صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۰۹۶۷۵
پسر جوان وقتی پای رقیبی را در علاقه‌اش به دختر جوان دید دست به جنایتی خونین زد.دختر که به سر قرار رفته بود با حمله خونین پسر خشمگین به کام مرگ فرو رفت.
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۳ - ۱۶ مهر ۱۳۹۳
پسر جوان وقتی پای رقیبی را در علاقه‌اش به دختر جوان دید دست به جنایتی خونین زد.دختر که به سر قرار رفته بود با حمله خونین پسر خشمگین به کام مرگ فرو رفت.
 
به گزارش ایران، روز شنبه 5 مهرماه سال جاری پلیس خرمشهر در جریان کشته شدن دختر جوانی از سوی پسر جوان قرار گرفت.
 
مأموران خیلی زود پای در قتلگاه گذاشته و با جسد «معصومه» 19 ساله که غرق خون بود روبه‌رو شدند. کارآگاهان در گام نخست پی بردند جنایت از سوی پسری آشنا صورت گرفته و در تحقیقات فنی و پلیسی مشخص شد قاتل «مسلم» 19 ساله است.
 
کارآگاهان جنایی در اقدامی غافلگیرانه موفق شدند مخفیگاه «مسلم» را شناسایی و عصر همان روز جنایت در عملیاتی غافلگیرانه وی را دستگیر کنند.
 
«مسلم» که راهی جز اعتراف نداشت به مأموران گفت: در خانواده‌ای زندگی می‌کنم که از کودکی پدرم همراهمان نبود و از همان زمان دوست داشتم بعد از ازدواج خانواده‌ای صمیمی و پر محبت برای خودم تشکیل دهم تا اینکه سال گذشته با معصومه آشنا شدم.
 
وی افزود: دوستی ما در حالی بود که معصومه از اعتیادم به «حشیش» بی‌اطلاع بود و پایه رابطه ما روز به روز قوی‌تر می‌شد تا اینکه تصمیم گرفتم به خواستگاری‌اش بروم.
 
وی ادامه داد: مدتی می‌شد که «معصومه» را بیشتر زیر نظر داشتم و می‌خواستم با اطمینان به خواستگاری وی بروم که چند روز پیش متوجه دوستی معصومه با پسر جوان دیگری شدم. چند بار با معصومه صحبت کردم و از او خواستم به این دوستی پایان دهد اما بی‌فایده بود تا اینکه روز حادثه معصومه را با رقیب عشقی‌ام دیدم.
 
پسر جوان ادامه داد: خیلی ناراحت شدم و منتظر ماندم تا معصومه تنها شود، بعد به سمتش رفتم و درباره پسر جوان با او حرف زدم اما بی‌تفاوت بود و همین باعث شد تا عصبانی شده و با هم درگیر شویم. در یک لحظه کنترلم را از دست دادم و با چاقویی که در جیبم بود معصومه را هدف قرار داده و دو ضربه به او زدم. وقتی معصومه روی زمین افتاد تازه متوجه شدم دست به چه کاری زده‌ام و خواستم او را به بیمارستان برسانم اما دیگر فایده‌ای نداشت و معصومه نفس نمی‌کشید.
 
مسلم گفت: ترسیده بودم و با سرعت به سمت خانه‌مان رفتم، قصد داشتم به شهر دیگری بروم و در آنجا پنهان شوم که خیلی زود دستگیر شدم. پسر جوان در پایان گفت: پشیمانم، چه فایده که معصومه دیگر زنده نمی‌شود و باید خودم را برای مجازات مرگ آماده کنم.
برچسب ها: قتل دختر دوئل عشق
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
یک دوست
۱۵:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۶
اینطور که به نظر میاد این عشق یه سره بوده و مسلم خان توهم میزده که معصومه هم عاشقشه.

به هر حال لازمه یک بار دیگه بگم، خاک بر سر پسری که به خاطر یک دوستی خیابونی دو خانواده رو سیاه پوش می کنه.
ناشناس
۱۴:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۶
چه ریلکس... می خواد خودشو واسه مجازات مرگ آماده کنه!!!؟
زدی دختر مردم رو کشتی
ناشناس
۱۴:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۶
معصومه هم زمان با دونفر رابطه عاشقانه داره مسلم حشيش مي كشه آدم مي كشه چه مملكت گل و بلبلي داريم ما
رویا
۱۴:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۶
تازه دلواپسان هر رو دلواپس ترمی شوند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ناشناس
۱۴:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۶
تقصیر چاقوی نابکاره که رفته بوده توی جیب این جوان جا خوش کرده بوده.
کیمیا
۱۳:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۶
حمل سلاح سرد باید ممنوع بشه و براش مجازات سنگینی در نظر بگیرند