فرارو-دبیركل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها گفت: بر این باور هستم كه ما در جبهه اصلاحات نهایتا با رقابت درون‌گروهی مواجه نخواهیم بود و همه از كاندیدای واحد جبهه اصلاحات حمایت خواهیم كرد.
محمدعلی حاضری اظهار كرد: این‌كه آقای خاتمی بعد از چندین ماه تردید و تامل در شرایط كشور به جمع‌بندی قطعی‌تری رسیده‌اند كه از میان خودشان یا آقای میرحسین موسوی یك نفر وارد عرصه انتخابات شود تحول مثبتی بود كه در شرایط چند ماه گذشته به وجود آمد. این اتفاق نشان دهنده این است كه شرایط به گونه‌ای است كه این دو بزرگوار به این نتیجه نرسیده‌اند كه نمی‌توان نسبت به این شرایط بی‌تفاوت ماند، بلكه احساس تكلیف كردند.
وی با اشاره به این‌كه " در گذشته نیز درخواست‌هایی برای حضور میرحسین موسوی در انتخابات وجود داشت" افزود: در آن زمان درك و استنباط ایشان از شرایط این‌گونه بود كه تقاضاها را احساس نگرانی طیف‌هایی از نیروهای خط امام در مقابل طیفی از جناح مقابل می‌دانست و فكر می‌كرد رقابت بین جناح‌های انقلاب است كه از ایشان برای حضور درخواست می‌شود.
استنباط من این است كه اخیرا ایشان به این نتیجه رسیده‌اند كه صرف نظر از مطالبات و انتظارات جناحی و حزبی، شرایط به گونه‌ای است كه دفاع جدی‌تر از دستاوردهای انقلاب ضروری است و اگر كسانی مثل ایشان یا دیگرانی كه ممكن است دغدغه‌های جدی‌تر نسبت به اساس و بنیان‌های انقلاب دارند به صحنه نیایند، ممكن است بسیاری از این دستاوردها در معرض آسیب قرار گیرد. همین موضوع باعث شده كه ایشان جدی‌تر به سرنوشت كشور بیندیشند.
وی درباره اظهارات مطرح شده مبنی بر دور بودن مهندس موسوی از شرایط سیاسی كشور در سال‌های اخیر، خاطرنشان كرد: تا جایی كه من به عنوان همكار دانشگاهی ایشان در جریان هستم آن‌چه مسلم است؛ آقای موسوی در تمام سال‌های سكوت با دقت و كنجكاوی هرچه تمام‌تر مسائل علمی روز، مباحث كارشناسی و رخدادهای كشور را با دقت زیر نظر داشتند و سكوت‌شان به هیچ عنوان به معنای انفعال، فاصله گرفتن و یا جدایی از مسائل روز كشور و مباحث جدی مطرح در سطوح علمی و فرهنگی جهانی نبوده است.
این عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: اگر آقای موسوی در تمام این مدت ترجیح داده سكوت كند بیشتر از باب دل‌نگرانی نسبت به این بوده كه نمی‌خواست به آتش مجادلات و رقابت‌های درون‌جناحی موجود وارد شود و به آن دامن بزند وگرنه به این معنا نبوده كه ایشان در كنج عافیت خزیده باشد و از قیل و قال مسائل كشور فاصله گرفته باشد.
وی اظهار كرد: به اعتقاد من آقای خاتمی و موسوی بیش از هرچیز فكر می‌كنند اگر دیگری این مسوولیت را بر عهده بگیرد، تكلیف از دوش آن‌ها ساقط است و به این ترتیب هر كدام در صدد قانع كردن دیگری برای پذیرفتن مسوولیت هستند و قاعدتا به منطق و استدلال‌هایی كه هر یك برای ضرورت پذیرفتن مسوولیت مطرح می‌كنند، عنایت و توجه دارند و فكر می‌كنم طی روزها و هفته‌های آینده بتوانند این مجادله را به سطحی برسانند كه یكی دیگری را برای پذیرفتن مسوولیت قانع كند.
وی با بیان این‌كه " مجموعه جریان اصلاح‌طلبی به هر حال روی یك گزینه اجماع می‌كنند" خاطرنشان كرد: بسیار بعید می‌دانم كه از مجموعه اصلاح‌طلبان نیروهای اصیل و مایه‌دار رقیب هم شوند، بلكه تمام كسانی كه مطرح هستند در نهایت در یك ارزیابی معقول، منطقی و متعادل به تصمیم واحدی می‌رسند و هر كدام احساس كنند این تكلیف به عهده‌شان است به میدان می‌آیند و دیگران هم با تمام وجود در حمایت و كمك به آن‌ها در میدان حاضر خواهند شد.
این فعال سیاسی ادامه داد: تفاوتی كه بین جبهه اصلاح‌طلب و اصولگرا وجود دارد این است كه در جبهه اصلاحات هیچ كدام از جریانات در حال حاضر در موضع قدرت نیستند و به همین احتمال منطقی رسیدن به اجماع در آن‌ها قوی‌تر است، اما چون اصولگراها بخشی در قدرت حضور دارند و بخش دیگری از قدرت فاصله دارند، رقابت بین آن‌ها قوی‌تر است و انتظار و احتمال به وحدت رسیدن در میان آن‌ها چندان متصور نیست.
وی تاكید كرد: نیروهای اصلاح‌طلب و جبهه اصلاحات باید اساس را بر حركت اجماعی حساب شده، معقول و منطقی قرار دهند و به هر حال جبهه اصلاحات باید به صورت یكپارچه، محكم و منطقی وارد صحنه شود.
وی یادآور شد: جناب آقای كروبی و بخش مهمی از دوستان‌شان در حزب اعتماد ملی از نیروهای دلسوز و باسابقه انقلاب و جبهه اصلاحات هستند و قطعا سرنوشت جبهه اصلاحات برای آن‌ها مهم است و نسبت به آن بی‌تفاوت نیستند. از سوی دیگر همه می‌دانند شكاف و تقسیم آرای مجموع اصلاح‌طلبان نتیجه‌ای جز شكست و ناكامی در برندارد.
حاضری اظهار كرد: با این مقدمات می‌توان حكم كرد كه هیچ یك از نیروهای اصیل و با درایت در جبهه اصلاحات نهایتا اقدامی كه نتیجه آن ناكامی مسلم است، انجام نخواهند داد. طبیعی است آن‌چه تاكنون از سوی آقای كروبی و حزب اعتماد ملی انجام شده می‌تواند مثبت ارزیابی شود؛ زیرا در شرایطی كه نوعی بلاتكلیفی در جبهه اصلاحات حاكم بود و این می‌توانست ناامیدی و انفعال نیروها را در پی داشته باشد ابراز اراده جدی و مصمم برای حضور و فعالیت از سوی آقای كروبی و حزب اعتماد ملی فی نفسه مثبت و كارساز به حساب می‌آمد.
وی تصریح كرد: طبیعی است طی روزهای آینده هم اگر هر كدام از آقایان خاتمی و موسوی به این نتیجه برسند كه برای بهبود اوضاع و شرایط كشور باید به تقاضای اجتماعی حضور پاسخ مثبت دهند، شرایط را دقیقا ارزیابی می‌كنند. بزرگانی چون موسوی، خاتمی و كروبی هیچ كدام به منصب ریاست جمهوری دل نبسته‌اند و هر كدام اگر استنباط كنند با حضور دیگری تكلیف از دوش‌شان برداشته می‌شود خوشحال می‌شوند و خود و یاران‌شان را به كمك و حمایت از دیگری ترغیب می‌كنند.
دبیركل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها در پایان گفت: بدیهی است وقتی منیت و جاه‌طلبی‌های مزاحم در كار نباشد ـ كه قطعا در خصوص این بزرگان چنین است ـ تشخیص این‌كه در این شرایط كدام بهتر می‌توانند از عهده این مهم برآیند و كدام با اقبال بیشتری از سوی مردم مواجه هستند چندان دشوار نیست.