صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۰۷۵۲
میم فه
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۰ - ۳۰ بهمن ۱۳۸۷
حالا از آقاي لاريجاني رئیس مجلس زياد توقعي نيست؛ ولي آدم مي ماند كه اين آقاي رحماني فضلی رئیس دیوان محاسبات چرا همچین کارهایی می کند. البته درست است در یک زمانی این آقا در صدا و سیما معاون آن آقا بوده است؛ ولی آیا این نسبت‌ها دلیل می‌شود که ایشان بیاید بگوید طبق آمار و ارقام ما، دولت يك ميليارد و خرده اي میلیون دلار را به خزانه واریز نکرده؟ یعنی این درست است؟ 

ما که مطمئنیم این پول‌ها در دولت گم نمی شود. حالا اگر شهرداری بود و بحث 300 میلیارد تومان... ای... باز شاید می‌شد قبول کرد؛ ولی وقتی حرف از دولت و یک میلیارد دلار پول است اصلا قابل باور نیست... نه اصرار نکنید!

البته در کل که به نظر من این پول‌ها ارزش این حرف‌ها را ندارد. به قول قدیمی ها فکر می کنیم صدقه سری و بلاگردان بوده که دادیم رفته. 

اصلا ما می‌توانیم فرض کنیم خرج شهرک‌سازی در ونزوئلا و لبنان و بولیوی شده. ولی اگر ما بگذریم هم که آقای احمدی‌‌نژاد نمی‌تواند بگذرد. فکر می کنید شوخیست؟ رئیس جمهور عدالت محور گفتند، رئیس جمهور پاسخگویی گفتند... شوخی که نیست. 

اگر می بینید ایشان عصبانی است و مثل دیشب که تلویزیون نشان می داد، مجلس و دیوان محاسبات را متهم به سیاسی‌کاری و غرض ورزی می‌کنند به همین خاطر است. به خاطر اینکه عدالت‌محوری ایشان اجازه نمی دهد که ایشان به راحتی از این مساله بگذرند. والا زبانم لال زبانم لال، اگر ایشان یک طور دیگری بودند در جواب این سوال که "این یک میلیارد چه شد؟" ممکن بود بگویند "به شما چه مربوط که چه شد" یا "فدای سرم که هر چی شد!" یا یک چیزی در همی مایه ها... 

فقط این ماجرا هم نیست. ایشان همیشه این حساسیت را داشته‌اند و این نشان از مسئولیت شناسی و حساسیت بالای ایشان دارد. مثلا همان زمان که با توطئه‌های داخلی و خارجی مشخص شد وزیر کشور ایشان نه فقط مدرک دکتری از دانشگاه آکسفورد ندارد بلکه لیسانش و فوق لیسانس را هم ندارد؛ آقای دکتر احمدی نژاد می توانستند –زبانم لال بلانسبت- مثل بعضی رئیس جمهورها بگویند "فدای سرم که دکتری ندارد" ولی دیدیم که چقدر واکنش نشان دادند و تا روز استیضاح دکتر کردان هم پای آن ایستادند. در راستای همان حساسیت، مسئولیت و پاسخگویی یک بار گفتند این مدرک ها کاغذپاره‌ای بیش نیست و یک بار دیگر گفتند خیلی‌های دیگر هم مدرکشان جعلی‌ست چرا سراغ آنها نمی‌روید. 

حتی -راست و دروغش پای آنهایی که می گویند ولی- می‌گفتند ماجرا تا حد تطمیع و تهدید نماینده‌های مجلس هم پیش رفته بود. 

یا مثلا وقتی که آقای رحیم مشائی آن حرف‌ها را درباره‌ی دوستی ملت‌های ایران و اسرائیل زد واکنش اصلی را چه کسی نشان داد؟ آیا آقای احمدی‌نژاد نمی توانستند بگویند "زده که زده... خوب کرده که زده... پدر زن آقازادمونه" ولی خداوند خودش شاهد است که مطلقا همچین کلماتی از دهان ایشان خارج نشد. جز این بود که مثل کوه پشت سر رحیم مشائی ایستاد؟ 

حالا در کل، عرضم این است که اگر می‌بینید ایشان مساله گم شدن آن یک میلیارد و خرده ای دلار ناقابل را پیگیری می‌کنند صرفا از حس مسئولیت شناسی و پاسخگویی فوق‌العاده ایشان است و این نباید باعث شود خدای ناکرده عده‌ای از مردم و به خصوص مجلس و دیوان محاسبات پا را از گلیمشان درازتر کنند و بگویند "خب... بجز تکذیب چی؟" چون می دانیم که همان تکذیب هم واقعا لطفی بوده که ایشان در حق ما و مجلس و دیوان محاسبات و به خصوص آن یک میلیارد و خرده‌ای میلیارد دلار می‌کنند. دوست داشتید یک رئیس جمهوری می داشتید که بگوید "فدای سرم که گم شده... اصلا خوش ندارم از این حرف ها بشنوم ها! هری..."؟ 

خب پس رویتان را زیاد نکنید لطفا! خوش آمدید... بفرمایید لطفا... اینقدر هم نپرسید که "پس فرقش چی بود"... گفتم بفرمایید و سوال هم موقوف... 

معرفی وبلاگ/ بی بی گل
خب حالا نمی‌خواهد زود قهر کنید و بروید. قبلش بیایید به وبلاگ خانم رویا صدر، طنزنویس و طنزپژوه خوش نام کشورمان سری بزنیم که شعر "باز باران با ترانه..." را از نگاه بعضی مشاهیر تفسیر کرده است. 

یک ماشائ الله شمس الواعظین : بارش باران از آسمان،در حوزۀ روشنفکری و به تعریف مدرن،متکی به لایه های وفادار ابر است که برای برون رفت از اوضاع ابری فعلی و ایجاد سیکل بسته ای از بارش ،مجبور است یک گفتمان تفاهمی را میان ذرات آب جوّ که پروژۀ ناتمام ریزش و بارش داشته اند راه اندازی کند.

یک مهدی کرّوبی : ما،دوباره دو ساعت خوابیدیم و باران آمد و سیل آمد و همه چیزرا با خودش برد.تا ما باشیم  وقتی هوا ابری است،نخوابیم و با سماجت و جدّیت جلو برویم و شده زیر شرشر باران بمانیم،اعتراض همراه با چانه زنی و گفت و گو کنیم و ریش سفیدی به خرج دهیم،بلکه دنیا را آب نبرد.

یک خسرو معتضد : همین میدانی را که الآن ملاحظه می کنید،همین میدان فردوسی،صد و چهل و چهار سال و سه ماه و دو روز و سه ساعت پیش،یک روزی روسها از شمال و انگلیسها از جنوب آمدند و گُر و گُر باران از آسمان همچین مثل دمب اسب می بارید و صدای آسمان قرمبه هم در هوا گرومب گرومب پیچیده بود و الآن هم که می بینیم وقتی باران می بارد، همه جا را خیس می کند و آن وقت در آلمان یکی بود بهش می گفتند هیتلر،که برای خودش یال و کوپالی داشت و یه سیبیلی هم داشت که بعدها معروف شد به سیبیل هیتلری.الآن هم سلمانیها بروید و بگویید سیبیل مرا هیتلری بزن،می زنند وامروزه می بینید که وقتی باران می بارد،چه ترافیکی می شود...

یک امیر محبٌیان : الآن در شرایطی هستیم که در جریانهای پرفشار اصولگرای لایه های مختلف جوٌ،درک سامانمندی از نواندیشی متدیک و عقلانی در حوزۀ استراتژی بارش وجود ندارد .از این رو،افراطی گری جوٌی به صورت آبگرفتگی و بدون آلترناتیوهای بسترسازی شده در کنار خیابانها ظاهر می شود و نوعی بسته نگری یا در واقع انقباض تحلیلی را در پروسۀ بالا زدن پاچۀ شلوار رهگذران پدید می آورد.

یک الهی قمشه ای : خوب،باران که در اصل می دانید که فرنگیها بهش می گویند رِین و شکسپیر هم در مجلس چهارم از پردۀ سوُم مکبث،اشاره به رِینی دِی دارد که آنجا البته با آسمان قرمبه همراه می شود ولی منظور همان روز بارانی خودمان است که عرفا در حکمت متعالیه به آن اشاره می کنند وابوسعید ابوالخیر می گوید:"به صحرا شدم عشق باریده بود"که معلوم است این بارش خیلی شدید بوده و مولانا هم به آن اشاره دارد و می فرماید:"بشنو از نی چون حکایت می کند."

یک احمدی نژاد : من به باران نصیحت می کنم که از بداخلاقی دست بردارد و علیه این خیابانها و این ماشینها و این ترافیکها و این چراغ قرمزها کارشکنی نکند و جوری نبارد که برای این مردم زحمتکش و فقیر  مشکل ایجاد شود و همین جا اعلام می کنم که ما،مصمم هستیم و اگر ابرها صد بار هم ببارند،باید آرزوی خیس کردن این عابران را به گور ببرند و من به شما مژده می دهم که ساختارهای کلّ آسمان جمیعاً در حال فروپاشی است...
برچسب ها: طنز محاسبات
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: