صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۸۹۸۳۱
تاریخ انتشار: ۰۵:۴۹ - ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۳
دکتر هوشنگ عطاپور- هفته‌ی گذشته، شعار و سخن واحدی از کانون‌های مختلف در کشور - که ظاهراً به صورت شبکه‌ای سازماندهی و مدیریت می‌شوند - شنیده شد:«دلواپسیم»! و برای اولین بار در تاریخ سیاسی کشور، کلمه‌ی عامیانه‌ی «دلواپسی»، ردای سیاست پوشید.

تریبون‌های مختلفی از این «دلواپسی» گفتند و حامیان میدانی آنها همایش و تظاهرات غیر قانونی را در تهران سازماندهی کردند و از دلواپسی‌های جریان سیاسی خویش پس از به قدرت رسیدن دکترحسن روحانی و جریان اعتدال و اصلاحات سخن گفته و«مرثیه‌ی شکست» خود را در سالگرد جشن پیروزی مردم در 24خردادماه سال92 خواندند.

البته، «دلواپسی»های گروه افراطی مزبور از «جنبه‌ی نظری» ضرورت پاسخگویی ندارد؛ هرچند که از جنبه‌ی عملی مستلزم پاسخگویی جدی است که در پایان این مقاله به آن اشاره خواهد شد.

اما از نظر بحث نظری، پاسخ این گروه سیاسی را مردم در 24 خرداد 92، با قاطعیت دادند. گروه پایداری در یازدهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری با خرج هزینه‌های میلیاردی از همین نوع دلواپسی‌ها به مردم گفتند؛ ولی حداکثر 4 میلیون نفر، با دلواپسی‌های آنها همراه شدند. زیرا جهت‌گیری‌های سیاسی خُرد و کلان آنها، با منافع ملی در تضاد آشکار بود.

در هر صورت، مردم تمامیت ارضی کشور، وحدت، عزت و استقلال ملی و حفظ ارزش‌های انقلاب اسلامی را ودیعه‌ای الهی می‌دانند که نباید این "گوهر گرانبها" را با شعارپردازی‌های پر هزینه به خطر انداخت. مردم برتعامل سازنده با دنیا و مبارزه با فساد، فقر، بیکاری و رشد و توسعه‌ی اقتصادی رأی دادند؛ هرچند، گروهی اندکی نیز راه مقابله با این خواست عمومی را انتخاب کرده بودند؛ ولی در نهایت شکست خوردند. البته رأی و نظر آنها هم محترم است. ولی به هر صورت اقلیّت کوچکی را در جامعه‌ی سیاسی ایران تشکیل می‌دهند و هنوز با ظرفیت‌های تشکیل یک دولت قانونی منطبق با نظریه‌ی سیاسی خود، فاصله‌ی رای بسیار بالایی دارند.

ولی بررسی رفتار این مخالفین سینه چاک، حکایت از «دلواپسیسم» دارد تا «دلواپسی»!

«حرکت های دلواپسانه»، اگر تظاهری از اعتراض موضوعی و گذرا باشند، اهمیت چندانی ندارند و می‌توان آنها را در قالب حرکت‌های اعتراضی صنفی دید که با حل مساله‌ی مطروحه، فروکش می‌کنند. اما جنس دلواپسی افرادی که تحمل شکست سیاسی از رقیب سیاسی خود ندارند، از نوع دیگری است که شاید بهتر باشد به آن، «اصطلاح دلواپسیسیم» داد. زیرا شواهد، حکایت از آن دارند که پشت سر این «دلواپس‌گویی‌ها و دلواپس‌خوانی‌ها»، تحرکات سیاسی گسترده‌ای نهفته است.

درواقع "«کلمه‌ی دلواپس»، «اسم رمز» و «اسم شب» عملیات آنهاست" که صد البته این تحرکات، رفتاری غیر سیاسی و از جنس «فشار» خواهند بود!

به نظر می‌رسد «جریان افراطی دلواپسیست» عزم خود را برای مبارزه‌ی غیر سیاسی با دولت جزم کرده است آنها در سراسر کشور با همین «اسم رمز» به جمع آوری و سازماندهی نیروهای خود اقدام خواهند نمود و بدون تردید از دوستان خود که همچنان در بدنه‌ی دولت حضور دارند؛ برای ضربه زدن استفاده خواهند کرد.

ولی تداوم این مخالفت‌ها ، بدون فعال شدن جنبش مردمی حمایت از دولت، می‌تواند به مانع جدی تبدیل شده و «دولت تدبیر و امید» را از رسیدن به اهداف ملی خود بازدارد.

«دلواپسیست»ها تصمیم گرفته‌اند، کار را در همین دور اول تمام بکنند زیرا با تداوم فعالیت دولت، «موفقیت» را میوه‌ی در دسترس ِتدبیر و امیدی‌ها می‌دانند.

همچنین، نباید از این نکته غافل شده که دلواپسیست‌ها دچار «غم روحی حسرت» هم هستند. آنها حسرت این روزها را می کشند که دکتر روحانی با تدبیری در حد ریاست جمهوری کشوری چون ایران، توانسته است اعتماد و موافقت جامع مقام معظم رهبری را برای مذاکرات هسته ای کسب کرده و با اختیار تام ، وارد این گود دیپلماتیک شود. مخالفت جریان افراطی با توافقنامه‌ی ژنو، نشأت گرفته از غم روحی، «حسرت و غبطه» است.

«حسرت و غبطه‌ی روحی» باعث فعال شدن مکانیسم دفاع روانی «دلواپسیسم» شده است. اما متاسفانه آنها از یک نکته غافل شده اند و آن، "تنزل از جایگاه یک گروه سیاسی حتی افراطی به حد و قواره ی یک گروه فشار(Pressure Group)!" است.

اما روش مقابله با پروژه‌های گروه فشار در جوامع سیاسی، مدنی و مردمسالارانه است. گروه های فشار همیشه از آشفته کردن امور سیاسی – اجتماعی نفع می‌برند. ولی جامعه‌ی مدنی که گفتمان محور است، راهکار حمایت از دولت منتخب را با "فعال‌تر نمودن جنبش حامیان آن"، پی می‌گیرد.

راهبرد اساسی همین است. یعنی گروه‌های فشار نباید به این احساس دست پیدا بکنند که دولت و رئیس جمهور تنهاست و حامیان مردمی آن، به مرخصی رفته‌اند و آنها تنها میدان‌دار جامعه‌ی سیاسی هستند. بلکه باید حامیان دولت، حضوری فعال در عرصه‌های سیاسی داشته باشند.

در غیاب احزاب فراگیر رسمی، شخصیت‌ها و تشکل‌های سیاسی حامی دولت، می‌بایست نقش فعال‌تری را برای در صحنه نگه داشتن حامیان مردمی دولت برعهده بگیرند. حتی ریاست محترم جمهوری هم در مصاحبه‌ی تلویزیونی خود تذکر دادند که اگر دامنه‌ی فعالیت‌های "گروه فشارِ دلواپسیست"، به مانع جدی برای تامین منافع ملی تبدیل شود، درآن صورت باید جنبش حامیان دولت فعال شود و به حمایت مدنی و سیاسی از دولت منتخب خود اقدام نماید.

ارسال نظرات
ناشناس
۰۹:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۲
فضای امروز جامعه به طور عام علاقه ای به مباحث سیاسی و حتی فرهنگی و مذهبی نداره و اگر دولت بتونه بدون حاشیه وضعیت اقتصادی رو بهبود بده رضایت مردم رو جلب می کنه،وارد شدن حامیان دولت به این بازی همون چیزیه که این گروه به اون علاقه دارندو از این طریق می تونند توجه بشتری رو در افکار عمومی به خودشون جلب کنند.
رایزنی های پشت پرده شاید راهکاربهتری برای حل مشکل باشه
کیشو
۰۶:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۲
فارسی را پاس بداریم
دل-واپس گرایان
دل-واپس گرایی