صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۹۰۰۹۰
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۴ - ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۳
می‌خواست شاد‌ترین لحظه زندگی آن دو را ثبت کند که روز تعطیل همراه‌شان شد، اما نمی‌دانست آنها شادی خود را رها نمی‌کنند تا فریاد‌های کمک خواستن او را پاسخ دهند. هر چه فریاد زد به گوش هیچ کس نرسید. فریادش زیر آب ماند. وقتی او را از زیر آب بیرون کشیدند نه عروس در محل حضور داشت و نه داماد؛ فریادش وقتی از زیر آب شنیده شد که خانواده‌اش مجبور شدند برای بیرون کشیدن او 4 میلیون و اندی پول به حساب آتش‌نشانی بریزند. نماند تا ششم تیر ماه امسال سی و سومین بهار زندگی‌اش را ببیند.
 
به گزارش اعتماد، چهار روز پس از مرگ «مریم» خانواده‌اش بیش از آنکه داغدار باشند با معماهای متعددی درباره چگونگی مرگ او مواجهند و هنوز قانع نشده‌اند که این دختر با وجود آشنایی به فن شنا غرق شده باشد. «مریم» دختر 32 ساله‌یی که حین فیلمبرداری از مراسم عروسی زوجی در یک باغ ویلا در دماوند به درون استخر کشاورزی افتاده بر‌اساس نظریه پزشکی قانونی به دلیل خفگی ناشی از ورود آب به ریه‌هایش جان باخته است.
 
معماهای پیش‌روی خانواده «مریم» وقتی پیچیده‌تر می‌شود که هنوز هیچ مقام مسوولی توضیح قانع‌کننده‌یی درباره حادثه به آنها نداده است. آنچه بر ابهام‌های این مرگ افزوده تاخیر همراهان «مریم» برای تماس با پلیس و امدادگران است به گونه‌یی که حادثه حدود ساعت7:30 بعدازظهر روز جمعه روی داده و تماس با فوریت‌های پلیسی 110 حدود ساعت 8:30 اعلام شده است.
 
پلیس چه گفت‌؟
سرهنگ «رضا ریوندی» فرمانده انتظامی شهرستان دماوند این خبر را به پایگاه اطلاع‌رسانی پلیس داد و گفت: متوفی در حالی که سعی داشت رویایی‌ترین لحظات زندگی یک زوج جوان که سوار بر قایق خوشبختی در داخل استخر کشاورزی بودند را ثبت کند، بر لبه استخر کشاورزی رفته و با توجه به لغزندگی لبه استخر کشاورزی به درون آن سقوط کرد.
 
فرمانده انتظامی شهرستان دماوند همچنین توضیح داده است: متاسفانه به علت عدم آشنایی متوفی به فن شنا و تلاش‌های انجام شده وی جان خود را از دست داده است. با این حال خواهر مریم در گفت‌وگو با خبرنگار «اعتماد» تاکید کرد: خواهرم شنا بلد بود و اتفاقا همین برای ما به سوال تبدیل شده که چرا خواهرم نتوانسته خودش را نجات دهد.
 
خانم حسنی همچنین گفت: تاکنون به جز رییس و مالک آتلیه‌یی که خواهرم برای آن کار می‌کرد هیچ مقام مسوولی توضیحی به ما نداده است. آقای «ق» به ما گفته ساعت 7:30 این حادثه روی داد و همکار او که در محل بوده سعی کرده است خواهرم را نجات دهد ولی به ناگاه متوجه می‌شود او تقلا نمی‌کند و گویی سنگ‌کوب کرده، رهایش می‌کند. خواهر مریم در این باره تاکید کرد: پزشکی قانونی در گزارش خود تایید کرد مرگ بر اثر ضربه مغزی یا سکته نبوده و صرفا به دلیل ورود آب به مجرای تنفسی رخ داده است.
 
چرا هیچ‌کس کمک نکرد؟
براساس روایتی که آقای «ق» رییس مریم برای خانواده او بازگفته است روز حادثه عروس و داماد به همراه تیم فیلمبرداری که متشکل از آقای «ق»، مریم (متوفی) و همکارش که یک زن جوان بوده به باغ ویلایی در محدوده جاده وادان - کیلان از توابع شهر آبسرد رفتند.
 
آقای «ق» گفته است به دلیل آنکه عروس به هنگام فیلمبرداری معذب نباشد او به اتاقی در انتهای باغ رفته است. به غیر از این مرد یک کارگر که نگهبان باغ بوده نیز در محل حضور داشته است. آقای «ق» تعریف کرده است که مدتی بعد از ورود به باغ صدایی هیاهو‌مانند شنیدم که فکر کردم از جایی دیگر است اما بعد متوجه شدم از طرف استخر کشاورزی است.
 
براساس روایتی که این مرد برای خانواده مریم بازگفته وقتی او به کنار استخر کشاورزی رسیده مریم و همکارش در آب افتاده بودند و او از داماد تقاضا کرده که کتش را به او بده تا بتواند دستاویزی برای مریم درست کند اما داماد حاضر به همکاری نشده است. با وجود حضور داماد، آقای «ق» و کارگر باغ که سه مرد بوده‌اند هیچ کدام چوب یا وسیله‌یی برای نجات مریم به کار نگرفته‌‌اند.
 
اما آقای «ق» در پاسخ به سوالی که خانواده مریم از او پرسیده‌اند که چرا به آب نزده‌یی، گفته است: من وقتی رسیدم مریم زنده نبود و این خودکشی بود و دیگر نجات دادن محسوب نمی‌شد. در همین حال ساعت وقوع حادثه7:30 اعلام شده است اما پلیس و نیروهای امدادی ساعت 8:30 از واقعه با‌خبر شده‌اند. همچنین گفته شده که آتش‌نشانی دماوند حدود ساعت 9:30 در محل حاضر شده و در آن زمان هم تاکید کرده تجهیزات غواصی و نجات ندارد. تیم هلال احمر نیز اعلام کرده تجهیزات غواصی ندارد.
 
خانم حسنی خواهر مریم به «اعتماد» گفت: به خانواده ما ساعت 9 خبر داده‌اند و تا همسرا‌ن‌مان به ما بگویند ساعت 11 شب شده بود. اگر همان زمان حادثه به ما خبرداده بودند ما زودتر از هر تیم دیگری به محل حادثه می‌رسیدیم.
 
برای جسد چهار میلیون تومان بدهید
وقتی دو تیم هلال احمر و آتش‌نشانی حاضر در محل اعلام کردند که توان و تجهیزات غواصی ندارند از آتش‌نشانی تهران کمک خواسته شد. این خواسته چون از حوزه عملیاتی آنها خارج بود تقاضایی مبنی بر پرداخت چهار میلیون تومان به خانواده مریم اعلام شد.
 
خانواده مریم آن شب برای بیرون کشیدن جسد او که نیاز به یک کپسول هوا بالغ بر 500 هزارتومان و هزینه چهار میلیون تومانی عملیات آتش‌نشانی تهران بود اقدام کردند تا بالاخره حدود ساعت 11 جمعه شب آتش‌نشانان تهرانی جسد مریم را بیرون بکشند. تا آن زمان حدود پنج ساعت از زمان حادثه گذشته بود اما با این حال خانواده مریم اجازه دادند از استخوان‌های آن مرحوم برای پیوند مغز استخوان استفاده شود.
 
عروس و داماد چه کردند؟
بر اساس روایتی که از این حادثه نقل شده است دو نفر با پلیس تماس گرفته‌اند؛ کارگرباغ و رییس آتلیه یا همان آقای «ق». عروس و داماد به محض وقوع حادثه از محل خارج شده و به سوی تپه که به استخر کشاورزی مشرف بوده رفتند و شروع به کمک خواستن کرده‌اند.
 
با این حال زمانی که نیروهای امدادی و پلیس در محل حاضر شدند خبری از عروس و داماد نبوده و آنها با این توجیه که مهمان‌ها منتظرشان هستند نه کمکی در نجات مریم کردند و نه نیرویی برای کمک به محل آوردند.
 
توضیح آقای «ق» نیز بر این نکته تاکید دارد که داماد وقتی او به محل حادثه رسیده حاضر نشده کت خود را بدهد. این درحالی است که خواهر مریم به «اعتماد» گفت: این داماد بود که اصرار داشت تصویربرداری در این محل صورت بگیرد.
 
استخر کشاورزی با عمق 14 متر
با گذشت چهار روز از زمان حادثه و در حالی که خانواده مریم پرسش‌های بی‌پاسخ بسیاری دارند اما هنوز هیچ تحقیقی درباره چگونگی وقوع حادثه انجام نگرفته است. فیلم عروسی که می‌توانسته آخرین لحظات سالم بودن مریم را نمایش دهد و از ابهام‌ها بکاهد توسط ماموران به آقای «ق» تحویل داده شده است.
 
استخر کشاورزیی که محل وقوع حادثه است تقریبا دریاچه‌یی است که کاربری غیر از شنا دارد و از جنس پلاستیک و به صورت محدب ساخته شده است. عمق این استخر کشاورزی بنا به گزارش امدادگران 14 متر است ولی در گزارشی که پایگاه اطلاع‌رسانی پلیس آن را منتشر کرده عمق آن 11 متر اعلام شده است.
 
ساخت استخر کشاورزی به گونه‌یی است که حدود 50 تا 70 سانتیمتر ارتفاع از سطح زمین دارد.
 
مریم مدتی قبل پدرش را از دست داده بود. او دختر چهارم خانواده‌اش بود و بقیه اعضای خانواده را نیز خواهرانش تشکیل می‌دادند. حال خواهران و همسران آنها در حالی که روز شنبه را به خاکسپاری او گذراندند و درگیر مراسم سوگواری بودند امروز برای طرح شکایت در جهت بررسی این ماجرا اقدام می‌کنند.
 
خبرنگار روز گذشته با سرهنگ ریوندی، فرمانده پلیس شهرستان دماوند تماس گرفت ولی او تاکید کرد که باید پرونده را مطالعه کند تا جزییاتی از این حادثه بدهد.
ارسال نظرات
ناشناس
۱۸:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۴
اینجا مردن خرج دارد!!!!
ناشناس
۱۷:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۴
خيلي غم انگيزه. قلبم درد گرفت با خوندن اين خبر. يعني به همين راحتي ميشه شاهد از نفس افتادن يك إنسان بود و كاري نكرد؟!
علی
۱۷:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۴
لطفا در مورد این جمله بیشتر توضیح دهید .
" خانواده مریم آن شب برای بیرون کشیدن جسد او که نیاز به یک کپسول هوا بالغ بر 500 هزارتومان و هزینه چهار میلیون تومانی عملیات آتش‌نشانی تهران بود اقدام کردند تا بالاخره حدود ساعت 11 جمعه شب آتش‌نشانان تهرانی جسد مریم را بیرون بکشند."
ایا در صورت بروز حادثه برای فردی باید به اتش نشانی پول پرداخت کرد؟
ناشناس
۱۶:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۴
لطفا این نظر رو به عنوان نظر یک متخصص امداد و نجات منتشر کنید
واقعاجای تاسف است که آتش نشانی پس از وقوع حادثه که بیشتر از یکی 2 ساعت نبوده اینچنین عملیات نجات رو بدیل نبود وسایل غواصی که جزو لوازم ضروری تمام شهرهابرای عملیات نجات چاه و قنات و اسخر و سد و غیره میباشدتعطیل و اعلام میکنند باید پول پرداخت کنید برای جسد.
واقعا متاسف شدم
در تمام دنیا مواردی بوده کع حتی بعد 5 تا 6 ساعت بعد غرق شدگی فرد بدلیل متابولیسم خاص بدن زنده مانده است ولی اینجا بعد یکساعت فرد را مرده تلقی میکنیم
مسولان آتش نشانی دماوند و تهران بدلیل کار ذور از شان و دریافت هزینه ای سنگین برای فردی که قابلیت زندگی داشته باید جوابگو باشند
ناشناس
۱۶:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۴
سه تا به اصطلاح مرد
سیب زمینی بگو، نگو مرد
ناشناس
۱۵:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۴
یکی دیگر به دلواپسان اضافه شد .دلواپس کت دامادی
ناشناس
۱۱:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۴
جان اینجا به بال مگسی نمی ارزد....
ناشناس
۱۰:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۴
خداییش من نفهمیدم چی شد!!!
یعنی فهمیدما! اما ترجیح میدم خودم رو بزنم به نغهمی!
داغدار باشی 4/500 پول بدی جسد عزیز ترین کس زندگیت رو تحویل بگیری!!
حاضر نشی کتت رو بدی واسه کمک!
حاضر نشی صبر کنی ببینی چه بلایی سر یه نفر اومده!!
با این همه بلایی که سرت اومده جسد رو بدی تا واسه پیوند استخون استفاده کنن!!
این همه فرق بیا آدم هااااا؟؟؟
همون نفهمم بهتره
ناشناس
۱۰:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۴
غم انكيز ترين قسمت ماجرااونجاست كه داماداز دادن كتش بعنوان دست اويزي ياهرجيزديكه خودداري ميكنه وبعدماجراهمراه عروس كله ش روبايين ميندازه تابه مهموناش برسه واين يعني سقوط انسانيت
امااين ماجراقسمتي احمقانه تروزشتتر هم داره واون جاييكه كه نيروهاي امدادي مادرجنين شرايطي ازخانواده متوفي درخواست مالي ميكنه
واقعاجقدر ما رو حقيركردن
واقعامتاسفم
ناشناس
۱۰:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۴
بعید می دونم مردی که حاضر نشه برای نجات جان یک انسان از کت اش بگذره ، بتونه شریک خوبی برای زندگی باشه ! پیشنهاد می کنم عروس خانم یک تجدید نظری بکنه ، گرچه خود عروس هم دست کمی از شوهر گرامی اش ندارد !
ناشناس
۱۰:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۴
چه عروس داماد سنگدلی! در سایه ی این جنایت میخواهند خوشبخت هم بشوند؟
ناشناس
۱۰:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۴
اسم این عروس و داماد رو میشه گذاشت "انسان" ؟؟؟؟
حقگو
۱۰:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۴
شما با این اخبار اغراق آمیز در اوضاع حساس کنونی آب می ریزید به آسیاب دشمن. هشیار باشید دشمن در کمین است.