مي‌شد و در را هم مي‌بست و سگ هم پشت در همچنان پارس مي‌كرد. هر موقع از او مي‌پرسيدم كه چرا از اين حيوان دوري مي‌كني؟ جواب مشخصي نمي‌داد.»

دخترجوان نگاهي به شوهرش مي‌اندازد تا تاثير حرف‌هايش را روي او ببيند. اما مرد همچنان بي‌توجه به او و حرف‌هايش روي صندلي نشسته است. او ادامه مي‌دهد: «چند ماه بعد، از روي رفتارهاي همسرم متوجه شدم كه او به‌شدت از سگ مي‌ترسد و اين ترس از دوران كودكي در او وجود داشت. وقتي خواهرم با سگ به خانه پدرومادرم مي‌آمد، به او مي‌گفت كه سگ را از من دور كن. تنهاكه مي‌شديم صدايش را روي سرش مي‌انداخت و با من به‌شدت دعوا مي‌كرد و مي‌گفت كه از سگ به‌شدت متنفر است و اينكه زماني به ديدنم مي‌آيد كه سگ در خانه نباشد. در غير اين صورت تصميم جدي در مورد زندگي‌مان خواهد گرفت. وقتي اين حرف را زد، به حساب عصبانيتش گذاشتم. يك سال از اين موضوع گذشت و يك شب كه شوهرم به خانه‌مان آمده بود، خواهرم هم با سگش از بيرون آمد. شوهرم متوجه حضور سگ نشد و مشغول پيامك زدن به دوستش بود. سگ به سمت او آمد و وقتي به او رسيد، به او پارس كرد. با پارس او شوهرم وحشت‌زده از جايش پريد و با صداي بلندي سر من فرياد كشيد و گفت كه ديگر تحمل اين زندگي را ندارد يا بايد او را انتخاب كنم يا سگ خواهرم را.»

دخترك چشم‌هاي اشك‌آلودش را پاك كرد و گفت: «باور كنيد من زندگي‌ام را دوست دارم. اما از طرفي به‌شدت به خانواده‌ام وابسته هستم و نمي‌توانم از آنها بگذرم. چطور به خاطر اينكه خواهرم يك سگ دارد و شوهرم از آن مي‌ترسد، آنها را ترك كنم؟من نمي‌توانم از خانواده‌ام بگذرم و بودن با آنها را به ادامه زندگي با همسرم ترجيح مي‌دهم.»

مرد جوان با اينكه به نظر مي‌آمد، توجهي به حرف‌هاي همسرش ندارد، با شنيدن اين حرف گفت: « من نمي‌توانم با سگ زندگي كنم و به‌شدت از اين حيوان مي‌ترسم. حالا كه خانواده‌ات و آن سگ را به زندگي با من ترجيح مي‌دهي، بهتر است از هم جدا شويم. اين حرف اول و آخرم است.»

قاضي عموزادي رييس شعبه 268 دادگاه خانواده تهران پس از شنيدن صحبت‌هاي اين زوج آنها را براي رفع مشكل‌شان به مشاوران معرفي كرد تا در صورتي كه مشكل‌شان حل نشد در اين باره تصميم بگيرد.
برچسب ها: سگ تازه داماد
ارسال نظرات
ناشناس
۱۵:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
البته به نظر من اگه این زندگی کلا شروع نشه بهتره . چون گذشته از رفتار غیر منطقی خواهر این خانم، این آقا هم از یک مشکل جدی شخصیتی رنج می بره و اون هم عدم توانایی خود اظهاری و بیان احساسات در زمان درست و به موقع است .
این آقا می تونست همون زمان خواستگاری این موضوع رو مطرح کنه که فوبی سگ داره یا اصلا چندشش می شه و وجود سگ رو نمی تونه تحمل کنه . اما عدم توانایی این کار و اینکه فکر می کرد باید با رفتارش دیگرون این رو بفهمن مشکل جدی ایه و این تازه شروعشه . بعدا تو زندگی تو موارد خیلی مهمتری از سگ و ... این مشکل باز هم برزو خواهد کرد
ناشناس
۱۵:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
امیدوارم این آقا و خانوم این نظرات رو نخونند و یک راه حل منطقی برای مشکلشون پیدا کنند.
ناشناس
۱۵:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
سگ حیوان ناپاک از نظر دین مین اسلامه و نگهداریش داخل ساختمان اشکال داره از اول اقا داماد باید تو خونه ای که سگ براشون عزیزه پا نمیکذاشت حا لا هم بیچاره مردی که خانمش سگ خواهرش رو به اون ترجیح بده اهای مردم از خود باختگی ونشخوار فرهنگ بیگانه تا کجاااااااا!!!!!؟؟؟؟؟
علي
۱۴:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
فكركنم من هم فوبيا دارم!!!!!!
منصوره
۱۳:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
بابا شما مردها که خودتونو خوب میشناسید دیگه چرا زود خام حرفای اقا داماد میشید و کامنت میزارید؟!!!!خیلی تابلوئه که داماد دنبال بهونه اس....احتمالا یه دختر فشن تر پیدا کرده ، رو آورده به این دلیل مضحک برا طلاق.شما مردها اکثرا آب زیر کاهید.
احسان
۱۵:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
شما خانمها هم اصلاً دنبال پول و امكانات مردها نيستيد . بهانه گيري هم اصلاً نمي كنيد !
ناشناس
۱۳:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
نمیدونم چرا بعضیا میگن مرده دنبال بهانه میگرده!!!
هنوز یک ماه هم از عقدشون نگذشته که طرف دلزده بشه!!
بیاد جدا شه و کلی هم مهریه بده که چی؟
صورت مسئله کاملا مشخص است و مرد هم بیان کرده که اگه همسرم از سگ بگذره مشکلی ندارم ولی باز این زنه که میگه نمیتونم از خانواده و سگم بگذرم!!!!!
ناشناس
۱۵:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
به نظر میاد متنو درست نخوندی. بیش از یکساله که ازدواج کردند. از وجود سگ خبر داشته و سگ مال خواهر زن است نه عروس خانم. اوایل هم اینقدر حساسیت نداشته. حالا هم میتونه دست زنشو بگیره برند دنبال زندگی مستقلشون نه این که برای خواهر زن تعیین تکلیف کنه.
ناشناس
۱۳:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
سبک زندگی غربی تا کجا بین فرهنگ ایرانی رسوخ کرده!! خانواده ایرانی به خاطر سنگ که یک حیوان نجس است از هم پاشیده میشه واقعا باید تاسف خورد که دیگر نه چیزی از اسلام باقی مانده و نه از ایران
ناشناس
۱۵:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
چرند نگو مسئله سگ نیست. نداشتن مهارتهای زندگیه که نمی توانند اختلافات کوچک را حل کنند. امروز مسئله سگه فردا مدل موی برادر زن و پس فردا حرفهای مادر زن....
مهران
۱۳:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
بدبختی همه ی ما اینه که کلا نادانسته و غافل از فلسفه ی ازدواج پا به عرصه ی زندگی مشترک می گذاریم...!!!!
با یک نگاه
یک لبخند
50تا اس ام اس عاشقانه
و 2 تا رستوران رفتن ،فکر می کنیم تمام شد...ما خوشبخت ترین زن و مرد دنیا خواهیم بود...
وقتی این خبر را خواندم بیشتر یاد زمانی افتادم که 2تا بچه برای عروسک دعواشون می شد و می رفتن پیش مامان و بابا...!!!!!!
وجدانا ببینید کار زندگی های امروز به کجا رسیده که نمی توانند مشکل حضور یا عدم حضور یک سگ را حل کنند!!!!!!!
باید عمیقا تاسف خورد به خدا
ناشناس
۱۳:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
این مشکلی نبوده که حل شدنی نباشه. میتونست با خواهرش خیلی منطقی صحبت کنه که خواهر عزیز همسر من با سگ مشکل داره لطفا هر وقت ما اینجا هستیم سگ را در اتاقت نگهدار، والسلام. حتی این آقا هم میتونست موضوع را خیلی دوستانه به خواهرزنش مطرح کنه چون فرقی با خواهر خودش نداره. اشکال از نحوه بیان مشکله.
ناشناس
۱۵:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
مثل اینکه تا حالا با آدمایی که حیوون نگه داشتن و کلاسش براشون از نون شب واجب تره برخورد نکردی.
ناشناس
۱۲:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
الان میگه سگ فردا میگه مادرزن
مجیدخان
۱۲:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
خونه مگه سگ خونه است که سگ آورده خونه؟
ناشناس
۱۲:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
امان از این زندگی سگی !!!
ناشناس
۱۲:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
توروخدابا کیا شدیم 77میلیون.دوتا جوون بلدنیستندیه مشکل الکی روحل کنندبعدمیخوان زندگی مشترک تشکیل بدند.البته حق با پسرست با گودزیلا که داری زندگی میکنی یه سگ واق واقوهم که کنارش باشه چه شود!!!
کاظم
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
نکته: من نمی توانم از خانواده ام بگذرم...
البته منظور ایشون از خانواده سگ خواهر محترمش هست وگرنه اینکه آدم از خواهرش بخواد با سگ وارد خونه ی یه نفر دیگه نشه که خیلی طبیعیه.
وحید
۱۲:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
اون آقا دنبال بهانه بوده دیده بهترین موقعیته وگرنه اگه زنشو دوس داشت بخاطر سگ خواهرزنش جدا نمیشد از زنش .درضمن آقا فرشاد ابولا چه ربطی به سگ داره ؟؟ ی چیزی نمیدونی مجبور نیستی نظر بدی ! ابولا مگه بیماری مشترکه؟ بیماری انسانهاست
ناشناس
۱۴:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
اون خانوم به خاطر سگ چرا کوتاه نمی یاد. زندگی که به خاطر سگ با شوهر یا زن مقایسه بشه همون بهتر که جدا شن
ناشناس
۱۲:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
یعنی نمیدونستی سگ داره ؟ بهانه خوبی گیرت افتاد کلک ...
ناشناس
۱۱:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
والا من هم از سگ میترسم بزرگ و کوچک و فانتزی و یغر هم نداره. بعضی وقتا احساس میکنم سگا هم این موضوع را فهمیدن!!!
اما زندگی ارزشش بیشتر از این حرفا و بهونه هاست...
حميد
۱۱:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
چه صحنه خنده داري بوده زمانيكه توحال خودش بوده و سگه يكدفعه وق زده -تصورش هم خنده داره
ناشناس
۱۱:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
من می خوام بپرسم مگه این آقا داماد سرخونه است که می گه تو خونه ای که سگ باشه زندگی نمی کنم اگه عرضه داره بره برای همسرش خونه جدا تهیه کنه تا دیگه سگ خونواده همسرش رو نبینه!
ناشناس
۱۵:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
رفت و آمد که میخواد بکنه/
سارا
۱۱:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
از نظر من هم ارزش سگها از این مردها بیشتره.بی بی سی هم یه مقاله در این مورد نوشته بود علمی هم ثابت شده.
ناشناس
۱۱:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
به خانوادش وابستس یا به سگشون ؟
ناشناس
۱۱:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
چه مشکلاتی دارن بعضی از خانواده ها

حالا خودشون که ظاهرن عقلشون تعطیله،یه بزرگتری وجود نداره؟؟؟؟
ناشناس
۱۱:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
مگه قبل از ازدواج ندیده بوده سگ رو ؟
ناشناس
۱۴:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
قبل از ازدواج خانوم رو دیده بود نه سگ رو
ناشناس
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
حق با پسر است کاملا من هم باایکه خارج از کشور هستم و سگ زیاده وجزو خانوائخ هاس از سگ میترسم !
فرزان
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
وقتی معنویات تو زندگی نباشه این مشکلات هم ÷یش میاد خدا به دادمون برسه
ناشناس
۱۱:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
از یک همچین زن بی مسئولیتی که سگ خواهرش رو به شوهرش ترجبح میده باید جدا شد ، لیاقت این زنان مجردی و تنهایی در هنگام پیری است
محسن
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
دوست عزیز ...متن رو یه بار دیگه بخون ...دختر که درخواست طلاق نداده ...زورش هم به خانواده اش نمی رسه ...
ناشناس
۱۳:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
زورش به خانوادش نمیرسه یعنی چی ؟ اگر اسنطور باشه که شاید خانوادش هر بار یک چیزی بگن ، اگر اینطوره واسه چی ازدواج کرده ؟ کسانیکه بچه ننه هستند نباید ازدواج کنن و خانه پاپاشون بمونن ... اینجا حق کاملا با مرد هست و خواسته منطقی داره و زنی اگر اهل زندگی کردن هست و ذره ای علاقه به شوهرش داره باید به خواستش احترام بگذاره وگرنه لیاقتش همان طلاق و زندگی ور دل پاپا و مامی جونش هست
ناشناس
۱۵:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
مردای ترسویی مثل شماهم لیاقت زندگی با مارو ندارن بهتره بعد از چند سال برید سالمندان چون از عهده کارای خودتون هم بر نمی آیید.
ناشناس
۱۱:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
احتمالا جزء مرفهین بیدرد باشن این خانواده محترم .با این مشکلات مسخرشون .
ناشناس
۱۱:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
واقعا آدمی که سگ خواهرش رو به اعصاب شوهرش ترجیح میده نمیشه باهاش زندگی کرد.. مگر اینکه رویه اش رو عوض کنه
فرشاد
۱۱:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
منم پام تو خونه ای که توش سگ نگه دارن نمی ذارم. سگ جاش تو حیاطه و باغه نه تو پذیرایه خونه. همه این مریضی ها و ابولا و کرونا و ... همه اش ریشه در برخورد نزدیک حیوان و انسان داره.
ناشناس
۱۲:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
ریشه اکثر بیماریها در ما انسانهاست. مایی که محیط زیستمان توجه نکردیم. هر جایی توانستیم زباله ریختیم، فاضلاب تخلیه کردیم و درخت قطع کردیم. به محیط زیستمان بی تفاوت بودیم و حالا بیماریها را به گردن حیوانات معصوم و بی گناه می اندازیم/
ناشناس
۱۵:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
ناشناس جان احساساتی نشد. کسی نگفت سگ گناه داره! سگ جدا از نجس بودن، عامل بیماری و آلودگی میتونه باشه.
ناشناس
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
خب بابا یارو راست می گه دیگه ... آخه کدوم آدم عاقل و باشعوری تو خونه سگ نگهداری می کنه... دختره هم به خواهرش بگه وقتی مییاد خونشون سگ نیاره.... انشالا حل می شه... حالا بیا درستش کن وقتی که خواهره به این یکی خواهره بگه یا من یا شوهرت...
ناشناس
۱۱:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
اگر اصلاً این سگ تو اون خونه نباشه چی میشه؟ آیا وجود یک سگ از یک زندگی برای این خانواده مهمتر است؟
ناشناس
۱۰:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
چه بهانه خوبی!! این بابا دنبال بهانه می گشته برای طلاق!
ناشناس
۱۰:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
حالا که زندگی با سگ خواهرش را ترجیح می دهد بهتر که با انها زندگی کند. خلایق هر چه لایق . من اگه جای این آقا بودم از روز اول هم خواستگاری نمی رفتم اگر چه از سگ هم نمیترسم .ادم مجبور هست سگ کثیف تو خونه نگه داره ؟ واقعا که چقدر ......
علي
۱۰:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
بابا والا مرده حق داره!
مجید
۱۰:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
خوب سگ را بفروشید! مثل این که سگه عزیزتره!
ناشناس
۱۰:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
مردگنده ازسگ میترسه واقعا که!
ناشناس
۱۱:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
خیلی ها میترسن چه ایرادی داره
ناشناس
۱۰:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
جل الخالق!بابا نمیخواهی معماهای ناسا را حل کنی .خوب اگه همسرتو دوست دارید و مطمئنی شوهرت نه از روی بهانه گیری بلکه ترس یا عدم علاقه ای که به سگ داره روی این موضوع واکنش نشان میده خوب از خواهرت بخواه وقتی میاد خونتون سگش را باخودش نیاره اونجا .اگه نیار دنیا به اخر میرسه؟!
ناشناس
۱۰:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
یکی به این خانم بگه اگه تو واقعا به خاطر یک سگ حاضری از همسرت دست بکشی، هنوز خیلی مونده تا معنی زندگی مشترک رو بفهمی که گاهی برای حفظ اون باید از خیلی چیزهای با ارزشتر از سگ هم بگذری.
ناشناس
۱۲:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
اون یکی که داره زحمت میکشه میگه همینا رو به پسره هم بگه!
کیمیا
۱۵:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
سگ مال خودش نیست،اختیار زندگی خواهرش رو که نداره
ناشناس
۱۰:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
!!!!!!!!!!!
ناشناس
۱۰:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
پسره ، دل زده شده ، دنبال بهانه می گرده!!!!
ناشناس
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
پس چرا پیش از ازدواج از سگ می ترسید؟
به نظر فوبیا میاد.
ناشناس
۱۰:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
عجب
ناشناس
۱۰:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
صداي سگ واق واق است نه نام ملتي با فرهنگ كهن به نام پارس!!!
ناشناس
۱۲:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
فرهنگ که از این مملکت آریایی می باره
احسان
۱۵:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
پارس يا فارس نام يك سرزمين كه امروزه نيز استاني به اين نام وجود دارد نه نام يك ملت يا قوميت . هيچگاه نيز در طول تاريخ اين نام به عنوان يك ملت استفاده نشده است . اگر به ملتي اشاره مي كنيم بايد بگوييم پارسي گو يا فارسي زبان . اين حرفهاي بي سر و تهي كه عده اي نا آگاه ميزنند را تكرار نكنيد.
ناشناس
۱۰:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
خوب اين آقا فوبيا داره دست خودش هم نيست ولي بايد بره پيش روانپزشك و با روشهاي اصولي خودش رو درمان كنه اين كه دست خودش هست.
fafa
۱۰:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
بهانشه مسئله چیز دیگست!
محسن
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
جمله تو یه بار دیگه بخون ...چی نوشتی آخه؟
ناشناس
۱۲:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
الکی میگه (بابا پنجعلی)
ناشناس
۱۰:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
این هم نشانه یک نوع بیکاری و احساس بی مسئولیتی نسبت به زندگی است. بنظر من بهترین را برای این زندگی همان طلاق است چون دو تا جوان که تا حالا نتوانستند این مشکل را بین خود حل کنند فردا چگونه از پس مشکلات فراوان بر خواهند آمد؟
محسن
۱۲:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
کاملا درست و منطقی نوشتید.
امروز برای سگ بحث میکنند فردا برای رگربه پس فردا بخاطر کلاغ
بالاخره بهانه زیاد است.
در کل احساس میکنم طرف سگ را بهانه کرده و زیاد مرد زندگی نبوده
ناشناس
۱۰:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
كار خوبي ميكنه اتفاقاً..
ناشناس
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
عجب آدماي الكي هستن خوب وقتي دومادتون از بچگي از سگ ميترسه سگ و كنار بزارين نه دوماد
ناشناس
۱۴:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
فوبیا...
این بیماری به راحتی با مراجعه به مشاور روانشناس حل می شه.. واقعا که به این چیزها می گن: درد بی دردی!
کیمیا
۱۵:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
فوبی درمان داره،چرا مردم از رفتن به مراکز مشاوره اکراه دارند؟
ناشناس
۱۵:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
خوب اون خانواده سگ رو به دومادشون ترجیح میده من دیگه حرفی ندارم